فاطمه عسگری‌نیا ـ خبرنگار: «سیدعلی رضوی» هم‌محله‌ای ما در منطقه ۱۱، محله انقلاب، پس از گذشت ۲ سال موفق شد نگارش کتاب خاطرات و زندگینامه شهید «‌علی‌اکبر زارع مجرد» معروف به «حنظله» را با عنوان «‌حنظله و گردان شهدا» تکمیل و آن را تقدیم خانواده این شهید بزرگوار کند.

به همین بهانه با او که مدیریت سرای محله انقلاب را هم عهده‌دار است، به گفت‌وگو نشستیم تا درباره کتاب جدیدش با ما سخن بگوید. 

چه شد که این کتاب را به نگارش درآورید؟
هنگامی که ۲ سال پیش، کتاب «‌ما ایستاده‌ایم» را با موضوع زندگینامه جانباز دوران دفاع‌مقدس «‌ماشالله تقی‌زاده» به پایان رساندم در مراسم رونمایی از این کتاب، خواهر شهید علی‌اکبر زارع مجرد بلند شد و با ناراحتی گفت: «پس حنظله چه شد؟» به گفته او خاطرات شهید حنظله، طی چند سال از سوی خانواده و دوستان وی جمع‌آوری شده بود، اما کسی برای نگارش کتاب، داوطلب نشده بود. صحبت‌های خواهر این شهید بزرگوار و خواسته ایشان رسالتی شد برای من تا نگارش کتاب خاطرات او را به نگارش درآورم.
 

 «‌حنظله» را می‌شناختید؟

من تا آن زمان شناخت زیادی از شهید ‌حنظله نداشتم. شاید اسمش را شنیده بودم اما کنکاشی درباره زندگی و خاطراتش نداشتم. همین که تصمیم گرفتم نگارش کتاب خاطرات این شهید را آغاز کنم، علاوه بر مکتوباتی که از خانواده شهید گرفتم، خودم نیز شروع به تحقیق و پژوهش در این باره کردم. از گفت‌وگو با سردار «همت»، برادر شهید همت گرفته تا سردار «رادان» که از همرزمان شهید بود.
 

نگارش این کتاب چه جاذبه‌هایی برای شما داشت؟
هرچه بیشتر درباره شهید پرس‌وجو و از وی شناخت بیشتری پیدا می‌کردم ارادتم به این شهید بیشتر می‌شد. همه ابعاد زندگی این شهید پر بود از جاذبه‌هایی که هر روز شور و شوق مرا برای شناخت بیشتر ابعاد زندگی‌اش مشتاق‌تر می‌کرد.
 

از این شهید درسی هم گرفتید؟
زندگی این شهید سراسر درس است. او فرمانده‌ای عاقل، دلسوز و مهربان بوده است. جوانی که در رأس بزرگ‌ترین و حساس‌ترین گردان دوران جنگ تحمیلی، قرار داشت و همیشه کمترین تلفات را در عملیات‌های سخت داشت. او هیچ‌گاه خود را بالاتر از رزمندگان دیگر نمی‌دید؛ از دوستان و همرزمان شهید شنیدم که شب‌ها وقت خواب پای تک تک رزمندگان را می‌بوسید و قدردان آنها بود، شب‌ها وقتی همه خواب بودند به آشپزخانه می‌رفت و دیگ‌های نشسته را می‌شست. شهید حنظله فردی اخلاق‌مدار بود و اخلاق خوب او عامل جذب همه به سمت او بوده است. فردی که هیچ‌وقت جانمازش در سنگر جمع نمی‌شد و همیشه هنگام انجام عملیات‌ جنگی، در صف مقدم گردانش بود.
 

کتاب حنظله و گردان شهدا، دومین کتاب شما با موضوع دفاع‌مقدس است. چگونه به فعالیت در این حوزه ترغیب شدید؟
من هم سابقه حضور در دفاع‌مقدس را دارم. هر وقت یاد آن سال‌ها می‌افتم و رشادت رزمندگان آن دوران را در ذهنم مرور می‌کنم با خود می‌گویم:‌ «درست است جنگ به پایان رسیده است اما نباید اجازه دهیم این همه رشادت و دلاورمردهای بچه‌های پاک آن دوران زیر خاک جبهه‌ها دفن شوند.» ما امروز نیاز داریم روایت‌های جنگ و دفاع‌مقدس را برای نسل سوم و چهارم انقلاب بازگو کنیم. نباید از آنچه بر سر ما گذشت بی‌تفاوت عبور کنیم و اجازه دهیم که دفاع‌مقدس ملت ایران با آن همه از خود گذشتگی رزمندگان جوان و غیورش به فراموشی سپرده شود. موضوع دفاع‌مقدس جای کار بسیاری دارد؛ اهل  قلم باید به میدان کار بیایند و دین خود را به شهدا ادا کنند.

چگونه می‌شود از ظرفیت‌های محلی برای‌ ترویج فرهنگ دفاع‌مقدس استفاده کرد؟
خوشبختانه امروز سراهای محله و حضور و فعالیت اهالی هر محله در آنها فرصت خوبی فراهم کرده است که بتوانیم فرهنگ دفاع‌مقدس را در محله‌ها و شهرمان‌ ترویج کنیم. این روزها هر محله میزبان تعدادی از جانبازان و رزمندگان ۸ سال دفاع‌مقدس است. معتمدانی که اهالی محله آنها را باور دارند، می‌توانند راویان بی‌واسطه ماجراهای دفاع مقدس باشند که این تأثیر عمیق‌تری بین بچه‌های محله خواهد داشت. هفته دفاع‌مقدس فرصت خوبی است که‌ تریبون‌ هر محله را در اختیار رزمندگان و خانواده شهدا قرار دهیم تا ما را بیشتر با فرهنگ جهاد و شهادت آشنا کنند.

خوشبختانه امروز سراهای محله و حضور و فعالیت اهالی هر محله در آنها فرصت خوبی فراهم کرده است که بتوانیم فرهنگ دفاع‌مقدس را در محله‌ها و شهرمان‌ ترویج کنیم

برچسب‌ها