چهارشنبه ۲۹ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۵۲
نگاهي به مشاركت اقتصادي بانوان
اشتغال زنان، شاخصي براي توسعه
002586.jpg
الهام اناري
اگر همكاري مردان در امور خانه با حمايت و امنيت شغلي زنان از سوي دولت و كارفرمايان در محل كار خوب صورت بگيرد، اشتغال اثرات مثبت چشمگيري روي زوجين خواهد داشت
بازار كار زنان در ايران سالهاي بسيار بحراني را در پيش رو دارد. جواني جمعيت كه از وضعيت هرم سني جمعيت نشات مي گيرد، موجب تحولاتي چشمگير در عرضه نيروي انساني و از سوي ديگر افزايش سطح سواد و آموزش و افزايش سهم تحصيلكردگان دانشگاهي بويژه در بازار كار زنان شده است.
ايسنا اخيرا در گزارش تازه اي به وضعيت اشتغال زنان در ايران اشاره كرده است. هرچند مشاركت هاي اقتصادي زنان در سالهاي اخير افزايش يافته، ولي كشور ما از اين جهت هنوز جزو آخرين كشورهاست. از ديدگاه زنان، اشتغال اثر بازدارندگي در تربيت فرزندان ندارد و عده كمي از زنان معتقدند اشتغال اثر منفي بر تربيت فرزندان مي گذارد.
نيمي از زنان شاغل تهراني معتقدند كه تشكيل خانواده باعث انصراف آنها از كار مي شود و در اين ميان باز درصد قابل توجهي از زنان درصورت تولد فرزند، حاضر به ترك كامل شغل نيستند و اكثرا در اين زمينه سعي مي كنند فرزندان خود را به مهدهاي كودك يا نزد ساير نزديكان بسپارند.
اكثريت نزديك به اتفاق زنان از اعتماد به نفس بسيار بالايي هنگام كار برخوردار هستند و خود را در انجام امور مهم در بخش هاي دولتي توانا مي دانند. هرچند كه زنان خودباوري بالايي دارند، اما زماني كه پاي ابراز مخالفت با عقايد اجرايي پيش مي آيد، آنها معمولا دچار مشكل مي شوند.
زنان معتقدند كه در گزينش آنها براي مشاغل دولتي، غالبا شايسته سالاري رعايت نمي شود و مردان در اين زمينه بر آنها ارجحيت دارند.
آمارها حاكي از آن است كه تنها 25 صدم درصد اعتبار هر دستگاه به حوزه زنان اختصاص يافته و اين رقم ناچيزي است كه بايد با تصويب شوراي برنامه و توسعه افزايش يابد.
مسلما كاهش مشاركت زنان در عرصه هاي مختلف جامعه، باعث تاخير در روند توسعه خواهد شد.
اشتغال زنان و مردان، دو كفه نابرابر
با وجودي كه زنان نيمي از جمعيت كشور را تشكيل مي دهند، اما هنوز توان برابري با مردها را به لحاظ ميزان اشتغال، ميزان دسترسي به فرصت هاي شغلي و حقوق برابر در كار ندارند.
سايت زنان در ايران در گفت وگويي با زهرا شجاعي، رئيس مركز امور مشاركت زنان اعلام كرد: به رغم افزايش فرصت شغلي براي زنان در سال گذشته به دليل افزايش جمعيت جوياي كار، محاسبات انجام شده در سال 83  ، كاهش نرخ اشتغال زنان نسبت به سال 75 ديده مي شود. كاهش اشتغال زنان در حالي اتفاق افتاده است كه بر اساس آمار مركز آمار ايران سطح تحصيلات در زنان در سالهاي 82 و 83 افزايش داشته است.
بيشتر صاحبنظران در عين اينكه تفكيك جنسيتي مشاغل را در كنار عوامل فرهنگي، آداب و رسوم و سنت ها و كاستي هاي قانوني يكي از موانع اشتغال مي دانند، اما اعمال نگاه جنسيتي در سياستگذاري و برنامه ريزي هاي مسئولان را در رفع موانع اشتغال زنان از اولويت ها برمي شمارند.
در سند چشم انداز 20 ساله كشور در برنامه چهارم توسعه، مهمترين سياست كلي درباره زنان، تقويت خانواده و جايگاه زن در آن و در صحنه هاي اجتماعي و استيفاي حقوق شرعي و قانوني زنان در همه عرصه ها وتوجه ويژه به نقش سازنده آنها عنوان شده است. اغلب كارشناسان سازمان مديريت و برنامه ريزي و فعالان امور زنان معتقدند كه در برنامه چهارم تفكيك جنسيتي مدنظر قرار نگرفته است.
