تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۱:۲۴

ترجمه - رضا خطیبی: اروپا به‌عنوان قاره‌ای که تمایل دارد در احاطه کشورهای دوست قرار داشته باشد، به واقع هیچ‌گاه درباره همسایگان خود و اینکه آیا آنها دوستان شایسته‌ای محسوب می‌شوند، از خود پرس‌و‌جو نکرده است.

از الجزایر تا بلاروس، اروپا عمدتا توسط کشورهایی احاطه شده که دارای حکومت پلیسی‌اند. به‌نظر می‌رسد طغیان کنونی اعراب تصورات و پیش‌فرض‌های قدیمی اروپایی‌ها را کمی دیر نقش‌بر‌آب کرده‌است. یک مثال: معمر قذافی اینک با همان جنگنده‌های فرانسوی رافائل که طی سال‌های اخیر تلاش کرده است آنها را از فرانسه بخرد، بمباران می‌شود. براساس خط‌مشی کنونی اتحادیه اروپا در قبال همسایگانش، این اتحادیه در ازای گسترش اصلاحات اقتصادی و سیاسی در کشورهای همسایه، امکان پیوستن یا الحاق آنها را به‌خود فراهم می‌کند. سیاست حسن‌همجواری اروپا پیش از این چندان جدی تلقی نمی‌شد و اینک اروپایی‌ها در حال تجدید‌نظر در این خط‌مشی بین‌المللی خود هستند. نگرانی دیگر اروپا این روزها این است که متحدان قدیمی این اتحادیه در جهان عرب یکی پس از دیگری در حال سقوط هستند.

طی سال‌های گذشته مقامات و رهبران اتحادیه اروپا با کشورهای همسایه مذاکره و گزارش‌هایی را منتشر می‌کردند که در آنها از فقدان دمکراسی در این کشورها ابراز تأسف می‌شد و جالب آنکه در همین حال میلیاردها یورو به دیکتاتورهای همسایه می‌پرداختند. تا همین اواخر اتحادیه اروپا درگیر مذاکراتی جدی و گسترده برای تجارت‌آزاد با دو کشور همسایه بوده‌است؛ اوکراین- که در آن آزادی‌های مدنی دوباره محدود شده است- و نیز لیبی.

خط‌مشی اتحادیه اروپا در قبال همسایگانش به نوعی مبتنی بر گسترش مرزهای اتحادیه بوده است، به این ترتیب که اروپا دورنمای پیوستن- بدون عضویت کامل- یا مشارکت را با اعضای خود فراروی همسایگان خود قرار می‌دهد. این سیاست پس از آن گسترش یافت که اتحادیه اروپا پس از پذیرش 8 کشور سابقا کمونیست (همراه مالت و قبرس) در سال2004 به اوکراین اطمینان خاطر داد موضوع پیوستن احتمالی آن را به کشورهای عضو نادیده نخواهد گرفت. این خط‌مشی در قبال گسترش مرزهای اتحادیه به2 همسایه جدید (بلاروس و مولداوی)، همسایگان قدیمی حاشیه مدیترانه و نیز قفقاز (ارمنستان، آذربایجان و گرجستان) پیگیری شد.

با این حال سیاست حسن‌همجواری اتحادیه اروپا چندان هم سرسری و بدبینانه نبوده‌است. در شرق قاره، تلاش دولت اصلاح‌طلب مولداوی با کمک‌های سخاوتمندانه اتحادیه اروپا پاداش داده شده است. از آن‌سو اتحادیه اروپا در پی‌تقلب در انتخابات بلاروس و سرکوب معترضین در این کشور، دارایی رهبران آن را مسدود و صدور ویزا را برای آنها محدود کرد. در جنوب قاره اما موضوع گسترش دمکراسی و حاکمیت قانون داستانی بیش نیست. آن طور که یک دیپلمات اروپایی می‌گوید، ما تنها وانمود می‌کنیم به تعهداتمان نسبت به حقوق بشر پایبندیم.

ماه گذشته کمیسیون اروپا شتابزده دست به تجدید نظر در سیاست مدیترانه‌ای اتحادیه اروپا زد و تأکید کرد که دیگر ناظر منفعل تحولات منطقه نخواهد بود.

ماه آینده کمیسیون، دیدگاه‌های اصلاح‌شده خود را- به‌خصوص در قبال همسایه‌های شرقی اتحادیه- به شکل مشروح منتشر خواهد کرد. به گفته استفان فول، از اعضای کمیسیون اروپا، در گزارش ماه گذشته تلاش شده بود به یک پرسش ساده پاسخ داده شود‌؛ اینکه چطور می‌توان به تونس و مصر که از شر دیکتاتورهای خود خلاص شده‌اند، کمک کرد. گزارش بعدی اما تلاش می‌کند به این پرسش سخت‌تر پاسخ بدهد که در قبال کشورهایی که تا حدی فضای بازتری ایجاد کرده‌اند (مانند مراکش و اردن) و نیز کشورهایی که فاقد فضای باز سیاسی هستند ( عربستان و امارات)، چه موضعی باید اتخاذ کرد.

پاسخ به هر دو پرسش این است: مزایای اقتصادی بیشتر در ازای دمکراسی بیشتر. آن طور‌که کارل بیلد، وزیر امور خارجه سوئد تصریح می‌کند، دوره کمک کردن در ازای هیچ گذشته است. پیشنهاد عمده اتحادیه اروپا [به همسایگانش] شامل 3 مورد است: پول، دسترسی به بازار[کشورهای اروپایی] و نیز پذیرش مهاجر. این پیشنهاد، جالب توجه به‌نظر می‌رسد، هرچند امکان تحقق آن را در حال حاضر کمرنگ می‌کند. در مورد پول، با توجه به شرایط کنونی و دوره ریاضت‌اقتصادی، امکان افزایش کمک‌های خارجی وجود ندارد. در مورد دسترسی به بازارهای اروپا، بسیاری از کشورهای شمال آفریقا پیش از این از تجارت آزاد کالاهای صنعتی اروپا برخوردار بوده‌اند، در حالی که کشورهای جنوب اروپا در حال حاضر خواهان محدود شدن واردات محصولات کشاورزی از شمال آفریقا هستند و در مورد پذیرش مهاجر، با توجه به قدرت گرفتن احزاب مخالف مهاجرت در سراسر اروپا، کمتر دولت اروپایی آمادگی پذیرش مهاجر را از شمال آفریقا دارد.

اتحادیه اروپا در نهایت باید با شرایط کنونی کنار بیاید. دولت‌های اروپایی ممکن است برای دانشجویان و تجار[خارجی] ویزاهای چند‌منظوره صادر کنند. از آن سو مصر و تونس با توجه به کاهش درآمد صنعت توریسم خود، به‌شکلی اضطراری نیاز به پول- و نه کمک‌های مالی و وام‌های بلندمدت - دارند. مصر خواهان افزایش کمک سالانه 150‌میلیون یورویی اتحادیه اروپا تا 4‌برابر شده است. این شرایط موجب بروز نگرانی در اتحادیه اروپا نسبت به برنامه کمک‌های مالی خارجی خود شده است. در حال حاضر میزان کمک‌های اروپا به کشورهای شمال آفریقا 2 برابر همسایگان شرقی اتحادیه است.

می توان بهار اعراب را با فروپاشی دیوار برلین در سال‌1989 مقایسه کرد. هرچند تفاوت بزرگ این دو تحول تاریخی آن است که کشورهای کمونیست در پایان جنگ‌سرد برای بازگشت به اروپا بی‌تابی می‌کردند، اما همسایگان عرب اتحادیه اروپا چنین خواسته‌ای ندارند. همسایگان‌شرقی اروپا می‌دانند که اتحادیه اروپا آمادگی گسترش مرزهای خود را به آن سوی بالکان ندارد. بدون مشوق جذابی مانند عضویت در اتحادیه اروپا، رهبران این قاره تلاش می‌کنند ابزار دیپلماتیک مؤثری را در قبال همسایگان جنوبی خود- کشورهای شمال آفریقا- بیابند.

با توجه به ناتوانی اتحادیه اروپا در گذشته برای تغییر دیکتاتورهای عرب، رهبران اروپا تلاش خواهند کرد پیامدهای بهار اعراب را آن طور که می‌خواهند شکل دهند. این در حالی است که اقدام در جنوب قاره بر همسایگان شرقی اروپا نیز تأثیر خواهد گذاشت. برای اتحادیه اروپا، همسایه، کشور یا منطقه‌ای است که امکان تأثیر‌گذاری را بر آن داشته باشد. با توجه به ساختار اتحادیه اروپا، این نهاد فاقد قدرت نظامی است، هرچند اروپایی‌ها از ابزار اقتصادی و سیاسی کارآمدی برخوردارند.

برخی مقامات اروپایی بر این باورند که تأکید بر گسترش دمکراسی دست اتحادیه اروپا را می‌بندد. اگر اعراب رو به دمکراسی نیاورند، چه خواهد شد؟ اگر بهار اعراب به خزان تبدیل شود، چه باید کرد؟ در چنین حالتی منافع اتحادیه اروپا همچنان در حفظ امنیت انرژی، جنگ علیه تروریسم، مدیریت مسئله مهاجرت و اموری از این دست است. چنین نگرانی‌هایی مشروع و قابل‌قبولند. اما بهار اعراب موضوع بسیار مهم دیگری را نیز مطرح کرده است. متحدان عرب قدیمی یکی پس از دیگری سقوط می‌کنند.

این موضوع منافع اتحادیه اروپا و غرب را با خطر جدی در منطقه روبه‌رو می‌کند.اتحادیه اروپا می‌تواند حتی بدون ارائه پیشنهاد عضویت، مشوق‌ها و منافع بهتری را به اصلاح‌طلبان در همسایگان جنوبی خود ارائه کند. کشورهای جنوب اتحادیه باید امکان تجارت آزاد را بیش‌ازپیش فراهم کنند. اگر آنها مانع از واردات پرتقال از تونس شوند، باید منتظر افزایش مهاجران تونسی باشند. ایده اتحادیه مدیترانه- که تاکنون موفق نبوده است- باید مورد بازبینی قرار گیرد. دیپلماسی اروپا باید متناسب با شرایط هر کدام از همسایگان قاره اتخاذ و پیگیری شود. اروپا نمی‌تواند جغرافیا را تغییر دهد. از این‌رو باید با کشورهای همسایه خود- دمکراتیک یا استبدادی- کنار بیاید. هرچند اروپایی‌ها باید نشان دهند که بهترین دوستانشان، ممالک دمکراتیک محسوب می‌شوند اما در عمل، نزدیکی اروپا با کشورهایی چون عربستان، این هدف را نقض کرده است.

اکونومیست