چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۲۹
ردپاي كن در جشنواره فجر
فيلم هاي خاص ايراني به صف باشند؛ فرستاده فستيوال كن به دقت آنها را زير نظر دارد. بايد ديد قرعه به نام كدام يك از فيلم هاي زير مي افتد
028989.jpg
بوي نخل طلا  با بوي سيمرغ بلورين قاطي شده ، اما قابل تشخيص است.
محمدرضا نصيري 
قطعا تلاش فيلمسازان براي رساندن آثارشان به جشنواره فيلم فجر جاي دوري نمي رود. نمايش در جشنواره اولين ثمره اين تلاش شبانه روزي است. برخي جايزه بگيران حرفه اي سينما، افق هاي بلندتري را در پيش دارند. وقتي اين نكته را به ياد مي آوريم كه اخيرا نماينده معتبرترين جشنواره بين المللي فيلم جهان براي مرور فيلم هاي ايراني به تهران سفر كرده است، به اين نتيجه مي رسيم كه فيلمسازان حق دارند براي تمام كردن فيلم خود عرق جبين بريزند.
محمد حقيقت، منتقد ايراني مقيم فرانسه، نمايندگي دفتر جشنواره كن را به عهده دارد. او كه كاملا با سينماي ايران آشناست، پيش از ورود به تهران پيش زمينه اي درباره فيلم هايي كه قرار است با خود به فرانسه ببرد در ذهن دارد. گفته مي شود پنج فيلم از هم اكنون نامزد حضور در كن هستند كه احتمالا يك يا هر پنج فيلم به چنين افتخاري نايل خواهند شد.
از فيلم باغ هاي كندلوس ساخته ايرج كريمي به عنوان يكي از شانس هاي مسلم كسب جواز كن نام برده مي شود، به ويژه اينكه تهيه كننده اين فيلم عليرضا شجاع نوري است. او سليقه جشنواره هاي مختلف بين المللي را مثل كف دست مي شناسد. فقط يك نكته نگران كننده درباره اين فيلم به ذهن مي  رسد؛ اينكه باغ هاي كندلوس با حضور در بخش مسابقه جشنواره فيلم فجر طبق قانون شانس حضور در بخش مسابقه كن را از دست خواهد داد.
اين موضوع درباره ساير شانس هاي كن از جمله بيد مجنون ساخته مجيد مجيدي نيز صدق مي كند. ضمن اينكه مجيد مجيدي در گذشته نشان داده است كه فيلم هايش باب دندان جشنواره هاي انگلوساكسون نظير جشنواره تورنتو، مونترال يا اسكار هستند و اروپايي ها با آثار او ميانه اي ندارند. جشنواره هاي اروپايي بيشتر فيلم هاي هنري را مي  پسندند كه حاوي پيامي سياسي يا پيام هاي تند اجتماعي باشد.
فيلم يك شب اولين اثر نيكي كريمي در مقام كارگردان از يك لحاظ شانس  آورد كه در بخش مسابقه فجر پذيرفته نشد. به خاطر شهرت بين المللي نيكي كريمي، طبيعي است كه فيلم او نيز از شانس  هاي حضور در جشنواره هاي معتبر مثلا كن محسوب شود. او مي تواند در بخش دوربين طلايي كن كه به فيلم هاي اول و دوم كارگردان ها اختصاص دارد، به رقابت بپردازد، به شرط آنكه نماينده كن از تماشاي اولين اثر يك بازيگر زن ايراني نااميد نشود.
به رنگ ارغوان با توجه به جنجال هايي كه پيرامون نمايش يا ممنوعيت نمايش آن به وجود آمد، مي توانست اميد راهيابي به جشنواره كن باشد؛ فقط نكته اينجاست كه فيلم هاي حاتمي كيا فاقد جنبه هاي جشنواره پسندانه است.
از ديگر فيلم هاي مطرح و اميدوار به حضور در كن مي توان به فيلم كيانوش عياري بيدار شو آرزو و گيلانه ساخته رخشان بني اعتماد اشاره كرد. در مورد گيلانه شايعه شده است كه سازندگان اين فيلم عمدا از حضور آن در بخش مسابقه فيلم فجر جلوگيري كرده اند، وگرنه دليلي نداشت فيلمي كه آماده نمايش است و از شانس هاي كسب جوايز متعدد به شمار مي رود، در بخش مسابقه شركت نكند. فيلم هاي زيادي بودند كه تا آخرين ساعات قبل از آغاز جشنواره مراحل فيلمبرداري و فني را طي مي كردند، اما از بخش مسابقه كناره گيري نكردند.
البته تقصير اين تبصره لعنتي است كه مي گويد فيلم هاي حاضر در بخش مسابقه جشنواره كن نبايد پيش از اين جشنواره در هيچ جشنواره رقابتي شركت كرده باشند. به هر حال قرعه كن به نام يكي از فيلم هاي ياد شده خواهد افتاد، مگر آنكه فيلم ديگري در جشنواره امسال گل كند.

ترس و راي گيري در عراق
028986.jpg
جيمز بروان بالاخره طرف راضي مي شود كه با من ملاقاتي داشته باشد، اما در يك پاركينگ سرباز و در ساعات كاري روز. دور و برش را با دقت نگاه مي كند، خيلي نگران است، سريع در ماشين مي پرد و من به راننده ام مي گويم: حركت كن و ما وارد ترافيك صبحگاهي مي شويم. خيلي مي ترسد و هنوز هيچ حرفي زده نشده، مي گويد: نه اسم، نه عكس، نه آدرس . البته شرايط او كاملا قابل درك است، چراكه فاش ساختن كوچكترين نشانه اي از او، مرگش را رقم مي زند، اما اين مرد يك جنايتكار يا تبهكار نيست. او يكي از برگزاركنندگان انتخابات عراق است. كم كم به حرف درمي آيد و با اوقات تلخي مي گويد: انگار من كار قانوني در عراق انجام نمي دهم، بايد طوري رفتار كنم مثل اينكه كار خلافي انجام مي دهم، مثلا در گروهكي هستم كه قصد سرنگوني حكومت را دارد يا در يك سازمان زيرزميني فعاليت مي كنم . البته حق با اوست. حقيقتا در عراق اوضاع برعكس است. در اين كشور آدم خوب ها بايد با كلا ه هاي اسكي كه تمام صورتشان را مي پوشاند ظاهر شوند در حالي كه تروريست ها در روز روشن سر مي برند و خيلي راحت رفت و آمد مي كنند.
عراق به سرزميني تبديل شده است كه 785/7 نفر از كانديداها از اينكه اسمشان يا عكسشان را روي ديوارها نصب كنند، هراس دارند در حالي كه تروريست ها به راحتي با خط قورباغه اي خود روي ديوارها هر كس را كه در انتخابات كفر شركت كند به مرگ تهديد كرده اند، چراكه مثلا جورج بوش از عراقيان خواسته در انتخابات حاضر باشند!
مردم مي گويند: كاش جورج بوش براي حضور در انتخابات پيشنهاد نمي داد. با اين حال و با وجود تمام مخاطرات، انتخابات برگزار شد؛ گرچه تمام مراحل برگزاري انتخابات با چالش هاي جدي روبه رو بود. مثلا نامزدها براي حفظ جانشان نتوانستند تبليغات علني راه بيندازند. همين طور راي دهندگان از بيم، كمتر راهنماي مراكز انتخاباتي را خريداري كردند، چراكه اين احتمال وجود داشت تروريست ها از قصد آنها باخبر شده و آنان را مورد هدف خود قرار دهند. يك مترجم عراقي مي گويد: به اين فكر مي كنم بعد از برگزاري انتخابات و پس از اينكه او را در حالي كه به سوي محل اخذ راي مي رود ديده اند، چه بلايي سرش مي آيد!
البته 300 هزار نيروي مسلح آمريكايي و عراقي توانستند امنيت انتخابات را حفظ كنند، اما چه اتفاقي مي افتد اگر چند نفر از ماموران صندوق هاي اخذ راي كه عجولانه براي اين كار انتخاب شدند، اسم راي دهندگان را به تروريست ها بدهند و چه كسي از جان آنها حفاظت خواهد كرد؟
يكي از عراقيان كه مسووليت نظرسنجي از مردم بغداد را دارد، مي گويد: بسياري از همكارانش در حالي كه حين انجام ماموريت بودند كتك خورده و حتي زنداني شده اند. وي كه نخواست نامش فاش شود، مي گويد: در جامعه عراق مردم عادت ندارند كسي از آنها راجع به سياست و حكومت سوال كند.
شرايط شركت عراقيان در انتخابات مثل كسي بود كه دوست دارد به يك آدم ضعيفي كه در خيابان از يك يكه بزن كتك مي خورد، كمك كند يعني در قلبشان دوست داشتند كه در انتخابات شركت كنند، اما در عمل مي ترسيدند.
يك نكته حاشيه اي: احمد برك، يكي از كانديداهاي انتخابات قول داده بود در صورتي كه راي بياورد، صنعت نفت عراق را خصوصي مي كند و نيمي از سهام شركت نفت را به خانواده هاي عراقي مي دهد! او مي گويد: چالشي كه ما با آن روبه رو هستيم، اين است كه عراقيان را متقاعد كنيم ثروتمند خواهند شد.
ترجمه:سيد حسين غضنفري 

ساعي، قهرمان قهرمان قهرمانان
028980.jpg
خودش مي  گويد: حق همه ورزشكاران است كه جزو بهترين ها باشند. و ادامه مي  دهد: من به رضا زاده راي مي  دهم. اما اين بار نوبت خود اوست كه جايزه قهرمان قهرمانان را تصاحب كند. البته رضازاده، رضازاده است و با هيچ كس ديگري قابل مقايسه نيست. رضازاده آنقدر محبوب است كه مردم فريب بدل او را مي  خورند و ميليون ها تومان سرشان كلاه مي  رود. اما هادي ساعي هم براي خودش هادي ساعي است. شايد ساعي تنها ورزشكار تكواندو باشد كه در كره جنوبي محل ابداع اين ورزش از شهرتي افزونتر از ورزشكاران بومي اين كشور برخوردار است. رضازاده 3 بار تاكنون به عنوان قهرمان قهرمانان برگزيده شده است و احتمالا زبانمان لال انتخاب دوباره او از لطف هميشگي برخوردار نخواهد بود. ساعي به فاصله 48 ساعت پس از قهرماني شورانگيز رضازاده در المپيك آتن به مدال طلا دست يافت و شور و نشاط مردم را مضاعف كرد، هر چند كه طلاي او تا مدت ها تحت تاثير طلاي پر رنگ تر همتاي وزنه بردارش قرار داشت، البته خوشبختانه بين اين دو ورزشكار با اخلاق هيچوقت رقابت يا حسادتي وجود نداشته است. ساعي فقط گاهي به موقعيت بازيكنان فوتبال غبطه مي    خورد كه به رغم دستاوردهايي در مقياس كاملا پايين تر از او معمولا از موقعيت بهتري در جامعه برخوردارند.
ساعي كه در سالهاي 2000 و 2001 لقب فني ترين تكواندوكاي جهان را به خود اختصاص داد، 5 طلاي جهاني، يك طلاي المپيك، يك نقره جهاني، يك برنز المپيك و يك طلاي بازي هاي آسيايي را در كارنامه دارد. او سال قبل مدال هايش را براي كمك به زلزله زدگان بم به حراج گذاشت و دين خود را به جامعه ادا كرد. ساعي يكي از پرافتخارترين ورزشكاران اين رشته به حساب مي  آيد؛ رشته اي كه از سال 1988 به صورت نمايشي به اين سو وارد المپيك شد. او قطعا قهرمان قهرمانان است.

خط كش دقيق 5 هزار ساله
028965.jpg
ليلا مير كمالي آخرين كاوش هاي باستان شناسان در شهر سوخته به كشف يك خط كش چوبي در اين محوطه منجر شد. واحد اندازه گيري روي اين خط كش ميلي متر است. به اعتقاد باستان شناسان استفاده از اين واحد اندازه گيري نشان مي دهد ساكنان شهر سوخته در 5 هزار سال پيش، واحد ميلي متر را مورد استفاده قرار داده و سانتي متر نداشتند.
منصور سجادي سرپرست گروه  باستان شناسي شهر سوخته گفت: در كاوش هاي اخير يك قطعه چوب آبنوس پيدا كرديم كه طول آن حدود 10 سانتي متر بود و روي آن بريدگي هايي وجود داشت كه مشخص بود با يك ابزار تيز اين شيارها روي اين قطعه چوب ايجاد شده است. پس از انجام آزمايش هاي لازم و بررسي اين قطعه چوب زير ميكروسكوپ، متوجه شديم كه اين شيارها به اندازه هاي يك ميلي متر و نيم ميلي متر تقسيم شده اند.
