تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۴

خانه فیروزه‌ای > یاسمن رضائیان: وقتی شب‌ها تا صبح پنجره‌ی اتاق را باز می‌گذارم تا نسیم خنک توی اتاق بچرخد، وقتی مامان گلدان‌ها را هر روز و هر روز آب می‌دهد و آفتاب چنان گرم به درخت‌ها می‌تابد که گیلاس‌های قرمز روی شاخه‌ها، خوش‌رنگ و براق می‌شوند،

یعنی تابستان از راه رسیده است.

کتاب‌های درسی بسته می‌شوند و کتاب‌های شعر و داستان باز می‌شوند. تماشای فیلم و گردش و قرار‌های دوستانه، بالای بالای فهرست برنامه‌های تابستانه می‌نشینند. دوباره فهرستی طولانی از کار‌هایی که باید در تابستان انجام شود می‌نویسیم.

- امسال قرار است چه کار‌هایی انجام بدهی؟

امسال تصمیم ندارم فهرست تازه‌ای بنویسم. می‌خواهم سراغ تمام کار‌هایی بروم که تابستان‌های قبل قول انجام‌دادنشان را به خودم دادم و انجامشان ندادم. وقتی کار‌های عقب‌افتاده را انجام می‌دهی یک‌جور آرامش خاص احساس می‌کنی. می‌خواهم سراسر تابستان، از این حس خوب سرشار باشم.

- این فکر از کجا پیدا شد؟

راستش داشتم به این فکر می‌کردم که همیشه هزار و یک برنامه برای خودم چیده‌ام، ولی بیش‌ترشان را انجام نداده‌ام. فکر کردم این‌که آدم سر قول و قرار با خودش نماند، حس خوبی ندارد.

این‌جا بود که یاد تمام تابستان‌های گذشته و برنامه‌های انجام‌نشده افتادم. به خودم گفتم این تابستان سر قول و قرارم می‌مانم و سعی می‌کنم هر‌چه‌قدر از آن کار‌های انجام نشده را که بتوانم، انجام بدهم.

- چه قول و قرار خوبی! فکر می‌کنم این‌طوری بهتر است.

اولش فکر می‌کردم چه عیبی دارد اگر به برنامه‌هایی که روی کاغذ می‌نویسم، عمل نکنم؟ فکر می‌کردم قول و قرار ساده‌ای با خودم بوده و اگر انجام نشود خیلی مهم نیست.

بعد فکر جالبی به سرم زد. این‌که او، مرا آفریده است و با این حساب مخلوق کمی نیستم. احساس کردم این‌که پای قول و قرار با خودم نمانم، فرا‌تر از پیمان‌شکنی با خودم است. مگر نه این است که او که همیشه پای قول و قرار‌هایش ایستاده‌1، گفته است از قول و قرار‌ها و پیمان‌هایمان سؤال می‌شود؟ 2 با این حساب، حتي من در برابر کوچک‌ترین قولی هم که به خودم بدهم، مسئولم.

- این فکر ته دل آدم را خالی می‌کند.

مثل وقتی که فیلم کهکشان را نگاه می‌کردم؛ وقتی از بالا ماجرا را می‌دیدم، همه چیز فرا‌تر از آن چيزي بود كه فکر می‌کردم. دیگر جهان، سیاره‌ی ما نبود. جهان والا‌تر از آن‌ چيزي بود كه می‌دیدم. فکر کردم پای‌بندی به تمام قول‌هایی که به خودم می‌دهم، هم مهم‌تر از چیزی  است که تصورش را می‌کنم.

حالا در این شب‌ها، وقتی پنجره را باز می‌گذارم و نسیم همه‌جا را پر از عطر تازگی می‌کند، فهرست كارهايم را مي‌نويسم؛ کار‌هایی که باید در تابستان انجامشان بدهم. دفترچه‌ی مخصوصي هم برای تمام قول و قرار‌های دیگرم گذاشته‌ام تا آن‌ها را هم به نوبت انجام بدهم. راستی، یک قرار مهم دیگر هم با خودم گذاشته‌ام.

- چه قراری؟

در مورد کار‌هایی که ممکن است نتوانم انجام بدهم، به خودم قول نمی‌دهم. فقط می‌گویم: «سعی خودم را می‌کنم.» بعد هم واقعاً تمام سعی‌ام را می‌کنم و این‌طوری دیگر پای قولم مانده‌ام.‌3

می‌خواهم روزی که در مورد پیمان‌هایم از من پرسیده می‌شود لبخند او را ببینم. لبخندی که می‌گوید من از پس قول و قرار‌هایم بر‌آمده‌ام.

 

 

پي‌نوشت:

1. اشاره به آیه‌ی 80 سوره‌ی بقره: فَلَن یُخْلِفَ اللّهُ عَهْدَهُ. خداوند هرگز پیمان‌شکنی نمی‌کند.

2. اشاره به آیه‌ی 34 سوره‌ی اسراء: أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلاً. به پیمان خود وفا کنید زیرا که از پیمان پرسش خواهد شد.

3. اشاره به آیات 2 و 3  سوره‌ی صف: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ. اى کسانى که ایمان آورده‌اید، چرا چیزى می‌گویید که انجام نمی‌دهید. نزد خدا سخت نا‌پسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید.