محمد رضا نصيري اين مرگبار ترين حادثه اي بود كه براي نظاميان آمريكايي در عراق رخ داد. تمام 31 سرنشين هلي كوپتري متعلق به ارتش آمريكا در يك سانحه هوايي در نزديكي الرتبه كه به نقص فني نسبت داده شد، جان باختند. البته اين خبر تازه اي نيست. آنچه موجب يادآوري اين حادثه شد، حضور يك نام ايراني در ليست كشته شدگان بود: سعيد جعفرخاني ترشيزي
اگر مرگ تعدادي از اتباع ايراني در فاجعه سونامي به فاصله چند روز تكذيب شد، خبر فوق تكذيب شدني نيست. پنتاگون بلافاصله اصل خبر و نام تمام قربانيان را تاييد كرد. سعيد جعفر خاني ترشيزي هم يكي از اعضاي گروه تفنگداران آمريكايي است كه سرنشين آن هلي كوپتر معدوم بودند.
او دومين نام ايراني است كه در قالب ارتش اشغالگر آمريكا در عراق كشته مي شود. جعفرخاني اما اولين نظامي ايراني / آمريكايي كشته شده در اين جنگ فرسايشي به حساب مي آيد. او كه با نام سرجوخه سعيد جعفر خاني ترشيزي جونيور در ليست منتشر شده حضور دارد،  24 ساله است و اهل فورت ورث واقع در ايالت تگزاس. او از آن دسته سربازاني است كه تحت تاثير تبليغات شديد دولت آمريكا و ارايه چهره اي قهرمانانه از نظاميان داوطلب خدمت در خارج، براي ثبت نام در ارتش اقدام كرده است.
قبل از جعفر خاني يك آمريكايي ايراني تبار ديگر نيز در عراق جان خود را از دست داده بود كه يادآوري آن خالي از نكته هاي آموزنده نيست. اميد رازاني، 19 ساله، يكي از امدادگران پزشكي ارتش آمريكا بود كه روز 27 آگوست در حبانيه واقع در 10 مايلي غرب فلوجه عراق كشته شد. اميد در آمريكا متولد شد. او فرزند يك زوج ايراني است كه در دهه 1960 براي كسب تخصص و كار در رشته پزشكي به آمريكا مهاجرت كردند و در لس آنجلس مقيم شدند. فرزند آنها اميد در 18 سالگي به عنوان امدادگر پزشكي در ارتش آمريكا ثبت نام كرد.
به طور كلي جنگ در عراق، اذهان تمامي آمريكاييان، به ويژه جامعه آمريكاييان ايراني تبار را به خود مشغول كرده است. گزارش هاي روزانه درباره مرگ سربازان آمريكايي و غير نظاميان عراقي و همچنين بد رفتاري با زنداني ها، حس بي امان غم و اندوه را به وجود آورده است.
با اين حال، از آنجايي كه صحنه خشونت از خاك آمريكا فاصله زيادي دارد، جنگ براي بعضي از آمريكايي ها ناملموس و كمي غير واقعي به نظر مي آيد.
خواهر اميد نوشين رازاني پس از مرگ او در نامه اي سرگشاده به شوراي ملي آمريكاييان ايراني تبار پرده از نوعي نارضايتي برداشت كه بر جامعه كنوني اين اقليت حاكم است. او نوشت: سخت ترين قسمت از دست دادن نور و اميد يك جوان به تاريكي جنگ، آگاهي از اين موضوع است كه به عنوان يك جامعه، وقتي ما مي گذاريم كه جوانان براي حل مشكلات ما جان خود را از دست بدهند، با شكست مواجه شده ايم. ما در غم كساني كه عزيزي را در جنگ را از دست داده اند شريكيم، زيرا كه اين نوع مرگ، قابل اجتناب است. به ويژه جنگ جاري در عراق براي ما دردناك است، زيرا كه آمريكا پيش از ورود به عراق مسيرهاي ديپلماتيك را امتحان نكرد. ما احساس مي كنيم در مورد علت آغاز جنگ فريب خورديم و با وجودي كه شرايط روز به روز بدتر مي شود، هيچ هدف روشن يا نقطه پاياني براي تلاش در آنجا نمي بينيم. چگونه مي توانيم جوانان ارزشمندمان را در معرض خطر قرار دهيم، بدون اينكه حداقل دلايل روشن يا نقطه پاياني براي اين  كار داشته باشيم؟
اميد، جواني، نيرو، آرمانگرايي و شجاعت خودش را به جامعه ما هديه كرد حداقلي كه ما مي توانيم به او هديه كنيم خيال يافتن پاياني براي اين جنگ است. شجاعت اميد، حداقل من يكنفر را از وحشت اعتراض به خاطر اصليت ايراني ام رهانيده است.
به عنوان خانواده اي كه حقايق تلخ جنگ را چشيده است، ما از دولت آمريكا مي خواهيم كه پاياني صلح آميز براي اين بحران بيابند. ما تاب اين را نداريم كه حتي يك جان ديگر در اين راه از دست برود.
برخي ايراني ها و ايراني تباران ساده دل در آمريكا گمان مي كنند كه به هر حال، اين كشته ها مي تواند براي اقليت ايراني ساكن آمريكا كه مدتهاست براي دريافت حقوق مساوي شهروندي تلاش مي كنند، امتيازاتي را به همراه بياورد. شايد به همين دليل است كه گاهي ردپاي ايراني ها نيز در تلفات نظاميان آمريكا به چشم مي خورد. مي دانيد كه ايراني ها اقليت بي آزار و تابع قانوني را در آمريكا تشكيل مي دهند.
راستي، آيا انگيزه اميد رازاني 19 ساله براي حضور در جنگ عراق همان انگيزه جوانان ايراني براي شركت درجنگي است كه حدود دو دهه قبل باماهيتي متفاوت در اطراف همين منطقه جريان داشت؟ پاسخ،بي ترديد منفي است.
البته جنبه هاي تجاري و انگيزه هاي مالي و آرزوي زود پولدار شدن ورود سربازان خارجي به ارتش آمريكا را نيز نبايد ناديده گرفت. مي دانيد كه به ازاي هر سرباز خارجي در ارتش آمريكا يك وام يكصد هزار دلا ري وجوددارد.

سعيده امين
وقتي يك روز يك جوان 28 ساله شيرازي تصميم گرفت تا تمامي شكوه و عظمت تخت جمشيد را در يك مساحت 25 مترمربعي بازسازي كند، نمي دانست شايد كارش 7 سال طول بكشد.
مساحت كلي طرح 25 مترمربع و حدود 100 هزار قطعه گچي در آن به كار رفته است؛ در واقع به تعداد قطعات به كار رفته در عمارت باستاني تخت جمشيد كه البته در حال حاضر بسياري از آنها از بين رفته است.
اساس ومبناي اين ماكت از كتاب هاي مرجع گرفته شده است. به قول فتحي نژاد از آنجا كه به دليل بروز جنگ هاي مختلف، فرسايش سنگ ها و نيز دستبرد قاچاقچيان آثار باستاني نيمي از بناي عظيم تخت جمشيد از بين رفته است، بنابراين براي نقشه برداري از طرح اصلي عمارت از كتاب هاي مرجع و نقشه هاي قديمي استفاده شده. مقياس كلي اين ماكت يك هفتاد و پنجم است كه به گفته فتحي نژاد بزرگترين ماكت ساخته شده از بناي تاريخي در ايران است. فتحي نژاد مي گويد: تاكنون ماكت صنعتي از اين بزرگتر وجود داشته، اما ماكت آثار باستاني با اين ابعاد ساخته نشده است. قطعات ساخته شده از گچ و رزين است. رزين دامنه گسترده اي از مواد شيميايي است كه در قالب هاي فايبرگلاس يا پلي استر در مي آيد. ارتفاع ماكت يك متر است و با يك ماده محافظ به نام پارالوئيد براي محافظت از رطوبت يا خشكي هوا به كار مي رود.
آغاز از آپادانا
اولين بار كاخ آپادانا چشم او را گرفت، بنايي كه حتي بقاياي آن نيز باشكوه است. 4 بار از نو شروع كرد. مي ساخت و خراب مي كرد و هر بار از بار دوم بهتر. 72 ستون كاخ آپادانا رفته رفته شكل گرفت و بعد پله هاي جايگاه هديه آوران كم كم بالا رفت. باز ستون ها را خراب كرد و از نو ساخت. 4 سال تمام طول كشيد تا ماكت كاخ آپادانا تمام شود و اينجا بود كه اين مهندس جوان تصميم گرفت تا كل عمارت را مدل سازي كند؛ اول ستون ها و بعد پله ها. قطعات را يكي يكي تراش مي داد و روي هم سوار مي كرد.
خودش مي گويد كه چند بار گچ ها از هم وا رفت اما باز هم ادامه داد. ايوان 100 ستون دومين كاري بود كه فتحي نژاد از عمارت تخت جمشيد در دست گرفت. از آن 116 ستون فقط يك ستون باقي مانده است و آن يكي هم كه باقي مانده توسط محققان ايتاليايي 13 سال قبل بازسازي شد. اما اين مهندس جوان تصميم گرفت تا با شبيه سازي، هر 116 ستون را بسازد. فتحي نژاد مي گويد: در كاخ آپادانا از 72 ستون فقط 13 ستون باقي مانده است. عمارت تخت جمشيد در ابتدا 200 ستون سنگي داشت و تعداد زيادي ستون چوبي كه برخي معتقدند اين ستون هاي چوبي بالغ بر 600 عدد مي شدند اما از تمام اين ستون ها فقط 17 عدد باقي مانده كه تعدادي از آنها نيز بازسازي شده است.
فتحي نژاد مي  گويد: براي ساخت هر قسمت از عمارت روي آن چند ماه تحقيق مي كردم. بارها به تخت جمشيد مي  رفتم قطعات و سنگ ها را مي  شمردم. از روي كنده كاري هاي ستون طرح مي  كشيدم، تاريخ و وقايع هر يك از بناها را مطالعه مي  كردم تا به اثرم روح ببخشم. گاهي چنان حين ساخت در شرح حال بنا غرق مي  شدم كه فراموش مي  كردم در چه عصري زندگي مي  كنم. كورش و سربازان هخامنشي را درك كردم، انگار كه حين طرح زدن مرا نگاه مي  كنند با آنها دوست شدم و گاهي با آنها حرف مي  زدم. آنها 7 سال از بهترين سالهاي زندگي مرا به خود اختصاص دادند.
البته برايم پول و شهرت مهم بود ولي حالا كه تمام تاريخ هخامنشي را مي دانم و با مردمش زندگي مي كنم، نظرم تغيير كرده.
دنبال موزه ها
زندگي در شيراز جايي دور از پايتخت ، حتي اگر به با شكوه ترين و عظيم ترين پايتخت يك سلسله پادشاهي نزديك باشيد، چيزي جز گمنامي براي انسان ندارد. بعد از 7 سال مسوولان موزه ملي ايران سراغ محمد مهدي فتحي نژاد آمدند تا ماكت را ببينند و البته بسيار هم از آن استقبال كردند. قول دادند تا پس از تكميل كار آن را به طبقه اول موزه كه به ايران باستان اختصاص دارد منتقل كنند. موضوع اينجاست كه ماكت 25 متر مربع است و اختصاص چنين فضايي براي بسياري از موزه ها امكانپذير نيست.
به گفته فتحي نژاد موزه بريتيش ميوزيوم لندن به خاطر جشنواره بزرگ شكوه ايران در شهريور سال آينده هياتي را براي بازديد از ماكت و بررسي امكان انتقال آن به موزه، به شيراز فرستاده اند. براي محققان انگليسي ماكت به اين بزرگي با تمام جزئيات بسيار ديدني است.

