گروه سیاسی: همه مقدمات و هماهنگی‌های لازم برای انجام سفر احمدی‌نژاد به عراق آماده شده است. دعوت‌کننده احمدی‌نژاد، جلال طالبانی است.

هنگامی که سفیر ایران در عراق درسلیمانیه میهمان طالبانی بود و درمورد اظهارات طالبانی درمورد قرارداد 1975 با وی مذاکره می‌کرد طالبانی فرصت را مغتنم شمرد و شفاهاً از سفیر خواست تا دعوت وی از رئیس‌جمهوری ایران برای سفر به عراق را به احمدی‌نژاد برساند.

احتمالاً این سفر تا قبل از پایان سال 1386 انجام می‌شود. مذاکرات ایران وآمریکا بر سر مسائل عراق نیز که سه دوره آن پیشتر انجام شده قرار است هفته آینده دور چهارم آن درعراق آغاز شود.

این‌ها خبرهایی است که هر چند وقت یک‌بار شنیده می‌شوند اما هردوی این رخدادها مدتی است درحال تعویق هستند. بعید نیست که بازهم اخبار آینده حکایت از تعویق مجدد آنها داشته باشد.

اخیراً حملات تروریستی درعراق دوباره آغاز شده است. استفاده از 2 زن بیمارروانی برای انجام عملیات انتحاری،  شکل جدیدی از تروریسم را درعراق به نمایش گذاشته است.

به نظر می‌رسد مذاکرات ایران با آژانس، تلاش آمریکا برای تدوین وتصویب قطعنامه دیگری علیه ایران،  اظهارات طالبانی رئیس‌جمهوری عراق درمورد قرارداد 1975 و اظهارات یک مقام عراقی درمورد سرقت ایران از چاه‌های نفت عراق درمرزهای جنوبی، از علل عمده عقب افتادن مذاکرات آمریکا و ایران برسر مسائل عراق و سفر احمدی‌نژاد به این کشور بوده است.

اگر چه منوچهر متکی وزیر امور خارجه گفته است سخنان اخیر یکی از مقامات ارشد عراقی علیه جمهوری اسلامی ایران، تأثیری در زمان سفر رئیس‌جمهوری به این کشور نخواهد داشت، اما تأکید وی براین که سفر رئیس‌جمهور به یک کشور با در نظر گرفتن همه جوانب و تحلیل شرایط و فراهم شدن زمینه‌های لازم آن انجام می‌شود نشان دهنده ضرورت‌های آماده شدن زمینه‌های چنین سفرها و مذاکراتی است.

دولت عراق اشتیاق زیادی برای مذاکرات ایران وآمریکا برسر مسائل عراق دارد زیرا تجربه نشان داده که این مذاکرات تأثیر عمده‌ای برحفظ امنیت عراق و ثبات حکومت در این کشور داشته است.

با وجود چنین اشتیاقی به مذاکره معلوم نیست چرا برخی حرکات ازدرون عراق علیه روابط خوب ایران با حکومت عراق انجام می‌شود که مهم‌ترین آنها دو مورد ذکرشده طالبانی و‌ موسی فرج - معاون کمیسیون پاکسازی عراق- که ادعا کرده بود ایران تعدادی از چاه‌های نفتی در منطقه مرزی جنوب این کشور را تصاحب کرده و به‌طور غیرقانونی از این چاه‌ها برداشت می‌کند، است.‌

بی‌تردید همانگونه که مذاکرات ایران وآمریکا می‌تواند تأثیر مهمی بر امنیت عراق داشته باشد بروز مشکلات در روابط این دوکشورنیز بر عراق تأثیر گذاراست.

وسوسه‌های غربی

روزنامه خلیج تایمز،  درشماره 10 فوریه 2008 خود به نقل از زیبیگنیو برژینسکی درمورد رابطه ایران و آمریکا و تأثیر آن بر تحولات عراق نوشت: هنوز در دولت بوش تعدادی از افراد نومحافظه کار هستند که به نظر می‌رسد تحت وسوسه تمایلات ‏مخرب،  برای پیچیده‌تر ساختن موضوع عراق با نوعی از اقدامات نظامی علیه ایران موافق هستند.‏

این روزنامه نوشت:  ترس برژینسکی از این است که قبل از پایان دوران بوش،  جنگ عراق به جای فروکش کردن، شعله ‏ور شود.

