یوسف فرهادی بابادی: وقتی از «ضرورت تاملات تاریخی- محیط‌زیستی» می‌گوییم، پیرامون چه مسئله‌ای بحث می‌کنیم؟

 وقتي به مقوله محيط‌زيست ورودي تاريخي - اجتماعي داريم واقعا از «كدام پرسپكتيو» يا زاويه ديد به مقوله آب مي‌پردازيم؟ به‌عبارت ديگر آيا آب مي‌تواند موضوع يك بحث جامعه شناختي، تاريخي باشد؟ در اين صورت آيا موضوع گفت‌وگو «آب» است يا «انسان»؟ قصدم از پرسيدن اين سؤالات، رجوع بي‌واسطه به «مفهوم پيچيدگي» است. همانطور كه وقتي ما مي‌خواهيم از پيچيدگي و فراز و نشيب‌هاي معما گونه چيزي سخن بگوييم از مفهوم «قضيه» ياد مي‌كنيم.

اما در اين يادداشت مي‌خواهم به اين نكته اشاره كنم كه مقوله آب امروز از پيچيدگي رنج نمي‌برد بلكه از سادگي و ساده فرض شدن رنج مي‌برد و اين همان امر كلافه‌كننده در فهم بحران واقعي در حل مسئله آب است. اگر به تبليغات سازمان‌ها و دست اندر كاران دولتي آب، توجه كنيم مي‌بينيم كه آنها ساده‌انگارانه با بحران آب برخورد مي‌كنند. مثلا به فرهنگسازي درباره مصرف آب اشاره مي‌كنند، يا از ترويج مسئوليت اجتماعي در درست مصرف كردن، يا همچنين از تكليف فرانسلي در مقابل آيند گان مي‌گويند. در پيش فرض همه اين بحث‌ها چند نكته نهفته است؛ اول كم توجهي به شرايط انساني و انسان در معرض كم آبي در لحظه اكنون. دوم، تبديل مسئله كم‌آبي به يك مسئله تازه يا مستحدثه و سوم؛ كمي‌كردن ابعاد بحران آب.

به تعبيري جامع‌تر مبلغان ايده كم آبي به‌دنبال حل يك مسئله ساده‌سازي‌ شده‌اند كه نه‌تنها بحران آب را در بر نمي‌گيرد بلكه اساسا قدرت پروبلماتيك‌سازي‌ (مسئله‌سازي‌ يا همان قضيه‌سازي‌) از مسئله آب را ندارند. به‌عنوان مثال سازمان حفاظت محيط‌زيست ايران چرا بايد از خود بپرسد كه موضوع عملكرد اين سازمان انسان‌ها هستند يا رودها؛ وقتي مي‌توان مخالفان انتقال رودها را با مجوز دست به سر كرد؟ چرا نبايد از انسان نسل آينده سخن گفت وقتي مي‌توان به واسطه آن، بر بي‌آبي صدها روستا و بخوانيد ده‌ها هزار نفر شهروند بي‌صدا در مناطق محروم چشم بست؟ چرا نبايد گفت آب هست ولي كم هست،وقتي مي‌توان با تبديل كيفيت به كميت، براي انتقال آب بهانه ساخت؟ موضوع به همين سادگي، پيچيده است اما پيچيدگي آن انكار مي‌شود.

رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست با انكار مخالفت‌ها، با صدور سفارشي مجوزهاي انتقال آب خيال خود را راحت كرده كه گويي اتفاقي خلاف قانون نيفتاده است. محض اطلاع ايشان بايد گفت نه‌تنها سازماني كه رياستش را به‌عهده داريد، بالاتر از آن، محيط‌زيست و بلكه حيثيت وجودي قانون نيز وابسته به انساني است كه همين الان دارد نفس مي‌كشد. اگر به اين بهانه كه قانون را رعايت كرده‌ايد مخالفان و مخالفت‌ها را به‌صورت ساده انگارانه منكر شويد روزي مي‌رسد كه به قول مرحوم هاشمي رفسنجاني آن سيل را با پيل نشود مانع شد چراكه آب موضوع عدالت است.

تاريخ ۳۸ سال گذشته گواهي مي‌دهد هر جا آب انتقال پيدا كرده است مافياي آب برنده و مردم بازنده بوده‌اند؛ ممكن است مردم استان‌هاي پايين دست ديرتر متوجه شوند كه چه زياني را متحمل شده‌اند.