همشهری آنلاین - افشین سپهوندی*: نویسنده یادداشت ضمن اشاره به آثاری که در ابتدای انقلاب و از سوی برخی از هنرمندان شاخص موسیقی سنتی ایران خلق شدند،می‌پرسدکه چرا این قطعات تکرار ناپذیرند

در این روزها شاهد برخی مباحث درباره استفاده و بکارگیری چندین و چند‌باره از سرودهای دوران انقلاب بودیم .این ماجرا من را بر آن داشت که حقیقتی را در این زمینه بازگو کنم که توجه ویژه جامعه موسیقی‌مان را می‌طلبد.

مسئله این است که در دوره اول انقلاب و مبارزات آن، موسیقی ویژه‌ای با همدلی و همکاری جمعی از موسیقی‌دانان زمان بوجود آمد که گویی هر گاه جریانی مشابه با آن دوره و هم سو و هم نوا با آن بروز می‌کند با مروری بر گذشته مناسب‌تر از آن را در حافظه و آرشیو خود نمی‌یابیم.

 حال ذکر چند نکته در این میان ضروری است. یکی اینکه هر حرکت اجتماعی و جریان فکری برای پیشبرد اهداف خود بسرعت نیازمندی خود را نسبت به موسیقی مناسب با حال و هوای خود ایجاد می‌کند. همه محققین و پژوهشگران موسیقی در این موضوع اتفاق نظر دارند که موسیقی از بدو خلقت خود در جوامع بشری به عنوان پدیده‌ای احساس برانگیز و مهیج نقش‌آفرینی کرده است. افلاطون به بیش از این معتقد است و می‌گوید وقتی در جامعه‌ای قوانین و مسائل بنیادی تغییر می‌کند، موسیقی آن جامعه نیز تغییر خواهد کرد. به همین دلیل است که ما شاهد خلق و بروز موسیقی با کاربرد‌های مختلفی برای استفاده در جنگ و کارزار ، فراغت ، جشن و شادی، زراعت و غیره در طول تاریخ برای اقوام وملل مختلف بوده‌ایم.

 نکته دیگر اینکه نیتمندی(intentionality) و بار عاطفی که برای ساخت یک قطعه  در ذهن سازنده و اجراکنندگان بر حسب مناسبت بوجود می‌آید، از ارکان مهمی است که تاریخ مصرف آنرا در مضمون  و پس‌زمینه فرهنگی آن جامعه تعیین می‌کند. بطور ویژه می‌توان گفت به میزانی که شور و شوق، خلوص و همدلی، در آفرینندگان یک اثر  موسیقی از مقدار بالایی برخوردار باشد آن قطعه می‌تواند برای یک فرهنگ ومردم تا مدت زیادی کاربرد داشته باشد تا حدی که کاربرد آنرا در میان یک قوم جاودانه سازد.

خوشبختانه ما در موسیقی‌مان شاهد بروز چندین اثر با این نوع ویژگی که ذکرشد، بوده‌ایم و آن هم بی دلیل نیست. زیرا همزمان با مبارزات علیه رژیم شاه موسیقیدانان فارغ از هر گونه تعلقات با همدلی وخلوص تمام بدور هم جمع می‌شدند و صرفاً برای مبارزه و تحولات روز جامعه خود موسیقی می‌ساختند تا در جریانات اجتماعی عصر خود تاثیر گذار باشندکه این، خود شاخص و  تمایز موسیقی از سایر هنرهاست.

شاید در آنروزها شجریان، لطفی، علیزاده و مشکاتیان و سایر هنر مندان نمی‌دانستند که مشغول ساخت و اجرای قطعاتی جاودان برای موسیقی ایران زمین‌اند.[درباره سواران دشت امید و حصار]

در آن ایام  تنها چیزی که آنها را دور هم جمع کرده بود دغدغه پیروزی ملت ایران و همدل و هم صدا شدن با آنها بود  اما شاهدبودیم که قطعاتی که پس از آن دوران به مناسبت‌های مختلف ساخته شد، متاسفانه  اغلب فاقد آن کیفیات بود و عجیب نبود که نتوانند به آثاری جاودان تبدیل شوند. اما اگر هم اکنون نیز هنرمندان موسیقی ما  بتوانند فارغ از دغدغه‌هایی از قبیل کیش شخصیت، تامین معاش، حق‌السهم سالن‌های کنسرت، میزان استفبال مردم از آثارشان، میزان فروش بلیط و سایر استرس‌ها و فشارها، دور هم جمع شوند و به همان پاکی دوران انقلاب با تمرکز بر  افکاری متعالی، دلهایشان را همسو نمایند قطعاً باز هم شاهد بوجود آمدن آثاری جاویدان همچون"سپیده"خواهیم بود.[نگاهی به‌ اجرای دوباره چاووش 6 و 8 زیر نظر محمد رضا لطفی]

آثار دوران مذکور باید به عنوان الگویی موفق برای  نسل جوان آهنگسازان، نوازندگان و آوازخوانان ما باشد.

بدانیم که همدلی، خلوص، اهداف و افکار پاک  انسانی، ویژگی‌هایی مطمئن برای خلق آثار هنری جاودان هستند با بهره گیری درست از ویژگی‌های مذکور و توجه به پس زمینه تاریخی این مرز و بوم می‌توان آثاری برجسته بوجود آورد.

موسیقی و ساز‌های ما توانایی بالایی برای لحاظ نمودن بیان بار عاطفی و نیات ذهنی و روحی آهنگسازان و اجرا کنندگان موسیقی دارند بطوریکه شاید بتوان گفت از این جنبه تواناتر از سایر موسیقی های شرقی  باشد، چرا که بطور خاص می‌توان به ساخت موسیقی حماسی دوران انقلاب اشاره کرد که با قابلیتها و بضاعت موسیقی زمان خود  خلق آثاری بی‌بدیل را باعث شد.

آلات موسیقی از مهمترین ابزار برای استفاده آهنگسازان در پس زمینه موسیقایی هر قوم و فرهنگی است. برای مثال و با توجه به موارد ذکر شده سازکمانچه برای استفاده مذکور بسیار توانمندتر از ویلن است  اگرچه  ممکن است بتوان ایرادهای ساختاری به آکوستیک کمانچه نسبت به ویلن  گرفت اما برای بیان، نیات و اجراهایی از این دست اثرگذارتر از ویلن عمل می کند وبه همین منوال سایر ساز های سنتی ایران دارای چنین مزیت هایی نسبت به مشابه های خود  می‌باشند. [سخنان لطفی درباره کمانچه و کمانچه نوازی]

 اتفاقاًدر همین مواقع است که موسیقی سنتی یک ملت قابلیت‌های منحصر به فردش  را به رخ  کشیده و نقش تاریخی خود را ایفا می‌کند، بویژه زمانی که مبتنی بر احساسات ونیاتی ناب و توام با مشارکت هنرمندانی ماهر باشد. در این زمان است که هر مولفه  از اثر به سایر عناصر آن، چنان غنایی می‌بخشد که برای ادوار مختلف، یک قوم یا یک ملت با بروز حال و هوایی مشابه، با مراجعه به حافظه تاریخی‌شان از آن بهره می‌برند، زیرا با گذشت زمان وتثبیت در ناخود آگاه جمعی  به کار کرد های خاص آن نیز افزوده‌اند

برچسب‌ها