او اینگونه استدلال می‌کند که جنگ به‌طور ذاتی پویا و دینامیک است. ممکن است حوادث، ‏درگیری‌ها، تحریکات یا برخوردی با ایران پیش بیاید- مثلاً یک سری اقدامات تروریستی در ایالات متحده ‏اتفاق بیفتاد- که آمریکا آنها را متوجه ایران بداند.

زمان زیادی از ادعای القاعده نمی‌گذرد که اعلام کرده به ‏وجود آمدن چنین برخوردی میان ایران و ایالات متحده در راستای منافع استراتژیک آنها قرار دارد.

خلیج تایمز می‌نویسد:  اگر آمریکا بخواهد به ایران ضربه شست نظامی نشان دهد، که به این زودی‌ها آن‌را فراموش نکند، لازم ‏نیست بوش سرویس‌های امنیتی را متقاعد کند که ایران مشغول تولید تسلیحات هسته‌ای است. روابط ایران ‏و ایالات متحده به دلایل متعددی تیره و تار است و علت آن فقط مسئله هسته‌ای نیست.

آتش رویارویی با ایران ‏می‌تواند به خاطر پشتیبانی آن کشور از اقدامات شیعیان در عراق، حمایت از اقدامات ضد آمریکایی ‏در افغانستان و یا حتی ناشی از یک تحریک اولیه از سوی القاعده شعله ور شود.

‏پیامد آن هم می‌تواند فاجعه انگیز باشد. احساسات مسلمانان در سراسر دنیا تا همین جای کار هم ضد آمریکایی ‏است.

چنین اقدامی دستان القاعده و هم‌پیمانانش را بیش از پیش باز می‌گذارد. در پاکستان هم در شرایط ‏فعلی،  نظامیان مذهبی،  نسبت به شش ماه پیش،  یک قدم به کنترل زرادخانه هسته‌ای این کشورنزدیکترشده‌اند.

نویسنده خلیج تایمز با اشاره به سناریوی آمریکا در بحرانی کردن منطقه و سپس بیرون آمدن یک آمریکا واسرائیل قدرتمند از آن می‌نویسد:  اینکه چنین سناریویی چگونه شکل گرفته است، از نظر بیشتر افراد شبیه وهم و خیال است، اما ظاهراً آنها از ‏این تفکرات راضی هستند.

ولی آیا جداً می‌توان تصور کرد که دولت‌های سنی منطقه برای جلوگیری از نفوذ ‏ایران،  از دولت شیعه عراق حمایت و پشتیبانی کنند؟ و یا اینکه عربستان سعودی سعی در از کار انداختن ‏حزب الله لبنان خواهد کرد تا مبادا برتری با شیعیان در لبنان باشد؟

آیا می‌توان تصور کرد اسرائیل و اعراب ‏در برابر حماس دست به دست هم می‌دهند تا بر نفوذ ایران در آنجا پایان بخشند؟‏

تاثیرگذاری در منطقه

خلیج تایمز می‌نویسد: می‌توان گفت ایران هم با یا بدون بمب،  هرگز ‏نقش سازنده‌ای در خاورمیانه برعهده نخواهد گرفت. با این‌حال هیچ نشانه‌ای در دست نیست که ایران، به ‏دنبال تبدیل شدن به کشور برتر منطقه، نظیر وضعیتی که در زمان شاه وجود داشت، باشد. ایران هرگز در ‏‏200 سال گذشته آغازگر جنگی نبوده است و ماهیتا توسعه طلب نیست.

وقتی عراق در زمان صدام حسین به ‏این کشور حمله کرد، ایران نقش مظلوم را داشت. ‏ایالات متحده به هیچ وجه ‏نخواهد توانست نیروهای عظیم خود را تا ابد در منطقه نگه دارد.

‏با این شرایط به نظرمی رسد انجام مذاکرات ایران وآمریکا برسر عراق و سفر احمدی‌نژاد به بغداد نشان از باور غرب به تأثیرگذاری ایران بر تحولات منطقه و به بن بست رسیدن همه راه‌هایی دارد که می‌خواهند نقش ایران را نادیده  بگیرند یا کاهش دهند.

برچسب‌ها