ترجمه - یکتا فراهانی : یکی از مسائلی که سلامت جامعه را تهدید می‌کند، اعتیاد است که در انواع و اقسام مختلف دیده می‌شود؛ اعتیاد به مواد مخدر، درگیرشدن در روابط غلط و آزاردهنده، کارکردن بیش از حد برای فرار از مشکلات یا... .


اما برای حل مشکل و دور شدن از عادت‌های مزاحم باید راه‌حلی یافت و نخست مشکل را تشخیص داد و سپس برای حل آن اقدام کرد.

بسیاری از تلاش‌های ما در برخورد با اعتیاد، با خشم، تضاد و نومیدی روبه‌روست. گاه این‌طرز برخوردها کاملا آشکار و صریح است. استفاده از عباراتی مانند «جنگ با مواد مخدر» یا پرداختن به حکایاتی که نشان می‌دهند چگونه رفتارهای اعتیادی زندگی‌های دیگران را بر باد داده، نمونه‌هایی هستند که می‌توانیم به آن اشاره کنیم. گاهی نیز صراحت کمتری داریم و از بیماران می‌خواهیم در بیمارستان‌ها و کلینیک‌ها تحت مشاوره قرار بگیرند.

ترس از گذشته، ترس از آینده و ترس بودن در لحظه اکنون برای تجربه‌کردن شادی و نشاط واقعی مشکلاتی سر راه برخورد با رفتارهای اعتیادگونه ایجاد می‌کنند.

ترس برای بیشتر مردم عاملی نیست که بتواند در بلند‌مدت آنها را از عادت‌های مزاحم دور نگه دارد.
درواقع معتاد یک جوینده است؛ اما جوینده گمراه. معتاد، جوینده شادی و نشاط است. تا اینجا موضوع بسیار مثبت است ولی جهت نگاه‌‌کردن شخص معتاد نادرست است؛ او مفتخر به یافتن چیز مهمی است و ما نمی‌توانیم مفهوم این جویندگی او را نادیده بگیریم.

حداقل اینگونه اشخاص ابتدا امیدوارند بتوانند چیزی شگفت‌انگیز را تجربه کنند؛ چیزی که آنها را به جایی ماورای واقعیات تلخ و تحمل‌ناپذیر روزانه ببرد.

درواقع نشانه‌ای است از میل انسان‌ها برای رسیدن به تجربه‌هایی فراتر از تجربه‌های عادی.
همه انسان‌ها میل به کامل‌شدن دارند و نمی‌توان منکر این تمایل شد؛ اما بسیاری از آنها راه را به خطا می‌روند. بنابراین باید در انتخاب راه درست برای تکامل بیشتر بسیار دقت کرد.

نکته بسیار مهمی در زمینه اعتیاد وجود دارد؛ اعتیاد به هر شکلی که باشد- اعتیاد به مواد مخدر، غذا، سیگار، تلویزیون و صدها وسوسه دیگری که هر روز سر راهمان قرار می‌گیرند- ناشی از آن است که می‌خواهیم در مکانی اشتباه به‌دنبال خواسته‌ای موجه برویم.

بسیاری از انسان‌ها در جست‌وجوی شادی بیشتر دچار اشتباه می‌شوند و راه اشتباه را برمی‌گزینند. واقعیت این است که هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این نیازهای مردم شود؛ زیرا همان‌طور که به غذا، آب و هوا احتیاج داریم، به خوشحالی و نشاط هم نیازمندیم اما این موضوع در بسیاری از موارد نادیده گرفته می‌شود. بسیاری از افراد به‌دنبال یافتن لذت و نشاط بیشتر به اعتیاد روی می‌آورند؛ حالا این اعتیاد می‌تواند به گونه‌‌های مختلف دیده شود. بنابراین به‌جای اینکه معتادان را انسان‌هایی ضعیف تلقی کنیم، می‌توانیم آنها را کسانی بدانیم که برای رسیدن به خواسته‌‌های خود اقداماتی ویرانگر انجام می‌دهند.

شادی‌های کوچک

ما اگر یاد گرفته باشیم که می‌توانیم از شادی‌های کوچک و ساده هم لذت ببریم، ذهنمان کمتر به دنبال لذات زودگذر و عادت‌کردن به آنها گرایش پیدا می‌کند.

درواقع اگر بتوانیم مانند دوران کودکی از زندگی خود لذت ببریم، می‌توانیم ماندن در لحظه حال را بیشتر تجربه کنیم. کودکان معمولا با قدم‌زدن در پارک از دیدن رنگ‌های مختلف و طبیعت زیبا لذت می‌برند ولی دنیای افراد بالغ تحت‌تأثیر مسئولیت‌‌هاست و مثلا وقتی در یک روز آفتابی در پارکی زیبا قدم می‌زنند، با آنکه رنگ‌ها را می‌بینند و صداها را می‌شنوند، ذهنشان متوجه مسائل متعددی است و اغلب کمتر می‌توانند از آنچه می‌بینند و می‌شنوند، لذت ببرند.

شاید ما نتوانیم مانند کودکان لحظات زیبا را تجربه کنیم اما باید با نشاطی که زمانی متعلق به ما بود، آشنا باشیم. البته این نشاط همیشه با ما هست و می‌توانیم همیشه از آن بهره‌‌مند باشیم؛ هرچند این با مفهومی که شادی واقعی دارد، تفاوت دارد. شادی چیزی است که برای رسیدن به آن تلاش می‌کنیم.

شادی و خوشبختی چیزی است که ما به دنبال آن هستیم و شاید هم بتوان گفت چیزی است که می‌خواهیم آن را خریداری کنیم.

افرادی که به دنبال افراط در عادات مخرب هستند، اگر بتوانند رضایت‌خاطر عمیق‌تری را تجربه کنند- احساسی فراتر از رضایت‌خاطر ناشی از رفتار مخرب- می‌توانند از اعتیاد نجات یابند.

باید برای کنار گذاشتن عادتی مضر، لذت حقیقی را تجربه کرده باشید و گام نخست شناخت شادمانی و رضایت‌خاطر، شناخت خویشتن است.

اعتیاد به مواد مخدر

بسیاری از اشخاص و صاحب‌نظران، رفتار اعتیادگونه را به بیماربودن نسبت می‌دهند. با توجه به این نظریه، معتادان دارای ژن‌هایی هستند که به ایجاد اعتیاد کمک می‌کنند. هنگامی که شخصی اعتیاد پیدا می‌کند، مانند هر بیماری دیگری، اینگونه رفتار روی او تأثیر می‌گذارد. هنگامی که نخستین تأثیرات شروع اعتیاد به مواد مخدر به مغز می‌رسد، روی شرایط شیمیایی خون تأثیر می‌گذارد و بیمار در انتظار ماده مخدر بیشتر و بیشتر خواهد بود.

اعتیاد به مواد مخدر را می‌توان به نیش‌زدن پشه مالاریا تشبیه کرد؛ به‌محض اینکه نیش پشه در بدن فرومی‌رود، بیماری صورت خارجی پیدا می‌کند.

اما تفاوت‌های زیادی میان رشد اعتیاد و جریان بیماری وجود دارد؛ کسی که شروع به استعمال موادمخدر می‌کند، به اختیار خود می‌تواند از این کار خودداری کند. به‌عبارت دیگر، هر لحظه فرصت رهایی برای او مهیاست. درواقع انتخاب، اساس و بنیاد بهبودی برای شخص معتاد است و می‌تواند التیامی برای دردهای او باشد.

یکی از عوامل بروز اعتیاد، نبود نشاط در زندگی افراد است اما نشانه‌های قابل‌شناختی هم در مورد استفاده از مواد اعتیاد‌آور در زندگی روزانه فرد معتاد وجود دارند. اینها نکات قابل‌توجهی هستند که به شناسایی و تشخیص بیماری و همچنین روانشناسی شخص معتاد کمک می‌کنند.

متأسفانه وابستگی به مواد مخدر به‌سرعت رخ می‌دهد. بعضی از مواد به‌شدت اعتیادآور با یک بار مصرف، منجر به اعتیاد می‌شوند. بدین‌ترتیب موضوع مصرف بیشتر ماده مخدر برای اینکه تأثیر موردنظر را ایجاد کند، باعث می‌شود تا درگیری با اینگونه مواد بخش بیشتری از زندگی روزانه شخص معتاد را به خود اختصاص دهد و در نتیجه شکاف میان معتاد و بقیه جامعه پیوسته افزایش می‌یابد.

تمام مواد مخدر و همچنین موادی که خیلی زود به مصرف آنها اعتیاد پیدا می‌کنیم مانند قند و شکلات، اگر مصرفشان متوقف شود تولید ناراحتی می‌کنند. گاه شدت واکنش بیمار بسیار شدید است و در صورت قطع ناگهانی مصرف، سلامت به خطر می‌افتد؛ بنابراین بهترین روش درمان، قطع تدریجی مواد مخدر است. متأسفانه ترس بیمار از تجربه درد و ناراحتی‌های شدید، مجوزی به وجود می‌آورد که فرد معتاد به مصرف ادامه دهد؛ به عبارت دیگر ترس از تجربه‌کردن نشانه‌های دردناک ناشی از قطع مواد، انگیزه‌ای برای ادامه مصرف فراهم می‌آورد.

کسانی که برای نخستین‌بار مواد مخدر استعمال می‌کنند به شدت تحت تأثیر لذت ناشی از آن قرار می‌گیرند اما بهای ابتلا به مواد مخدر، رخوت و بی‌حال در قبال هر فعالیت دیگر است.

آزمایشی که روی موش‌های آزمایشگاهی صورت گرفته، درستی این نظر را ثابت می‌کند. حیوانات آزمایشگاهی وقتی تحت تأثیر مواد مخدر قرار می‌گیرند، حساسیت‌شان را نسبت به محرک‌های دیگر از دست می‌دهند؛ از جمله به غذا و آب بی‌علاقه می‌شوند که این کم علاقه‌شدن یکی از ویژگی‌های مهم اعتیاد به مواد مخدر است.

شخصی که اعتیاد پیدا می‌کند، به تدریج نسبت به همه چیز و اطرافیان خود بی‌تفاوت می‌شود. هنگامی که موضوع استعمال ماده مخدر به میان می‌آید، هر چیز دیگری اهمیت خود را از دست می‌دهد. پس از مدتی شرایط مطلوب فیزیکی شخص معتاد بیش از هر چیزی برای او اهمیت پیدا می‌کند و این تنها چیزی است که می‌خواهد بشناسد و بداند. متأسفانه برای اینگونه افراد، چیزی جز ماده مخدر اهمیت ندارد.

بازگشت به تعادل

همه ما بدون توجه به اینکه درگذشته چه کرده‌ایم و چه بوده‌ایم می‌توانیم تصمیم بگیریم که از این به بعد راه درست را انتخاب کنیم.

انجام حرکات ورزشی، برنامه غذایی متعادل و برخورداری از خواب خوب، روش‌های متنوعی برای رسیدن به یک هدف واحد و سلامت هستند.تصور کنید هنگامی که از خواب عمیقی بیدار می‌شوید، لحظه‌ای طول می‌کشد تا بدانید در کجا قرار دارید. اما به تدریج بر خود مسلط می‌شوید و حواستان تمرکز پیدا می‌کند. هنگامی که دچار اعتیاد می‌شوید نیز باید بر خود مسلط باشید تا بتوانید از خواب و غفلت قبلی رهایی یابید و به رفتار متعادلی برسید. برای دور شدن از لذت‌های زودگذر و اسیرنشدن توسط آنها باید نشاط و شادمانی را تجربه کنید.

شادشدن احساسی نشأت گرفته از یک تجربه بیرونی است؛ اما نشاط احساسی نشأت گرفته از درون انسان است. نشاط بازگشت به هماهنگی عمیق ذهن و جسم و روان است که همیشه با ماست. وقتی به این موضوع توجه کنیم، درمی‌یابیم که واقعا نیازی به مواد تحریک‌کننده آرامش‌بخش یا هر چیز بیرونی دیگری نداریم.در کودکی به هیچ یک از اینها وابسته نبودیم اما می‌توانستیم نشاط و شادمانی را تجربه کنیم.

عشق به خانواده برای ما کافی بود تا شاد و خوشحال در لحظه حال زندگی کنیم، بنابراین اگر اعتیاد بخشی از زندگی گذشته شما را در تسخیر خود درآورده، شاید به این گمان برسید که بازگشت دیگر امکان‌پذیر نیست؛ اما فراموش نکنید که شما در هر شرایطی که باشید می‌توانید زندگی سالم را انتخاب کنید و این حق طبیعی شماست.

Psychologies Magazine