طنز > دکتر علی مرسلی: این مطلب به سؤال‌ها و مشکل‌های نوجوانان و پاسخ آن‌ها به قلم دکتر‌جون اختصاص دارد. هرگونه کاشت، داشت، برداشت، بدآموزی، خوب‌آموزی، نیاموزی و... از این ستون بر‌عهده‌ی خودتان است و اصلاً به ما مربوط نیست!

سؤال: سلام دکترجون. بنده شاعری معروف هستم که قبلاً شعرهای خوبی می‌گفتم. اما الآن سرچشمه‌ي شعرم هم‌زمان با خشک‌سالی خشکیده است!

دارم فکر می‌کنم که شايد سرچشمه‌ي شعر من به آب‌های زیرزمینی ربط داشته كه با خشک‌شدن چاه‌ها، ذوق من هم خشکیده است.

 

جواب:

شاعری هستی که ذوقت کور شد

واژه‌هايت خط‌خطي، هاشور شد

 

ذوقِ خوب و چاق‌وچله داشتی

حیف اما طعمه‌ي ساطور شد

 

مصرعي گفتي ولي كو قافيه؟

جور شد، اما تهش ناجور شد!

 

در پي احساس بودي مدتي

بعد احساست دچارِ زور شد

 

جشنواره، موجِ سكه، رودِ پول

شعر خود را پهن كردي، تور شد

 

هی سرودي شعر و چاپش كردي، آه

هیچ‌کس از شعر تو کیفور شد؟

 

جونِ دکتر، بی‌خیال شعر شو

شخص حافظ لرزشش در گور شد!