محمود مولایی: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، هنگامی که باشگاه تاج به استقلال تغییر نام داد، تغییراتی بنیادی در بدنه باشگاه ایجاد شد که طی آنها 3 مقام سیاسی اما علاقه‌مند به استقلال نخستین اعضای هیأت مدیره این باشگاه را تشکیل دادند.


علی آقامحمدی که یکی از 3 عضو هیأت مدیره استقلال به حساب می‌آمد علاوه بر سیاستگذاری باشگاه به همراه 2عضو دیگر کارهای اجرایی را نیز به‌عهده داشت. سیدکاظم میرولد و محمدجواد ایروانی 2 عضو دیگر هیأت مدیره بودند. یکی از تصمیمات مهم آنها در سال 67 صورت گرفت، یعنی زمانی که کاظم اولیایی به‌عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال منصوب شد. اولیایی اما چگونه توانست مدیرعامل یکی از دو تیم پرطرفدار فوتبال ایران شود؟

مهدی آذربرزین، عضو سابق هیأت مدیره باشگاه استقلال بر این باور است که دوستی اولیایی با آقامحمدی یکی از دلایل ورود اولیایی به مدیریت این باشگاه بوده است. او می‌گوید: «اولیایی با آقامحمدی و میرولد روابط خوبی داشت. در واقع آنها همشهری هستند و دوستی‌شان به قبل از انقلاب برمی‌گردد. آنها همکار نزدیک بودند و مطمئنا اولیایی برای اینکه مدیرعامل شود، فاکتورهایی داشت».

باشگاه استقلال تا اواسط سال 73

به این شکل اداره شد تا اینکه بحث واگذاری این باشگاه به وزارت جهادسازندگی، بخش مدیریتی باشگاه را وارد فاز جدیدی کرد. ابتدا قرار بود باشگاه استقلال به‌صورت موقت زیرپوشش یکی از زیرمجموعه‌های وزارت جهادسازندگی قرار بگیرد. آذربرزین که در جلسه‌ اعضای هیأت مدیره و مسئولان جهادسازندگی حضور داشت، در این رابطه توضیح می‌دهد:«در جلسه‌ به غیر از من آقایان میرولد، آقامحمدی، ایروانی، قریب و صادق خلیلیان- که در حال حاضر وزیر جهاد کشاورزی است- حضور داشتند. جمعا 6 نفر بودیم. در آنجا پیشنهاد داده شد که باشگاه استقلال زیرنظر جهاد فعالیت کند و قرار شد به‌طور آزمایشی 6 ماه چنین کاری صورت گیرد. البته آقای ایروانی علاوه بر عضویت در هیأت مدیره استقلال، قائم مقام وزارت جهادسازندگی هم بود. من آن زمان مسئول تربیت بدنی وزارتخانه بودم و بحثمان این بود که چراغی که به خانه ‌رواست، به مسجد حرام است و بحث‌های دیگری مطرح شد.

بعد گفتیم که هیأت مدیره از 3نفر به 5نفر افزایش یابد که به نتیجه رسید و من و محمدحسین قریب به عضویت هیأت مدیره باشگاه استقلال درآمدیم». ظاهرا بنا شد 2 نفر از کارمندان جهادسازندگی برای بررسی این باشگاه مامور شده و مدتی در هیأت مدیره حضور پیدا کنند و چنین بود که محمدحسین قریب و مهدی آذربرزین حلقه سه‌نفره هیأت مدیره را به 5 نفر افزایش دادند و در نخستین جلسه هیأت پنج‌نفره اتفاق‌های دیگری روی داد. آذربرزین ادامه می‌دهد: «اولیایی آن زمان مدیرعامل بود ولی
در واقع باشگاه توسط آقامحمدی اداره می‌شد. آقامحمدی رئیس هیأت مدیره هم بود و ما سعی کردیم پست مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره را از هم تفکیک کنیم».

در آن زمان 3 اتفاق در بخش مدیریتی باشگاه رخ داد. بعد از اینکه اعضای هیأت مدیره پنج‌نفره شد، دکتر ایروانی به جای آقامحمدی به عنوان رئیس هیأت مدیره منصوب شد و طی جلساتی سرانجام علی فتح‌الله‌زاده مدیرعامل باشگاه استقلال شد. او در سال 75 برای نخستین بار مدیرعامل این باشگاه شد و تا سال 82 در این سمت باقی ماند. آذربرزین ادعا می‌کند که فتح‌الله‌زاده بنا به نسبت خویشاوندی با آقامحمدی به مدیریت ورزش راه یافته است.

پایان یک عصر

آقامحمدی، ایروانی و میرولد (مغز متفکر هیأت مدیره استقلال) که حضورشان در این باشگاه تا اواسط دهه 80 طول کشید، قدیمی‌ترین و تأثیرگذارترین اعضای این باشگاه بعد از انقلاب به حساب می‌آیند. سیدکاظم میرولد که در 2 دوره پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی ریاست دیوان محاسبات را به‌عهده داشت، متولد ملایر است، سابقه بازی در تیم تاج ملایر را دارد و عضو تیم ملی دانشجویان نیز بوده است. او زمانی کاپیتان تیم فوتبال دانشگاه تبریز نیز بوده و از چهره‌های سیاسی مدیریت ورزش به حساب می‌آید؛ مردی کم‌حرف که چون محمدجواد ایروانی کمترین مصاحبه‌ها را درباره استقلال انجام داده است. ایروانی اما وزیر امور اقتصادی و دارایی در سال‌های 1364 تا 68 بود و سعی کرد به همراه دیگر اعضای هیأت مدیره بدون چالش برای باشگاه استقلال سیاستگذاری کند. علی آقامحمدی نیز یک چهره شناخته شده سیاسی و اقتصادی بود. وجه اشتراک این سه عضو هیأت مدیره استقلال علاوه بر فاکتور «استقلالی بودن» که گویا روی آن تأکید شده بود، اشراف کامل بر مسائل اقتصادی بود. چنین بود که در سال‌های حضور آنها در هیأت مدیره، باشگاه استقلال دارای بیلان مالی بود که هر ساله به ثبت شرکت می‌رسیده است. مهدی آذربرزین با تأیید این موضوع می‌گوید: «در واقع ما صورتجلسه داشتیم. اتفاقا اسناد آن‌را دارم؛ مثلا صورت مالی داشتیم. اما مدتی قبل سازمان خصوصی‌سازی‌ به خاطر اینکه باشگاه استقلال صورت مالی ندارد، برای واگذاری‌اش به مشکل برخورده بود. به هر حال، دیگر این باشگاه نمی‌تواند آدم‌هایی مثل آقامحمدی، میرولد و ایروانی در هیأت مدیره داشته باشد و البته با همان تفکرات؛ یعنی یک تیم همدل و همفکر. دلایل موفقیت این سه‌عضو، همدل‌بودنشان بود. بعد که ما اضافه شدیم، با آنها همراه شدیم. به یاد ندارم که در آن سال‌ها هیأت مدیره در کارهای اجرایی باشگاه دخالت ‌کرده باشد.

اصلا هیأت مدیره به خیلی از مسائل ورود نمی‌کرد تا با دخالتش به حاشیه‌های تیم اضافه شود. مثلا در ایام عید، ایروانی تیم را دعوت می‌کرد و مهمانی می‌داد». او اضافه می‌کند:«روابط اعضای باشگاه تعریف شده بود. به غیر از 3 عضو قدیمی هیأت مدیره، من و قریب هم بدون حاشیه بودیم. اتفاق نمی‌افتاد که عضوی از هیأت مدیره مدام مصاحبه کند و در کارهایی که به ما مربوط نبود، دخالت داشته باشد. البته گاهی هم برخی مسائل رسانه‌ای می‌شد؛ مثل زمانی که دادرس و تیمسار ملاحی می‌خواستند وارد باشگاه شوند که با مخالفت اعضای هیأت مدیره روبه‌رو شد. ما سؤال می‌کردیم آنها چگونه می‌خواهند به باشگاه استقلال کمک کنند؟ چون ما در چارت مدیریتی باشگاه تعریفی داشتیم، هیچ‌وقت چنین اتفاقی رخ نداد». در دهه 80 محمدحسین قریب، 2 بارمدیرعامل باشگاه استقلال شد. آذربرزین درباره اینکه قریب چگونه مدیرعامل شد، می‌گوید:«در جلساتی که هیأت مدیره داشت، تصمیم گرفته می‌شد. به هر حال، قریب هم یکی از اعضای هیأت مدیره بود و گروه تصمیم ‌گرفت که بهتر است یکی از اعضا مدیرعامل شود. آقای قریب هم 2بار مدیرعامل شد».

محمدحسین قریب، سال 85 در نامه‌ای استعفای خود را به باشگاه استقلال ارائه داد تا دومین دوره مدیریتش هم به پایان برسد. با جدایی قریب گفته می‌شد میرولد گزینه اصلی برای تصدی پست مدیرعاملی این باشگاه است؛ مردی که چون دو یارش- آقامحمدی و ایروانی- هیچ‌گاه پست مدیرعاملی را نپذیرفت، در حالی که در آن دوران محسن مهرعلیزاده، رئیس سازمان تربیت بدنی بود و رابطه خوبی با او داشت.

آشنایی میرولد و مهرعلیزاده به دوران تحصیل در دانشگاه تبریز بازمی‌گشت و از آنجا که رؤسای سازمان تربیت بدنی در دوره‌های مختلف در انتصاب مدیرعامل باشگاه استقلال و پرسپولیس نقش داشتند، میرولد گزینه مورد اطمینان مهرعلیزاده بود. گفته می‌شد آقامحمدی نیز تلاش بسیاری کرد تا میرولد چنین پستی را بپذیرد که موفق نشد و پس از آن نیز عصر سیاستگذاری آقامحمدی، میرولد و ایروانی برای باشگاه استقلال کم کم به پایان رسید.