«نابینایی من مادرزادی بود.» «آزاده شریفیان» از همان بدو تولد جور دیگری با دنیا و اطرافش ارتباط برقرار کرد.

همشهری آنلاین _ راحله عبدالحسینی‌: به کمک مادر، خودش را شناخت و با تشویق‌های او در مسیر حفظ قرآن قدم برداشت. او حفظ قرآن را بزرگ‌ترین میراث مادر برای خود می‌داند: «مادرم زود مرا تنها گذاشت و رفت.» در میان همه مشکلات ریز و درشتی که برای نابینایان در این شهر وجود دارد، آزاده، درگذشت مادرش را از همه سخت‌تر می‌داند. او حدود ۲ دهه حافظ قرآن است و در مسابقات کشوری بهزیستی بارها مقام نخست را به‌دست آورده. با این هم‌محله‌ای ساکن در محله دانشگاه شریف درباره تأثیر قرآن بر زندگی و مشکلات نابینایان در شهر گفت‌وگو کرده‌ایم.

کارهای روزمره را با کمک مادرش انجام می‌داد. مثل همسن و سالانش به مدرسه می‌رفت و درس می‌خواند. وقتی مادرش نخستین بار نوار کاست قرآن خواندن عبدالباسط را برایش پخش کرد، نوری در دل او روشن شد که گرمابخش همیشگی زندگی‌اش شد. شریفیان می‌گوید: «بعد از آن همیشه از مادرم می‌خواستم این نوار را برایم بگذارد و من گوش می‌کردم؛ بارها و بارها. با همین چشمان بسته، دلم روشن می‌شد. این‌قدر گوش کردم که حفظ شدم. مادرم که شوق و علاقه مرا دید تشویقم کرد تا قرآن را کامل حفظ کنم.»

  •  پناه روزهای سخت

شریفیان از سبک و سیاق خود در حفظ قرآن می‌گوید: «وقتی شروع به حفظ کردم به کمک مادر و برادر بزرگم، سبک استاد پرهیزگار را ادامه دادم. نوارهای‌ترتیل را گوش می‌دادم و پیش می‌رفتم.» قرآنی به خط بریل را باز می‌کند و آیاتی را باترتیل تلاوت می‌کند. از مادرش یاد می‌کند و می‌گوید: «مادرم که مریض شد، روند حفظ قرآن من خیلی طول کشید. اگر مادرم زنده بود، حتماً زودتر می‌توانستم حافظ قرآن شوم. آن روزها همه فکر و ذکرم این بود که اگر مادرم نباشد، من باید چطور زندگی کنم و چطور ادامه بدهم. در همان روزهای تاریک و تنهایی، آیات قرآن تنها پناه و مایه آرامشم بود. خداوند در آیه ۴۶ سوره طه می‌فرماید: هیچ نترسید که من با شمایم؛ می‌شنوم و می‌بینم. از روزی که شروع به حفظ قرآن کردم، ۵ سال بعد حافظ کل قرآن شدم؛ یعنی سال ۱۳۸۰.»

  •  تدریس، آموزش و ختم قرآن

بعد از حفظ کامل قرآن، شریفیان باز هم فعالیت‌های قرآنی را ادامه داد تا حفظیات را به‌درستی با رعایت نکات تجویدی و با لحن زیبا تلاوت کند. حافظان قرآن برای اینکه آموخته‌ها و حفظیات را فراموش نکنند و در ذهنشان کمرنگ نشود، هرکدام برای خود برنامه‌ای دارند: «برای اینکه حفظیات را فراموش نکنم و همچنین برای یادآوری، ختم قرآن انجام می‌دهم. افرادی که نذر ختم قرآن دارند به من می‌گویند و من برایشان قرآن را ختم می‌کنم. این شیوه من برای یادآوری است.» او مداحی هم می‌کند و از این طریق درآمدی هم برای گذران امور زندگی‌ خود دارد. البته می‌گوید که طی ۲ سال اخیر و در روزگار کرونا، جلسات روضه‌خوانی و مولودی برگزار نمی‌شود. شریفیان، روخوانی و حفظ قرآن هم آموزش می‌دهد: «دوست دارم بیشتر برای کودکان کلاس آموزشی بگذارم. به آنها روخوانی صحیح و بعد حفظ یاد بدهم. شاگرد هم داشتم. اول از آنها امتحان می‌گیرم تا ببینم در چه سطحی هستند و بعد آموزش را شروع می‌کنم. در چند مرکز قرآنی آموزش می‌دادم. به‌سراهای محله طرشت و ستارخان هم رفته بودم ولی شرایط تدریس و آموزش فراهم نشد. امیدوارم من و تمام افرادی که دارای معلولیت هستند، بتوانند با توجه به توانایی و حوزه فعالیتشان مانند دیگر شهروندان، مشغول به کار شوند.» شریفیان اهل مطالعه و کتاب است: «کتاب‌هایی که به خط بریل باشد یا کتاب‌های صوتی مورد استفاده من است. عضو کتابخانه رودکی در خیابان بهارستان هستم. متأسفانه در محله ما کتابخانه مخصوص نابینایان نیست.»

  •  از حضور در خیابان هراس داریم

مطمئنم مشکلی نیست که تاکنون از زبان نابینایان به آن نپرداخته باشید و من برای نخستین بار بخواهم مطرح کنم. مشکلات، تکراری اما همچنان باقی است. به همین دلیل ما باز هم عنوان می‌کنیم؛ چون امیدواریم اصلاح شود. مثلاً همین مناسب‌سازی معابر و پیاده‌روها را در نظر بگیرید؛ ‌کاری که شهرداری انجام داد، خوب است، اما به شرطی که موتورسیکلت‌ها بگذارند ما در پیاده‌رو تردد کنیم و این‌قدر خودروها با سرعت در خیابان ویراژ ندهند تا ما جرأت کنیم در کوچه و خیابان قدم بگذاریم و بتوانیم از مترو یا اتوبوس استفاده کنیم. بنا بر این، مناسب‌سازی چندان مشکل ما را حل نکرده و امثال من در خانه می‌نشینند. من حتماً از سامانه حمل‌ونقل معلولان استفاده می‌کنم. اگر من شهردار شوم‌کاری می‌کنم که افراد دارای معلولیت و نابینایان از حضور در کوچه و خیابان هراس نداشته باشند و بتوانند از خانه بیرون بیایند، قدم بزنند، به بوستان و تفریح بروند و مترو سوار شوند.

  • درخشش در مسابقات کشوری

شریفیان در مسابقات کشوری قرآن هم خوش درخشیده و چند بار به مقام نخست دست یافته است، اما معتقد است که رقابت برای کسب رتبه نیست؛ عرصه‌ای است تا هر قاری سطح خود را با دیگر حافظان قرآن بسنجد: «در مسابقات کشوری که بهزیستی برگزار کرده تا به حال مقام‌ آوردم. در ۲ دوره مسابقاتی که در کردستان و قزوین برگزار شد، مقام نخست را کسب کردم. در چند دوره مسابقات هم مقام دوم را به دست آوردم.»