عدم تاييد اجتماعي نقش هاي جديد جنسيتي از سوي جامعه كه از رسوبات فرهنگي و ديدگاه هاي سنتي حاكم ناشي مي شود، خودباوري آن جنس را تضعيف مي كند و نقش آن را در بالفعل كردن توانايي هايش به تعويق انداخته يا مانع بالفعل كردن آنها مي شود.
غيرعادلانه بودن وضع موجود
مشكلات اشتغال زنان، مواردي چون پايين بودن حقوق در مقايسه با نوع كار و ناعادلانه بودن توزيع پاداش ها و مزايا، جلوگيري از دخالت زنان در تصميم گيري ها، سختگيري مقررات اداري در مورد زنان و عدم احساس مسئوليت در قبال مشكلات خاص زنان را شامل مي شود. علاوه بر آن، واگذاري كارهاي ساده و بي اهميت به زنان، عدم ارزيابي صحيح از توانايي هاي زنان، آزار روحي ناشي از برخورد نامناسب ارباب رجوع، مزاحمت برخي همكاران مرد، عدم حمايت زنان از يكديگر و عدم رضايت مديران از ديگر مشكلات اشتغال زنان است.
غيرعادلانه بودن ساختار حاكم بر مبادلات بين زنان، يكي از بزرگترين مشكلات اشتغال زنان است. اين مشكل در بخش هاي دولتي كاملا عيان است.
زنان نيز تصور مي كنند در گزينش بخش هاي دولتي در مورد آنها بي عدالتي مي شود. تصور وجود اين بي عدالتي ها، خود موجب كاهش انگيزه زنان براي اشتغال در بخش هاي دولتي است.
نرخ فعاليت مردان داراي تحصيلات عالي در مقايسه با زنان داراي اين تحصيلات طي چهار سال گذشته، همواره در سطح بالاتري قرار داشته و با گذشت زمان هم اين اختلاف سطح افزايش يافته است.
نرخ اشتغال مردان فعال داراي تحصيلات عالي طي چهار سال گذشته همواره روند نسبتا ثابتي داشته است، ولي نرخ اشتغال زنان فعال داراي تحصيلات عالي روند نزولي محسوسي داشته و باز هم نرخ بيكاري زنان فارغ التحصيل دانشگاهي در دوره مورد بررسي افزايش يافته است.
در ايران نظير بسياري كشورهاي ديگر، نرخ مشاركت زنان بويژه در بخش اقتصادي متفاوت و بي ثبات تر از مردان است، چراكه بخش عمده اي از نيروي كار زنان را زنان خانه دار تشكيل مي دهند كه در شمار نيروهاي فعال به حساب نمي آيند. علاوه بر اين سياست هاي عمومي دولت جهت افزايش اشتغال، بر اشتغال زنان نامحسوس است.
اشتغال زنان در بخش هاي صنعت و كشاورزي
اشتغال زنان ايران در بخش صنعت داراي عدم ثبات بوده به اين معني كه اين سهم در دهه 50     چشمگير بوده و بيش از نيمي از شاغلان اين بخش را زنان تشكيل مي دادند، ولي در 10 سال بعد از آن، شاغلان زن در بخش صنعت كاهش پيدا كردند و باز در سالهاي 1365 تا 1375 متناسب با افزايش شاغلان بخش صنعت، سهم زنان نيز در اشتغال اين بخش بالا رفت. در مجموع روند اشتغال زنان در اين بخش، كاملا مشابه با كل اشتغال در بخش صنعت بوده است.
روند اشتغال زنان در بخش كشاورزي هم طي دو دهه بين 1355 تا 1375 شبيه روند اشتغال بخش كشاورزي بوده، يعني كاهش يافته است، اما اين كاهش بشدت كاهش سهم اشتغال بخش كشاورزي نبوده و نشان دهنده اين است كه سهم عمده كاهش اشتغال بخش كشاورزي از اين جنبه، به كاهش اشتغال مردان در اين بخش بازمي گردد. در حال حاضر، 22 درصد شاغلان زن در بخش كشاورزي فعالند كه اين رقم در تهران 2/2 درصد است. همچنين 30 درصد شاغلان زن در كل كشور در بخش صنعت فعالند كه اين رقم در استان تهران، 36 درصد است. ميزان اشتغال زنان در بخش خدمات نسبت به ساير بخش ها بيشتر است، به نحوي كه در بخش هاي بهداشت، درمان و آموزش وپروش با تراكم نيروي زن مواجه هستيم.
تاثير اشتغال زن بر خانواده
اگر همكاري مردان در امور خانه با حمايت و امنيت شغلي زنان از سوي دولت و كارفرمايان در محل كار خوب صورت بگيرد، اشتغال اثرات مثبت چشمگيري روي زوجين خواهد داشت. از جمله اينكه با اشتغال زنان، وضعيت اقتصادي خانه بهتر، عزت نفس زنان و فرزندانشان بالاتر و روابط اجتماعي و كلامي با همسران وسيع تر خواهد شد و همه اينها موجب افزايش سلامت خانواده و اعضاي موجود خواهد شد. همسران زنان شاغل در مقايسه با همسران زنان خانه دار از افسردگي تقريبا كمتري برخوردارند.
در جوامعي كه نقش اوليه اجتماعي به مردان تعلق دارد و از آنان انتظار مي رود كه تعهد اوليه اجتماعي خود مبني بر فراهم سازي منابع موردنياز براي حمايت از خانواده را انجام دهند، پسرها از ابتدا آموزش ديده و اجتماعي مي شوند، اما در مقابل نقش اوليه زنان، همسر و مادر بودن قرار دارد. پس آنها موظف هستند ابتدا به تعهدات اجتماعي خود تحت اين عناوين عمل كنند و اين نقش اصلي را بر ساير فعاليت ها مقدم بدانند.
مسئوليت دوگانه و همزمان در خانه و محيط كار، نقش ناسازگاري را براي كاركردن زنان به بار آورده است. وجود اين افكار و ساير موانع و معضلات برشمرده سر راه اشتغال زنان، باعث مي شود دسترسي به كار يا اميد دسترسي به كار در بين زنان كاهش پيدا كند.
مديركل دفتر امور بانوان وزارت كشور در گفت وگويي با ايرنا اعلام كرده است: به منظور تثبيت جايگاه تشكيلاتي زنان، 350 پست كارشناسي براي اشتغال زنان در نظر گرفته شده است. محتشمي پور اظهار اميدواري كرده است افراد واجد شرايط بتوانند با شركت در آزمون ادواري، اين پست ها را احراز كنند.

مشاوره؛ حلقه گمشده
در حال حاضر، 60 هزار بيمار رواني زير پوشش بهزيستي و نيازمند نگهداري و استفاده از خدمات مشاوره اي هستند كه با بودجه 5 ميليارد توماني كه براي اين كار اختصاص يافته، بهزيستي قادر است تنها 10 هزار بيمار رواني مزمن را ساماندهي كند
درهر دو ساعت 254 نفر، در هر روز يكهزار و 946 نفر و در هر ماه 25 هزار و 920 نفر از خدمات مشاوره استفاده مي كنند.
در سال گذشته نيز بيش از 600 هزار تهراني از خدمات مراكز مشاوره شعب تامين اجتماعي تهران بزرگ استفاده كردند. آمارهاي منتشر شده از سوي سازمان بهزيستي بيانگر آن است كه در حال حاضر هزار مركز در بخش توانبخشي معلولان، بيماران و سالمندان فعاليت مي كنند. همچنين سالانه 900 هزار نفر از خدمات مشاوره اي حضوري و تلفني بهره مي گيرند.
تعداد افرادي كه در سال گذشته از خدمات مشاوره و روانشناسي حضوري استفاده كرده اند، بيش از 260 هزار مورد بوده است.
راه اندازي خط تلفن 123 كودك، ايجاد مراكز مداخله در بحران، ايجاد خانه هاي سلامت و مراكز ترك اعتياد سرپايي و همچنين مراكزي براي بستري نشدن معتادها، راه اندازي مراكز مشاوره و خط تلفن صداي مشاور، گسترش مراكز درمان اجتماع مدار اعتياد در 23 استان كشور از جمله فعاليت هايي است كه از سوي سازمان بهزيستي انجام شده است.
