همشهری آنلاین – فرانک عطیف : جشنواره فیلم کودک و نوجوان آغاز شده (16 تا 20 مهرماه در همدان) و باز بحث​هایی تکراری یا کمی جدید درگرفته است

در این میان اما اکران فیلم‌هایی که با هدف داشتن مخاطبان کودک و نوجوان ساخته می شود بحثی است که هر چه قدر هم احیانا به آن پرداخته شده باشد، باز می تواند تازه باشد، گاهی به خاطر زاویه جدیدی که به میان می آید و گاه به خاطر بحث‌هایی که شاید فراموش شده و به آنها پرداخته نشده؛ به هر دلیل ممکن و غیرممکن.

درباره این که فیلم برای کودک است یا درباره کودک نمی خواهیم صحبت کنیم که بحثی تکراری است و شاید حتی درست هم نباشد.

یک بار در یکی از همین جشنواره ها در اصفهان یک داور نوجوان، فیلم کودک و نوجوان را این‌گونه تعریف کرد:"فیلمی که کودک یا نوجوان تا به آخر ببیند و لذت ببرد."

به نظرم بیراه نگفته، درست که باید مسائلی در این گونه فیلم ها درنظر گرفته شود و قرار نیست هر موضوعی برای این مخاطب با توجه به سنش و خصوصیات این سن، از قبیل خشونت و ... به تصویر دربیاید اما اگر فیلمی با رعایت تمام نکات متناسب این سن ساخته شود و برای مخاطبش جذاب نباشد؛ آن وقت تکلیف چیست؟

در این میان بحثی مطرح می شود؛ این‌که اکران فشل این فیلم ها که دنیا و مصائب خاص خودش را دارد در چه شرایطی و با چه زمینه هایی اجرا می شود؟ آیا فیلم ها حتی در جشنواره، به شیوه ای به نمایش در‌می‌آید که فیلم دیدن فرهنگ بشود و با شرایطی که باید ، مخاطب به تماشای آن می‌رود؟

سراغ یکی از کارگردان‌هایی رفته​ایم که آثار بسیاری را با انواع جایزه​های دریافتی برای آنها، در حوزه کودک و نوجوان دارد و
به همین ترتیب می‌توان گفت در بخش فیلم اکران نشده هم صاحب مقام است؛ موضوعی که برای یک فیلمساز خوشایند نیست چون می​سازد و خلق می​کند تا دیده بشود نه این که به فراموشی سپرده شود.

غلامرضا رمضانی، کارگردان و فیلمنامه نویسی شناخته شده در سینمای ایران استکه امسال هم فیلم "دم زری" از او در جشنواره به‌نمایش درمی‌آید.با او درباره جشنواره، نقشش و هدفی که باید برای پیشبرد سینما داشته باشد به گفت و گو نشستیم.


  •  از اکران فیلم ها در جشنواره ها و به‌خصوص جشنواره کودک بگویید . از اهداف و تاثیری که جشنواره ها باید داشته باشند

عادت همیشگی این بوده که نمایش فیلم​ها تابع تعداد و حجم برنامه روزانه در جشنواره​هاست. در طول این سال‌ها هر جشنواره​ای در کشور ما برگزار شده افتخارشان تنها تعداد بی‌شمار فیلمی است که به‌نمایش در می​آید. و غالبا اهمیتی نداده اند که هر فیلم چه تعداد تماشاچی داشته و یا فلان فیلم ارتباط موضوعی با جشنواره داشته یا خیر ؟ 

در بحث هدف جشنوارها و به‌خصوص جشنواره کودک و نوجوان هم در طول مدت برگزاری، سال‌هاست که حول محور موضوع‌های مرتبط مدام نشست برگزار و بیانیه صادر شده ولی هیچ‌کدام در طول این سال‌ها محقق نشده است.

من معتقدم اگر ما انتظار معمول و منطقی و ساده تری از برگزاری جشنواره داشته باشیم شاید بهتر و دست یافتنی تر باشد . فیلم ها باید خوب اکران شوند . باید با دقت لازم انتخاب شوند و به نحوه و شکل نمایش آنها نیز توجه کافی بشود. و جشنواره محیطی آموزشی و هدفمند داشته باشد.

آن چیزی که فیلمساز را خوشحال می کند شاید گرفتن جایزه و روی سکو رفتن است. اما درون نامکشوف همین فیلمساز به احساس و چشمان تماشاگر ، پس از نمایش فیلمش دوخته و به‌شدت تشنه آن است تا بداند فیلمش چه تاثیری روی مخاطب گذاشته است.

اما در روند برنامه ریزی و نمایش فیلم‌ها در جشنواره های کودک و نوجوان، ما پس از مدتی به این نتیجه می رسیم که بهتر آن است که منتظر گرفتن جایزه و به به کردن های نمایشی پس از جشنواره در مطبوعات باشیم .

چرایش در اینجاست که حس می کنیم هیچ ذوق و شوقی درتماشاچی کودک و نوجوان ایجاد نشده تا به تماشای فیلم من ِ کارگردان بنشیند . او شاید به‌صورتی ناگهانی از پشت نیمکت های مدرسه بیرون کشیده شده و یکهو روی صندلی نمایش فیلم نشسته است.

اینجا چند موضوع مطرح می شود: اول این‌که شاگرد مدرسه شاید خوشحال باشد که روزش را با تنوعی شروع کرده و از محیط مدرسه بیرون زده است. دوم آن‌که با دوستانش گروهی به یک گردش جمعی رفته اند و سوم آن‌که به تماشای فیلمی نشسته که انتظارش را برآورده نخواهد کرد.

پس این دانش‌آموزعزیز سعی دارد در طول نمایش فیلم، اعتراض و ناخرسندی اش را با بیرون رفتن از سالن ، حرف زدن با دوستان، شوخی و مزاح ، خرید انواع تنقلات طی کند ...

او می داند که پس از پایان فیلم به سوی خانه اشان خواهد رفت و هیچ زمانی مسئولان مدرسه از او درباره فیلم در نزدیک به100درصد موارد(با کمی استثنا ،شاید) پرس و جو نخواهند کرد ... او فقط ابزاری برای اجرای اهداف نمایشی مسئولان است که آمار داشته باشند چه تعداد دانش اموز به سالن ها آورده شده است.
به‌صورتی واضح می گویم جشنواره ها باید برای نمایش فیلم‌ها به‌جز تعیین ساعت نمایش ، برنامه های پیشین و نهادینه شده ای داشته باشند . باید علت بودن فیلم‌ها را به علت دیده شدن فیلم‌ها توسط چه رده سنی و به چه منظوری، گره بزنند.

بایست مسئولان محترمی که بچه ها را برای نمایش فیلم‌ها می آورند حساب‌شده و دقیق و برنامه ریزی شده کارشان را دنبال کنند .

در این خصوص نمونه خاصی مد نظرتان هست؟

بله،بگذارید مثالی از نمایش یکی از فیلم هایم در جشنواره تابستانی ایتالیا بگویم تا منظورم را عینی بیان کرده باشم .

فیلم "بازی" را در شهر پادوا که نزدیک شهر ونیز است به‌نمایش گذاشته بودند . من‌هم دعوت بودم تا به بچه ها معرفی شوم . زمانی که وارد سالن انتظار شدم دیدم بچه های پنج و شش ساله به‌همراه مربیان خود به صف، از در اصلی وارد شده و به سوی سالن نمایش می روند . در واقع بچه های مهد کودکی بودند .

حس خوبی نداشتم خانمی که مترجمم بود علت را پرسید. گفتم نگران بچه ها هستم. چون این فیلم برای بچه های بزرگ‌تر مناسب است. ایشان پرسیدند مگر بچه اصلی فیلم شش ساله نیست. گفتم بله .. ولی این دلیل خوبی نیست. چون همین فیلم را در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان در ایران برای بچه های خردسال و کودک بالای هفت سال و بچه های دوره راهنمایی و ... آدم بزرگ ها نمایش دادیم و می شود گفت که تنها برخی از بزرگ‌ترها از این فیلم استقبال کردند ...

 

خانم مترجم رفت به سویی و از یکی از مربیان بچه ها چیزی خواست . سپس با یک جزوه برگشت . جزوه را به من نشان داد . جزوه ای در باره داستان فیلم "بازی" و بیوگرافی کارگردان و شناسنامه ای یک صفحه ای در باره ایران و شرایط اقلیمی و زیستی اش ...

گفت مسئولان جشنواره از سه ماه پیش این جزوه ها را برای مربیان مختلف فرستاده‌اند . سپس هر کدام از مربیان با مطالعه و طرح موضوع در محیط آموزشی خود، فیلم را انتخاب و از همان سه ماه پیش بلیط نمایش فیلم بازی را پیش خرید کرده است . به این ترتیب بچه های مهد کودکی که الان در سالن نمایش هستند از سه ماه پیش می دانستند که چنین روزی برای نمایش فیلم بازی به این سینما خواهند آمد. آن‌قدر دهنم باز مانده بود (با خنده) که به‌شدت نفسم بند آمده بود .

به‌اتفاق وارد سالن نمایش شدیم. در انتها نشسته بودم . جلوی بچه ها یک خانم مربی که صورتی همچون عروسک ها را برای خود بازنمایی کرده بود با میکروفن ایستاده و با بچه ها ارتباط برقرار می کرد . او با سوال و جواب های بچه ها سعی داشت اول محیط سالن را برای آنها ملموس و دوست داشتنی‌تر‌ و سپس آنها را آماده برای تماشای فیلم کند . و مهم‌تراین‌که روحیه رقابت در دیدن فیلم را تقویت کرده باشد .

پس از نیم ساعت سروکله زدن با بچه ها یک نقشه ایران را برایش روی سه پایه ای آوردند؛ یک نقشه بزرگ و قابل رویت از فاصله دور.

سپس خانم مربی برای بچه ها درباره شکل نقشه ... زبان مردم ایران ، شرایط محیطی زیستی مردم ایران ، بزرگان شناخته شده ایرانی در جهان و ... شروع کرد به توضیح دادن.من باورم که نمی شد هیچ ،بلکه شوکه شده بودم ... نمایش فیلم این‌قدر مناسک داشته و ما غافلیم .. .

در پایان هم از بچه ها پرسید که کدام‌شان آشنا یا همسایه ای از مردم ایران دارد . یکی از دانش آموزان برخاست و گفت او دو رگه ایرانی و ایتالیایی است . او را پایین سالن برد .. از او خواست اگر میتواند به زبان ایرانی (فارسی) حرف بزند . دختر بچه شش ساله دو، سه کلمه گفت .

سپس خانم مربی گفت ما برای شما یک سوپرایز بزرگ هم پس از پایان فیلم داریم .. ولی به شما نمی گوییم . خلاصه این‌که پس از کلی اتفاق فیلم را نمایش دادند . از ساعت هشت ونیم در سالن بودیم و ساعت نه و نیم بود که نمایش فیلم را شروع کردند .

در طول نمایش فیلم با تعجب دیدم که یک بچه هم از سالن خارج نشد ؛در صورتی که در زمان نمایش فیلم در جشنواره اصفهان در سالن به‌صورت آن لاین !در اختیار تماشاچیان بود. می رفتند ، می آمدند . در را باز نگاه می‌داشتند.

پس از نمایش فیلم دوباره خانم مربی - مجری آمد . کلی از بچه ها درباره فیلم پرسید .

هر کدام نظرهای خیره کننده ای داشتند . سپس سوپرایزش را به بچه ها داد . یعنی من را معرفی کرد . بچه ها خوشحال کلی از من سوال پرسیدند .

در پایان پرسش ها اتفاق غریبی افتاد . در سالن باز شد و چهار، پنج خدمه سینما هر کدام با بغلی از توپ های پلاستیکی وارد سالن شدند . خانم مربی توپ ها را به بچه های یک سمت از سالن داد و گفت شما می‌توانید با سمت دیگر سالن به خاطر و با یادبود فیلم "بازی" توپ بازی کنید . این یکی از صحنه های مهم و در واقع اوج دراماتیکی فیلم "بازی" بود .

حدود ساعت 12 بود که بچه ها سالن را ترک می کردند . فیلم بازی شصت دقیقه بود اما زمان نمایش یک سانس چهار ساعته بود.خب، به نظر شما این بچه ها فیلم را خوب دیده بودند یا نه ؟

  • به عبارت دیگر ؟

 نمایش فیلم نباید فقط تزئینی باشد . باید به بچه ها آموخت که زمان شما بسیار با ارزش است. فیلم هم کالایی فرهنگی است که برای تولیدش اندیشه و وقت بسیار صرف شده تا با دیدن آن به یک نتیجه برسیم. باید آماده سازی برای دیدن فیلم انجام بشود. باید مخاطب بداند چه فیلمی را می بیند و چرا ؟باید پس از دیدن فیلم از مخاطب خواست که درباره فیلم نظر بدهد.

  • در این باره هم نمونه ای دارید؟

بله.همان ماجرای بالا ادامه پیدا کرد. سه ماهی بود که از ایتالیا برگشته بودم . پستچی زنگ خانه را زد . بیرون رفتم و بسته ای سفارشی را تحویل گرفتم . بسته از ایتالیا بود . وقتی در بسته را باز کردم برای صدمین بار حیرت زده شدم .

بچه های مهد کودکی شهر پادوا صحنه هایی را که برایشان جذاب و به یادماندنی تر بود نقاشی کرده بودند و به‌عنوان تکلیف کلاسی به مربی شان داده بودند . مربی هم همه را برای من پست کرده بود تا بدانم چه‌قدر فیلم من در بچه ها تاثیر گذاشته است .

بگذارید باز هم از وجه دیگری از تفاوت نمایش فیلم بازی در ایران و ایتالیا بگویم تا به اهمیت مناسک قبل از نمایش و برنامه ریزی جشنواره ای پی ببریم . وقتی که در جلسه پرسش و پاسخ فیلم بازی در هتل شاه عباسی اصفهان نشسته بودم کلی توبیخ شدم که چرا این فیلم را ساخته ام . بچه ها از فیلم بسیار به بدی یاد کردند و گفتند در حین نمایش فیلم خوابشان برده است . بعدها فهمیدم بچه ها اصلا فیلم را کامل ندیده بودند و با راهنمایی مربی شان سوال‌ها را طرح کرده بودند تا به من درس عبرت بدهند که باید فیلم هایی شاد و پر تحرک تر بسازم . اما نمایش فیلم در ایتالیا آن قدر با شکوه بود که تا مدت‌ها در ذهن من مانده بود .

  • فکر می کنید برگزارکنندگان و مسئولان موثرترند یا خانواده ها ؟ 

 

 

هم اینان و هم آنها ... چرا که مهم‌ترین مسئله برای دیدن فیلم این است که نهادینه شود .شما به زور و اجبار نباید فیلم ببنید . این‌که در جشنواره های کودک و نوجوان ندانیم چه فیلم‌هایی با چه مضامینی به‌نمایش در می آید انگار که امری طبیعی است. همین امر هم در جشنواره های دیگرمان دیده می شود . شاید خود مسئولان برگزاری هم تا آخرین دقایق ندانند چه فیلمی را نمایش خواهند داد و مضمونش چیست .

برگزارکنندگان با محاسبه شده عمل کردن و خانواده ها با آماده سازی فرزندان‌شان می‌توانند موثر باشند . خانواده ها اغلب با روش برخورد خود، شکلی را در بچه ها رسمی جلوه می دهند . اگر خودشان نسبت به هر کالای فرهنگی مثل فیلم یا تئاتر با نگاهی بی تفاوت و عادی نظر داشته باشند طبعا بچه ها الگو برداری می کنند ولی اگر آنها دیدن فیلم را یکی ازاتفاق‌های مهم برنامه هفتگی بدانند و پس از دیدن فیلم هم بارها درباره اش جلسه درون خانوادگی بگذارند مطمئن باشید که فرزندان‌شان هم در آینده با همین حساسیت برخورد خواهند کرد .

مسئولان هم وقتی تعداد زیادی فیلم را سرریز برنامه روزانه جشنواره می کنند و وقتی وارد سالن نمایش ها می شوند و می بینند که سه نفر به دیدن فیلم آمده هیچ ککشان هم نمی گزد؛ خودشان الگو می‌دهند .

سال گذشته در جشنواره همدان من و دو،سه دوست همراه ، چهار ،پنج فیلم را با شش ،هفت تماشاگر تماشا کردیم . حتی فیلم همبازی که ساخته خودم هم هست دو نمایش بیشتر نداشت . نمایش دومش را با هشت تماشاچی برگزار کردند که چهار نفرشان هم من و همراهانم بودیم . علت هر چه باشد برمی گردد به سیاست اجرایی ، نبود تبلیغات کافی و مناسب، پر برنامه بودن جشنواره ، زمان نمایش و....در هر صورت آماده سازی در خور، کمک می کند که فیلم به‌خوبی مورد بررسی قرار گیرد و جشنواره رسالتش را به‌خوبی انجام دهد .

  •  با توجه به شیوه و شکل ارتباط بین سازمان‌ها از جمله فارابی ، ارشاد یا آموزش و پرورش و بدون نیاز به ارتباط تنگاتنگ و هماهنگی زیاد بین این‌ها( چون میتواند کار را با مشکل روبرو کند و وارد پروسه کاغذبازی و بوروکراسی بیندازد) این راهکار شما عملی است؟

 

اگر به این فکر نکنیم که اجرای این برنامه ها تحت نام چه سازمانی یا نهادی است و کدام تیتر بیشتر مورد توجه است عملی خواهد بود.

این‌که در وقت اجرای چنین پروژه ای متولیانی سر بیرون می آورند که دلشان از دیگران بیشتر به حال بچه ها می سوزد ،امری طبیعی است.

اکنون مسئله مدیریت برای سینمای کودک و نوجوان بیشتر فرار از ریسک و برنامه ریزی یا اجرای برنامه ای دقیق و محاسبه شده است. مدیریت چاله ای عمل می کند . بیشتر به‌دنبال این است که ببیند کدام طرح بی خطر سر از چاله ای بیرون آورده و به‌سرعت روی آن دست می گذارد و می گوید ما متولی اجرایش خواهیم شد و یا باید مجوز برای اجرای طرح فوق از ما داشته باشند.

گاهی برای نابودی فیلم ها طرح های متحورانه می ریزند . به‌طور مثال در دروه های اخیر جشنواره فجر، به بخش جنبی توجه
‌‌‌کرده اید ؟ آموزش و پرورش یک یا چند فیلم را به‌عنوان برگزیده و چند فیلم را بعنوان فیلم‌های قابل حمایت مطرح می کند . غالبا فیلم های برگزیده اش فیلم‌هایی است که شاید اصلا مناسب کودک ونوجوان نباشد ... اما چون جوگیر هستند و می بینند بیشتر بزرگان قابل احترام و مدیریت کلان از آن فیلم ها حمایت می کنند داوران اموزش و پرورش هم آن فیلم‌ها را به‌عنوان برگزیده انتخاب می کنند.

فیلم‌هایی که مورد حمایت یا به قولی پروانه حمایتی می گیرند هم بیشتر در لفظ و نمایش چشنواره ای است . فیلم‌های حیات ، قفل ساز ..و همبازی ام پروانه حمایتی گرفته اند ولی هیچ‌وقت شرایطی برای نمایش عمومی این فیلم‌ها مهیا نشده است!

پس پروانه حمایتی بیشتر به‌درد آرشیو سوابق فیلم می‌خورد . چون آن حمایت هیچ وقت مورد حمایت ارشاد قرار نمی گیرد تا سالنی برای نمایش فیلم‌ها در نظر بگیرد . یا در جشنواره کودک و نوجوان ،بسیار طرح و برنامه و توافق انجام می‌شود ... هر سال این اتفاق می افتد . ولی در اجرا می بینیم که یا مسئولی جابه‌جا شده و همه چیز منتفی می شود یا در جلسه‌های پس از جشنواره یکی از عزیزان بنای عدم همکاری و مخالفت را می گذارد و طرح ها شامل انبوهی از روندهای فرسایشی می شود .

 

  • با سلیقه مخاطب چه کنیم ؟ همانطور که پیش‌تر هم مطرح شد بچه ها اغلب از بزرگ ترها یاد می گیرند و این روزها به نظر می رسد سلیقه ها پسرفت داشته و فیلم دیدن را فقط و فقط برای خنده و سرسری گذراندن زمان تماشا ،می‌خواهیم نه به‌عنوان چیزی بیش از این و ...

اگر به‌طور منظم و حساب شده فیلم نبینیم ... اگر برای وقت خودمان ارزش قائل نشویم... اگر اهداف فیلم دیدن را دسته بندی و نهادینه نکنیم ... اگر توقع نداشته باشیم پس از دیدن فیلم‌ها قطعا در موردشان حساسیت​های لازم را به‌خرج دهیم، پس نیازی نیست دغدغه دیگری داشته باشیم ... چون به‌خودی خود به سطحی دیدن و لذت لحظه​ای بردن... خندیدن و زمان سوزی می​پردازیم ...

واقعا اگر در همین جشنواره کودک و نوجوان فقط بیست، سی فیلم به‌نمایش در بیاید ، برای هر فیلم یک سناریوی نمایش جدی داشته باشند و با احترام شایسته ،فیلم‌ها را نمایش بدهند قطعا تماشاچیان هم به‌خوبی فیلم‌ها را می بینند .

اگر در طول سال چند سینما به‌طور روتین اجرا و اکران‌ های خاص کودک و نوجوان را نمایش بدهند فارغ از این‌که سالن‌ها چه‌قدر خالی و پر است آن‌وقت دیدن فیلم نهادینه می شود. آن‌هم سینماهایی که اغلب آنها متعلق به نهادها و سازمان‌هاست!

درنهایت باید بگویم درد بزرگ سینمای کودک و نوجوان ما جدی نگرفتن بچه هاست ؛ که در زندگی روزمره هم ما زیاد به حرف‌های بچه ها و به خواست هایشان اهمیتی نمی دهیم . انها را جدی نمی گیریم و برایشان برنامه ریزی دقیق نمی کنیم . پس بهترین راه در جشنواره ها حرف زدن و عمل نکردن است .

*****

فیلم‌های در انتظار اکران غلامرضا رمضانی:

  • قفل‌ساز

 

  • سبز کوچک

 

  • همبازی

 

منبع: همشهری آنلاین