تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۸۶ - ۰۴:۲۲

محدثه واعظی‌پور: تماشاگر «می‌خوام بخوابم» منفعل نیست، فرم اجرا به او فرصت می‌دهد با نمایش همراهی کند و در بازی جذابی که بازیگران را هدایت می‌کنند، سهیم شود.

1)فرم روایت در نمایش «می‌خوام بخوابم» ویژگی اصلی آن است. راویان مختلفی (باد، رود، پرسونا، ژاکت، مرگ و...) قصه بکمان را روایت می‌کنند. بازیگران در قالب راوی بارها نقش عوض می‌کنند.

هر راوی بخشی از قصه را برای تماشاگر تعریف می‌کند و این تماشاگر است که این اطلاعات را  کنار هم قرار می‌دهد تا پازل روایت قصه کامل شود.

رضا گوران، کارگردان این نمایش سعی کرده تماشاگر را با پروسه اجرا همراه کند. بازیگران در کنار تماشاگر می‌نشینند، در اطراف او نقش‌هایشان را بازی می‌کنند. تمام فضای کارگاه نمایش، صحنه‌ای است که بازیگران در آن حرکت می‌کنند و با استفاده از این ویژگی، فضا را به تسخیر خود درمی‌آورند.

تماشاگر «می‌خوام بخوابم» منفعل نیست، فرم اجرا به او فرصت می‌دهد با نمایش همراهی کند و در بازی جذابی که بازیگران را هدایت می‌کنند، سهیم شود. به دلیل نوع اجرا، تمرکز بازیگران باید بالا باشد. آنها باید بتوانند انگیزه  همراهی را در مخاطب ایجاد کنند.

اغلب بازیگران نمایش، این قدرت را دارند، به ویژه اشکان صادقی که یکی از بهترین بازی‌هایش را در این نمایش می‌بینیم. صادقی با انرژی ویژه‌ای نقش پرسونا را بازی می‌کند. طنازی‌های این بازیگر در قالب کاراکتر پرسونا، فضای تلخ نمایش را تعدیل کرده است.

2) «می‌خوام بخوابم»‌براساس نمایشنامه «بیرون، پشت در» نوشته «ولفگانگ برشت» نوشته شده. هر دو نمایش، تمی ضد جنگ دارند. نگاه انسانی نویسنده نسبت به قربانیان جنگ که در «بیرون، پشت در» وجود دارد، در نمایش حفظ و تکمیل شده است.

 موضوع به گونه‌ای است که می‌توان آن را به همه جوامع جنگ زده و آدم‌های قربانی جنگ تعمیم داد. این ویژگی‌، تازگی و طراوتی خاص به اثر داده و ارتباط مخاطب با آن را تقویت کرده است.

«می‌خوام بخوابم» ‌لحظات طنز‌آمیز هم دارد. این طنز لطیف، تلخی گزنده فضای قصه را کمی تلطیف کرده. تقابل دیالوگ‌های پرسونا با ماسک، فضای غریبی را به وجود می‌آورد. در این بخش، شوخی‌های کارگردان با مرگ و جنگ، بیننده را به شدت متأثر می‌کند.

 روایت غم و اندوه بکمان از زبان ماسک و نگاه خاص پرسونا به موقعیت او، همزمان بیننده این نمایش را با حس‌های مختلفی درگیر می‌کند، نمایش، موقعیت غریب انسان در جنگ را ترسیم می‌کند؛ انسانی که در یک موقعیت تراژیک، حتی نمی‌تواند به مرگ پناه ببرد.

3)ایجاد این حس در بیننده که در خلق نمایش سهمی دارد، او را در موقعیتی قرار می‌دهد که با دقت و تمرکز نمایش را دنبال کند، در موقعیت‌های مختلف حضور آگاهانه‌اش را نشان بدهد و مهم‌تر از آن، از دیدن نمایش لذت ببرد.

 مخاطب «می‌خوام بخوابم» به راحتی نمی‌تواند قصه بکمان و آدم‌هایی مثل او را فراموش کند، این تأثیرگذاری یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های نمایش است.