همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: این گذرگاه در جنوب بازار تهران، در گذشته، محل سکونت لوطیصالح بود. این روزها هم گذر لوطیصالح از جمله مکانهای پرتردد بازار بزرگ تهران است که علت نامگذاری آن روایتی جالب و خواندنی دارد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا بخوانید
نصرالله حدادی، تهرانشناس، روایت میکند: «لوطیصالح یکی از لودگان دربار کریمخانزند در شیراز بود. وقتی آقامحمدخان به پادشاهی رسید، دستور داد او را از شیراز به تهران بیاورند و پس از گرفتن رقمی پول از او دستور میدهد میرغضبها گوش و بینی او را ببرند. به همینخاطر او دیگر از خانهاش در همین گذر خارج نمیشود.»
حدادی با اشاره به گذر زمان و اینکه مدتها بعد در تهران خشکسالی و کمآبی پیش میآید و هرچه مردم منتظر میمانند باران نمیبارد، میگوید: «یک روز در این بازار یکی داد میزند آب، آب، آب. بعد خطاب به لوطیصالح میگوید لوطی، تویی که آبرو نداری، تو از خدا بخواه که باران ببارد، مردم تشنهاند!
لوطیصالح هم صورتش را سیاه و شروع به تنبک زدن میکند و بعد به قصد مجاور شدن به سمت حضرت عبدالعظیم(ع) میرود و این شعر را میخواند: «یا رب تو بده باران / از بهر گنهکاران».
در آن دوران، بین تهران و حضرت عبدالعظیم(ع) آبانباری به نام قاسمخان قرار داشت. میگویند لوطی به آن آبانبار نرسیده بود که بارش باران شروع میشود.»