كار ساختماني تخت جمشيد با نام اصلي پارسه در زمان داريوش بزرگ هخامنشي در حدود سال 518 پيش از ميلاد آغاز شد و تا زمان انقراض سلسله هخامنشي ادامه داشت، طوري كه بعضي قسمت هاي آن به صورت ناتمام به ويرانه تبديل شدند و هر چيزي حتي نام اصلي آن در گذر تاريخ فراموش شد، اما دانشمندان و شرق  شناسان اروپايي و آمريكايي با استفاده از متون يوناني آن را بازشناختند و با بازخواني كتيبه هاي ميخي در تخت جمشيد، به برخي از اسرار آن پي بردند.
ارنست هرتسفلد و اريش اف. اشميت به همراه مهندسين معمار فردريش كرفتر و كارل برگنر از سوي بنياد شرقي شيكاگو از سال 1931 تا 1939 ، مهمترين كاوش هاي علمي را در تخت جمشيد انجام داده اند و كرفتر به طور خاص اولين كسي بود كه به صورت علمي و منطقي با استفاده از پلان ها و ارتفاع قطعات موجود و نيز نماي آرامگاه هاي شاهان هخامنشي، طرح كلي سقف ها و ديوارهاي ويران شده را به دست آورد و نماها و پرسپكتيوهاي دقيقي ارايه داد. در سالها ي اخير بعضي از علاقه مندان تخت جمشيد كارهاي ارزشمندي در زمينه سه بعدي سازي و انيميشن كامپيوتري از تخت جمشيد بازسازي شده، ساخته اند كه در خور توجه و احترام است... از جمله همين كار محمدمهدي فتحي نژاد.

نه فقط رانندگان كه خلبانان نيز نبايد قبل از پرواز از مشروبات الكلي استفاده كنند. مسافران هم حتما اين مساله را تاييد مي  كنند اما واقعيت آن است كه شركت هاي هواپيمايي و ناظران بر آنها، وظايف خود را به خوبي انجام نمي  دهند.
دنيس جاگنون، سخنگوي مسافران بين المللي هواي كشوري ICAO، مي  گويد: تنها كاري كه از عهده ما برمي آيد انتشار بروشورهايي است كه در آن محدوديت استفاده از الكل براي خلبانان را شرح داده ايم، بيش از اين هم كاري از ما برنمي آيد و به خاطر تنوع فرهنگ و قوانين در كشورهاي جهان نمي  توانيم براي تمام كشورها قانوني واحد بگذاريم. شركت هاي هواپيمايي موظف هستند تا در محدوده قوانين جاري در كشورهايشان آئين نامه هاي خود را به اجرا بگذارند. خلبانان در اكثر كشورهاي جهان از قشر تحصيلكرده و با فرهنگ آن جوامع محسوب مي  شوند و اينگونه اقدامات مصرف مشروبات الكلي قبل از پرواز و بازي با جان مسافران بسيار نادر است، با اين وجود هرازچندگاهي گزارش هايي مبني بر استفاده بيش از حد الكل از سوي بعضي خلبانان شنيده مي  شود.
براي مثال در ژانويه 2005 يك خلبان زن خطوط هوايي ايزي جت كه يك خط هوايي نسبتا ارزان بريتانيايي است، به علت مصرف مشروبات الكلي از شركت اخراج شد. خوشبختانه همكاران اين زن قبل از وقوع حادثه اي ناگوار از مساعد نبودن حال او باخبر شدند و اين مساله را به مراتب بالاتر گزارش دادند. البته در ژاپن به خاطر وجود استانداردهاي بالاتر پرواز، چنين خلباناني پايشان حتي به كابين هواپيما هم نمي  رسد. زيرا از آنها در ابتدا تست الكل گرفته مي  شود. سخنگوي خطوط هوايي ژاپن JAL در اين باره مي  گويد: ما از تمام خدمه هواپيما بدون استثنا تست الكل مي  گيريم.

خبر مهم اينكه: اولوسگون اوباسانچو به رياست اتحاديه آفريقا برگزيده شد.
توضيح: انتشار اين خبر در راستاي رسالت اطلاع رساني صورت مي گيرد و كاربرد ديگري ندارد!

اگر به زندگي بيش از 100سال اميدواريد يا علاقه داريد در سن 3 رقمي شويد، توصيه ما اين است كه به خراسان شمالي مهاجرت كنيد كه 1055 سالمند بالاي 100 سال در اين منطقه زندگي مي كنند.
علي رزاقي مدير كل ثبت احوال خراسان شمالي به ايرنا گفت: از اين تعداد 769 نفر در نواحي روستايي اين استان ساكنند كه 396 نفر آنان زن و 373 نفر مرد هستند. 286 نفر از اين جمعيت كهنسال نيز در مناطق شهري خراسان شمالي سكني دارند كه از اين افراد، 165 نفر مرد و 121 نفر زن هستند.
وي افزود: با توجه به بالا بودن جمعيت بالاي 100 سال، در روستاهاي اين استان، مي توان چنين نظر داد كه استفاده از مواهب طبيعي و كار در دامن طبيعت، داشتن تحرك و دور بودن از زندگي ماشيني، دليل افزايش سن اين افراد بوده است.

همينجور اميدواري است كه از در و ديوار مي بارد. آقايان و خانم ها اگر عكس با پيراهن ورزشي داريد، مراجعه كنيد به سازمان تربيت بدني و حقوق مكفي بگيريد.
عيسي اسحاقي: سخنگوي سازمان تربيت بدني گفت: تمامي ورزشكاران از سال آينده ماهيانه بين 100 تا 700 هزار تومان مستمري دريافت مي كنند.
در سال جاري به 300 نفر از قهرمانان المپيك، پارالمپيك، جهاني و بازي هاي آسيايي مستمري ماهيانه بين 100 تا 700 هزار تومان پرداخت شده است و در مراحل بعدي به همه ورزشكاران، خبرنگاران و حتي دست اندركاران ورزش، مستمري ماهيانه پرداخت خواهد شد.
پرداخت مستمري ماهيانه و پرداخت جوايز تا 100 ميليون توماني به قهرمانان، گرايش جوانان را به سمت ورزش چند برابر كرده است و اين اقدام ها گام مهمي در جهت تامين رفاه ورزشكاران و پيشكسوتاني بود كه سالها براي ورزش زحمت كشيده و افتخار آفريني كرده بودند اما اكنون نيازمند حمايت مسوولان ورزش بودند كه با اين كار تا حدودي ورزشكاران دغدغه تامين آينده خود را ندارند و تمام فكر و ذهن آنها مشغول تمرين كردن و آمادگي بيشتر است. راستي ديگر چه مي خواهيد.

دوباره تا اوضاع برف و باران به سمت كمبود رفت، هوا خطرناك شد و مركز اطلاع رساني آلودگي هوا اعلام كرد كه كودكان و بزرگسالان بيمار به خيابان هاي مركز شهر نروند تا خداي نكرده پس نيفتند.
كاش مي شد گاهي خودروهاي دودزا را از آمد و شد منع كرد، حداقل دودش در چشم هيچ كودك و بيماري نمي رفت، نه؟

مرتضي حاجي پس از لغو استيضاح در منطقي كم سابقه اعلام كرد كنكور مخل آموزش و پرورش است.
وزير گرامي آموزش و پرورش در گفت وگو با برنامه رو در رو شبكه سوم سيما گفت: آموزش و پرورش به آمادگي دانش آموزان براي كنكور هيچ اعتقادي ندارد چرا كه تست زدن با اهداف آموزش و پرورش مغاير است.
وي گفت: در جلسات با مسوولان وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري مقرر شد آموخته هاي دانش آموزان و همچنين معدل آنها در نتيجه كنكور تاثيرگذار باشد.
حاجي، مشخص نكرد اين وسط تكليف اين همه موسسه عريض و طويل و صاحب قدرت كنكور چه مي شود. راستي چه مي شود؟

آرمين راد مرتضي حاجي در مورد مهاجرت مدال آوران المپيادي ها گفته: فقط 35 درصد از اين مدال آوران در خارج از كشور به سر مي  برند كه عمدتا براي ادامه تحصيل است و پس از پايان تحصيلات به ايران باز مي  گردند.
ذكر چند نكته ضروري است:
۱ تعداد اين مدال آوران 460 نفر ذكر شده كه مطلقا صحيح نيست. مگر اينكه به جز المپيادهاي فيزيك و رياضي وشيمي و كامپيوتر و زيست شناسي موارد ديگري هم باشد كه خبر نداشته باشيم واضح است كه المپيادهاي علوم انساني كه منطقه اي است و در حوزه كشورهاي عضو اكو برگزار مي  شود، نمي  تواند جزو المپيادهاي جهاني باشد . اگر از سال 66 تاكنون هر سال تمام اعزام شدگان مدال آورده باشند كه واضح است چنين نيست نيز تعداد مدال آوران به 400 نفر نمي  رسد.
۲ خوب است وزارت اطلاعات يا آقاي حاجي براي روشن شدن افكار عمومي آمار دقيق به تفكيك نوع المپياد و سال شركت و البته شرايط آمارگيري را اعلام كنند تا معلوم شود كه در آمار پديده فرار مغزها بزرگنمايي شده است يا نه.
۳ بهتر است به جاي پراكندن آمار غلط، آمار مهاجرت فارغ التحصيلان دانشگاه آزاد در رشته هاي فني را محاسبه كنيم تا به عمق فاجعه پي ببريم.
۴ در مورد رشته هاي علوم پزشكي و علوم انساني نيز شرايط اشتغال در خارج از كشور به آساني رشته هاي فني نيست وگرنه آمار مهاجرت اين رشته ها نيز از رشته هاي فني كمتر نبود.

۱۰۱۳ سوار كردن مسافربا داشتن مسافر قبلي توسط تاكسي هاي تلفني يا شركت هاي تاكسيراني دربست، ممنوع است.
تاكسي هاي تلفني و تاكسي سرويس دربستي وسايل نقليه اي هستند كه به طور اختصاصي استفاده مي شوند و در طول مسير يا زمان مشخص در اجاره و اختيار كامل مسافر خود هستند. بنابراين رانندگان اين وسايل، مجاز به سوار كردن مسافري ديگر، طي مسير نمي باشند.