تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۰۵:۲۲

سما بابایی: درست یک سال از حضور «نادر مشایخی» به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران می‌گذرد.

اردیبهشت ماه سال گذشته بود که او به‌طور رسمی سکان‌داری ارکستر سمفونیک تهران را برعهده گرفت و دهم و یازدهم خرداد برای اولین بار رهبری این ارکستر را انجام داد.

او در ابتدای ورودش به ایران برنامه‌های متعددی در دست داشت. از نوسازی سازهای ارکستر گرفته تا برنامه‌های منظم و هفتگی و اجراهای متعدد در خارج از کشور که تاکنون قسمت‌های اندکی از آن محقق شده است، او  هنوز با امیدواری حرف می‌زند و اعتقاد دارد که در صورت همکاری مسئولان می‌تواند به بسیاری از برنامه‌های خود جامه عمل بپوشاند. «مشایخی» از سال 1353 نزد پری برکشلی شروع به نواختن پیانو کرده و دو سال بعد از آن وارد هنرستان عالی موسیقی شده است و همزمان با انقلاب برای ادامه تحصیل به وین رفته و آهنگسازی و رهبری ارکستر خوانده است.


مشایخی رهبری را نزد کارب اوبسترایش، موسیقی الکترونیک را نزد کاوفمن و آهنگسازی را نزد رامایت رومن‌ها و بن‌اشتیک یکی از برجسته‌ترین آهنگسازان قرن بیستم فرا گرفت و در سال 1366 با درجه ممتاز از این رشته فارغ‌التحصیل شد. او البته پیش از آن که به عنوان رهبر ثابت ارکستر سمفونیک تهران انتخاب شود در سال 2000 با این ارکستر کار کرده بود و همراه او چند برنامه در اتریش اجرا کرد که بازتاب بسیار  خوبی  نیز در مطبوعات موسیقایی این کشور است.او هم اینک مشغول ساخت سمفونی «مولانا» به همراه «شهرام ناظری» است.

  • چه‌طور به فکر ساخت سمفونی‌ای در باره «مولانا» افتادید؟

- ساخت سمفونی «مولانا» از طرف صدا و سیما به من پیشنهاد شد که مرا بسیار خوشحال کرد، چرا که سال‌های زیادی روی اشعار او کار کرده بودم و اصلاً ساخت «فیه مافیه» هم با همین هدف انجام شد. به نظر من «مولانا» عجیب به موسیقی توجه داشته است و اشعارش پر از ریتم موسیقایی است، حتی تمثیل‌هایش هم موسیقایی است. مثلاً انسان را به «نی» تشبیه کرده است.

 او موسیقی را راهی برای رسیدن به خدا می‌دانسته است و این برای من بسیار پراهمیت بود، چرا که نشان می‌دهد که قدرت موسیقی چه اندازه خارق‌العاده است. در همین خصوص برای اجرای آن به دنبال خواننده‌ای می‌گشتم که او نیز شناخت مناسبی از این شاعر بزرگ داشته باشد و بتواند آن را به بهترین شکل ممکن انجام دهد و به همین خاطر از «شهرام ناظری» خواستم که در این زمینه با من همکاری داشته باشد و خوشبختانه او این مساله را پذیرفت.

  • الان کار در چه مرحله‌ای است؟

- قرار است همین هفته با دکتر «موحد» که یکی از برترین مولوی‌شناسان ایران است و چند کتاب هم در این زمینه تألیف کرده است، ملاقات کرده و در این باره با او مشورت کنم. دکتر «موحد» تا این مرحله کار تأثیر بسیار زیادی بر روی من گذاشته و از اجرای این طرح استقبال فراوانی کرده است. من چندین شعر برای این سمفونی انتخاب کرده‌ام که باید آنان را در معرض قضاوت ایشان قرار دهم و براساس نظر او تصمیم‌گیری کنم.


البته می‌خواهم در شعرها حال و هوای ایرانی و اسلامی وجود داشته باشد. تمام اشعاری که من انتخاب کرده‌ام با «خدایا» تمام می‌شود، مثلاً «دم‌نایی است که بیننده و داناست خدایا».

  •  ساخت دو سمفونی از اشعار«مولانا» تنها به ارادتتان به این شاعر باز می‌گردد و یا این که هدفی را دنبال می‌کردید؟

- برای من اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد تا به جهانیان بفهمانم که «مولانا» یک شاعر پارسی‌گوی است و از آن مهم‌تر ایرانی است، حالا در هر کجای دنیا (قونیه یا هر جای دیگر) که زندگی کرده باشد. این مسأله برای من که سال‌های زیادی با «مولانا» زیسته‌ام از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.

می‌توانم بگویم که او تمام زندگی مرا احاطه کرده، حتی در تمام این سال‌هایی که در خارج از کشور بودم، مدام سفارش کتاب‌هایی از «مولانا» می‌دادم. در این مدت تفسیرهای مختلفی از اشعار او را هم خواندم. به‌طور کلی من وقت زیادی صرف شناخت «مولانا» کرده‌ام و بنابر این هم اکنون ساخت دو سمفونی از اشعار او برایم بسیار خوشحال کننده است.

جالب است بدانید که من به «مولانا» علاقه داشتم و پدرم ارادت فراوانی به «حافظ» داشت. هر وقت بیتی از اشعار «مولانا» می‌خواندم، پدرم متذکر می‌شد که حافظ این مساله را با زبان شیواتری بیان کرده است. در آخر هر دو به این نتیجه رسیدیم که هیچ کدام از این دو شاعر بر دیگری برتری ندارد و باید از هر دو ستون محکم ادبیات فارسی لذت برد.

  • از چه ارکستراسیونی برای اجرای این اثر بهره خواهید برد؟

- علاوه بر سازهای ارکستر سمفونیک، در قسمت اول «دف» استفاده می‌شود. قسمت دوم آواز، نی و ارکستر است، قسمت سوم فقط ارکستر است و در قسمت چهارم ارکستر و آواز.

  • چقدر می‌توان سمفونی «مولانا» را شبیه «فیه مافیه» دانست؟

- به هر حال شاید برخی شباهت‌ها بین این دو قطعه دیده شود، اما من این بار خیلی ریتمیک‌تر به قضیه نگاه کرده‌ام، چون براین اعتقادم که ریتم اشعار «مولانا» به اندازه خود اشعار از اهمیت برخوردار است، به همین خاطر است که بهترین ترجمه از اشعار «مولانا» هم نمی‌تواند حقیقت شعر او را به‌طور کامل بیان کند.

«وزن» در اشعار او از اهمیت بسیاری برخوردار است و انگار یک «سماعی» دارد. به همین خاطر تعداد دف‌ها در این سمفونی بسیار زیاد است. البته اگر قرار باشد که این اثر در آلمان ضبط شود، ناگزیر هستیم تا تعدادی از دف‌ها را ضبط کنیم و تنها از چند دف به طور زنده بهره بگیریم.

  • اثر را توسط ارکستر  سمفونیک تهران ضبط می‌کنید؟

- طی صحبت‌هایی که تاکنون انجام شده قرار است، در آلمان ضبط شود، اما به‌طور قطع توسط ارکستر سمفونیک تهران، اجراهایی در ایران خواهیم داشت. به هر حال تا الان هنوز تاریخ دقیق ضبط مشخص نشده است.

  • «شهرام ناظری» پیش از این هم تجربه یک اجرا به همراه «چکناواریان» داشته است، چقدر این دو اجرا با هم مطابقت دارند؟

- به هیچ عنوان نباید این دو اجرا را با هم مقایسه کرد. من در ساخت این قطعه به این مساله توجه داشتم که تنها یک ملودی ایرانی را برای ارکستر تنظیم نکنم، چرا که در این صورت زیباترین قسمت موسیقی ایرانی، یعنی ربع پرده‌ها، از بین خواهد رفت و این به هیچ عنوان قابل قبول نیست.

در موسیقی تلفیقی باید هر دو نوع موسیقی‌ای که با هم تلفیق می‌شوند، به‌طور کامل احیا شوند. اما متأسفانه بسیاری از آهنگسازان تنها به هارمونی توجه دارند، در حالی که ما باید بپذیریم که شناخت ما از هارمونی در بسیاری مواقع نمی‌تواند به شناخت یک موزیسین غربی در این زمینه برسد و البته این هم طبیعی است.

 بنابر این ما باید تلاش کنیم تا ایرانی بودنمان را در موسیقی‌ای که قرار است تلفیق شود، حفظ کنیم مساله اصلی این است که در حال حاضر بسیاری موسیقی را نمی‌شناسند. موسیقی اصیل ایرانی را اگر کنار بگذاریم که به هر حال ریشه در اصالت‌های ما دارد و بنابر این مخاطبان خاص خود را هم دارد، بسیاری از افرادی که در زمینه موسیقی کلاسیک فعالیت می‌کنند به شکل کامل آن را نمی‌شناسند.

خیلی از ما اطلاع دقیقی از فلسفه موسیقی دوران کلاسیک، باروک و فیگوراسیون نداریم، مثلاً اصلاً نمی‌دانیم که انقلاب فرانسه چه تأثیر عمیقی بر موسیقی گذاشته و چه اختلاف اساسی‌ای بین قبل و بعد از این دوران وجود دارد. ما حتی نمی‌دانیم که نحوه گوش دادن به موسیقی بتهوون متفاوت از موتسارت است.

  • از سمفونی «مولانا» که بگذریم، به نظر می‌رسد که مشکلات ارکستر سمفونیک تهران حل نشدنی است، به عنوان رهبر ارکستر، وضعیت آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- حل مشکلات ارکستر سمفونیک تهران، نیازمند حمیت و تلاش جمعی است و به هیچ عنوان نمی‌توان به تنهایی از پس مشکلات آن برآمد. این در حالی است که متأسفانه موزیسین‌های ایرانی بسیار از هم جدا هستند و اختلاف نظرهای بسیار شدیدی با یکدیگر دارند و این برای من بسیار تعجب‌آور است.

برای مثال بازتاب رسانه‌ای اجرای «فیه مافیه» در رسانه‌های غربی بیش از 600 تا 700 صفحه بود، اما این سمفونی در ایران با بازتاب‌های بسیار منفی‌ای روبه‌رو شد. حتی خیلی‌ها باور نمی‌کردند که ما در اپرای برلین برنامه داشته‌ایم.

با این که چند ماه از اجرای «فیه مافیه» در آلمان می‌گذرد، هنوز مجلات و شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی در این باره بحث می‌کنند. شاید تعجب کنید، اما همین دو هفته پیش در یک برنامه دو ساعته رادیو سراسری آلمان این اجرا مورد بحث قرار گرفت.

می‌خواهم بگویم که باید به تمام قضایا و اتفاقاتی که در موسیقی می‌افتد، با دید مثبت‌تری برخورد شود. البته من تقصیر را متوجه هیچ‌کس نمی‌دانم. در فلسفه زندگی من هیچ آدم «بد»ی وجود ندارد، این برخی رفتارهاست که چندان مناسب نیست.

  • بالاخره می‌توان امید داشت که ارکستر سمفونیک تهران از این نابسامانی‌ها رها شده و عملکرد مثبت‌تری به خود بگیرد؟

- موانع برای پیشرفت این ارکستر تنها و تنها مشکلات مالی است. اگر سالیانه بودجه‌ای نزدیک به 650 میلیون تومان برای آن در نظر گرفته شود، بسیاری از مشکلات آن مرتفع خواهد شد. البته فکر می‌کنم اینها را باید از مسئولان پرسید. اما به‌طور قطع اداره کردن این ارکستر به ده نفر آدم نیاز دارد. یک رهبر ارکستر نباید چندان درگیر مسایل اداری و... باشد تا بتواند با فراغ بال به ارتقای ارکستر بیندیشد.

  • یعنی واقعاً امید دارید، که وضع مالی ارکستر سروسامان بگیرد؟ آن هم در شرایطی که تاکنون شاهد اقدام مثبتی نبوده‌ایم؟

- هیچ مشکلی غیرقابل حل نیست. می‌شود مشکلات مالی را هم از طریق اسپانسر و یا راه‌های دیگر حل کرد. فقط باید در این زمینه سماجت داشت. فکر می‌کنم، هنوز کسانی باشند که به سرمایه‌گذاری در این بخش علاقه‌مند باشند.

در واقع ارکستر سمفونیک، اپرا و موسیقی با اصالت در هر کشوری به الماسی می‌ماند که به هیچ عنوان نباید از ارزش آن کاسته شود. به هر حال همیشه اهمیت چیزهای باارزش شناخته خواهد شد و نباید در این زمینه نگرانی داشت. من هم به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران به دنبال اسپانسری هستم که در شأن این ارکستر باشد.

  •  به نظر می‌رسد که یکی از مشکلات مهم ارکستر، بی‌انگیزگی نوازندگان آن است، این مساله را قبول دارید؟

- به نظر من علاوه بر مسایل مادی باید اطمینان آنها به مسئولان جلب شود و به این مساله ایمان بیاورند که مدیران می‌خواهند تا برای آنان اقدامی مثبت انجام دهند. جلب این اطمینان هم البته کار چندان آسانی نیست.

  • بالاخره برای ارکستر ساز خریداری شد یا نه؟

- سال‌هاست که مساله خرید ساز برای ارکستر سمفونیک تهران مطرح است و متأسفانه تاکنون این اقدام انجام نشده است، اما قول‌های مساعدی به من داده شده است که این مشکل به‌زودی مرتفع شود.

  • و اجراهای منظم و ماهیانه ارکستر که در ابتدای ورودتان به ایران به آن تأکید بسیاری داشتید؟

- این مساله یکی از مهم‌ترین اهداف من از زمان بازگشتم به ایران بوده است و امیدوارم که به زودی محقق شود. در حال حاضر هم به مناسبت فتح خرمشهر قرار است به مدت سه شب به اجرای برنامه بپردازیم. بسیار خوشحال خواهم شد که از حضور «مجید انتظامی» به عنوان رهبر در ارکستر بهره‌مند شویم.

ضمن این که با چند رهبر ایرانی و خارجی نیز صحبت‌هایی شده است که به عنوان رهبر مهمان در برنامه‌های ما حضور داشته باشند که به علت قطعی نشدن برنامه‌ها فعلاً نمی‌توانم نامی از آنها ببرم.

  • از اجرای ارکستر در جشنواره موسیقی انتقادات فراوانی شد و شما هم هیچ‌گاه به آن پاسخی ندادید.

- ببینید، برخی از دوستان نمی‌توانند از برخی‌ها انتقاد کنند، بنابر این از کسانی که می‌توانند بسیار شدید انتقاد می‌کنند. با تمام انتقاداتی که از اجرای ما در جشنواره موسیقی فجر شد، «ارسلان» و «هوشنگ کامکار» از من تشکر و عنوان کردند که یکی از برترین اجراهای «کنسرتوکمانچه» را شنیده‌اند.

 این در حالی است که برخی از آثاری که ما اجرا کردیم، از چنان قدرت کیفی بالایی برخوردار نبودند و اعضای ارکستر هم با نواختن آنها مشکل داشتند، با تمام اینها برای من بسیار مهم بود که ارکستر سمفونیک تهران به اجرای آثار آهنگسازان ایرانی بپردازد، چون اعتقاد دارم اگر ارکستر سمفونیک این اقدام را نتواند انجام دهد، بسیار فاجعه بار است و به هر حال این اقدام برای اولین بار در ایران افتاد و این خود به تنهایی از اهمیت فراوانی برخوردار است.

  • سفر ارکستر به چین به کجا رسید؟

- ما باید یک رزومه از ارکستر سمفونیک تهران تهیه کرده و برایشان بفرستیم، و اگر نه برای حضور ما در این برنامه‌ها هیچ مانعی وجود ندارد. ارکستر سمفونیک تهران مصمم است با تمام مشکلات و موانعی که بر سر راهش وجود دارد، به راه خود ادامه دهد.