وي افزود: پس از اين بررسي ها اطمينان حاصل كرديم كه اين شيء يك خط كش اندازه گيري است كه براي اندازه گيري در كارهاي ظريف صنعتي در شهر سوخته استفاده مي شده است. همچنين مشخص شد كه واحد اندازه گيري آنان نيز بسيار دقيق و ظريف بوده و فواصل يك ميلي متر تا نيم سانتي متر مورد استفاده قرار مي گرفته است. محوطه باستاني شهر سوخته در 5 هزار سال پيش شهري بسيار متمدن و پيشرفته بوده است. اين محوطه آغاز شهرنشيني در كل جهان است و از اين رو يكي از محوطه هاي جهاني به شمار مي رود كه توجه همه باستان شناسان را به خود جلب كرده است. شهر سوخته در چند كيلومتري شهرستان زابل در استان سيستان و بلوچستان قرار گرفته است.

دامن قرمزي در بازار كتاب
جوانان ايراني دست به كار جالبي زده اند. 19 تصويرگر ايراني در كتابي مشترك داستان قديمي شنل قرمزي را تصويرگري كرده اند. اين تصويرگران اغلب بين 20 تا 30 سال سن دارندو هر يك از آنها بخشي از داستان را به سبك و روش خود به تصوير كشيده اند. سال گذشته بنياد تصويرسازي فرانسه مسابقه اي بين المللي براي تصويرسازي داستان شنل قرمزي برگزار كرد كه از ايران هم در اين مسابقه حضور داشتند. البته كار دو نفر از تصويرگران ايراني به كاتالوگ مسابقه كه كار 40 تصويرگر برجسته جهان را در خود جاي داده بود، راه يافت.
اين كتاب در 56 صفحه رنگي و در كاغذ گلاسه با نام دامن قرمزي منتشر شده است.
برادران گريم سال ها پيش داستان شنل قرمزي را از داستان كهن دامن قرمزي ايراني اقتباس كردند و آن را به خاطره انگيزترين و به يادماندني  ترين داستان كودكانه در سراسر جهان تبديل كردند. با توجه به اينكه در اين كتاب هر تصويرگر به سبك خود به تصويرسازي پرداخته ، تصاوير متنوع و رنگارنگي ارايه شده است. تا چند روز ديگر اين كتاب به بازار كتاب ايران ارايه مي  شودو علاقه مندان بزرگسال مي  توانند اين كتاب را هم براي تجديد خاطره و هم براي كودكان خود بخرند.

سرقلم
نگاه خارجي به يك كنسرت ايراني 
مثل معلق بودن در يك روياي بد
ندا لهردي بليت كنسرت گروه آريان را به پيشنهاد يكي از دوستانم خريدم كه معتقد بود آنها بهترين گروه موسيقي داخل كشور هستند و آثارشان در سوپرماركت هاي آمريكاي شمالي مورد استقبال قرار گرفته و طرفداران زيادي هم پيدا كرده اند. بدون آنكه حتي يك بار موسيقي آنها را شنيده باشم، تحت تاثير صحبت هاي دوستم هيجان زده شده بودم. آن شب براي اولين بار بود كه در كنسرت يك گروه ايراني شركت مي كردم. با ورود به سالن براي يك لحظه متعجب ماندم، چون از قرار معلوم همه دوستان ايراني من قلك هايشان را 2 ماه زودتر شكسته و لباس هاي عيدشان را خريده بودند. البته بايد بگويم كه ديدن اين صحنه بيشتر شبيه به مراسم افتتاحيه فيلم مردان سياهپوش 3 بود، براي اينكه تقريبا همه آنها لباس هاي سياه پوشيده بودند... به هر حال شايد اين تمام سرگرمي آن شب من بود!
من در بهترين جاي بالكن سالن نشسته بودم و به راحتي صحنه را مي ديدم، اما با آمدن افراد گروه تنها مردمي را مي ديدم كه از شدت هيجان به جلو و عقب مي دويدند. بالاخره بعد از نيم ساعت تاخير كه به نظر مي رسيد براي همه عادي بود و براي من آزاردهنده، برنامه با خواندن يك قطعه ادبي كه بيشتر به يادداشت هاي روزانه يك بيمار افسرده شبيه بود، شروع شد. بعد از گذشت مدتي از شروع برنامه من واقعا نمي توانستم تصميم بگيرم كه كدام بدترند، ريتم خسته كننده آهنگ ها يا صداي خواننده ها. من تا حالا به كنسرتي نرفته ام كه در آن خواننده ها بيشتر از آنكه بخوانند با هم صحبت بكنند. در حقيقت اين برنامه به قدري طولاني شده بود كه در اواسط آن، آنها كلمات را فراموش كرده بودند و نمي دانستند كه چطور جملات را تمام كنند و ... درست در همان زماني كه با خودم فكر مي كردم كه هيچ موضوع هيجان انگيزي در يك كنسرت ايراني وجود ندارد، آنها 15 دقيقه وقفه اعلام كردند و من براي اولين بار حساب كردم كه واقعا با هزينه بليت اين كنسرت چه چيزهايي مي توانستم بخرم، اما...!
بالاخره بعد از سالها دوري از ايران داشتم فكر مي كردم كه بايد براي تماشاي كارهاي خوب موسيقي به كشورم برگردم، اما بعد از اين تجربه كه بهترين اثر كشور ناميده مي شود، فكر مي كنم كه بايد تا يك دهه ديگر يا شايد تا زماني كه نظرم عوض شود، منتظر بمانم. حالا صادقانه مي توانم از گروه آريان تشكر كنم به خاطر آنكه موسيقي آنها مسير زندگيم را تغيير داد!  
توضيح: شايد اين نقد تند باعث شود گروه هاي موسيقي سنتي و نويي كه به كنسرت هاي خارج از كشور راه مي يابند كمي سليقه را نيز چاشني كارشان كنند، جاي دوري نمي رود. به هر حال، اين گروه ها نمايندگي موسيقي اين سرزمين را به عهده دارند.

چارچوب
028977.jpg
عكس : ايسنا
چند شبي هست كه چهره احمد نجفي را در قالب مجري برنامه سيمرغ 23 در شبكه دوم سيما مي  بينيم. او با همان ژست هاي جالب كه مكث ها و سكته هاي كلمه اي اش را پوشش مي  دهد، قرار است تا انتهاي جشنواره فيلم فجر به مباحثي چون سينماي معناگرا و مرور فيلم هاي جشنواره بيست و سوم بپردازد. ساعت 22 هر شب تا 22 بهمن مي  توانيد در منزل، ميزبان اين مجري خاص باشِيد، خاص از آن جهت كه معمولا  حركاتش در برنامه هاي طنز قابل تقليد است.

دكه
028968.jpg
روزنامه سفيد
روزنامه كامرسانت روسيه به نشانه اعتراض به جريمه 11 ميليون دلاري به آلفا بانك، با 8 صفحه سفيد به چاپ رسيد.
در صفحه اول اين روزنامه فقط تصوير رئيس جمهوري روسيه در حال دست دادن با رئيس آلفا بانك چاپ شده است.
تنها گزارش اين روزنامه نقطه نظر محافل اجتماعي روسيه در مورد جريمه بي سابقه يك روزنامه در حق يك بانك است و در آن خاطرنشان شده، شكايت آلفا بانك عليه بنگاه انتشاراتي كامرسانت به تحريك كرملين صورت گرفته است. روزنامه كامرسانت در ماه ژوئن گزارشي در ارتباط با وضعيت نامساعد مالي آلفا بانك روسيه منتشر ساخته بود.
انتشار اين گزارش همزمان با بروز بحران بانكي در روسيه باعث شد مشتريان براي پس گرفتن سپرده هاي بانكي خود به اين بانك، هجوم آورند. به گفته مسوولان آلفا بانك اين مساله مشكلات فراواني را براي بانك به وجود آورده و در نتيجه آن وجهه موسسه اعتباري مذكور خدشه دار شد.
با شكايت اين بانك به دادگاه و حكم دادگاه مسكو، روزنامه كامرسانت هفته گذشته 310 ميليون روبل معادل 11 ميليون دلار غرامت به آلفا بانك پرداخت كرد.
