ترجمه - راحله فاضلی : هفته گذشته بعد از اعلام رسانه‌های آمریکایی، باراک اوباما در یک نطق زنده تغییرات مهم در کابینه خود و بخش‌های امنیتی و دفاعی آن را اعلام کرد.

براساس این تغییرات، ژنرال دیوید پترائوس 59 ساله که سال‌ها طراح نظامی و فرمانده عملیاتی جنگ‌های آمریکا در عراق و افغانستان بود، به ریاست سیا انتخاب شده و رئیس سیا یعنی لئون پانتا وزیر دفاع می‌شود. رابرت گیتس که قدیمی‌ترین وزیر دفاع تاریخ آمریکاست سرانجام بازنشسته می‌شود. او تنها وزیری است که از دولت جورج بوش پسر وارد دولت باراک اوباما شد و یکی از معدود جمهوریخواهان دولت اوباما بود. جابه‌جایی مقام‌های اطلاعاتی و دفاعی در دولت اوباما بحث‌ها و گمانه‌زنی‌های گسترده‌ای به‌دنبال داشته‌است.

دلایل و انگیزه‌های مختلفی برای این کار مطرح شده؛ از برنامه‌ریزی اوباما برای دور کردن و مشغول کردن رقبای انتخاباتی مانند پترائوس گرفته تا ضرورت انجام کار اطلاعاتی در افغانستان به جای عملیات نظامی. یکی از پیامدهای این تصمیم اما بدون شک این خواهد بود که آمریکا بعد از این تغییر و تحولات بیشتر از قبل به سمت نظامی‌گری در فعالیت‌های اطلاعاتی پیش خواهد رفت.

تصمیم بحث‌برانگیز باراک اوباما در تغییر مهره‌های نظامی و اطلاعاتی در دولت خود، واکنش‌های متفاوتی درپی داشت. از جمله این واکنش‌ها انتقادها و مخالفت‌هایی بود که با برگزیدن یک چهره نظامی برای ریاست سازمان اطلاعاتی آمریکا مطرح شده‌است.
از سال 1947 تا 1953 نخستین مدیران سازمان اطلاعات امنیت آمریکا، افسران نظامی بودند اما پس از پایان دوره 4 مدیر نخست، چهره‌های غیرنظامی، ریاست این سازمان را به‌عهده گرفتند. از همان زمان این شیوه انتخاب به نوعی سنت تبدیل شد برای همین وقتی در سال 2006 جورج بوش، ژنرال مایکل هیدن را به‌عنوان رئیس جدید سیا انتخاب کرد، مخالفت‌های فراوانی شکل گرفت. این اقدام بوش به قدری دور از انتظار بود که نه تنها دمکرات‌ها بلکه برخی جمهوریخواهان نیز به آن اعتراض کردند.


داین فینشتاین، رئیس وقت کمیته اطلاعات سنا که از دمکرات‌ها بود در اعتراض به انتخاب هیدن بر این نکته تأکید کرد که بسیاری از جنبه‌های مهم اداره اطلاعات را نمی‌توان از طریق نظامی‌گری، کنترل کرد. او معتقد بود سیا یک سازمان غیرنظامی است و باید به همین شکل باقی بماند. جین هارمن، عضو ارشد دمکرات در کمیته اطلاعاتی سنا نیز اعلام کرد مانند برخی کارشناسان غیرنظامی سیا نگران این است که وزارت دفاع کنترل عملیات اطلاعاتی را در دست بگیرد. نانسی پلوسی یکی دیگر از چهره‌های سیاسی آمریکا بود که نسبت به انتخاب یک ژنرال 4‌ستاره در رأس سیا اظهارتعجب کرد و از تنش موجود میان نیروهای نظامی آمریکا و سیا سخن گفت. سپس نوبت به سناتور جوبایدن رسید که از این موضوع ابراز نگرانی کند و بگوید: سیا توسط وزارت دفاع بلعیده خواهد شد.

همان طور که گفته شد این نگرانی‌ها و مخالفت‌ها تنها از سوی دمکرات‌ها مطرح نشد و عده‌ای از جمهوریخواهان نیز در جبهه مخالف قرار گرفتند. تا جایی که پیت هوکسترا، رئیس وقت کمیته اطلاعاتی سنا در واکنشی مشابه دمکرات‌ها گفت: در شرایط کنونی نباید یک شخص نظامی ریاست سازمانی غیرنظامی را بر عهده بگیرد. طبیعی است که تصمیم جورج بوش حواشی بسیاری درپی داشت و برای او دردسرساز شد اما باراک اوباما نسبت به بوش خوش‌شانس‌تر بود. 27 آوریل وقتی اوباما یک شخصیت نظامی یعنی ژنرال دیوید پترائوس را به‌عنوان رئیس سیا برگزید، جنجال کمتری به‌پا شد. این درحالی است که در حقیقت انتخاب پترائوس نیز همان نگرانی‌هایی را زنده کرد که در زمان هیدن به‌وجود آمده بود.

شاید بتوان گفت برگزیده شدن پترائوس نگرانی‌های بیشتری به‌دنبال داشته باشد. زیرا هیدن با اینکه یک ژنرال بود اما کار کردن در اطلاعات ارتش و حلقه‌های اداری واشنگتن را تجربه کرده بود و تا حدودی مناسب ریاست سیا بود ولی ژنرال پترائوس یک چهره کاملا نظامی است و او را فقط به‌عنوان یک افسر ارتش می‌شناسند؛ یک فرمانده جنگی که در مسائل اطلاعاتی تجربه چندانی ندارد. با این وجود از نظر دولت اوباما، پیشینه جنگی پترائوس نه تنها مایه دردسر نیست بلکه یک امتیاز محسوب می‌شود. به این دلیل که در زمان ریاست‌جمهوری اوباما، سیا بیشتر از همیشه به سمت نظامی شدن حرکت کرده است و بیش از هر زمان دیگری جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات به عملیات‌های جنگی اختصاص یافته است. پس از اعلام تصمیم جدید اوباما، روزنامه واشنگتن پست در واکنش به انتخاب رئیس آینده سیا نوشت: پترائوس زمام امور سازمانی را به‌عهده می‌گیرد که به شکلی روزافزون در حال نظامی شدن است. اما سؤال اینجاست که چطور در زمان ریاست‌جمهوری برنده صلح نوبل 2009، آمریکا چهره‌ای نظامی به‌خود می‌گیرد.

به هر حال پترائوس در دو جنگ افغانستان و عراق که پس از 11 سپتامبر 2001 از سوی ایالات متحده آغاز شد، فرمانده بوده است و شاید در پاکستان نیز این تجربه را تکرار کند. پترائوس زمانی ریاست سیا را به‌عهده خواهد گرفت که این سازمان بیشتر از همیشه در حکم دنباله نیروی نظامی مرگبار کشور عمل می‌کند. در شرایط کنونی تیم سیا در کنار نیروهای عملیاتی ویژه آمریکا در مناطق درگیری از افغانستان گرفته تا یمن حضور دارد.

در واقع این سازمان قابلیت‌های شبه‌نظامی خاص خود را طراحی کرده است و به کار می‌گیرد. مهم‌ترین و بحث‌برانگیزترین فعالیت نظامی سیا در ماه‌های اخیر به‌کار‌گیری هواپیماهای بدون سرنشین برای بمباران پاکستان است. از زمانی که اوباما قدرت را در دست گرفته، دست کم 192 موشک خودکار به خاک پاکستان شلیک شده اما به جای از بین بردن شبه نظامیان القاعده که بهانه‌های اصلی بمباران‌ها هستند 1890 نفر کشته شده‌اند که بسیاری از آنها غیرنظامی و از مردم بی‌گناه بوده‌اند.نکته قابل تامل این است که باوجود ناکارآمدی و بی‌نتیجه بودن استفاده از موشک‌های خودکار، پترائوس همواره از مدافعان این بمباران‌ها بوده است. او در 10 سال گذشته کمتر در واشنگتن بوده و بیشتر زمان خود را در جبهه‌های جنگ سپری کرده بنابراین در امور اداری و بودجه‌بندی سازمانی نسبت به همتایان پیشین خود یعنی لئون پانتا و مایکل هیدن از تجربه کمتری برخوردار است.

با این وجود پترائوس در زمینه لابی کردن تجربه فراوانی دارد زیرا همین توانایی موجب شد شرایطی فراهم کند که هم ریاست سیا را به چنگ آورد هم موقعیت خود در جنگ با افغانستان، عراق، پاکستان و یمن را حفظ کند. البته این روزها دیگر باید لیبی را نیز به میادین جنگ افزود زیرا سلاح‌های خودکار آمریکا در لیبی نیز نقش مهمی ایفا می‌کنند. گرچه پترائوس برای کسب مقام ریاست سیا به شکل رسمی از ارتش بازنشسته خواهد شداما این موجب نمی‌شود هویت این ژنرال جنگجو تغییر کند و تفکرات نظامی‌اش عوض شود. یکی از مزایای ریاست افراد غیرنظامی در سیا تا‌کنون این بوده است که تحلیل‌گران اطلاعاتی مستقل گاهی می‌توانستند مقابل تمایل بسیار پنتاگون برای شروع جنگ مانع تراشی کنند. با روی کار آمدن پترائوس احتمال گذاشتن این فیلترها برای جنگ‌های جدید کم می‌شود. مشکل دیگر این است که پترائوس به جنگ عراق و افغانستان بسیار اعتقاد دارد و راهبردهای ضدشورش بسیاری برای این جنگ‌ها طراحی کرده است و به‌نظر می‌رسد تمایل فراوانی دارد که از آنها در برنامه‌های آینده سیا نیز استفاده کند. از این‌رو چهره‌های کهنه کار و باسابقه سیا نسبت به انتخاب ژنرال پترائوس اعتراض دارند.

با این حال یک نکته مشخص است: هیچ‌یک از احزاب نمی‌خواهند یا قادر نیستند مقابل تشکیلات نظامی به‌ویژه ژنرال کارکشته‌ای مانند پترائوس که در واشنگتن از نوعی احترام برخوردار است، ایستادگی کنند. نکته‌ای که موجب شده سناتوری مانند فاینشتین که زمانی بر سر انتخاب هیدن جنجال به راه انداخت، از پترائوس حمایت کند.

انتخاب پترائوس نشان‌دهنده آن است که واشنگتن چگونه اداره می‌شود. به این معنی که ژنرالی مانند پترائوس که فرمانده محبوب جورج بوش بوده و از حامیان اصلی حمله به عراق محسوب می‌شده اینک به ژنرال مورد علاقه باراک اوباما نیز تبدیل شده است. رئیس‌جمهور کنونی ایالات متحده این فرمانده نظامی را به ریاست سازمانی برگزیده که قرار بوده به شیوه غیرنظامی اداره شود؛ سازمانی که پیش‌بینی می‌شود روز به روز بیشتر شکل و شمایل نظامی به‌خود بگیرد و مدیریتی جدید را تجربه کند. در حقیقت این سازمان قرار است به اهرم کمکی دولت جنگ‌طلب آمریکا تغییر شکل دهد. یکی دیگر از نکاتی که می‌توان از انتخاب پترائوس برداشت کرد این است که همه باید از نظامی کردن دوحزبی سیاست آمریکا آگاه شوند.

از آن‌جا که دولت آمریکا در جهت فراگیر کردن درگیری‌های نظامی و جنگ بی‌پایان حرکت می‌کند، ژنرال پترائوس در اداره سیا نیز به مشکل چندانی برنمی‌خورد. به‌نظر می‌رسد در چنین شرایطی تفاوت چندانی میان فرماندهی جنگ و مدیریت سازمان اطلاعات امنیت وجود نداشته باشد.

Salon.com