همشهری آنلای - زهرا بلندی: «حمید شانس»، مجسمهساز و استاد دانشگاه، با بیان این موضوع میگوید: «در تهران نمونههای متعددی از این مجسمهها و نیمتنهها دیده میشود. از جمله میتوان به فیگورهای تمامقد نصبشده در دارالفنون و پارک ملت اشاره کرد که توسط «ابوالحسن خان صدیقی» و به سفارش انجمن مفاخر ملی ساخته شدهاند. همچنین، مجسمه تمامقدی از وی در پارک قیطریه به دست «ایرج محمدی» ساخته شده و نیمتنهای نیز در ورودی دارالفنون توسط خود من طراحی و اجرا شده که هر دو متعلق به دوره پس از انقلاب هستند.»
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
شانس ادامه میدهد: «با این حال، مجسمههای ساختهشده توسط ابوالحسن خان صدیقی به دلیل موقعیت تاریخی، کیفیت هنری و همچنین جایگاه استاد صدیقی، پدر مجسمهسازی ایران از اهمیت متفاوت و برجستهای برخوردارند. به نظر میرسد مجسمه امیرکبیر در دارالفنون، نخستین سفارش انجمن آثار ملی به استاد صدیقی بوده و مجسمه امیرکبیر در پارک ملت، آخرین سفارش به او بوده است.»
شانس با اشاره به تاریخ ساخت این مجسمهها ادامه میدهد: «در سال ۱۳۱۴، به مناسبت بازگشایی دارالفنون، از طرف انجمن مفاخر ملی، ساخت مجسمه امیرکبیر به استاد صدیقی سفارش داده میشود. این مجسمه از گچ ساخته شده و اندازهای بزرگتر از اندازهی طبیعی دارد. از میان آثار فیگوراتیو شخصیتهای تاریخی از دوران قاجار به بعد، بیشک این اثر یکی از برجستهترین نمونهها است.»
این استاد مجسمهسازی با اشاره به اینکه استاد صدیقی با بهرهگیری از رئالیسمی قوی، هیبت تنومند، مصمم و استوار امیرکبیر را در حالت ایستاده و تکیهداده بر ستونی بازنمایی کرده است، میگوید: «ساحت بیپروا در نمایش فیگور واقعی و نفوذناپذیری حجم فیگور که کیفیت دوکی شکل آن انتزاعی گویا را در زیر شکل واقعی قرار میدهد، توان بینظیر امیرکبیر و شخصیت دستنیافتنی او را بهخوبی تجلی میبخشد.»
شانس در ادامه با اشاره به لایههای معنایی اثر میگوید: «تأثیر مجسمه فقط به عظمت فیگور آن محدود نمیشود. ضخامت جبه صدارت (لباس رسمی رؤسای وزرا) که امیر بر تن دارد، حتی توان نگهداری وزن خود را هم ندارد. گویی جبه صدارت توان حفاظت از عظمت امیر را ندارد. گویی جبه که خود نشانه بزرگی و قدرت است، خود محتوی پرسشی است که چگونه لباس وزین صدارت حجم امیر را تاب نمیآورد؟»
او همچنین توضیح میدهد: «حالت دستها و صورت و زمختی مجسمه، به کیفیت واقعی مجسمه صراحت بیشتری بخشیده است. این اثر با سایر آثار استاد صدیقی که معمولاً سرمایهای از نئوکلاسیک دارند، متفاوت است. مجسمه از گچ ساخته شده و امکان جابهجایی آن تقریباً وجود ندارد و از این رو در معرض آسیبهای غیرمترقبه قرار دارد. همچنین، قرار گرفتن این اثر در فضای خلوت دارالفنون باعث شده از نقش تأثیرگذاری اجتماعی آن کاسته شود. ضروری است که این اثر فاخر، مطابق با نظر خود استاد صدیقی، به جنسی ماندگار همچون برنز تبدیل شود تا هم حفظ شود و هم بازتولید معنا و ارتباط آن با جامعه افزایش یابد.»