تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۸۸ - ۰۵:۳۷

معصومه ابوالحسنی: اگر در اثر شنیدن این خبر که طی هفت‌سال گذشته حدود پنج‌هزار مکان تاریخی و فرهنگی در تهران تخریب شده، دچار سکته قلبی نشدید؛ اجازه دارید این گزارش را تا انتها بخوانید!

این یعنی قلب شما به اندازه کافی سالم است و می‌توانید شاهد مرگ هویت تاریخی تهران باشید.

ما در ویژه نامه همشهری‌مسافر قصد داریم بدون مشوش کردن اذهان عمومی، فریاد بزنیم: «به دادمان برسید! تهران، حافظه تاریخی‌اش را از دست داده است»! کافی است با نگاه خریدارانه، یک‌دور بزنید توی همین شهر تهران و از خودش بخواهید که حال و روزش را برایتان تعریف کند.

 پای صحبت‌های تهران جدید که می‌نشینی، کبکبه و دبدبه‌اش سرت را می‌برد! از آن‌جایی که تهران جدید، حافظه تاریخی‌اش را از دست داده؛ فکر می‌کند مدرن‌ترین شهر ایران است، ساختمان‌هایش نظیر ندارد و هزار و یک ادا و اطوار دیگر که اصلاً گفتنی نیست! اما همین تهران جدید وقتی چهارزانو می‌نشیند و کوه دماوند را به جای کلاهش قاضی می‌کند،

 خیلی زود نظرش درباره خودش عوضش می‌شود! خیلی زود یاد قدیم‌ها می‌افتد. یاد دروازه‌ها‌یی که نیستند، خیابان‌هایی که در هیاهوی بزرگراه‌ها گم شده‌اند، ساختمان‌هایی که سن ‌و‌ سال‌شان به زمان پیدایش خودش بر‌می‌گردد و حالا زیر دست‌‌و‌پای برج‌ها‌ی سر ‌به ‌فلک‌ کشیده ناپدید شده‌اند. تهران احساس می‌کند، هویتش را از دست داده و ما تهرانی‌ها‌ را فقط  مقصر‌می‌داند! امان از روزی که تهران با ما قهر کند! آن‌‌وقت هر چه‌قدر هم که منتش را بکشی، رویش را بر‌نمی‌گرداند و ما دیگر چهره تهران قدیم را نخواهیم‌دید.

اگر 40سال قبل از تهران بار سفر بسته باشید و همین امروز دوباره به این شهر وارد شوید، فکر می‌کنید چند دور باید در خیابان‌های تهران بگردید تا تشخیص بدهید این‌جا همان تهران است یا مثلاً شهر جدید پرند؟ لطفاً نشمرید، چون تعداد دورها مدنظر ما نیست! در‌واقع ما می‌خواهیم از یک اغتشاش حرف بزنیم. بعضی از کارشناسان معتقدند،حدوداً  از سال‌1340 به بعد تهران دچار اغتشاشی شد که از آن زمان به بعد، پیوند با گذشته روز‌به‌روز در این شهر کمرنگ‌تر شد.

 لطفاً این اغتشاش را با هیچ‌چیز دیگری اشتباه نگیرید. برای روشن شدن اذهان مومی‌شرح می‌دهیم که آن‌ها معتقدند این اغتشاش در فرم و محتوا، محیط و همین‌طور در جامعه شهری بروز کرد و ماهیت جدیدی را به‌وجود آورد که تهران کنونی مظهر آن است. این کارشناسان هم‌چنین معتقدند، از جهت تاریخی، تهران بر بستر فرهنگی ری باستان قرار گرفته است.

 قدیمی‌ترین لحظات این بستر فرهنگی، معروف به تمدن حاشیه  چشمه‌علی، متعلق به هزاره ششم پیش از میلاد است و قدمتی 8‌هزار ساله دارد. چشمه‌علی بخشی از منظومه تمدن‌های فلات مرکزی ایران و شکوفاترین آن‌هاست که با قدیمی‌ترین تمدن‌های شناخته‌شده از استقرار و اسکان بشر در بین‌النهرین و تمدن‌های رود‌سند، رقابت، برابری و پیشی دارد.

 این بستر فرهنگی در دوران مادها، هخامنشیان، پارت‌ها و ساسانیان استمرار حیات می‌یابد که آثار آن بر بستر ری فعلی در قالب نشانه‌ها‌ی بی‌شمار هنوز پابرجاست. این دوران را می‌توان دوران باستانی تمدن تهران نامید.«تمدن‌تهران» کلمه غریبی است! انگار به قیافه این شهر شلوغ خیلی نمی‌آید که تمدن خاصی برای خودش داشته باشد،

 اما حقیقت این است که دارد. کافی است سری به دوران اسلامی ‌در شهر‌ری بزنیم تا ردپای عمده‌ترین دانشگاه‌های سرزمین اسلامی، بزرگ‌ترین کتابخانه‌ها‌، بیمارستان‌ها و رصد‌خانه‌ها‌ را در شهرری، یعنی بستر فرهنگی تهران ببینیم. در این زمان شهرری، ذکریای رازی را تقدیم تمدن بشر می‌کند.

 ری، شهری بزرگ است با محلات مختلف، دارای برج و بارو و دژ و کهندژ و دروازه‌ها‌ی متعدد، بر سر راه ابریشم و شاهراه خراسان و مفصلی که شرق و غرب را به هم متصل می‌کند. ما کجا ایستاده بودیم  و حالا کجا هستیم؟ شاید هنوز هم دیر نشده باشد. شورای شهر تهران دستش را روی زانویش گذاشته و قصد دارد برای بازگرداندن تمدن این شهر کهن تسهیلات ویژه‌ای را به ساکنان پایتخت ارایه بدهد تا باقی‌مانده اماکن تاریخی تهران حفظ شود و یا حتی اماکنی که با این روند در حال نابود شدن هستند، احیا شوند.

 رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای اسلامی شهر تهران همین چند روز قبل از اعطای تسهیلات تشویقی برای حفظ و احیای اماکن تاریخی و فرهنگی شهر تهران خبر داد. به گفته رسول خادم، این تسهیلات بدون هیچ‌گونه محدودیتی به متقاضیان داده می‌شود: «‌تهران به لحاظ هویت شهری ، فرهنگی و اجتماعی در موقعیت مهمی قرار دارد که توجه به حفظ و احیای اماکن تاریخی،  تاثیر به‌سزایی در حفظ هویت شهری در سال‌ها‌ی آینده دارد.

شورای شهر 20‌درصد تخفیف در عوارض اماکن فرهنگی و تاریخی در‌نظر گرفته است که بعد از ‌5سال از بهره‌برداری این اماکن، اخذ می‌شود. برای ساخت سینما در اماکن تاریخی معادل 100‌درصد فضای تجاری به فضای نمایشی داده می‌شود. ضمن این‌که هیچ‌گونه عوارضی را نیز پرداخت نمی‌‌کنند.

 اگر در فضاهای تاریخی واجد شرایط، به فعالیت‌ها‌ی ورزشی پرداخته شود، مالکان می‌توانند از تسهیلات تشویقی استفاده کنند. ضمن این‌که عوارض ساخت‌و‌ساز پنج‌درصد است و می‌توانند 10 تا 15‌درصد فضای تجاری نیز احداث کنند». خادم با اشاره به دو‌هزار مکان  تاریخی شناسایی‌شده در تهران تاکید می‌کند:

«متاسفانه به‌دلیل ثبت نشدن این اماکن، آسیب‌ها‌یی به آن‌ها‌ وارد شده‌است. بسیاری از اماکن تاریخی تهران باید احیا شده و از آن‌ها‌ بهره‌برداری شود، چرا که هویت شهر تهران در این اماکن نهفته است». به گفته وی، طی هفت‌سال گذشته حدود پنج‌هزار مکان تاریخی و فرهنگی در تهران تخریب شده است.

تخریب یک مکان تاریخی تنها تخریب یک ساختمان قدیمی‌نیست! شاید حقیقت تلخی باشد دانستن این‌که اگر یک شهر میراث تاریخی خود را حفظ نکند، میراث فرهنگی هم نخواهد ‌داشت. قلی‌نژاد، مدیرکل سابق بافت‌ها‌ی تاریخی کشور، میراث فرهنگی را ارزش‌ها‌یی می‌داند که هر کشور به‌واسطه آن از دیگر کشورها متمایز می‌شود:

 «میراث فرهنگی در بخش ملموس خود، از اشیای تاریخی آغاز می‌شود و به بناها، محوطه‌ها‌ و سپس شهرهای تاریخی می‌رسد. در واقع شهر شکلی از میراث ملموس غیرمنقول است که بستری برای ظهور و بروز گونه‌ها‌ی دیگر چون شعر، ترانه، موسیقی و همه آن چیزهایی می‌شود که با عنوان میراث معنوی می‌شناسیم، چراکه اگر شهری نباشد، مردمانی وجود ندارند که آداب و رسوم و ادب و هنری داشته‌باشند».

 او معتقد است هرچه دانسته‌ها‌ و روایات ما از یک شهر بیشتر باشد، احساس تعلق‌مان به آن مکان بیشتر می‌شود: «‌ما توجه چندانی به هویت جمعی نداریم و این بی‌توجهی به هویت ملی و به‌دنبال آن فرهنگ جمعی، موجب می‌شود نسبت‌به شهرها و روستاهای خود بی‌تفاوت باشیم». این‌طور که به‌نظر‌می‌رسد، ما و شهری که در آن زندگی می‌کنیم به هم گره خورده‌ایم و برای حفظ هویت خودمان باید هویت تاریخی شهرمان را حفظ کنیم.