پرداخت اين جريمه سنگين در تاريخ مطبوعات روسيه بي سابقه است.
028974.jpg
سال افزايش شغل 
يو.اس.اي. تودي: اين روزنامه در تاريخ 31 ژانويه مهمترين عنوان خود را به شركت ميليون ها عراقي در انتخابات اين كشور اختصاص داده است. يهوديان اسرائيلي به تصميم اخير دولت خود مبني بر خروج از مناطق اشغالي اعتراض كردند. يو.اس.اي تو دي همچنين خبر از برف و بوران در مناطق شرقي آمريكا داده است. اقتصاددانان در سال 2005 سال خوبي را براي بيكاران آمريكايي دانسته اند چرا كه سال 2005، سال افزايش شغل در آمريكا خواهد بود.
028983.jpg
باز هم عراق 
روزنامه الشرق الاوسط در تاريخ 31 ژانويه همچون ديگر روزنامه هاي جهان خبر شركت عراقي ها را در اولين انتخابات آزاد اين كشور پوشش داده است.
اين روزنامه از قول مقامات برگزار كننده انتخابات نوشته است كه 72 درصد عراقيان در اين انتخابات شركت كرده اند. روزنامه الشرق الاوسط گزارش داده است در مناطق شيعه نشين عراق چون شهر نجف، 90 درصد مردم شركت كرده اند.
028971.jpg
برخلاف ديگر روزنامه هاي جهان، روزنامه اندونزيايي كوران تمپو با عكسي از آوارگان زلزله  سونامي در استان آچه نسبت به انتخابات عراق بي توجه است. به هر حال براي مردم زلزله زده اندونزي چه اهميتي دارد چه كسي در عراق برنده است؟

كوتاه تر از گزارش
استينگ: من هندو هستم 
استينگ در يك مصاحبه اينترنتي خود را يك هندو معرفي كرد و گفت كه شديدا به هند علاقه دارد. استينگ در مصاحبه اي كه از طريق اينترنت صورت گرفت، به روزنامه هندوستان تايمز گفت كه او عاشق هند است.
استينگ قرار است در 4 فوريه در بانگالور و در 6 فوريه در دهلي نو براي كمك به زلزله زدگان سونامي كنسرتي اجرا كند. استينگ مي  گويد: من خودم را يك هندو مي  دانم و اين دين را در حال حاضر بيش از هر چيز ديگري دوست دارم . استينگ در اين مصاحبه اينترنتي به هندوستان تايمز گفت: من به هند معتاد شده ام و مايل هستم بقيه عمر خود را وقف گشتن در كشور زيباي هند كنم. البته استينگ نيز مانند ديگر خوانندگان، قبل از اجراي كنسرت بازار گرمي مي كند و به تعريف و تمجيد از مردم ميزبان پرداخته است و بعيد است او مايل باشد بقيه عمر خود را در هند زندگي كند!
بي خيال 
در لحظاتي كه بخش هاي مختلف خبري، نامزدان دريافت جايزه اسكار را اعلام مي كردند، جيمي فاكس در خواب بود و حتي به خود زحمت نداد تا ببيند كه آيا به جشنواره اسكار راه خواهد يافت يا خير. جيمي فاكس كه نامزد دريافت جايزه بهترين بازيگر مرد به خاطر ايفاي نقش در فيلم ري شده است، اين خبر را از طريق مشاورش كه او را از خواب بيدار كرد شنيد! جيمي مي گويد: خيلي عالي است كه فيلم ري در 6 رشته نامزد دريافت جايزه اسكار شده است.
كنسرت يوسف اسلام در اندونزي
يوسف اسلام كت استيونز خواننده انگليسي الاصل براي كمك به قربانيان زلزله سونامي، كنسرتي را در كشور مسلمان اندونزي برگزار مي كند.
يوسف اسلام كه از ورود به آمريكا منع شده، قصد دارد تا در كنسرتي كه در جاكارتا برپا مي كند، براي زلزله زدگان استان آچه كمك هاي مالي جمع كند. يوسف اسلام همچنين آهنگي به نام اقيانوس هند ضبط كرده است. سود حاصل از فروش اين آهنگ كه در ماه فوريه به بازار خواهد آمد، براي كودكاني كه بر اثر زلزله سونامي بي سرپرست شده اند هزينه خواهد شد.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
در شهر
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |