تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۸۶ - ۱۴:۲۷

فواد عجمی*: جورج بوش رئیس‌جمهوری آمریکا در تگزاس به دنیا آمد و بزرگ شده و این نقاط هزاران کیلومتر دورتر از پیچیدگی‌های دنیای خارج و به ویژه دنیای عرب است.

اما به محض اینکه او به ریاست جمهوری آمریکا رسید، این کشور را به صورت عمیقی در امور دنیای عرب و اسلام وارد کرد اما  سفری که اکنون بوش در مراحل پایانی آن به سر می‌برد، سفری پیروزمندانه نیست.

او در این سفر از مصر، اسرائیل، سرزمین‌های فلسطین، عربستان سعودی، کویت، بحرین و امارات دیدن کرده یا می‌کند. اما از همان آغاز سفر و در تمامی مراحل آن می‌داند که در این 7 سال و با پشت سر گذاشتن 2 جنگ در این « خاورمیانه بزرگ»، بعد از شروع جنگ با ترور و مصیبت‌هایی که به دنیای عرب تحمیل شده، اکنون دیگر از غرور و اعتبار آمریکایی خبری نیست.

بوش به‌دنبال پدید آوردن میراثی برای خود است. او نتیجه‌گرا‌ترین رئیس‌جمهوری آمریکا در تاریخ مناسبات این کشور با منطقه خاورمیانه است. بغداد جزو مکان‌هایی نیست که او در این سفر از آن دیدن می‌کند اما همواره نام این شهر و تحولات آن در طول این مسیر با بوش همراه خواهد بود.

تا یک سال پیش انجام چنین سفری غیرقابل تصور می‌نمود. در آن زمان شرایط عراق به شدت وخیم بود. اکنون نظمی برقرار شده که به‌نظر نمی‌رسد برگشت پذیر باشد. شیعیان در قدرت هستند، کردها در شمال استقلال دارند و سنی‌ها هم پناه امنی یافته‌اند.

سنی‌ها اکنون نقشی یافته‌اند که اندکی بیشتر از وزن جمعیتی آنهاست. دیپلماسی منطقه‌ای باعث به وجود آمدن چنین نظمی نشده است. کشورهای عرب منطقه همه تلاش خود را برای مقابله با به وجود آمدن چنین نظمی به کار بردند.

حاکمان کشورهای عرب منطقه و حتی مردم آن به صراحت با چنین نظمی در عراق جدید ابراز مخالفت می‌کنند، زیرا این نظم را آمریکا پدید آورده و اکنون هم عراق در منظومه آمریکا قرار گرفته است.

عامل اصلی خشم اعراب منطقه حاکم شدن شیعیان در عراق است. اگر شنونده برنامه‌های شبکه الجزیره قطر باشید، می‌گوید که مردم عراق به خاطر تحمل حضور نظامیان آمریکایی در کشورشان، مرتکب بدترین گناه در کائنات شده‌اند. اما دفتر همین شبکه تلویزیون الجزیره قطر در چند قدمی پایگاه هوایی آمریکایی الدویت در قطر قرار دارد.

میان طرح آمریکا در عراق و نظم مطلوب قدرت‌های عرب در منطقه نوعی تقابل جدی وجود دارد. عرب‌ها نمی‌توانند برای بر هم زدن این نظم در عراق کار چندانی انجام دهند اما حاکمان مستبد این کشورها به شدت نگران انتخابات‌  آزادی هستند که در عراق برگزار می‌شود.

آنها برای جلوگیری از تحقق چنین شرایطی همه کار کردند. حتی به خشونت‌ها در عراق دامن زدند. آنها شرایط عراق را برای مردم خودشان هم بسیار وخیم تصویر کردند تا مبادا به فکر تکرار آنچه در عراق روی داد بیافتند. شعار آنها برای مردم این بود که 60 سال استبداد بهتر از یک روز هرج و مرج و آشوب است.

حسنی مبارک در مصر دلارهای آمریکا را می‌گیرد اما در همه جا با تردید از آمریکا سخن می‌گوید. او چند سال پیش با جنبشی ضعیف از مخالفان روبه‌رو شد اما بعد از مدت کوتاهی اوضاع را تحت کنترل درآورد. او اطمینان دارد که واشنگتن هیچ‌گاه در قطع کمک مالی به مصر جدی نیست.

در شبه جزیره عربستان و خلیج فارس شرایط جدید بازار نفت قوانین و شرایط مشارکت میان آمریکا و رژیم‌های حاکم عرب را بازنویسی کرده است.

این کنایه‌آمیز است که بوش اکنون  به کشورهایی سفر می‌کند که به خاطر افزایش قیمت نفت اکنون ثروت هنگفتی به دست آورده‌اند. آمریکا بار سنگین و هزینه میلیاردی جنگ‌های منطقه را به دوش گرفته اما کشورهای عرب همچنان دلارهای نفتی را می‌شمارند.

در 6 سال گذشته عربستان سعودی به تنهایی 900 میلیارد دلار در‌آمد نفتی داشته است. امارت کم جمعیت ابوظبی به تنهایی  یک تریلیون دلار از بابت فروش نفت به دست آورده است. کشورهای نفتی بدهی‌های کلی و دولتی خود را کاهش داده‌اند.

دهه 1990 زمانی بود که بدهی کشور عربستان به 120 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور می‌رسید. امروز این رقم تنها 5 درصد تولید ناخالص داخلی است.

ساختار مذهبی رسمی این کشورها آشکارا وارد مبارزه با جهادیون شده‌اند و تندروهای خود را پاکسازی کرده‌اند. مثلا مفتی اعلای عربستان اخیرا در فتوایی اعلام کرده است: « اخیرا شنیده شده بعضی فرزندان ما در سال‌های اخیر سرزمین سعودی را ترک کرده و برای انجام جهاد به خارج از کشور رفته‌اند.

اما این مردان جوان دانش کافی برای تشخیص میان حقیقت و کذب را ندارند. به همین دلیل در دام عوامل مشکوکی می‌افتند که در خارج به نام جهاد مشغول فعالیت هستند.»

در ادامه این فتوا آمده است، هیچ جهادی به غیراز آنچه تحت فرمان حاکم مسلمین انجام شود مشروعیت ندارد. حتی سفر به خارج بدون اجازه این حاکم نوعی نافرمانی و نقض قانون است.

در این فتوا به‌طور مستقیم نامی از عراق برده نشد اما به‌طور تلویحی گفته شده که عراق نوعی مقصد جدید برای جهادیون است. آنچه این روزها تحت نام اصلاحات در عربستان در جریان است، تحت امر و با دستور آمریکا انجام نشده است. این حرکت از داخل جامعه عربستان آغاز شده و ادامه دارد.

بوش در سفر به سرزمین‌های فلسطینی همان‌طور که وعده داده‌بود، دسته گلی برای محل دفن عرفات در رام‌الله نبرد. کمتر از 5 سال پیش بوش به فلسطینی‌ها وعده ایجاد کشور مستقل را داد و گفت که آمریکا از این هدف حمایت می‌کند، اما گفت که این حمایت، مشروط به قطع ارتباط فلسطینیان با خشونت است.

از آن احترامی که بیل کلینتون در 8 سال دوران ریاست‌جمهوری برای عرفات قائل بود در دولت بوش هیچ خبری نیست. اما فلسطینی‌ها در سال 2006 در میان تعجب آمریکا، در انتخابات به حماس رأی دادند.

در چند سال اخیر بوش به عراق سرگرم بود. حالا که اوضاع عراق اندکی آرام شده، بار دیگر موضوع فلسطین در کانون توجه دولت بوش قرار گرفته است. به همین منظور کنفرانس آناپولیس برگزار شد. او اولین رئیس‌جمهوری در آمریکاست که اعتراف کرد، فلسطین تنها مشکل و دغدغه عرب‌ها نیست.

واقع‌گرایان سیاسی همواره درباره موفقیت بوش در این مسیر تردید کرده‌اند. ناتان شارانسکی در این باره گفته است، بوش در این مسیر حتی در کابینه خودش هم تنهاست. اما او این مسیر را پیش برد. انقلاب سدری در لبنان بخشی از همین مسیر بود.

نفوذ 3 دهه ای سوریه در لبنان در هم شکست. در این 3 سال لبنان با تحولات پر فراز و نشیبی روبه‌رو بوده است. رهبران عرب در این سفر پشت درهای بسته از مهمان خود برای ایجاد تعادل و توازن در منطقه کمک می‌خواهند.

اما بوش  به آنها  برنامه‌ اصلاحات سیاسی و فرهنگی پیشنهاد می‌کند و می‌گوید که برای ایجاد این توازن، خود عرب‌ها باید کمک کنند.

وال استریت ژورنال
11 ژانویه
ترجمه: نیلوفر قدیری

*فواد عجمی از نومحافظه‌کاران کهنه‌کار آمریکایی با تبار عربی است. او به گروهی از نظریه‌پردازان آمریکایی تعلق دارد که شاخص‌ترین چهره‌های آن فرانسیس فوکویاما و برنارد لوئیس نظریه‌پردازان لیبرال دمکراسی هستند. این گروه هژمونی آمریکا را در جهان تک قطبی و تک ابرقدرتی تعریف و تعبیر کرده اند.

البته نظریات این افراد بعدا به دست افراد درجه دومی مثل پل وولفوویتز و دونالد رامسفلد از نومحافظه‌کاران نسل جدید افتاد که سعی کردند سلطه آمریکا را با قدرت نظامی محقق کنند.

فجایعی که این روند باعث شدفوکویاما نظریه پرداز پایان تاریخ، از حرف خود برگشت و رسما اعلام کرد که به حلقه نومحافظه‌کاران تعلق ندارد.

فواد عجمی همزمان با سفر بوش به منطقه خاورمیانه این مقاله را در روزنامه وال‌استریت درباره این سفر به چاپ رساند. او در این مقاله روابط گذشته و حال آمریکا را با کشورهای عرب منطقه تحلیل کرده‌است. عجمی اکنون در دانشگاه جان هاپکینز آمریکا مطالعات بین‌الملل را تدریس می‌کند.