این بار صحبت بر سر تاب آوردن در حوض یخ و چند لحظه مات و مبهوت و بی‌حرکت ماندن نیست، این بار چالشی راه انداخته‌اند که شرکت‌کنندگان در آن باید همه ویژگی‌های جنسی و روحی خود را کنار بگذرانند و باقی عمرشان را با جنسیتی متضاد با جنسیت واقعی خود سر کنند.

 همشهری آنلاین، رابعه تیموری :پازل آن هم ماهرانه چیده شده و فضای آن طوری است که بسیاری از مخاطبان با ترفندهای روانشناسانه به این ذهنیت و پندار می‌رسند که در بدنی با جنسیت اشتباه به دنیا آمده‌اند و باید از این جنسیت خلاص شوند تا زندگی زیباتری را تجربه کنند. راه اندازی این چالش و دیگر برنامه‌های هدفداری که در فضای مجازی طراحی و اجرا شده، باعث رشد ٨ درصدی متقاضیان دریافت مجوز تغییر جنسیت شده است. آماری که به‌تازگی از سوی عباس مسجدی، رئیس سازمان پزشکی قانونی اعلام‌شده است. مسجدی فضای مجازی را مهمترین عامل در جهش آمار متقاضیان تغییر جنسیت عنوان کرده و مطالعات و پژوهش‌های امید رحمتی نسب نیز بر این امر صحه می‌گذارد. رحمتی نسب مستندساز و پژوهشگر حوزه خانواده و زیست جنسی است و  معتقد است مجموعه‌ای از تحولات جهانی و بین‌المللی و همچنین شرایط اجتماعی داخل کشور، افزایش گرایش به تغییر جنسیت در نوجوانان و جوانان را به‌دنبال داشته است.

این پژوهشگر زیست جنسی، به افزایش تعداد دختران متمایل به داشتن ظاهر پسرانه اشاره می‌کند و می‌گوید : « در سال‌های ابتدایی قانونی شدن تغییرجنسیت در ایران، اغلب پسران به تغییر جنسیت و داشتن جنسیت دخترانه تمایل داشتند، اما در سال‌های اخیر دختران بیشتر به داشتن ظاهر پسرانه تمایل پیدا کرده‌اند. »

رحمتی نسب جریان‌های فمنیستی را از مهم‌ترین عوامل گرایش دختران به تغییر جنسیت عنوان می‌کند و می‌گوید : « جریان فمنیستی مطرح می‌کند که در طول تاریخ به زنان ظلم شده و حق آنها پایمال شده، اما برای احقاق حقوق زنان و پاسخگویی به این نیاز واقعی زنان، پاسخی اشتباه می‌دهد و مطرح می‌کند که زنان باید وارد عرصه‌های مردانه شوند تا جهان را از مردان پس بگیرند، لذا بسیاری از دختران تصور کردند باید برای رسیدن به‌حقوقشان زنانگی خود را کنار بگذارند. »

رحمتی نسب ادامه می‌دهد : «یکی از آثار نگاه رادیکال جریان فمنیستی به مسائل همین است که زنان از جنسیتی که دارند، دلزده می‌شوند و فکر می‌کنند جنس قدرتمند جنس مردانه است و سعی می‌کنند از تمام صفات جنس مونث فاصله گرفته، خود را به پسرها شبیه کنند. این مسئله در جامعه ما اهمیت زیادی دارد. در ماجرای اسکیت سواران شیراز که بسیار هم جنجال‌آفرین بود، به نظر من نوع حجاب و کشف حجاب نوجوانان و جوانان، با وجود اهمیتش، باز هم مسئله جزئی‌تر و خردتر بود و مسئله قابل توجه‌تر این بود که بسیاری از دختران لباس‌های غیرجنسیتی پوشیده بودند و لباس دختران و پسران آن جمع مشترک بود و کسی نمی‌توانست تشخیص دهد کدام یک از آنها دختر هستند و کدام یک پسر. این موضوع بسیار مهم است که بیندیشیم چه می‌شود که پسران ما به آرایش زنانه و ابرو برداشتن و تاتوی ابرو رو می‌آورند و دختران ما علاقه دارند با موی کوتاه و لباس‌های غیرجنستی در جامعه ظاهر شوند».


 

جنسیت سیال نیست


او به تاثیر عمیق جریانات رسانه‌ای در این امر اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد : « اگر چه نقش جریان فمنیست در این موضوع بسیار مهم است، اما عوامل مهم‌تری از این جریان هم وجود دارد که یکی از آنها دروغ‌های بزرگ بین‌المللی است که جریان‌های رسانه‌ای در مورد ترنس‌ها ساختند و روی آن پافشاری کردند و بزرگ‌ترین ظلم به ترنس‌ها همین دروغ‌های بزرگی است که آنقدر بلند گفته شد که جامعه تصور کرد واقعیت است و کمتر کسی درباره آنها تحقیق کرد یا حتی اجازه تحقیق در مورد آنها را پیدا کرد. یکی از دروغ‌های بنیادی این بود که جنسیت امری سیال است. درست است که همه افراد دارای صفات مذکر یا مونث می‌توانند طیفی را داشته باشند و بعضی از افراد از نظر فیزیکی یا روحی، روانی می‌توانند صفات جنس مخالف را داشته باشند. مثلا پسری که روحیات دخترانه‌ای دارد یا دختری که نسبت به سایر دختران خشونت بیشتری دارد، اما این به معنای جنسیت سیال نیست و ما نمی‌توانیم جنسیت را امری سیال بدانیم و به ذهنیت و خواسته افراد مشروعیت بخشیده و به دروغ عنوان کنیم این افراد روح زنانه‌ای دارند در بدن مردانه یا روح مردانه‌ای دارند در بدن زنانه. این دروغ بزرگی بود که متاسفانه بسیار هم تکرار شد. »


دامن زدن به نگرش فمنیستی


این پژوهشگر خانواده و زیست جنسیتی می‌افزاید : « ما می‌بینیم در داخل کشورسلبریتی‌ها و حامیانی که واقعا هم دلسوز هستند، مطرح می‌کنند که این فرد پسری است که در بدن زنانه گیر افتاده و ما با کمک عمل جراحی باید به او کمک کنیم که از این شرایط رها شود. درحالی‌که این درست نیست و آمارهای جهانی نشان می‌دهد که وقتی به کسی انگ می‌زنیم که روح این فرد با جسمش متضاد است، تبعات بسیار سنگینی برای او دارد و این فرد دیگر به‌دنبال درمان روانی و اصلاح ذهنیتش نخواهد رفت، درحالی‌که اگر به فرد تفهیم شود که دچار یک ذهنیت روانی اشتباه شده، درصدد درمان ذهنیت خود برمی آید و سعی می‌کند ویژگی‌های روحی و رفتاری خودش را بشناسد و با توجه به علایق و سلایقش شخصیت خود را بپذیرد. »
او پذیرفته شدن این دیدگاه در جامعه پزشکی را آفت می‌داند و می‌گوید : «متاسفانه دنیای پزشکی هم با این جریان همراهی کردند و موضوع اختلال جنسی را به ملال جنسی تقلیل دادند. این‌ها جریانات آسیب‌زایی برای ترنس‌ها است. اگر این جریان به سمت پیشگیری از وقوع اختلال هویتی پیش می‌رفت یا درمان این اختلال پیش می‌رفت، حتما ترنس‌ها کمتر آسیب می‌دیدند. »


اختلال جنسی بدون تغییر جنسیت قابل درمان است


غیرقابل درمان بودن ذهنیت افراد دارای اختلال جنسی، دروغ دیگری است که بر اثر تکرار زیاد به رویکرد غالب پزشکان تبدیل شده. ما در بعضی از کشورها مانند ایالات متحده محدودیت و ممنوعیت درمان داریم. درحالی‌که شخص دارای اختلال از گرایش خود به فرد همجنس رنج می‌برد، اما این کشورها منع می‌کنند که پزشکان این عارضه روانی فرد را درمان کنند. بلکه پزشک را مکلف می‌کنند ذهنیت فرد را به رسمیت بشناسید و برای اصلاح و درمان آن اقدام نکند. این یک نگاه خالص علمی نیست و نگاهی سیاسی است که نمی‌خواهد فضا به سمت درمان اختلالات هویتی جنسیتی پیش برود. ما هر چه فضای جنسی آشفته‌تر و شلخته‌تری داشته باشیم، حامیان سیالیت جنسی سود بیشتری کسب می‌کنند. با پذیرش نظریه سیالیت جنسی، از مسیرهای مختلف مانند تولید محصولات رسانه‌ای، درمان پزشکی و جراحی‌های تغییر جنسیت و... سودهای کلانی به جیب افراد مختلف می‌رود و از سوی دیگر شخص به این مسائل مشغول شده، از جریانات فضای سیاسی دور و بی‌خبر می‌ماند. »
سکوت مدافعان حقوق کودک
رحمتی نسب ادامه می‌دهد : «جریان رسانه‌ای به رسمیت شناختن ملال جنسیتی آنقدر قدرتمند عمل کرده که در بعضی از کشورها دیگر نمی‌توانند حریف این جریان شوند و این نگرش سیاسی شبه علمی را در جامعه اصلاح کنند. در این کشورها دیگر همجنس‌گرایی پذیرفته شده، اما هنوز حامیان خانواده معتقدند مرز جنسیت را باید حفظ کنند و جنسیت را به‌عنوان یک معیار در نظم دهی الهی و نظم دهی اجتماعی بپذیرند تا نظام اجتماعی آنها از هم نپاشد. در این کشورها رسوخ این جریان به‌اندازه‌ای پیش رفته که یک کودک می‌تواند با مراجعه به دادگاه و با وجود مخالفت خانواده اش نسبت به تغییر جنسیت خود اقدام کند. این شرایط فاجعه است و سکوت حامیان حقوق کودکان در این زمینه جای تعجب و شگفتی دارد. »


پنهان کاری بزرگ
دروغ سوم در مورد بی‌خطر و بدون عارضه بودن عمل جراحی تغییر جنسیت گفته شده است. بسیاری از افراد پس از عمل جراحی تغییر جنسیت که درواقع عمل تشبیه جنسیت است از این عمل پشیمان هستند. شما هرگز آسیب‌های عمل تغییر جنسیت را در فضای مجازی پیدا نمی‌کنید. آمار خودکشی ترنس‌ها ناشی از سختی و دشواری زندگی آنها در قبل و بعد از عمل جراحی ناشی می‌شود. آنها برای فرار از یک اختلال روانی به این عمل جراحی سخت تن می‌دهند، ولی بعد از عمل نه زن کاملی هستند و نه مرد کاملی، نه می‌توانند پدر و مادر شوند و نه می‌توانند شرایط اجتماعی گذشته خود را حفظ کنند. این شرایط باعث حادتر شدن اختلالات روانی فرد شده، او را در معرض آسیب‌های دیگری مانند خودکشی قرار می‌دهد.


فضای مجازی بستر تبلیغ تغییر جنسیت


او فضای مجازی را از مهمترین بسترهای تبلیغ و رواج تغییر جنسیت عنوان می‌کند و می‌گوید : «اینجا هم فضای مجازی در خط مقدم پیشبرد تحولات اجتماعی قرار دارد. در ابتدای شکل‌گیری این نگاه که عمل تغییر جنسیت را مثبت جلوه داد، پوشش‌های خبری جهت‌دار جریال همجنسگرایی در حوزه بین‌الملل بسیار فعال عمل کردند و ترنس‌ها را وارد فضای ال. جی. بی‌تی (ممنوعیت هم جنس گراهراسی و خارج کردن همجنسگرایی از فهرست اختلالات روانی) کردند که به این افراد آسیب‌های زیادی وارد کرد. »
رحمتی نسب امتداد دامنه تاثیرگذاری این جریان در حوزه کودک و نوجوان را خاطرنشان می‌کند و ادامه می‌دهد : «جریان رسانه‌ای این نگرش در حوزه کودک و نوجوان هم نفوذ دامنه داری داشته و انیمیشن‌های بسیاری ساخته شده که قهرمان کارتون و کاراکترهای محبوب لباس غیرجنسیتی می‌پوشند یا با یک عمل جراحی تغییر جنسیت می‌دهند.


تهدیدی برای کودکان و بزرگسالان


این جریان فعالیت رسانه‌ای خود را با چاپ و انتشار تصاویر سلبریتی‌های ترنس بر روی کاور مجلات و رسانه‌ها آغاز کرد و اکنون با قدرت در فضای مجازی و در قالب چالش‌های مختلف دنبال می‌کند. در فضای رسانه‌ای که این جریان ایجاد کرده، همجنسگرایی را به‌عنوان یک رفتار شایع معرفی می‌کند.
درواقع آمار همجنسگرایی در آمریکا حدود ٢ درصد است، اما بر اثر فضای رسانه‌ای ایجادشده، بسیاری از افراد تصور می‌کنند اغلب مردم آمریکا همجنسگرا هستند. »
رحمتی نسب معتقد است فرآیندی که در پزشکی قانونی برای صدور مجوز تغییر جنسیت مشخص شده، روند اشتباهی است و چرخه معیوبی طی می‌شود که به تغییر ذهنیت و درمان اختلالات روانی فرد منتهی نمی‌شود.
او به خانواده‌ها توصیه می‌کند ویژگی‌های فرزندشان را رصد کنند تا اگر دچار ذهنیت‌های نادرست در مورد جنسیت خود شود، با درمان و مداخلات روانشناسانه اصلاح شده، در بزرگسالی به مشکل تبدیل نشود.


آمارها چه می‌گویند؟


از دهه ٦٠ که عمل تغییر جنسیت قانونی شده، ۵ تا ۶ هزار نفر در ایران مجوز عمل تغییر جنسیت گرفتند.
بر اساس آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور سالانه بیش از ۲۷۰ ایرانی تغییر جنسیت می‌دهند. بر مبنای آمارهای سازمان پزشکی قانونی هرساله به تعداد متقاضیان این عمل جراحی افزوده می‌شود. از میان آنها ۵۶ درصد خواهان تغییر به جنس مونث و ۴۴ درصد قصد دارند به مرد تبدیل شوند.
به گفته رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور در دهه‌های گذشته، ۲ تا ۳ درصد پرونده‌ها مربوط به درخواست تغییر جنسیت بود، اما امروزه این آمار ۲ برابر شده و بین ۵ تا ۶ درصد است.
بر اساس آمارهای رسمی در دنیا از هر ۵۰ هزار نفر تا ۱۵۰ هزار نفر جمعیت یک نفر دچار ملال جنسیت می‌شود، یعنی در یک میلیون جمعیت ما انتظار داریم حدود ۲۰ تا ۶۰ نفر دچار این مشکل باشند.
بر اساس اعلام سازمان پزشکی قانونی سال گذشته متقاضیان تغییر جنسیت ۸۳۷ نفر بودندکه متقاضیان زن به مرد ۶۱۱ مورد و مرد به زن ۲۶۲ بوده است. رئیس این سازمان این آما ر را بیانگر رشد ۸ درصدی متقاضیان تغییر جنسیت دانسته و علت افسارگسیخته این آمار را فضای مجازی عنوان کرده است.

برچسب‌ها