همشهری آنلاین: اصرار داشت حتماً پسر سردار شوشتری را ببیند و کوتاه هم نمی‌آمد؛ بردمش کنار آقا فرج‌الله، دست انداخت گردن او و لابه‌لای اشک‌هایش گفت: شما به تنهایی یتیم نشدید، بلکه ما همه یتیم شدیم، امروز روز گریه بلوچ‌هاست.

26 مهر یادآور حماسه آسمانی شدن دو فرمانده دلاور سپاه اسلام و دو یار خراسانی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی‌ شهید شوشتری و محمدزاده است.

به همین مناسبت با همکاری و مساعدت مرکز حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه امام رضا(ع) مجموعه‌ای از خاطراتی که تاکنون درباره این شهیدان بزرگوار در رسانه‌ها منتشر نشده، روی خروجی خبرگزاری فارس قرار می‌گیرد.

امید است این مجموعه کمکی به ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و یادآوری برای این ایام باشد.

سردار شوشتری از همان روز نخستی که پا به قرارگاه قدس گذاشت، برادران همکار را خطاب قرار داد که ما چیزی مگر همراه ساختن مردم با نظام و انقلاب نمی‌خواهیم و برای این کار تنها باید به خدمت صادقانه بیندیشیم.

این بنای فکری شهید شوشتری بود. می‌گفت اگر می‌خواهیم امنیت را به منطقه بازگردانیم، این امنیت باید برخاسته از دل مردم باشد، نه یک امنیت تحمیلی که هر جا سپاه بود، امنیت هم باشد و اگر هم نبود، امنیت برود!

عقیده‌اش این بود که باید کاری کرد که مردم آقای خودشان باشند و همه امور به دست خودشان به انجام برسد. می‌گفت که سپاه بیشتر از اینها باید مردم را تحویل بگیرد و امکانات در اختیارشان بگذارد.

روزی، پس از شنیدن درد دلهای سران طایفه‌هایی که توی سپاه گرد آمده بودند، رو به شهید محمّدزاده، برادر اکبری و بنده گفت: ببینید! ما چقدر غافل شده‌ایم که اینها خواسته‌هایشان را عین خواهش‌های کوچک یک بچه، به زبان می‌آورند! در حالی که هر کدام ریشی سپید کرده و سن و سالی ازشان گذشته است! این کف خواسته یک شهروند ایرانی است و توقع دارد نظام به او اعتنا کند.

با همین نگاه بود که وارد میدان شد و طوری عمل کرد که همه دوستش داشتند.

روز بیست و هفتم مهر 88 که در زاهدان سرگرم برنامه تشییع جنازه شهیدان بودیم، یکی از بلوچ‌ها آمد و پرسید: پسر آقای شوشتری کدام یکی از اینها است.

دیدم با چشمانی اشکبار ایستاده تا پاسخش را بدهم؛ در حالیکه بلوچ‌ها به ندرت برای مردگانشان گریه می‌کنند. اول پرسیدم چه کار دارد؟ و گفتم لابه‌لای جمعیت است و نمی‌شود صدایش زد.

اصرار داشت که حتماً پسر سردار شوشتری را ببیند و کوتاه هم نمی‌آمد. بردمش کنار آقا فرج‌الله، دست انداخت گردن او و لابه‌لای اشک‌هایش گفت: شما به تنهایی یتیم نشدید، بلکه ما همه یتیم شدیم. امروز! روز گریه بلوچ‌ها است.

شهید شوشتری به روایت محمد مارانی

منبع: فارس

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها