همشهری آنلاین - گروه سیاسی: حمیدرضا ترقی کارشناس سیاسی درباره گرانیهای افسارگسیخته و نوع ارتباط کلامی دولت با مردم درباره شرایط معیشتی آنها به همشهری آنلاین گفت:
یکی از موثرترین راهها برای کاهش فشار اقتصادی بر مردم، افزایش تابآوری جامعه در برابر مشکلات و کمبودها، و بهویژه مقابله با تورم و افزایش نرخها که زندگی را برای بسیاری سخت کرده، تبیین شفاف واقعیتها و توضیح علل این مسائل برای عموم مردم است. این رویکرد نه تنها آرامش روانی ایجاد میکند، بلکه زمینه همراهی بیشتر مردم در حل مشکلات را فراهم میآورد.
گاهی مشکلات ناشی از ضعفهای مدیریتی، ناکارآمدیهای داخلی یا تصمیمگیریهای نادرست است و گاهی نیز ریشه در فشارهای خارجی، تحریمها و متغیرهای بینالمللی دارد. اگر مردم بهدرستی آگاه شوند که کدام بخش از این مشکلات به عوامل داخلی مربوط میشود و کدام به فشارهای بیرونی، بهتر میتوانند با وضعیت کنار بیایند. در مواردی که مقصر اصلی داخلی است، شناخت دقیق عوامل کمک میکند تا مردم در جایی که لازم است، خود برای رفع کاستیها وارد میدان شوند و همراهی کنند. این شفافیت، حس مسئولیت مشترک ایجاد میکند و از سرخوردگی جلوگیری مینماید.
در مقابل، عدم توضیح و سکوت مسئولان باعث میشود مردم تمام مشکلات را به گردن دولت بیندازند و آن را نماد ناکارآمدی بدانند. این امر روزبهروز به کاهش اعتماد عمومی، تضعیف امید به حل مسائل و در نهایت ضربه به سرمایه اجتماعی منجر میشود که به ضرر کل نظام و انقلاب است. مقام معظم رهبری همواره تاکید کردهاند که اگر مشکلات معیشتی مردم ناشی از عواملی خارج از توان دولت مانند تحریمهای دشمن است، مسئولان موظفند این واقعیت را صریحا به مردم اعلام کنند تا ملت بداند که ریشه بسیاری از سختیها در دشمنی خارجی است. اما اگر مشکل به عملکرد داخلی دولت مربوط میشود، حداقل باید تلاش صادقانه برای رفع آن نشان داده شود؛ مردم را در جریان اقدامات انجامشده قرار دهند، زمانبندی واقعبینانه ارائه کنند و توضیح دهند که حل کامل مسئله به چه میزان زمان و فداکاری جمعی نیاز دارد. این گونه، مردم احساس میکنند دولت در حال تلاش است و امکان بهبود وجود دارد، حتی اگر نیازمند صبر و همکاری باشد.
متأسفانه دولتها در این زمینه معمولا کوتاهی میکنند. اغلب به جای گفتوگوی عمیق و مستمر، به یک عذرخواهی ساده از سوی سخنگو بسنده میشود و تصور میکنند این کافی است تا مردم آرام شوند، اعتراضات خاموش شود و همراهی ایجاد شود. تجربه نشان داده چنین رویکردهایی پاسخگو نیست و تنها فاصله میان دولت و ملت را بیشتر میکند.
توصیه همیشگی مقام معظم رهبری به مسئولان، انجام گفتوگوی واقعی و مؤثر با مردم است. گفتوگوهای کلیشهای، رسمی و از بالا به پایین هرگز نیازهای واقعی جامعه را برآورده نمیکند. گفتوگو باید منطقی، مبتنی بر واقعیت، صادقانه و همخوان با مطالبات مردم باشد. پاسخها باید صریح و شفاف باشد؛ اگر تخلف یا کوتاهی از سوی عوامل دولتی یا بخشهای اقتصادی رخ داده، مردم باید ببینند که با متخلفان برخورد جدی میشود. برای مثال، وقتی یک کارخانه یا بخش اقتصادی بدون توجه به سیاستهای دولت، قیمتها را بهطور غیرمنطقی افزایش میدهد و هیچ برخورد قاطعی از سوی دولت یا قوه قضائیه صورت نمیگیرد، اعتماد عمومی خدشهدار میشود.
این گونه موارد، سرمایه اجتماعی را بهتدریج کاهش میدهد و مردم را به این باور میرساند که مسئولان توانایی یا اراده لازم برای حل مشکلات را ندارند. در نهایت، حفظ اعتماد عمومی نیازمند شفافیت مداوم، پاسخگویی واقعی و اقدام عملی است تا جامعه با امید و تابآوری بیشتر، در کنار نظام بماند و چالشها را پشت سر بگذارد.