تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۹:۰۱

ترجمه نیلوفر قدیری: سیاستمداران لبنانی از قطر چه دستاوردی با خود می‌آورند؟ نتیجه مذاکراتی که تحت حمایت اتحادیه عرب برای آشتی طرف‌های درگیر در لبنان در جریان است چه خواهد شد؟

لبنان و همسایگان آن با نگرانی در انتظار پاسخ این پرسش هستند چرا که ثبات منطقه به این موضوع بسته شده‌است، اما از این مهم‌تر دریافتن این موضوع است که در هفته‌های گذشته در لبنان چه گذشته ‌است؟

رسانه‌های جهان وقایع اخیر لبنان را که تا کنون ۸۰ کشته و ۲۰۰ مجروح به جا گذاشته، بدترین درگیری‌ها در این کشور از زمان جنگ داخلی، سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰، می‌خوانند و می‌نویسند که لبنان در آستانه جنگ داخلی است.

وقایع اخیر لبنان بیشتر به اتفاقات تابستان سال ۲۰۰۶ در فلسطین شبیه است که جنبش مقاومت اسلامی حماس قدرت را در غزه به دست گرفت. برای چند روز از ۷ ماه می‌تا ۱۰ همین ماه حزب‌الله بیروت را در کنترل خود داشت. در هر دوی این تحولات  هدف نهفته در پس این اقدام مشابه بود؛ اما جنبش لبنانی‌ها موفق‌تر از فلسطینی‌ها بود.

لبنان اکنون ۳ سال است که در شرایط بحرانی به سر می‌برد. اوضاع پیش از این زمان هم دشوار بود اما ترور رفیق حریری در ماه فوریه سال ۲۰۰۵ شرایط را بحرانی کرد و صحبت از جنگ داخلی جدید را به میان آورد. ترور حریری ترورهای سیاسی دیگر را هم به‌دنبال داشت.

ماه نوامبر گذشته وقتی دوره کاری رئیس‌جمهوری پیشین به پایان رسید، بحران وارد مرحله تازه‌ای شد. اکنون لبنان ماه‌هاست که رئیس‌جمهوری ندارد. پارلمان لبنان ۱۹ بار تشکیل جلسه داد تا رئیس‌جمهوری را انتخاب کند اما هر بار با شکست روبه‌رو شد.

درگیری میان دولت و مخالفان در لبنان موضوع تازه‌ای نیست اما تا همین اواخر، دو طرف می‌توانستند از خونریزی جلوگیری کنند. اکنون هم از بیم وقوع جنگ داخلی به میز مذاکره بازگشته‌اند تا مشکلات را به گونه‌ای دیگر حل کنند.

وقتی فواد سنیوره در میان این بحران سیاسی، تصمیم گرفت شبکه مخابراتی حزب‌الله را غیرقانونی اعلام کند و رئیس امنیتی فرودگاه بیروت را برکنار کند واقعا چه فکری می‌کرد؟ این به معنای به چالش کشیدن آشکار مخالفان است و سنیوره می‌دانست  این کار بی‌پاسخ نمی‌ماند.

اقدامات سنیوره به یک خودکشی سیاسی شبیه است. شاید او به پشتوانه حمایت خارجی دست به این اقدامات زده‌است. به هر حال این تصمیمات چنان خام بود که دولت مجبور به عقب‌نشینی از آن شد و با این کار فقط ضعف خود را نشان داد. در قطر ممکن است مخالفان امتیازاتی بگیرند. فعلا که در نتیجه این مذاکرات یک کمیته چندجانبه تشکیل شده تا قوانین انتخاباتی جدیدی را تدوین کند.

این به ویژه در زمانی که لبنان در آستانه انتخابات است موقعیت خوبی است، اما واکنش
آمریکا ،  اسرائیل، فرانسه و عربستان به این تحولات چه خواهد بود؟ آنها مخالف قدرت گرفتن حزب‌الله هستند، اما در مقابل چه کاری می‌توانند  انجام بدهند؟ آیا وارد مذاکرات بی‌پایان شوند یا جنگ بی‌پایانی را شروع کنند؟ یا لبنان را هم مانند غزه به انزوا بکشانند؟ این شیوه برای کشورهای دیگر هم به کار برده شد اما هیچ کمکی به برقراری صلح در خاورمیانه نکرد.

پذیرش واقعیت

نتیجه نشست و مذاکرات قطر هر چه باشد، آنچه مسلم است اینکه حزب‌الله پیروز این میدان است. این جنبش بار دیگر درتحولات اخیر کارایی خود را نشان داد و ثابت کرد که نه تنها اوضاع داخلی بلکه روابط لبنان با همسایگانش را در کنترل خود دارد.

رقبای حزب‌الله درون لبنان و دشمنان خارجی آن به ویژه اسرائیل، آمریکا، فرانسه و عربستان دیگر نمی‌توانند این حقیقت را نادیده بگیرند. آیا زمان آن نرسیده که آنها این واقعیت را بپذیرند که حزب‌الله نیروی جدید لبنان است؟ فعلا که شرایط اینچنین است.  

ریانوستی
۲۰ می ۲۰۰۸

برچسب‌ها