خانه فیروزه‌ای > یاسمن رضائیان: چه چیزی می‌تواند تو را بی‌نهایت خوشحال کند؟ برنده‌شدن در یک مسابقه؟ گرفتن یک عکس خیلی خاص؟ گردش با دوست صمیمی‌ات؟ حتی شاید نوشتن شعری تازه یا پی‌بردن به کشفی کوچک بتواند تو را بی‌نهایت خوشحال کند.

 

گاهي خوشحالي‌هاي بي‌نهايتت پشت سر هم مي‌آيند. آخرين باري كه سلسله اتفاق‌هاي حال‌خوب‌كن را تجربه كردي، يادت مي‌آيد؟ انگار روي زمين بند نبودي. ديگر هيچ چيز نمي‌توانست حال خوبت را بر‌هم بزند. آن لحظه‌ها آن‌قدر خوب بودي كه همه از ديدن حال زيبايت لبخند مي‌زدند.

در هر كدام از اتفاق‌هاي حال‌خوب‌كن، يك‌جور تولد نهفته است. وقتي در مسابقه‌اي برنده مي‌شوي، لحظه‌ي پيروزي متولد شده است. وقتي عكسي خاص مي‌اندازي، آن قاب متولد شده است و زماني كه با دوست صميمي‌ات به گردش مي‌روي، خنده‌هاي بي‌انتهاي دو‌نفره‌تان به دنيا آمده‌اند.

گاهي شعاع حالِ خوب تولد‌ها بيش‌تر از محدوده‌ي دنياي شخصي توست. گاهي شادي به خانواده‌ات، گاهي به دوستانت و گاهي به تمام مردم شهر مي‌رسد. اين‌جور تولد‌ها بايد خيلي مهم باشند. آن‌ها گاهي مي‌توانند نسل‌هاي ديگر را هم تحت تأثير قرار بدهند. مثل كشف نور و تولد روشنايي، مثل كشف خط و تولد ارتباط آدم‌ها.

ديده‌اي تولد آدم‌هايي را كه مي‌تواند يك جهان و نسل‌هاي متوالي انسان‌ها را شاد كند؟ تولد پيامبران و امامان از اين دسته تولد‌هاست. حالا فكرش را بكن اگر اين تولد‌ها پي در پي باشند، چه مي‌شود؟ مثل حال و هواي سلسله اتفاق‌هاي حال‌خوب‌كن است. حال يك جهان خوب مي‌شود.

 

  • نامي شبيه به گل‌هاي سرخ

او را مي‌شناسيم. نام او شبيه گل‌هاي سرخ است. آن‌ها كه ميان يك دشتِ گل بيش‌تر از همه به چشم مي‌آيند و اين به‌چشم‌آمدن به‌خاطر رنگ سرخشان است. نام او وسيع است و سرخ‌رنگ. وقتي به ميان مي‌آيد تنها معناي خود نامش به ذهنمان نمي‌رسد؛ با نام او كربلا، آزادگي، ايستادن در برابر ستم، شام غريبان، گوش‌هاي بدون گوشواره هم به‌ذهن مي‌آيد. با نام او ياد كودكان و نوجوانان كربلا هم زنده مي‌شود. چه وسيع است نامش. چه بسيار است مصداق بودنش.

حالا انگار زمان به عقب برگشته است. در آستانه‌ي تولد آن گل سرخ هستيم. او كه شهادتش تا اين حد پررنگ و مظلومانه است، تولدش چه بسيار با‌شكوه است. روز تولدش فرصتي دوباره به ما مي‌دهد كه بگوييم چه‌قدر دوستش داريم.

 

  • نامي كه فتح نمي‌شود

او را مي‌شناسيم. نام او قله‌اي است كه از شدت بلندي، فتح نمي‌شود و فاتحان تنها مي‌توانند بلنداي آن را تماشا كنند. نامش سرزميني است كه اشغال نمي‌شود و هميشه پا‌بر‌جاست. نام او مسيري است كه هر‌كس در آن پا مي‌گذارد، پايان خوش ماجرا را مي‌بيند. نام او مردانگي، از‌خود‌گذشتگي، وفاداري و عشق است و اين‌ها در عين حال بخش كوچكي از نام اويند.

او كه با نامش، دست‌هايش به‌خاطر مي‌آيند، چه تولد زيبايي دارد. روز تولدش از نو، فرصتي مهيا مي‌كند تا بگوييم چه‌قدر دوستش داريم.

 

  • نامي براي ترسيم نور

او را مي‌شناسيم. از نام او نور مي‌بارد. نامش ياد‌آور لحظه‌ي سجود در برابر خداست. نام او شبيه شب‌هاي تا سحر بيدار‌ماندن است، شبيه لحظه‌هاي صدا‌زدن خدا. اجابت به تصوير سجود او نزديك است. انگار او هماني است كه پيش از آن‌كه حاجتي را به زبان بياورد، خدا بر‌آورده‌اش كرده است.

او كه نيايش‌اش، تسبيح و عبادتش، ترسيم شمايل نور است و تولدش چه دل‌گرم‌كننده است. روز تولدش فرصتي ويژه است؛ فرصتي تازه براي اين كه بگوييم چه‌قدر دوستش داريم.

 

تولد آن‌ها بسيار فراتر از تولد انسان و چند نام است و از آمدنشان جهاني به وسعت مسلمانان شاد مي‌شود.

روز‌هايي كه در آستانه‌ي آن‌ها ايستاده‌ايم، به زودي متولد مي‌شوند. تولد اين روز‌ها شبيه تولد گل سرخي است كه بر بلند‌ترين قله‌ي دنيا روييده است و در برابر نور به سجده در آمده است. همين‌قدر پررنگ، همين‌قدر با‌شكوه و همين‌قدر معبودانه.