پس از تصویب این قطعنامه ایران به شورای حکام هشدار داد که همکاری خود با آژانس را کاهش خواهد داد. نمایندگان مجلس هم از دولت خواستند تا طرح کاهش همکاری با آژانس را به کمیسیون امنیت ملی مجلس ارائه دهد تا مجلس آن را قانونی کند.
برخی نمایندگان مجلس نیز خواستار خروج ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای شدند. دولت نیز در جلسه روز یکشنبه 8 آذرماه خود تصویب کرد که 10 سایت جدید هستهای برای غنیسازی اورانیوم در نقاط پراکنده ایران شبیه سایت نطنز طراحی و ساخته شوند.
قطعنامه جدید شورای حکام آژانس، نخستین اقدام آژانس علیه ایران طی 4سال گذشته بوده است. پیش از آغاز نشست دو روزه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، علی اصغر سلطانیه- نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی - روز ۵ آذر (۲۶ نوامبر) در گفتوگو با روزنامه آلمانی زوددویچه تسایتونگ گفت که اگر شورای حکام پیشنویس تهیه شده توسط نمایندگان گروه 1+5 را تصویب کند، ایران سطح همکاری خود را به حداقلی که قانونا به آن متعهد است کاهش میدهد.
این در شرایطی است که پس از ارسال پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامههای پی در پی علیه ایران در این شورا، مقامات ایران همواره قطعنامههای شورای امنیت را دارای ماهیت سیاسی دانسته و خواهان بازگشت پرونده ایران به آژانس بودهاند.
البرادعی هم که تا پیش از این در دوره ریاستش بر آژانس همواره تلاش کرده بود با میانهروی مسئله هستهای ایران را به شکل مسالمتآمیز حل کند در آخرین روزهای دوران مسئولیتش گفت که از عملکرد مقامات ایران در بحران هستهای ناامید شده و تحقیقاتش درباره ادعاهای مربوط به تلاش ایران برای تولید سلاحهای هستهای، بهدلیل همکاری نکردن ایران، به بن بست رسیده است.
محمد البرادعی از این هم پیشتر رفت و به اعضای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: بازرسان سازمان ملل به هیچ پیشرفتی در زمینه ابهامات مربوط به صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران دست نیافتهاند.
این اظهارات کافی بود که بتوان مسیر حرکت شورای حکام علیه ایران را حدس زد زیرا پیش از این با وجود مواضع مثبت البرادعی باز هم علیه ایران قطعنامه صادر میشد.
البرادعی اواخر مهرماه (اواسط اکتبر) پیشنهاد کرده بود که ایران بخش اعظم اورانیوم 5/3درصد غنی شده خود را برای تبدیل به میلههای سوخت قابل استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران به خارج بفرستد تا نگرانی کشورهای غربی برای مدتی کاهش یابد و امکان تفاهم فراهم شود.
اما ایران این پیشنهاد را نیرنگ غربیها برای خارج کردن اورانیوم غنی شده خود از کشور دانست و آن را نپذیرفت و گفت که تنها حاضر به تبادل سوخت در داخل خاک خود است
البرادعی دوباره گفت که ایران حاضر است ذخیره اورانیوم 5/3درصد خود را در یکی از جزایر خلیجفارس در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دهد، ولی ادامه داد: من به آنها گفتهام برای پایان دادن به تنش، این مواد باید از ایران خارج شود. در نهایت آخرین گزارش البرادعی زمینه صدور سریع قطعنامه علیه ایران را فراهم کرد.
بعد از انتشار گزارش البرادعی
علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس، گزارش وی را عادی و تکراری خواند و به اعضای آژانس توصیه کرد که به این مسیر تکراری و خستهکننده پایان دهند.
او گفت که گزارش محمد البرادعی، مدیرکل آژانس همانند گزارشهای قبلی است و تنها مورد جدیدی که دارد مربوط به بازرسی از سایت دوم غنیسازی اورانیوم به نام فوردو، در نزدیکی قم است که در این گزارش به صراحت نوشته شده که اطلاعاتی که بازرسان در طول بازرسی از این تأسیسات در تاریخ 26 و 27 اکتبر داشتند، کاملاً با اطلاعات ارائه شده توسط ایران مطابقت داشته است.
وی گفت: در این گزارش درباره سایت فوردو عیناً از جانب ایران نقل قول شد که بهدلیل تهدیدات مداومی که علیه تأسیسات هستهای مطرح بوده باید این کار انجام میشد. بنابراین سازمان دفاع غیرعامل مسئولیت حفاظت از این تأسیسات را بر عهده دارد. علیاصغر سلطانیه، ضمن هشدار نسبت به کاهش همکاریهای ایران با آژانس درصورت تصویب قطعنامه تأکید کرده بود که اقدام آژانس باعث خروج جمهوری اسلامی از پیمان منع گسترش جنگ افزارهای هستهای نخواهد شد.
واکنش به صدور قطعنامه
واکنش ایران به صدور قطعنامه علیه ایران، تندترین واکنش در سالهای اخیر بود.ایران صدور این قطعنامه را انگیزه سیاسی علیه ملت ایران عنوان کرد. گوردون براون، نخستوزیر بریتانیا پس از تصویب قطعنامه شورای حکام گفت که اگر ایران خواستههای شورای حکام را نادیده بگیرد، کشورهای قدرتمند جهان تحریمهای سختگیرانهتری علیه این کشور اعمال خواهند کرد.کاخ سفید نیز در واکنش به قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران هشدار داد زمان محدودی را برای پاسخگویی به خواستههای جامعه جهانی در اختیار دارد.رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید گفت: صبر ما و جامعه جهانی محدود و در حال تمامشدن است. اگر ایران از عمل به تعهدات بینالمللی خودداری کند، آنگاه مسئول انزوای رو به افزایش خود و نتیجههای آن خواهد بود.
همچنین دولت روسیه که در سالهای اخیر در جهت کاستن از شدت فشارها بر ایران عمل کرده است، از ایران خواست که با کمال جدیت به همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بپردازد. البته رأی مثبت چین و روسیه به این قطعنامه به این معنی نیست که آنها حتما از اعمال تحریمهای جدید علیه ایران حمایت خواهند کرد ولی میتواند بیانگر این نکته باشد که تهران دیگر نمیتواند روی پشتیبانی دیپلماتیک این دوکشور حساب کند. باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا هم گفت وضع برنامه هستهای ایران و سیاست جدید ایالات متحده در برابر آن را تا پایان سال ارزیابی خواهد کرد.
بلوف سیاسی
شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکنون با تصویب 3قطعنامه تحریمهایی را علیه ایران اعمال کرده است که شامل تجارت مواد هستهای و محدودیت مالی و مسافرتی شخصیتهای حقیقی و حقوقی کشورمان میشود.تأثیرگذاری احتمالی تحریمهای جدید به زمان نیاز دارد به همین علت احتمال حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران در کوتاه مدت وجود ندارد ولی شاید تضمینی برای درازمدت نباشد.
بهنظر میرسد تهدیدات نظامی رژیم صهیونیستی بیش از آنکه جدی باشد، بلوفی سیاسی برای ترساندن کشورهایی مانند چین و روسیه از احتمال حمله به تأسیسات اتمی ایران و احتمال گسترش جنگ به منطقه خلیجفارس و به آتش کشیدهشدن ذخایر نفت منطقه و تهدید صدور نفت از خلیجفارس به کشورهای جهان باشد. کمااینکه آمریکا پس از تهدید ایران توسط رژیم صهیونیستی از چین خواست تا برای آرام کردن رژیم صهیونیستی به تحریمها علیه ایران بپیوندد. چین نیز در جلسه شورای حکام به قطعنامه علیه ایران رأی مثبت داد.بهنظر میرسد اقدام بعدی کشورهای 1+5، بردن قطعنامه شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل برای تصویب قطعنامه دیگری علیه ایران باشد.
از آنجا که تاکنون تحریمها علیه ایران نتوانسته تأثیر تعیینکنندهای بر روند اقدامات ایران در دستیابی به انرژی هستهای صلح آمیز داشته باشد تحریمهای جدید نیز در کوتاهمدت قادر به تأثیرگذاری مهمی نخواهند بود و در درازمدت هم با اقداماتی جهت کاهش اثرگذاری تحریمها میتوان در برابر آنها مقاومت کرد. در مورد تهدیدات نظامی هم بهنظر میرسد در حالحاضر با وجود درگیر بودن آمریکا و کشورهای متحد آن در افغانستان و عراق باز کردن جبهه جدید نظامی علیه ایران کاری سخت و دشوار باشد. ضمن اینکه در حال حاضر افکار عمومی مردم آمریکا و اروپا موافق ادامه جنگ در افغانستان و عراق نیست هرچند برخی نظرسنجیها گفتهاند افکار عمومی آمریکا با برخورد با ایران موافقاند اما بهنظر میرسد این نظرسنجیها هم در راستای همان بلوف سیاسی قابل ارزیابی باشد زیرا ایران کشوری همانند عراق و افغانستان نیست و حمله نظامی به آن پیامدهای گسترده و بسیار مهمی بر جهان خواهد داشت.