اين در حالي اتفاق مي افتد كه هزينه تمام شده براي نگهداري و مشاوره يك مددجو در مراكز نگهداري و مشاوره بيماران رواني 250 تا 300 هزار تومان است كه به گفته محمد عباسپور، عضو كميسيون اجتماعي مجلس، دولت تنها 50 هزار تومان آن را مي پردازد. بنابراين به نظر مي رسد در قانون بودجه، دولت و مجلس در مورد بهزيستي منصفانه برخورد نكرده اند.
بايد پذيرفت با توجه به فضا و محيطي كه مددكاران به مددجويان خدمات ارائه مي دهند، آنها عمدتا معلول و نيازمند رسيدگي بسيار هستند، بنابراين شغل مددكاري و مشاوره جزو مشاغل سخت و زيان آور محسوب مي شود، در صورتي كه اين امر در قانون به طور مشخص لحاظ نشده و اين افراد در مقايسه با مشاغل ديگر از حقوق و مزاياي بسيار كمتري برخوردارند.
يارانه هاي دردسرساز
بنابر اظهارنظر رسمي مسئولان بهزيستي، از سوي دولت براي جبران هزينه هاي نگهداري و خدمات مشاوره اي، يارانه ناچيزي به بهزيستي پرداخت مي شود كه اين امر بهزيستي را با كسري بودجه مواجه كرده است.
اين كسري در حدي است كه تنها با افزايش پنج برابري اعتبارات اين سازمان مشكلات تا حدودي رفع خواهد شد.
در حال حاضر، 60 هزار بيمار رواني زير پوشش بهزيستي و نيازمند نگهداري و استفاده از خدمات مشاوره اي هستند كه با بودجه 5 ميليارد توماني كه براي اين كار اختصاص يافته، بهزيستي قادر است تنها 10 هزار بيمار رواني مزمن را ساماندهي كند.
به گفته حيدرنژاد، معاون توانبخشي و اشتغال سازمان بهزيستي، بهزيستي براي تحت پوشش قراردادن همه اين بيماران، نيازمند به بودجه اي بيش از 12 برابر ميزان تعيين شده است.
۱۲۵ مركز مشاوره براي چند ميليون دانش آموز
انجمن مشاوره ايران كه از همكاري سه نهاد انجمن اوليا و مربيان، سازمان نظام مشاوره روانشناسي و دانشگاه تشكيل شده است، مي تواند در راستاي هدايت و مشاوره تحصيلي دانش آموزان، نقش كارآمدي داشته باشد. انجمن اوليا و مربيان داراي 125 مركز مشاوره در مناطق مختلف كشور است كه اين تعداد به هيچ وجه پاسخگوي نياز خانواده ها نيست.
هرساله با بازگشايي مدارس نيز غربالگري كودكان نوآموز انجام مي گيرد و با انجام اين غربالگري، جاي دهي مناسب آموزشي و همچنين شناسايي و پيشگيري از بيماري ها و ارائه توصيه هاي بهداشتي و آموزشي و روان شناختي و مشاوره اي به خانواده انجام مي شود.
سالانه 80 ميليارد كمك مردمي براي بهزيستي
اين موسسات خيريه و بخش خصوصي هستند كه با اقدامات و خدمات خود در هر سال، بالغ بر 80 ميليارد تومان به سازمان بهزيستي كمك مي كنند.
البته بخش قابل ملاحظه اي از بودجه اختصاص يافته به بهزيستي هم به صورت هدفمند و كارشناسي هزينه نمي شود. هرچند كه راه اندازي مراكز مشاوره پزشكي ژنتيك، اورژانس خدمات اجتماعي، مراكز پيشگيري از طلاق و مشاوره حضوري از اقدامات مهم صورت گرفته در طول چند سال اخير است كه در مقايسه با سالهاي پيش از آن كه به طور كلي فاقد چنين مراكزي بوديم، چشمگيرتر است، اما باتوجه به نرخ بالاي آمار بزهكاري، طلاق، خانواده هاي بي سرپرست، كودكان خياباني و ... راهي دراز تا رسيدن به وضعيت ايده آل، پيش رو داريم.
از طرف ديگر، آمار حاكي از آن است كه ميزان افسردگي در ميان سالمندان نيز بالا رفته و تنهايي سالمندان باعث شده آنها دچار نگراني، ناراحتي و افسردگي شوند و به همين علت نياز به مشاوره، مددكاري و دادن آگاهي در مورد موضوعات مختلف اجتماعي و فرهنگي از نيازمندي هاي ضروري اين قشر است. هم اكنون 90 درصد سالمنداني كه افسردگي دارند، بيمار نيستند، بلكه تنها نياز به صحبت و مددكاري دارند، بنابراين تمام سالمنداني كه در مراكز مختلف سازمان بهزيستي و خصوصي نگهداري مي شوند، براي رسيدن به آرامش نياز دارند به مراكز مشاوره مددكاري مراجعه كنند.
اين در حالي اتفاق مي افتد كه هيچ مركز تخصصي مشاوره مددكاري خاص سالمندان در كشور وجود ندارد و در مراكز مختلف درماني يا بيمارستان ها هم گاهي يك قسمت يا حتي يك اتاق را به مشاوره و مددكاري سالمندان اختصاص داده اند.
افسردگي ميان دانشجويان
افسردگي از شايع ترين انواع اختلالات رواني بين دانشجويان جهان است. تغيير شيوه زندگي و تغيير محل زندگي و روبه رو شدن با محيطي ناآشنا و ناراحتي ناشي از جدايي از خانواده، از شايع ترين علل رواج افسردگي بين دانشجويان است. از طرف ديگر عدم آگاهي در انتخاب رشته تحصيلي و محل تحصيل، عدم امنيت شغلي و آينده مبهم و كمبود امكانات رفاهي مي تواند باعث ايجاد مشكلات اعصاب و روان و افسردگي دانشجويان شود.
به همين منظور سرمايه گذاري براي حل مسائل و مشكلات روحي و رواني دانشجويان، امري ضروري است كه در سطح ابتدايي آن مي توان به ايجاد و افزايش مراكز مشاوره اختصاصي مبادرت كرد.
در حال حاضر، طرح آموزش مهارت هاي زندگي براي دانشجويان به اجرا درآمده كه در اين طرح، افراد با نحوه برقراري رابطه موثر با مشكلات آشنا مي شوند.

امروز
حالا در سفر هم مطالعه كنيد
002643.jpg
محمد مطلق - تا همين سالهاي نه چندان دور مي شنيديم كه مطالعه در سفر عادت خوبي نيست، عادتي كه اولا چشم ها را ضعيف مي كند و مهمتر از آن به دليل انقطاع هاي پي در پي، يكدستي ذهن را از بين مي برد، در نتيجه تاثير منفي عميق تري نيز مي تـواند در كليت شكل مطالعه برجاي گذارد.
نوعي از مطالعه كه در آن تمركز كمترين نقش را دارد. همانطور كه عنوان شد، اين انديشه براي سالهاي نه چندان دور است و البته انديشه هاي ديگري همچون نامطلوب بودن مطالعه هنگام غروب، خواندن حفظيات در آخرين ساعات شب و اولين ساعات روز يا نوشتن به جاي خواندن به هنگام ظهر.
بسياري از اين اصول كه توسط مكتب خانه هاي قديم ترويج مي شد و پس از آن هم سينه به سينه پيش آمده، هنوز هم قابل دفاع هستند، مثل لزوم مطالعه نكردن به هنگام غروب كه دلايل علمي خاص خودش را دارد از جمله پراكنده شدن اشعه هاي زيان آور خورشيدي در اين زمان كه مي تواند به چشم هاي مطالعه كننده صدمه بزند. اما مسافرت:
سفر پيش از ماشين دودي ها
همه مي دانيم تا پيش از ورود ماشين دودي ها، ترن و انواع وسايل نقليه مدرن به زندگي مردم، اين تنها خوشبخت ترين و مرفه ترين ها بودند كه مي توانستند سوار درشكه ها شوند، بقيه اگر مركبي هم در اختيار نداشتند پاي پياده به راه مي افتادند.
قاعدتا پاي پياده هم نمي توان مطالعه كرد و به سوي مقصد پيش رفت، بنابراين مي ماند همان دو نوع وسيله نقليه كه در اختيار طبقه اول و متوسط جامعه بود (قضيه به كجاها رفت!)
خلاصه اينكه تكان هاي شديد مركب به هنگام تاخت يا يورتمه و افت و خيزهاي كجاوه ها به چشم ها اجازه تمركز نمي داد مگر اينكه تشنگان علم در مسافرت هاي طولاني از سلامت چشم هاي خود گذشته باشند.
جاده هايي كه نمي لرزند
اما اكنون به نظر مي رسد به واسطه تكنولوژي فوق مدرن، نه تنها ديگر خبري از تكان هاي شديد مركب و جاده كه مثل زلزله اي خفيف در طول سفر بدن را مي لرزاند نيست، بلكه از نظر آرامش و راحتي، سر و صدا، نور و… آنچنان مهندسي و طراحي را شاهديم كه برفراز هزاران پا ارتفاع مي توان بي دغدغه لم داد، قهوه روي ميز را آرام به هم زد و يك فصل از يك رمان بلند را خواند يا در مسافرت هاي هزاركيلومتري از شمال چكمه ايتاليا تا پاشنه آن كه سيسيل باشد با مطالعه آرام از خستگي هاي سفر جلوگيري كرد؛ خستگي!
مترو يا كتابخانه هاي عمومي
به تازگي پژوهشي انجام شده كه خبرگزاري مهر هم حاصل اين پژوهش را به صورت يك خبر در خروجي خود قرار داد.
خلاصه اين پژوهش و خبر كه با اعداد و ارقام فراواني هم آراسته شده نشان مي دهد اكثر مردم كشورهاي توسعه يافته اعتقاد دارند با مطالعه در سفر احساس خوش خلقي مي كنند، خسته نمي شوند و تمدد اعصابشان را از دست نمي دهند.
البته آنجا اختلاف  آمارها از اختلاف سلايق بر سر نوع مطالعه و نوع كتاب ها و جذابيت هايشان حكايت مي كند. اين موضوع را هم اضافه كنيد كه در مترو كشوري مثل ژاپن يا بايد خوابيد يا بايد مطالعه كرد و باز مي توان از كشورهايي نام برد كه وسايل نقليه عمومي شان تقريبا شبيه كتابخانه است تا يك وسيله نقليه.
و خلاصه اينكه
اما اصلا چه چيزي مي تواند بهانه نوشتن چنين مطلبي شود؟ هيچ.
فقط كمي به وسايل نقليه عمومي خودمان فكر كنيم و اينكه چگونه مي توان مترو تهران يا اتوبوس هاي عمومي و البته اتوبوس هاي بين شهري را به كتابخانه تبديل كرد.
به نظر شما چنين امكاني وجود دارد؟

نگاه
مسير تندرستي
002622.jpg
سوسن لاريجاني - سالمندي بنا به تعريف سازمان بهداشت جهاني عبور از مرز 60 سالگي است و براي تمام افرادي كه از حوادث و اتفاقات زندگي جان سالم به در برده اند و جواني و ميانسالي را پشت سر گذاشته اند، اين دوران تحقق پيدا مي كند. در واقع سالمندي بخشي از روند طبيعي زندگي انسان محسوب مي شود و گذشت زمان، بيماري هاي جسم، مشكلات روحي و شرايط محيطي عواملي هستند كه در اين روند موثر هستند. امروزه افزايش اميد به زندگي و كاهش سطح باروري و زادو ولد موجب بالا رفتن شمار سالمندان نسبت به جمعيت كل شده است و اين رشد فزاينده افراد مسن همچنان ادامه دارد، به طوري كه براساس پيش بيني كارشناسان در آينده اي نه چندان دور در جهان از هر پنج نفر، يك نفر سالمند خواهد بود. با افزايش تعداد سالمندان، مسئله بهداشت و تامين آسايش و رفاه آنان درجامه هر روز ابعاد تازه و گسترده تري پيدا مي كند. بايد قبول كرد كه سالمندي بيماري نيست، بلكه يك فرآيند طبيعي است و نمي توان آن را متوقف يا معكوس كرد، بلكه مي توان با مراقبت هاي صحيح و ساده به سالمندي توام با سلامت رسيد.
چون سالمندي همراه با فقدان يا كمبودهايي است، توجه به نيازهاي بهداشت رواني و جسماني آنان لازم و ضروري است. از طرف ديگر هنگامي كه خود مردم آگاهي و برداشت كافي از دوران و مسائل مربوط به سالمندي داشته باشند در وضع و موقعيت بهتري جهت برخورد با مسائل و واقعيات دوران پيري و رعايت موارد پيشگيري و بهداشت اين دوران قرار خواهند گرفت. بنابراين توجه به بهداشت دوران سالمندي موجب خواهد شد فرد سالهاي پاياني عمر خويش را در نهايت آرامش و سلامت جسمي، رواني و اجتماعي سپري كند. اصولا پيشگيري از دوران سالمندي اجتناب ناپذير است و اين دوره يكي از مراحل زندگي انسان است و اگرچه نمي توان اين دوره را حذف كرد، اما مي توان با استفاده از برخي دستورات بهداشتي، عوارض و مشكلات آن را كاهش داد و آن را به دوره اي مطلوب، بدون دغدغه و لذتبخش تبديل كرد. دستيابي به اين دوره مطلوب راه هاي چندي دارد كه در پي مي آيد.
بهداشت فردي
يكي از مسائلي كه سالمندان بايد به آن توجه كنند، رعايت مسائل بهداشتي است. تغيير در وضعيت دندان ها، چشم و گوش، مفاصل و استخوان ها و آگاهي از آنها، مسائل بهداشت فردي است كه براي سالمند مهم و ضروري است. افرادي كه داراي دندان هاي مصنوعي هستند همانقدر بايد به بهداشت دندان هاي خود توجه كنند كه زماني به بهداشت دندان هاي طبيعي شان دقت داشتند.
همچنين تعدادي از افراد سالمند دچار كمبود و كاهش شنوايي مي شوند، اين افراد بايد براي سنجش شنوايي به پزشكان گوش و حلق و بيني مراجعه كنند تا توسط سمعك يا تجويز دارو يا جراحي، كمك و درمان شوند.
بهداشت چشم نيز از ضروريات است، سالمندان معمولا به پيرچشمي مبتلا مي شوند كه در آن افراد و اشياي دور را براحتي مي بينند، ولي براي ديدن افراد يا اشياي نزديك قدرت انطباق ندارند. اين افراد بايد با مراجعه به چشم پزشك از عينك و درمان هاي ديگري بهره ببرند.
در ضمن بهتر است سالمندان در صورت امكان هر روز استحمام كنند، استحمام روزانه موجب تميز نگه داشتن پوست بدن مي شود و از ايجاد زخم، تاول و التهاب جلوگيري مي كند. البته بايد به خاطر داشت كه از صابون به ميزان زياد استفاده نشود، زيرا باعث خشكي و آسيب پذيري پوست مي شود.
ورزش
يكي از روش هاي ساده كه از پيري جلوگيري مي كند ورزش است. بدون فعاليت و كار، انرژي خيلي زود تحليل مي رود. افرادي كه تحرك كمتري نسبت به افراد پرتحرك دارند، در خطر ابتلا به بيماري هاي گوناگون قرار مي گيرند.
ورزش كردن براي تمام افراد و هر گروه سني مفيد است. انجام ورزش هاي مرتب و منظم بر طول عمر تاثير مي گذرد. به اين ترتيب افرادي كه بيشتر ورزش مي كنند نسبت به افرادي كه كمتر ورزش و فعاليت دارند، سالمتر و ميزان مرگ و مير آنها كمتر است. تمرين فيزيكي براي حفظ و نگهداري سلامتي و نيز پيشگيري از بيماري هاي مختلف چون چاقي، افزايش فشار خون و بالاخره انسداد قلب و عروق از اهميت زيادي برخوردار است.
همچنين ورزش و تمرينات جسماني موجب افزايش حجم عضلات شده و اين امر به نوبه خود باعث مي شود، فيزيولوژي بدن قوي تر عمل كند. تمرينات ورزشي كه در دوران جواني شروع مي شود مانع از پوكي استخوان در سنين بعدي مي شود. در نهايت ورزش موجب افزايش حجم عضلات و توان و قدرت فرد، كاهش چربي، كاهش كلسترول، تنظيم حرارت بدن و تراكم استخوان مي شود. با توجه به وزن وسن و سلامتي جسماني، سه هفته پياده روي موجب كاهش كلسترول خون مي شود.
راهپيمايي و افزايش تدريجي آن آسانترين و سازگارترين تمرين براي سالمندان است. بنابراين براي يك پياده روي موثر به نكاتي چون جوراب راحت و كفش هاي محكم و لباس راحت و سبك و متناسب با دماي هوا بايد توجه كنند. برنامه پياده روي را يك روز در ميان انجام دهند و از برداشتن گام هاي خيلي بلند پرهيز كنند. پياده روي بايد به طور مداوم و بدون توقف و شروع مجدد انجام شود و با يك برنامه تمريني انعطاف پذير تمرينات را به پايان برده يا در پايان قدم هاي خود را آهسته تر بردارند.

در شهر
ايرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
درمانگاه
طهرانشهر
علمي
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  علمي  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |