تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۸:۲۴

امیر دشتکیان: آیا تا به حال از خود یا فرزندانتان سؤال کرده‌اید که معیارهای واقعی ازدواج برای برخورداری از یک زندگی واقعی چیست؟ یا زندگی ایده‌آل و لذت بخش چگونه شکل می‌گیرد؟

اغلب پدر و مادرهای ایرانی علاقه بسیار وافری به فرزندان خود و آینده آنها دارند و به همین جهت تمامی تلاش خود را از همان دوران کودکی برای رشد و تربیت فرزندان به کار می‌گیرند. آنها فرزندان خود را تحت شرایط مطلوب اقتصادی و اجتماعی رشد می‌دهند و از مدارس پیشرفته و توانمند برای تحصیلات بدون نقص آنها بهره می‌برند. بهترین کلاس‌های آموزش هنر، تکنولوژی، زبان و ورزش را برای آمادگی همه‌جانبه عزیزانشان مهیا می‌کنند و همه اینها مستلزم زحمات و مشکلات متعددی است که والدین برای تربیت بی‌نظیر فرزندانشان با آغوش باز متحمل می‌شوند.

اما برخی از پدر و مادرها به‌رغم اینکه حساسیت فوق‌العاده‌ای به تربیت صحیح فرزندان خود دارند، بازهم مهم‌ترین قسمت زندگی آنها را نادیده می‌گیرند یا دست کم آن طور که باید مورد توجه قرار نمی‌دهند. آنها فراموش می‌کنند که ازدواج و شروع زندگی مشترک فرزندانشان بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد و نیازمند آموزش و انتقال تجربه است.

ازدواج و شروع یک زندگی مشترک از مواردی است که به‌علت استمرار و پیوستگی ممتد در زندگی افراد موجب می‌شود تا زن و شوهر به‌صورت مشترک هر موضوعی را با هم تجربه کنند. انواع مشکلات، موفقیت‌ها، شادی، غم و قصه‌ها، حوادث و اتفاقات خوشایند یا تأسف‌بار و اختلافات و تفاهم‌ها. این تغییر وضعیت در طول یک زندگی مشترک مستلزم قابلیت‌ها و تفکرات مشترکی بین زن و مرد است تا از برخورد موج شدید این ناهمواری‌ها با پایه‌های زندگی، اساس آن دچار لرزش و شکاف نشود.

اهمیت دوران پیش از ازدواج(نامزدی)

زندگی زناشویی متشکل از تجاربی است که با آزمون و خطا صورت می‌گیرد اما این آزمون و خطا تاریخ و مهلت مشخصی دارند که اگر از زمان آنها بگذرد تبدیل به نفاق و درگیری و درنهایت جدایی خواهد شد.زمان به موقع این آزمون و خطاها قبل از شروع زندگی مشترک و در دوره آشنایی یا نامزدی است که هر دوطرف با در نظر گرفتن عقاید و آداب مرسوم خانوادگی ارتباط کنترل شده‌ای را با یکدیگر آغاز می‌کنند.

در اصل این رابطه تنها برای شناخت خصوصیات و رفتارهای دو طرف نسبت به یکدیگر است و هرگز نباید این باور را به‌وجود بیاورد که این دوره، مرحله مقدماتی ازدواج است و خواسته و ناخواسته باید ادامه راه به همین منوال صورت پذیرد. باید پذیرفت که این دوره فقط برای آشنایی، شناخت و محک یکدیگر است نه بیشتر؛ به زبانی ساده‌تر، یعنی هر جا که دو طرف احساس کردند که واقعا شکاف و اختلافات اساسی بین آنها وجود دارد بهتر است که از ادامه راه خودداری کنند و بر عقاید و باورهای غلط خود و خانواده که مبنی بر بی‌آبرویی یا نگون‌بختی دختر و ضربه روحی هر دوطرف است یا مایه ننگ و حقارت خانواده است دست بردارند زیرا این بهانه‌ها تنها یک باور غلط است که وجود منطقی و خارجی ندارد و از اساس اشتباه است. ضمن اینکه تحمل چند وقت ناراحتی روحی و شکست عشقی خیلی راحت تر، معقولانه‌تر و واقع بینانه‌تر از یک عمر زندگی اشتباه و نابجا‌ با انواع مشکلات کوچک و بزرگ است.

اشتباه بزرگ

پدر و مادری که یک عمر زندگی خود را وقف تربیت صحیح و آموزش موفق فرزند خود کرده‌اند نباید به خاطر باورهای غلط و عقاید اشتباه خود هرچه رشته‌اند را پنبه کنند. بله دوران نامزدی هزینه دارد، جشن و میهمانی دارد، دلبستگی دارد و خیلی موضوعات دیگر اما اینها به هیچ عنوان دلیل خوبی برای ادامه راهی نیست که عاقبت خوشی ندارد. درست است که باید به فرزندان آموخت که سنگ صبور مشکلات باشند و با هر اتفاقی که به‌نظرشان ناخوشایند می‌آید، شانه خالی نکنند اما اختلافات عمیق، عقاید متضاد، عدم‌علاقه قلبی به یکدیگر و مواردی از این قبیل مشکلات کوچکی نیستند که با گذشت زمان مرتفع شوند یا در زندگی‌های امروز نادیده گرفته شوند. باید این واقعیت را پذیرفت که فرزندان ما در شرایط و روزگازی غیر از ما زندگی می‌کنند و بین ما و آنها دست کم چندین دهه فاصله است.

معیارهای ناگفته ازدواج

ابتدا باید به فرزندان آموخت که معیارهای مهم و اساسی زندگی مشترک خود را دریابند. البته به این علت که فرزندان قبلا تجربه اینچنینی نداشته و اطلاعات و آگاهی کافی در این زمینه ندارند، نمی‌توانند وجوه مختلف یک زندگی ایده آل را بشناسند و اهمیت یک به یک آنها را درک کنند، به همین خاطر لازم است تا والدین هرکدام در جای خود نکات مهم و اساسی یک زندگی مشترک را صادقانه، صریح و بدون کاستی برای آنها متذکر و مزایا و معایب هرکدام را به روشنی یادآور شوند تا فرزندشان با آگاهی نسبی بتواند معیارهای خود را تقویت و هدایت کند.

برخی از نکاتی که در زندگی زناشویی زمینه‌ساز یک زندگی ایده‌آل و لذت بخش است و باید مورد توجه قرار بگیرد و بهتر است که جوانان به آن نظری داشته باشند، از این قرار است:
-‌عدم‌اختلاف در عقاید مذهبی، فرهنگی و اجتماعی
-‌تراز تحصیلی و شغلی(بستگی به سلایق زن و شوهر دارد ولی باید مورد توجه قرار بگیرد) البته در این مورد دختران بهتر است از نظر همسرشان در رابطه با فعالیت‌های اجتماعی و شغلی خود در زندگی مشترک آگاه شوند و در آن زمینه به توافق قطعی برسند.

-‌ تمایل داشتن به علاقه‌مندی‌های یکدیگر و پذیرفتن آنها
- ‌شخصیت و فرهنگ خانوادگی و نحوه تفکر و نگرش والدین همسر
-‌ انطباق برنامه‌های آینده و توافق در اجرای اهداف طرفین و تحمل عواقب آن. مثلا شاید دختری بعد از ازدواج قصد ادامه تحصیل دارد و همسر او در دوران نامزدی با این موضوع موافقت می‌کند اما با شروع زندگی مشترک، شروط و محدودیت‌هایی را برای تحقق این موضوع قائل می‌شود؛ مانند اینکه از تحصیل او در شهرهای دیگر یا دانشکده‌های خاص جلوگیری می‌کند و یا از پرداخت هزینه آن خودداری می‌کند.

- توافق در موعد فرزندداری
- توقعات و خواسته‌های شخصی از یکدیگر
-‌ محدودیت‌ها و آزادی‌هایی که برای یکدیگر قائل می‌شوند.
-‌ چگونگی کنترل بحران و وضعیت‌های دشوار توسط طرف مقابل(که نیاز به بررسی و دقت، بدون اطلاع همسر دارد.)

- ‌میزان عصبانیت و چگونگی کنترل آن و اینکه عصبانیت وی منجر به چه اتفاقاتی خواهد شد.
-‌ عدالت و انصاف در رفتار و اعمال
- ‌رعایت قوانین و حقوق دیگران
-‌ میزان رعایت نکات اجتماعی و فرهنگی
-‌ میزان انعطاف پذیری و از خود‌گذشتگی
-‌ میزان ظرفیت انتقاد‌پذیری و تغییر پذیری
-‌ میزان توجه و حرف شنوی از پیشنهاد و خواسته‌های طرف مقابل
- ‌پرستیژ و شخصیت رفتاری و گفتاری
-‌ میزان منطق و درک قضایا
- ‌اهمیت به نظافت و پاکیزگی شخصی و عمومی
-‌ میزان اهمیت به وضعیت و پوشش ظاهری و نوع راه رفتن، نشستن و غذا خوردن
-‌ میزان صبر و تحمل و بردباری
- ‌نوع تصور و چگونگی رفتار در رابطه با خانواده همسر
- ‌میزان توجه به سلامت و رفاه همسر و خانواده
- ‌میزان تفاهم در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی

-‌ اهمیت به نحوه زندگی پدر و مادر وی. به این علت که فرزندان در زندگی زناشویی اغلب پدر و مادر و نزدیکان خود را الگو قرار می‌دهند توجه به زندگی نزدیکان وی خالی از لطف نیست.
چگونگی برخورد با مشکلات، میزان سازگاری و تصور در مورد طلاق و یا ادامه زندگی و دیدگاه آنها در مورد طرف مقابل نکاتی است که ذهنیت فرد را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد و لازم است که از آنها شناخت کافی به دست آورد.

-‌میزان و چگونگی ارتباط با جنس مخالف که این هم می‌تواند تحت‌تأثیر رفتار خانوادگی قرار بگیرد.

- ‌میزان شرم و حیا و احترام به دیگران
-‌ میزان حسادت،  خساست و تفکر اقتصادی و مدیریت بحران و آینده نگری هم از نکات مهم و قابل توجهی هستند که باید مورد بررسی قرار بگیرند.

برچسب‌ها