در کنار آستان مقدس امامزاده صالح فرحزاد، اتاقکی وجود دارد که توجه بسیاری از زائران و تازه واردها را به خود جلب می‌کند. محوطه با در کوچک که ورودی‌ آن اشعار متعدد نوشته‌اند. در زیر آن نوشته«آرامگاه خاندان حاج غلامعلی فرحزادی»به چشم می‌آید. او آخرین کدخدای فرحزاد بود.

همشهری آنلاین - پروانه بهرام‌نژاد: روستایی‌ها جد اندر جد او را می‌شناختند و به دلیل درایتش رویش غلام را به کدخدایی انتخاب کردند. این روزها ۱۵ سال از فوتش می‌گذرد اما همچنان خیلی از اهالی از ابهت و مهربانیش می‌گویند چراکه روستا و حسینیه اعظم  فرحزاد را یک تنه می‌چرخاند.او آخرین کدخدای فرحزاد به شمار می‌آید.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

 آخرین کدخدای فرحزاد بود

ساکنان اولیه فرحزاد را در گذشته چند قوم بیشتر تشکیل نمی‌داد. آنها معمولاً با هم وصلت می‌کردند تا کمتر غریبه‌ای را وارد جمع‌شان شود. همچنین روستا و آباد کردنش برایشان اهمیت زیادی داشت تا جایی که بین هم مشورت و بهترین فرد را برای اداره روستا انتخاب می‌کردند. انتخاب کدخدا هم به همین شیوه بود.

مرحوم حاج «یدالله فرحزادی» هم ۲ قرن پیش از چهره‌های شناخته و دست به خیر بود که هر سال شب عاشورا در حسینیه فرحزاد یک وعده اطعام می‌داد. پس از او پسرش حاج «غلامعلی فرحزادی» این رسالت را به عهده گرفت. غلامعلی متولد ۱۳۰۲ بود و به دلیل مهربانی و تلاشش برای رونق و توسعه فرحزاد به انتخاب اهالی بعد از حاج سلیمان، کدخدای فرحزاد شد. او علاوه بر کدخدایی، مسئول حسینیه هم بود.

به گفته ساکنان قدیمی محدوده، حاج غلامعلی فرحزادی معروف به «درویش» غلام اهل تدبر و درایت بود و اهالی از کوچک و بزرگ به او احترام می‌گذاشتند و او را قبول داشتند و همچنان درباره‌اش می‌گویند: «خدا خیرش دهد درویش غلام‌ را، مرد درستی بود.»

عکس غلامعلی درویش که هنوز اهالی از او به نیکی یاد می‌کنند

دستگیری از نیازمندان

حاج «حسین لآلی» یکی از قدیمی‌های محله فرحزاد است و او دراین‌باره اطلاعات خوبی به یاد دارد و می‌گوید: «خانه درویش‌غلام کنار خانه دایی‌ام بود و من او را زیاد می‌دیدم. او قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کدخدا و یکی از بزرگان فرحزاد بود. مردم بی‌سواد و نیازمند برای باز شدن گره زندگی‌شان مدام پیش او می‌رفتند و او هم به همه کمک می‌کرد. ریش بلندی داشت، باجذبه و مؤدب بود. من ۸، ۹ سال بیشتر نداشتم و با همکلاسی‌هایم دوست داشتیم از کنارش عبور کنیم و به او سلام بگوییم. سلام‌مان را با ابهت و مهربانی جواب می‌داد و ما کلی ذوق می‌کردیم.»

او ادامه می‌دهد: «در دوره منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت‌های انقلابی داشت. یادم است با اینکه سنش زیاد بود در مبارزات اسلحه به دست می‌گرفت و دفاع می‌کرد. همه اهالی می‌دانستند که درویش غلام توانایی انجام هرکاری را دارد. همه به مدیر و مدبر بودنش ایمان داشتند و روی حرفش حرف نمی‌زدند.»

ساخت مقبره‌ در کنار امامزاده

این روزها سمت چپ مقبره امامزاده صالح(ره) فرحزاد، اتاقکی ۱۵ متری با ورودی کم‌عرض  وجود دارد که دورتادور آن سنگ‌قبرهایی عمودی روی دیوار چسبانده شده و قاب عکس بعضی از متوفیان کنارش قرار گرفته است. روی یکی از سنگ‌هانوشته شده «حاج غلام علی فرحزادی، تولد ۱۳۰۲، وفات ۱۳۸۶» و در کنارش «حاج سید مرتضی احمد کاشانی، شهادت ۱۳۶۴» که رفیق گرمابه و گلستان درویش غلام و اهل شمیران بود.

حاج «محمد فرحزادی»، از ساکنان فرحزاد دراین‌باره بیشتر توضیح می‌دهد: «درویش‌غلام خادم‌الحسین حسینیه فرحزاد بود و مدیریت حسینیه را برعهده داشت. فرد لایقی بود و آنجا را به بهترین شکل اداره می‌کرد. ۳ پسر به نام‌های عباس، مجتبی و مصطفی داشت. همسرش مرحوم هاجرخانم هم بانوی محجوبی بود. آن زمان در فرحزاد خانم‌ها پوشش کامل داشتند و از کنارمان هم عبور می‌کردند شناخته نمی‌شدند. او در گوشه‌ای از امامزاده صالح(ره) فرحزاد، مقبره‌ای ساخت تا پس از مرگ خود و خانواده‌اش در آنجا دفن شوند.»

وقف زمین برای توسعه محوطه

«بخشعلی نوریان» خادم امامزاده صالح فرحزاد، کسی است که به درخواست درویش غلام مقبره را ساخته است. او درباره ساخت مقبره و ایجاد قبرستان در امامزاده می‌گوید: «اطراف امامزاده، کوهپایه‌ای و ناصاف بود. آن دوران فقط ضریح امامزاده صالح فرحزاد وجود داشت که مردم برای زیارت می‌آمدند. روزی درویش‌غلام گفت می‌خواهم سینه کوه کنار امامزاده مقبره‌ درست کنم. او برای این کار هزار و ۸۴۸‌متر زمین و در واقع باغ انار را وقف امامزاده کرد و با وجود نبود امکانات امروزی، کار را شروع کرد. من هم به دلیل خوش‌نامی و بزرگی او با دل و جان همراهی‌اش کردم. یادم هست آجرها را با الاغ به اینجا می‌آوردیم. چون این محدوده بیابان بود و ماشینی هم نبود. یا گرگ‌های گرسنه زمستان‌ها به سمت باغ انار می‌آمدند و ما همزمان کارمان را انجام می‌دادیم و رویمان نمی‌شد به درویش‌غلام بگوییم از گرگ می‌ترسیم. آن دوران ساختمان‌های بلند شهرک غرب را هم می‌ساختند. ما از بالای کوه به تماشا می‌نشستیم. وقتی می‌گفتند می‌خواهند زن و بچه مردم را برای زندگی به آنجا بیاورند. تا اینکه علاوه بر آستان امامزاده، مقبره خانوادگی درویش هم آماده شد.»

او  می‌افزاید: «نخستین کسی که در این مقبره دفن شد حاجی آقا نوری، پیش‌نماز مسجد فرحزاد بود. پدرش هم همین‌جا به خاک سپرده شده‌است. گاهی اوقات فرزندانش به اینجا می‌آیند، قرآن می‌خوانند و خیرات می‌دهند. خدا خیرش دهد درویش غلام‌، مرد درستی بود.»

نمایی از محوطه آستان امامزاده

برچسب‌ها