تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۱۷:۵۷

دکتر علی اکبر ولایتی: یک سال قبل آمریکا برای حل مسائل عراق در چارچوب مذاکره، دست به سوی ایران دراز کرد، اما در ادامه رفتارهایی را نشان داد که کاملاً متناقض با درخواست اولیه‌شان جلوه می‌نمود

و به این ترتیب بحث مذاکره در آن برهه زمانی عقیم ماند تا این که امروز بار دیگر مسئولان ایالات متحده در اقدامی خارج از ژست‌های سیاسی و برای گریز آبرومندانه از باتلاق عراق، باز هم متوسل به ایران شده‌اند.

با این همه تصمیمات اخیر کنگره آمریکا و سخنرانی‌های ضدایرانی بعضی از مسئولان این کشور نشان از عدم تغییر مواضع آنها در رابطه با منافع ایران دارد.

امروز اگر آمریکا از یک سو صحبت از مذاکره می‌کند، و وزیر خارجه این کشور بارها در برنامه‌های تبلیغاتی بر گفتگوی با ایران تأکید می‌کند، اما از سوی دیگر از کنگره درخواست افزایش بودجه اختصاصی برای کمک به عناصر بی‌وطن و ضدانقلاب می‌نماید و سخنان تهدیدآمیز دیک چنی هم که علیه ایران تمامی ندارد.

گویا آمریکا برای توجیه اشغال‌گری‌اش در عراق متوسل به تاکتیک‌هایی در قالب مذاکره با ایران و یا اقداماتی شبیه آنچه رئیس مجلس نمایندگان آمریکا برای درخواست ویزا جهت سفر به ایران کرده، شده است.

اگرچه پوشیده نیست که تحفه سفر آنان به ایران چیزی جز رایزنی درباره به‌رسمیت شناختن اسرائیل، تعلیق غنی‌سازی و یا توجیه اشغالگری‌هایشان در عراق، چیز دیگری نمی‌تواند باشد.

و در حالی که می‌دانیم اگر نانسی پلوسی به ایران بیاید اذعان خواهد کرد که در قضیه فلسطین آمریکا طرفدار امنیت اسرائیل است اما متأ‌سفانه می‌بینیم در ایران هستند کسانی که در گفتگو با رادیوهای بیگانه دم از بی‌ارتباطی موضوع فلسطین به ما می‌زنند.

نقش ایران به‌عنوان قدرت مهم منطقه امروز انکارناپذیر است. همراهی ایران در کمک به مردم ستمدیده عراق، لبنان و فلسطین آن‌قدر مهم بوده که دوست و دشمن اعتراف به نفوذ منحصر به فرد ایران در خاورمیانه بکنند و اگر نبود حمایت‌های 30 ساله ایران از مردم عراق حتی در دوران حکومت صدام‌حسین، امروز رجال سیاسی متحد، منسجم و مسلط بر رأس عراق قرار نمی‌گرفتند و بی‌حکمت نیست که مسئولان عراق برای حل مسأله کشورشان و پایان اشغالگری آمریکایی‌ها مصراً از ایران تقاضای مذاکره با آمریکا را داشته باشند.

اما یادآوری این نکته برای آنهایی که این گفتگو را گشوده شدن باب مذاکره با آمریکا می‌دانند خالی از لطف نیست که در شرایطی که مواضع آمریکا در عرصه‌های گوناگون بین‌المللی و منطقه‌ای همچنان علیه ایران خصمانه است طبیعی است که ما انگیزه‌ای برای مذاکره نداشته باشیم.

یادمان باشد اگرچه جمهوری اسلامی ایران نسبت به سرنوشت و آینده عراق نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد و در عین حال نمی‌تواند متصور باشد که آمریکا با ناامن کردن عراق یک صدام‌حسین دیگر را بخواهد در این کشور حاکم کند اما نباید اینطور نیز مطرح شود که ایران وظیفه‌ای برای حل مشکلاتی دارد که آمریکایی‌ها با دست خود در عراق بوجود آورده‌اند.

چنین وظیفه‌ای برای ایران تعریف نشده و انجام مذاکره فقط برای کمک به برادران عراقی است و بس!

برچسب‌ها