چهارشنبه ۹ آذر ۱۳۸۴
سخنراني كميسر انرژي اتحاديه اروپا «اندريس پي بالگز» در مجمع انرژي پايه اي آمستردام در ۲۲ مهر سال جاري
توسعه و متنوع كردن نظام انرژي
004230.jpg
مترجم: رضا محتشم
شرايط متغير بازار در خلال سالهاي آينده باعث مي شود تا اين دوره زمان حساس براي سياست انرژي در اروپا و جهان باشد. بايد تصميمهاي مهمي درباره نظام انرژي خود بگيريم. بايد اين تصميم ها را اتخاذ كنيم و در مكان مقتضي، به طور هماهنگ و يكسان عمل كنيم. مي خواهيم منابع انرژي ايجاد كنيم و آنها را متنوع كنيم. بايد كارايي نظام انرژي، عرضه و توزيع انرژي و نيز مصرف نهايي انرژي را افزايش دهيم.
براي رفع اين چالشها، بايد به طور نظام مند، اهداف و ابزار سياستهاي انرژي خودمان را مورد بازنگري قرار دهيم. سپس بايد كاري كنيم تا هر ابزاري كه در اختيار داريم، بيشترين كمك را به راهبرد كلي انرژي كند. اين اهداف براي اروپا عبارت است از توسعه پايدار، امنيت عرضه و رقابت. موضوع انرژي تجديدپذير و كارايي انرژي ارتباط تنگاتنگي با اين اهداف دارد. كميسيون انرژي اتحاديه اروپا از نتايج اين نشست و نيز رايزني هايي كه در چارچوب سند سبز كارايي انرژي صورت مي گيرد، استفاده خواهد كرد. رايزني هاي عمومي تا اسفند ماه طول مي كشد. كميسيون انرژي با استفاده از توصيه هاي به دست آمده، برنامه اي را با اقدامات مشخص براي تقويت صرفه جويي در انرژي در اروپا تهيه خواهد كرد.

برنامه اروپايي
افزايش فعلي بهاي انرژي باعث شده است تا اين كميسيون برنامه اي پنج ماده اي براي مقابله با اين وضع تصويب كند. انرژي تجديدپذير و نيز كارايي انرژي و مديريت تقاضا عناصر اصلي اين طرح پنج ماده اي است. اين عناصر سه وجه مشترك دارد. اول در بخشهايي كه اروپا مي تواند پيشگام باشد، اشتغال زايي كند. دوم كمك قابل توجهي به حل مسئله تغيير آب و هوا و كاهش گازهاي گلخانه اي كند. آخر آنكه از اتكاي ما به منابع وارداتي انرژي كم كند. اولين اقدام ما بايد صرفه جويي در انرژي و كاهش تقاضا باشد. از زماني كه در اين سمت قرار گرفتم، اولويت را اين موضوع قرار داده ام. كميسيون در ژوئن ۲۰۰۵ سند سبز كارايي انرژي را تصويب كرد كه نشان مي دهد اروپا به طور بالقوه مي تواند ۲۰ درصد از مصرف جاري انرژي را صرفه جويي كند. چنانچه مقررات فعلي به طور كامل اجرا شود، مي تواند باعث ۱۰درصد صرفه جويي در انرژي شود.
منابع انرژي تجديدپذير
اروپا به علاوه بايد مصرف ديگر انواع انرژي را افزايش دهد. منطقي ترين پاسخ به افزايش بهاي نفت، استفاده از منابع انرژي قابل رقابت و مناسب با محيط زيست ديگر است. مثلا بايد قابليت بالقوه عظيم سوختهاي گياهي در اتحاديه اروپا را توسعه داد. كميسيون به زودي برنامه علمي سوخت گياهي را تصويب خواهد كرد. اين طرح شامل استفاده از سوختهاي گياهي در حمل و نقل و توليد برق است. اتحاديه اروپا معين كرده است تا سال ،۲۰۱۰ سهم استفاده از سوختهاي گياهي در اتحاديه اروپا در سطح ملي كشورها به ۷۵/۵ درصد برسد. با توجه به بالاماندن بهاي نفت، كميسيون قصد دارد در اوايل سال ،۲۰۰۶ اهداف مستمري را در ارتباط با سوختهاي گياهي در اتحاديه اروپا اعلام كند.
به علاوه بايد تحقيقات در زمينه انرژي، خورشيد، هيدروژن و تفكيك زغال سنگ و كربن را گسترش دهيم. همان طور كه مي دانيد انرژيهاي تجديدپذير يكي از اولويتهاي من است. كارآمدي انرژي تحويلي، هزينه انرژي تجديدپذير، توسعه فناوري، جنبه هاي بازار داخلي و غيره را بايد در نظر گرفت.
غلبه بر موانع
روشن است كه استفاده كافي از برق توليدشده از منابع غيرآلاينده انرژي در آينده مستلزم اتخاذ اقداماتي حمايتگرانه است تا اهداف مورد نظر به دست آيد. به علاوه كشورهاي عضو بايد موانع اداري و ساختاري توسعه انرژيهاي تجديدپذير را شناسايي كنند. روشهاي ثبت پيچيده و استفاده اندك از انرژي تجديدپذير در برنامه ريزي محلي در اروپا ديده مي شود. در اين مقطع معتقدم هنوز زود است كه برنامه حمايتي يكساني در سراسر اروپا به اجرا درآيد. دست كم در دوره گذار، مي توان در هر كشور برنامه هاي حمايتي متفاوتي را به مرحله اجرا درآورد در عين حال، در كوتاه و ميان مدت، بايد نظامهاي موجود در سطح اروپا را هماهنگ كنيم.
به نظر مي رسد در حال حاضر اكثريت افراد با وجود طرحهاي حمايتي مختلف در كنار هم موافق هستند. در حال حاضر حركت به سوي نظام يكپارچه خيلي زود است. اين امر به نفع ثبات قانون است. بايد از تجربه اي كه به دست مي آوريم، بهترين استفاده را بكنيم و به موضوعهايي كه بايد به آن بپردازيم، فكر كنيم، به خصوص در مورد سهم برق توليدي از منابع انرژي تجديدپذير.
حفظ ثبات شبكه ها و استفاده منقطع از برق توليدي از منابع انرژي تجديدپذير شايسته بررسي است. شايد بهتر باشد گروهي را متشكل از گردانندگان شبكه انتقال و نمايندگان صنعت باد براي بررسي دقيق اين موضوع تشكيل داد. موضوع ديگري كه بايد بررسي كرد، نحوه اداره بخش قابل توجه برق توليدي از منابع تجديدپذير است كه به بهاي تضميني در بازار رقابتي وارد شبكه مي شود. در حال حاضر اين موضوع مهمي نيست چون سهم منابع تجديدپذير محدود است، اما در آينده اين مسئله بروز خواهد كرد.
كارايي انرژي
كارايي انرژي اولويت اصلي من در سال ۲۰۰۵ است. سند سبز هدف بلند پروازانه اي را معين كرده و از اين انگاره شروع مي كند كه تا سال ۲۰۲۰ بايد ۲۰ درصد از مصرف فعلي انرژي را در اتحاديه اروپا بكاهيم. از سالهاي دهه ۱۹۷۰ بهبود كارايي انرژي بيشتر از هر منبع انرژي ديگري به جز نفت به توازن انرژي ما كمك كرده است و اين سهم بيش از زغال سنگ، گاز و انرژي هسته اي يا تجديدپذير بوده است.
بنابراين ارزانترين، پاك ترين و ايمن ترين شكل انرژي براي اتحاديه اروپا همچنان انرژي صرفه جويي شده است. بهبود در كارايي  انرژي در آينده ادامه خواهد يافت و كمك زيادي به كاهش مشكل امنيت عرضه و بهبود رقابت خواهد كرد. انتظار مي رود كارايي انرژي بيش از نيمي از كاهش دي اكسيدكربن براساس پروتكل كيوتو را در اتحاديه اروپا باعث شود. در واقع اگر مقررات ساختمان سازي و پيش نويس خدمات انرژي به موقع و كامل توسط كشورهاي عضو اجرا شود، نيمي از ۲۰ درصد توان بالقوه محقق خواهد شد. نيمي ديگر از محل ابتكارهاي جديد صورت خواهد گرفت كه فكر اوليه آن در سند سبز ذكر شده است.
سند سبز صرفه جويي انرژي را حدود ۶۰ ميليارد يورو تعيين كرده است و البته رقم دقيق به تغيير بهاي انرژي بستگي دارد. شايان ذكر است كه اين صرفه جويي براساس هر شبكه ۳۰ دلار برآورد شده است. به نظر مي رسد بهاي انرژي به سرعت به اين سطح باز نمي گردد و بنابراين صرفه جويي بيش از انتظار ماست. براي تحقق صرفه جويي در زمينه انرژي، اين پول بايد در اقتصاد اتحاديه اروپا سرمايه گذاري شود. اين سرمايه براي ايجاد رشد و اشتغال لازم است كه اهداف بنيادي راهبرد ليسبن است. كارايي انرژي باعث كاهش اتلاف منابع و تقويت امنيت عرضه ما خواهد شد. به علاوه توان رقابتي ما را در عرصه اي كه اروپا در آن موقعيت خوبي دارد، تقويت خواهد كرد و فعاليتهاي تحقيقاتي و توسعه را در اتحاديه اروپا گسترش خواهد داد.
اشتغال زايي
كارايي انرژي باعث اشتغال زايي نيز خواهد شد. برآوردهاي حاصله از مطالعات مختلف  نشان مي دهد اگر اروپا در مورد بهبود ۲۰ درصد كارايي انرژي جدي باشد، حدود يك ميليون شغل مي توان ايجاد كرد. اين مشاغل عمدتا نياز به مهارت و فناوري بالا دارد. موضوع مهم ديگر اين است كه بسياري  مشاغل مثلا در بخش خدمات انرژي و ساختمان سازي در سطح منطقه اي و محلي ايجاد مي شود كه اين امر به انسجام اقتصادي و اجتماعي اتحاديه كمك مي كند. برداشت من از مذاكرات مجمع اين است:
تمام شركت كنندگان متفق القول هستند كه براي كارايي انرژي بايد اولويت قائل شد. آنان معتقدند كارايي انرژي سريعترين، مؤثرترين و مقرون به صرفه ترين راه براي كاهش گازهاي گلخانه اي و كمك به تعهدات بين المللي اتحاديه اروپا در زمينه تغيير آب و هواست. به نظر مي رسد برخي كشورهاي عضو به ابتكارهاي جديد كميسيون علاقه نشان نمي دهند. تلقي من اين است كه ساير شركت كنندگان از پارلمان اروپا گرفته تا سازمانهاي غيردولتي خواهان ارائه ابتكارهاي جديد از جانب كميسيون هستند. مثلا آنها به اين حقيقت اشاره مي كنند كه مثلا بدون مقررات اتحاديه اروپا، توليد انرژي تجديدپذير ممكن نبود. به علاوه هيچ نگرش يكدستي به مصرف انرژي در ساختمانها وجود نداشت. در اينجا يك اختلاف عقيده وجود دارد. همه در مورد فوريت و ضرورت بهبود كارايي انرژي اتفاق نظر دارند، در مورد راههاي تحقق اين هدف اختلاف نظر وجود دارد.
تلقي من از مباحث كارايي انرژي از اين قرار است:
* تمام طرفها اقدام در بخش حمل و نقل را ضروري مي دانند. حداقل كاري كه بايد صورت بگيرد، حركت تدريجي به سوي هنجارهاي سختگيرانه در مورد آلودگي و استانداردهاي كارايي سوخت است. ماليات نيز به همين اندازه مهم است. هلنديها براساس كارايي سوخت خودرو، ماليات وضع كرده اند.
* تبادل تجربه و گسترش روشهاي درست _ مستلزم تلاش بيشتر است. كشورهاي عضو طرفدار طرح كارايي انرژي در سطح ملي هستند اما ترجيح مي دهند گزارشها سه يا پنج ساله باشد نه سالانه.
* در بخش روابط بين المللي تلاشهاي بيشتري لازم است. با اين امر موافقم اما اين امر نه فقط شامل روسيه بلكه چين، هند، آمريكا و ساير كشورهاي در حال توسعه مي شود.
* قبل از طرح پيشنهادهاي جديد به تقويت مقررات جاري نياز است.
اين دو عرصه يعني انرژي تجديدپذير و كارايي انرژي اولويت كار كميسيون است.

معجزه اقتصادي سرزمين آفتاب تابان
004233.jpg
سيد حسين امامي
جنگ جهاني دوم به پايان رسيده و تا آنجا كه چشم قادر به ديدن است، جز خاكستر و ويرانه چيزي نمي بينيد. از ايتاليا، آلمان و ژاپن چيزي جز اسمشان باقي نمانده است و حالا كه فقط چند دهه از جنگ گذشته، هريك از اين كشورها، جزو كشورهاي صنعتي جهان به شمار مي روند. مايه پيروزي و علت رسيدن به چنين سطحي از رشد و تكنولوژي در اين كشور ها چه بوده است؟ چه عاملي باعث شده است كه آلمان و ژاپن بر روي ويرانه هاي جنگ، پايه هاي تمدن عظيم و جديدي را بنا كنند؟
سرزمين شتر، گاو، پلنگ، در زميني است كوهستاني كه تنها حاشيه باريكي از زمين هاي قابل سكونت و كشاورزي در امتداد ساحل دريا را در اختيار دارد، حتي مجبور است كه مواد خام و خوراكي و حتي سبزيجات را هم از كشورهاي ديگر وارد كند. در آغاز دهه ،۱۹۵۰ كشور ژاپن نه تنها يك سرزمين جنگ زده و ويران، بلكه از نظر اجتماعي نيز شكننده بود، نيمي از مردم در روستاها زندگي مي كردند. تعدادي بيش از نياز مردم، در مغازه هاي كوچك به كسب و كار مشغول بودند و صنعت هم شامل كارگاه هاي كوچك هركدام با ۱۰ تا ۱۲ نفر كارگر وماشين آلات مربوط به دوره پيش از جنگ جهاني اول بود.
كشور ژاپن به عنوان يك كشور پيشرفته و استثنايي، سؤالات مهمي را درباره الگوسازي نظام سرمايه داري در نظريه اقتصاد مطرح مي كند. ارزيابي سرمايه داري به عنوان يك نظام صرفاً مبتني بر حداكثر كردن سود بر اساس مالكيت فردي سرمايه، ناديده گرفتن عمده آن چيزي است كه اين نظام را در ارتقاء توليد و سطح درآمدها موفق كرده است.در اغلب موارد ژاپن به عنوان بهترين نمونه موفقيت سرمايه داري نگريسته مي شود و علي رغم دوره طولاني ركود و آشفتگي مالي اخير، اين تشخيص كماكان به قوت خود باقي است. اما الگويي كه بر اقتصاد آن حاكم است محتواي بسيار زيادتري از آنچه كه صرفاً با حداكثر كردن سود عرضه مي شود، دارد.
مفسرين مختلف بر جنبه هاي انگيزشي متفاوتي به عنوان علت رشد و توسعه در ژاپن تأكيد كرده اند. ميچو موريشيما مشخصات ويژه «عادات و رسوم ژاپني» را كه برآمده از جنبه هاي ويژه اي از تاريخ ژاپن است و تمايل آن به الگوهاي رفتاري مبتني بر قاعده مطرح كرده است. رونالد دور و رابرت ميو بر تأثير اخلاق كنفوسيوسي تأكيد كرده اند. ماسا هيتو آوكي قواعد رفتاري و تشريك مساعي را به نحوي ديده است كه نسبت به منطقي كه جوانب مختلف عمل را مورد توجه قرار مي دهد پاسخگو هستند. كوتارو سوزومورا بر تلفيق تعهد توأم با فضاي رقابتي و سياستهاي عمومي منطقي تأكيد كرده است. ايكو ايكه گامي بر تأثير فرهنگ سامورايي تأكيد ورزيده است. تفسيرهاي رفتاري ديگري نيز وجود دارند. در حقيقت حتي در اين ادعاي ظاهراً گيج كننده مجله وال استريت حقيقتي نهفته است كه «ژاپن تنها كشور كمونيستي است كه كار مي كند.» اين اظهار نظر همان گونه اشاره به انگيزه هاي ديگري غير از سود دارد كه اساس بسياري از فعاليت هاي اقتصادي و تجاري در ژاپن هستند. بايد اين واقعيت ويژه را درك و تفسير كنيم كه يكي از موفق ترين كشورهاي سرمايه داري در جهان، در بسياري از حوزه ها، با ساختار انگيزش متفاوت از پيگيري صرف نفع شخصي- كه به ما گفته شده پايه و اساس سرمايه داري است- به لحاظ اقتصادي شكوفا شده است.
پيتر فرديناند دراكر در مورد علت پيشرفت ژاپن مي نويسد: هيچ كدام از عوامل فرهنگي و يا ساختاري كه به اصرار زيربناي پيروزي اقتصادي ژاپن معرفي مي شوند، زمينه ساز رشد و توسعه ژاپن نيستند. ميلتون فريدمن- رهبر مكتب پولي شيكاگو و برنده جايزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۶- اين مسأله را به صورت بازتري بيان مي كند و مي نويسد: از ژاپني ها به عكس ديگر كشورها، ستايش مي شود كه پركارند، پرتوانند، كه آماده اند تا نسبت به تأثيرات خارجي عكس العمل مناسب نشان دهند. به طرز باور نكردني در تطبيق آنچه از خارج مي آموزند، با احتياجات خويش استادند. اين توصيف ها كه از مردم ژاپن مي شود، ممكن است در اين روزگار صحيح باشد، ولي در سال ۱۸۶۷ (ميلادي) صحت نداشت. يكي از اولين خارجيان مقيم ژاپن مي نويسد: «فكر نمي كنم مردم ژاپن هرگز ثروتمند شوند. همه ويژگي هاي طبيعي- به استثناي آب و هوا- همراه با عشق مردم به خوشگذراني، تحقق چنان چيزي را ناممكن مي سازد. ژاپني ها نژادي شادند و به كم قانعند؛ اين است كه احتمال ندارد به ثروتي چشمگير راه برند.
براي بازسازي پس از جنگ چه چيزهايي لازم بود؟ ژاپن براي بازسازي پس از جنگ تنها بود، هيچ سرمايه خارجي در ژاپن به كار نيفتاد، هيچ دولت يا بنياد خارجي هم وامي به ژاپن نپرداخت. ژاپن مجبور بود كه در تأمين بودجه توسعه اقتصادي خود منحصراً  به سرمايه هاي داخلي تكيه كند. تنها در يك مورد اقبال با ژاپن همراه شد و آن هم در سالهاي اول استقرار حكومت ميجي بود. در آن زمان، شركتي اروپايي شكست فاحشي خورد و ژاپن توانست از راه صادرات ابريشم،  ارز خارجي بيشتري را به دست آورد. از اين مورد كه بگذريم، هيچ اتفاق مهمي به سود ژاپن رخ نداد و هيچ سرمايه سازمان يافته اي هم در اختيار آن كشور گذاشته نشد.
شركت هاي آمريكايي و اروپايي براي تأمين سرمايه- خواه به گونه وام كوتاه مدت، بدهكاري ثابت و يا عرضه سهام- بهره اي بين ۱۰ تا ۱۵ درصد مي پردازند و پرداخت شركت هاي ژاپني از اين بابت حداكثر ۵ درصد است. امتياز هزينه كم سرمايه تا ۲۰۰ و ۳۰۰ درصد بي همتاست. موهبت هزينه  اندك سرمايه را اشغال ژاپن توسط آمريكا در پنجاه سال پيش به وجود آورد و اين بالاترين ميزان در ميان كشورهاي پيشرفته است. اما تاريخ  دانان انگشت شماري يادآوري كرده اند كه ژاپن پيش از جنگ جهاني دوم، در ميان كشورهاي عمده كمترين حجم پس انداز را داشت. پس از شكست ژاپن، اين حجم كم نيز رو به كاهش نهاد و با توجه به نرخ تورم و ناآرامي هاي كارگري كه آنچه را از تيغ مصادره و ماليات در دوران جنگ رهيده بوده، مي بلعيد، در حقيقت به گونه اي منفي درآمد. هنگامي كه اوضاع در شهرها و كارخانه ها رو به  آرامش نهاد، كشور به حجم بزرگي از سرمايه گذاري نياز داشت و اين در حالي بود كه امكان وام گرفتن از خارج هم وجود نداشت و منبعي مانند طرح مارشال براي كمك در دسترس نبود.
در اين بحران، آمريكايي ها، جوزف داجر يك بانكدار اهل ديترويت را به عنوان مشاور اقتصادي نيروهاي اشغالگر به ميدان آوردند. او نظر داد كه تنها يك چرخش انقلابي و پذيرش اقتصادي بر پايه سرمايه گذاري مي تواند فاجعه را دفع كند. داجر پيشنهاد كرد كه ماليات بر درآمد، حتي براي درآمد كم، به گونه چشمگيري افزايش يابد، چيزي كه تا امروز نيز به ويژه درباره درآمدهاي حاشيه اي بزرگ به كار مي رود و در مقايسه با آمريكا، اصولاً  نرخ ماليات در ژاپن هنوز هم بالاتر است. از سوي ديگر، به پيشنهاد او، پس اندازهاي مردم در بانك ها تا ميزان ۳ ميليون ين براي هر نفر، از هرگونه مالياتي معاف شد. مبلغ ۳ ميليون ين در سال ۱۹۵۰ كمي بيش از ۸۰۰۰ دلار ارزش داشت، با اين وصف در ژاپن آن زمان، مبلغ نجومي به حساب مي آمد كه معادل ۲۵ برابر درآمد سرانه يك ژاپني متوسط و حتي بيش از درآمد هر فرد ژاپني- غير از حدود ۲ درصد مردم كشور- بود. همه كارشناسان به فرياد آمدند. ژاپني ها به بهانه زيان هنگفتي كه از كسر ماليات به خزانه خالي و بدهكار كشور وارد مي شدو آمريكايي ها (به ويژه سياستمداران و اقتصاددانان ليبرال در واشنگتن) به خاطر امتياز وحشتناكي كه به ثروتمندان داده شده است. اما داجر در علاقه مند كردن وزير تازه و جوان دارايي ژاپن به نام هاياتو ايكيدا (كه ۱۰ سال پس از آن به نخست وزيري رسيد.) نسبت به مزاياي طرح خود، پيروز شد. ايكيدا برنامه خود را در يك نشست ويژه هيأت وزيران و نمايندگان مجلس ملي كه آشكارا مخالف بودند، به تصويب رساند. تنها با گذشت چند هفته تورم مهار شد. شش ماه بعد هم وضع پس انداز دگرگون شد و رو به  رشد نهاد. جالب اين كه درآمدهاي مالياتي نيز به همان ترتيب افزايش يافت.
هنگامي كه كارساز بودن برنامه پس انداز معاف از ماليات آشكار شد، عملاً  همه ژاپني ها- از فقرا گرفته تا ثروتمندان- هركدام يك حساب بانكي داشتند. تعدادي از مردم تا ۲۰ حساب هم باز كردند و عملاً محدوديت هر نفر يك حساب ناديده گرفته شده بود. البته به اين برنامه در سال ۱۹۹۸پايان داده شد. بالاترين تمركز دارندگان اين گونه حساب ها در ميان گروهي بود كه درآمد نسبتاً  كمي داشتند. از اين پس اندازها، نياز مالي رشد انفجارآميز اقتصاد و صادرات كالاهاي ژاپني فراهم شد. همچنين، نشان داده شد كه چگونه ژاپن با آن رشد شتابان، نيازبه وام خارجي پيدا نكرد، چيزي كه در تاريخ اقتصاد  كم سابقه است.
وجود اين پس اندازها توضيح مي دهند كه چگونه ژاپن اين چنين از سرمايه گذاري با بهره  كم و توان رقابت بسيار برخوردار شده است. از پنجاه سال پيش و آغاز اقدامات جوزف داجر، روشن شده است كه در كشورهاي پيشرفته هيچ چيزي بهتر از معافيت هاي مالياتي قانوني كارساز نمي باشد. حساب هاي پس انداز معاف از ماليات در ژاپن، بهره خنده آوري را كه هرگز بيش از ۳% در سال نبود، پرداخت مي كرد. با اين وصف، آن قدر علاقه مندان فراوان بودند كه مردم نمي توانستند به تعدادي كه مي خواستند، حساب باز كنند. اما حجم پولي كه از برنامه بازنشستگي خصوصي در آمريكا گزارش مي شود، اغلب صوري و غيرواقعي است. تأمين سرمايه لازم چه سرمايه گذاري داخلي وچه سرمايه گذاري خارجي- يك طرف قضيه است- سياستگذاري هاي مكمل هم در كنار آن مهم و مطرح است. چگونگي كاربرد اين سرمايه و سياست هاي جهت دهنده را نيز نبايد فراموش كرد.
دكتر موسي غني نژاد، به خوبي اين شرايط را شرح مي دهد. ايشان مي نويسند: هيچ جامعه اي به صرف انباشت سرمايه و حل مشكلات فني توليد، به توسعه دست نيافته است. اين شرايط اگر هم لازم باشد، به هيچ وجه كافي نيست. تشكيل سرمايه معلول تحول در نظم اقتصادي است،  نه علت آن. از همين رو است كه كمك هاي اقتصادي كشورهاي صنعتي و نهادهاي بين المللي به صورت سرمايه هاي مالي و فني به جوامع توسعه نيافته، به نتايج مورد انتظار نينجاميد. فقدان نظم اقتصادي مناسب براي بازتوليد سرمايه، موجب مي شد كه سرمايه هاي وارداتي در وضعيت اقتصادي اين جوامع برد بسيار محدودي داشته باشد و استهلاك سريع آنها با بازتوليد و تشكيل سرمايه جديد نتواند جبران شود. به شرط اين كه نظم اقتصادي مناسبي از قبل موجود باشد، كمك هاي سرمايه اي خارجي مي تواند فرآيند توسعه را تسريع نمايد. اما اين كمك ها در هيچ صورتي نمي تواند عامل تعيين كننده اي در ايجاد فرآيند توسعه تلقي شود و بدين سبب كه كمك هاي سرمايه اي خارجي به كشورهاي جنگ زده اروپايي و ژاپن به معجزه اقتصادي انجاميد. اما همين كمك ها به كشورهاي توسعه نيافته، در اغلب موارد، نتايج چنداني به همراه نداشت. ساير عوامل توليد يا مؤثر بر توليد، مانند نيروي كار و تكنولوژي نيز وضعيتي مشابه سرمايه دارند، يعني همگي آنها معلول فرآيند توسعه هستند نه علت ايجاد كننده آن. ميلتون فريدمن، سياستگذاري و عملكرد دولت ژاپن در به كارگيري سرمايه ها، يعني همان نقش مكمل بعد از جلب و جذب سرمايه را به زيبايي چنين شرح مي دهد. قبول است كه دولت مي  جي در ژاپن به طرق مختلف در امور دخالت نمود و در توسعه ژاپن نقش اساسي بازي كرد. ژاپني ها، بسياري را براي تحصيل و كسب آموزش هاي فني به خارج فرستادند. متخصصان خارجي بسياري را به ژاپن وارد كردند و در بسياري از صنايع طرح هاي نمونه ريختند و به بي شمار كارهاي ديگر كمك هاي مالي فراواني دادند. با اين همه، هيچ گاه دولت سعي ننمود تا مقدار كل سرمايه گذاري و يا طرق مختلف سرمايه و يا ساختار توليد را زير نظارت خود بگيرد. دولت بدان علت اين صنايع را برپا نگاه مي داشت كه هيچ يك از آنها براي بخش خصوصي جاذبه اي نداشت و در همين حال، به كمك مالي پرحجم دولت هم نياز داشت. در واقع، آن كمك ها براي صنايع ژاپن به مثابه زهكش عمل كردند؛ به جاي اين كه انگيزه پيشرفت اقتصاد ژاپن را كند كنند.
افزون بر اينها، انعقاد معاهده اي بين المللي مانع از آن نشد كه ژاپن بتواند در طول دوره سي ساله بعد از مي جي تعرفه اي بيش از ۱۵درصد بر كالاهاي خارجي ببندد. هرچند كه ژاپن از اين معاهده ها ناراضي بود و به همين دليل هم پس از انقضاي مدت آنها، تعرفه ها را بالا برد، ولي اين رخداد به مثابه موهبتي بزرگ و ناشناخته براي ژاپن تمام شد. اتكا به نظام بازار در ژاپن، نيروها و استعدادهاي نهفته را در مردم آزاد كرده و نگذاشته است كه منافع جمعي خاص راه تغيير و پيشرفت را سد كند و نيز فعاليت هاي عمراني را به محك سخت لياقت و كارايي آزموده است. نمونه پيشتاز گسترش رشد اقتصادي از طريق فرصت هاي اجتماعي، به خصوص در آموزش و پرورش ابتدايي ژاپن است. ژاپن نرخ هاي بالاتري در سوادآموزي نسبت به اروپا در زمان استقرار حكومت مي جي در اواسط قرن نوزدهم داشت، زماني كه صنعتي شدن هنوز در ژاپن به وقوع نپيوسته بود،اما دهها سال بود كه در اروپا ادامه داشت. توسعه اقتصادي ژاپن به وضوح، بيشتر مديون توسعه منابع انساني مرتبط با فرصت هاي اجتماعي بود كه ايجاد شده بودند. در حقيقت  همان گونه كه هيروميتسوايشي اشاره كرده است. توسعه منابع انساني از همان ابتداي تاريخ توسعه اقتصادي ژاپن كه با دوره مي جي (۱۹۱۱-۱۸۶۸ ) آغاز شد، در اولويت قرار داشت و در پي ثروتمندشدن و رفاه بسيار بيشتر ژاپن اين اولويت تغيير نكرده است.رشد و توسعه كشور آلمان نيز مانند رشد و توسعه كشور ژاپن بود، معجزه اي شكوهمند كه آلمان غربي شكست خورد و با خاك يكسان شده را توانست در ظرف مدتي كمتر از ده سال به يكي از قويترين اقتصادهاي قاره اروپا بدل كند و اين معجزه، معجزه بازار آزاد بود. لودويك ارهارد، اقتصاددان و وزير اقتصاد آلمان در روز يكشنبه ۲۰ ژوئن سال ۱۹۴۸ به طور همزمان هم پول جديد آلمان( مارك) را به جريان گذاشت و هم تقريباً  كليه محدوديت ها در زمينه دستمزد و قيمت را از ميان برداشت. چند روز بيشتر نگذشته بود كه فروشگاه ها پر از كالا شدند و چند ماه نگذشته بود كه اقتصاد آلمان به راه افتاد.
مطمئنم كه با خواندن اين مطلب به ياد جمله مشهور آرنولد توين بي  افتاده ايد:«هر تمدن درخشاني كه در طول تاريخ ظهور كرده، به دنبال اين بوده كه يك كشور، مورد هجوم يك قدرت خارجي قرار گرفته و نيروهاي خفته آنها را بيدار و بسيج كرده است.» آيا به راستي اين چنين است؟!
منابع:
۱) ميلتون و رز فريدمن. آزادي انتخاب. حسين حكيم زاده جهرمي. نشر و پژوهش فرزان.
۲) موسي غني نژاد، تجددطلبي و توسعه در ايران معاصر. نشر مركز.
۳) پيتر فرديناند دراكر. مديريت آينده، عبدالرضا رضايي نژاد، مؤسسه خدمات فرهنگي رسا.
۴) آماريتاسن. توسعه به مثابه آزادي. حسين راغفر. انتشارات كوير
۵) آماريتاسن. اخلاق و اقتصاد. حسن فشاركي. نشر شيرازه

سايه روشن اقتصاد
خروج سرمايه از كشورهاي عربي
مركز فاينانس بين المللي دوبي تخمين زد كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس بيش از يك تريليون دلار از سرمايه هاي خود را در كشورهاي اروپايي و آمريكايي سرمايه گذاري كرده اند.
در جديدترين گزارش مركز فاينانس بين المللي حجم سرمايه هاي خارج شده از كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس، بيش از يك تريليون دلار تخمين زده شده است.
اكثر قريب به اتفاق سرمايه هاي عظيم خارج شده از كشورهاي عربي روانه بانك ها و موسسات مالي و سرمايه گذاري اروپايي و آمريكايي شده است.
اين گزارش حاكي است، اكثر سرمايه گذاران عربي به دنبال فرصتهاي سرمايه گذاري در كشورهاي خارجي خصوصا كشورهاي صنعتي و اروپايي مي باشند.
مركز فاينانس بين المللي در گزارش خود مي افزايد، طي يكي دو سال گذشته روند خروج سرمايه از كشورهاي عربي كند شده است و تاكنون مقداري از سرمايه گذاري هاي خارجي اعراب به اين كشورها بازگشته است.با وجود خروج سرمايه هاي كلان از كشورهاي عربي، اين كشورها فقط كمي بيش از يك درصد كل سرمايه گذاري هاي مستقيم خارجي جهان را جذب خود كرده اند.
مهمترين مشكل سرمايه گذاري در كشورهاي عربي، كمبود شركتهاي محلي ثبت شده و كنترل اقتصاد اين كشورها توسط خاندان بزرگ و قدرتمند حكومتي و اقتصادي است.بعلاوه، سطح سواد سرمايه گذاران عربي كه سرمايه هاي خود را روانه خارج مي سازند، پايين است و كشورهاي عربي نيز هيچ قانوني در رابطه با جلوگيري از خروج سرمايه ندارند.
با اين وجود، با كاسته شدن از موانع سرمايه گذاري در منطقه اوضاع خروج سرمايه از اين كشورها كمي بهبود يافته است.
مركز فاينانس بين المللي دوبي موثرترين راهكار براي جلوگيري از خروج سرمايه اعراب را توسعه بازارهاي مالي و بورس در اين كشورها مي داند، به طوري كه بازار بورس دوبي با عمر كوتاه خود تاكنون رشد كلاني داشته است و در حال پيدا كردن جايگاه خود در زنجيره بورسهاي بزرگ جهاني است.
رشد ۶/۴درصدي اقتصاد عربستان
وزارت اقتصادي عربستان پيش بيني كرد، اقتصاد اين كشور طي پنج سال آينده به طور متوسط سالانه كمتر از ۵ درصد رشد كند.
به گزارش رويتر وزارت اقتصادي عربستان پيش بيني كرد اين كشور طي پنج سال آينده به طور متوسط با رشد اقتصادي سالانه ۶/۴ درصد مواجه باشد، اين در حالي است كه طي سالهاي ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ متوسط رشد اقتصادي اين كشور ۴۴/۳ درصد بود.همچنين پيش بيني مي شود تا سال ۲۰۰۹ ارزش درآمدهاي نفتي اين كشور سالانه ۵۶/۱ درصد رشد يابد.عربستان همچنين پيش بيني مي كند صادرات نفت خام اين كشور تا سال ۲۰۰۹ به ۳/۱۰۶ ميليارد دلار برسد كه ۸ درصد نسبت به رقم سال ۲۰۰۴ رشد نشان خواهد داد.
عربستان كه قصد دارد تا سال ۲۰۰۹ ظرفيت توليد نفت خود را با ۱۴ درصد افزايش به ۵/۱۲ ميليون بشكه در روز برساند، به منظور در نظر گرفتن هر گونه كاهش شديد بهاي جهاني نفت خام، تخمينهاي محافظه كارانه اي در پيش گرفته است.
با اين وجود، وزارت اقتصادي عربستان هيچ گونه تخميني نسبت به بهاي جهاني نفت خام طي پنج سال آينده منتشر نكرده است.
مشتري و مشتري مداري
تامين رضايت مشتري و مشتري مداري اندك زماني است كه در موسسه ها و بنگاه هاي اقتصادي ايران موردتوجه قرار گرفته است و تا زماني كه به ميزان قابل قبول و معيارهاي بين المللي برسد راه درازي در پيش است.يكي از راه هاي اصلاح روش هاي ارايه خدمات در بنگاه ها ارزيابي دوره اي ديدگاه هاي مشتريان و اصلاح روش ها است.
در اين زمينه نيز برخي بنگاه ها تلاش هايي را آغاز كرده اند.شاخص رضايتمندي مشتري در شبكه تعميرگاه هاي مركزي شركت سايپا يدك، در شش ماهه نخست سال ۸۴ نسبت به سال گذشته افزايش داشته است. متوسط نمره كسب شده رضايت مشتريان از خدمات ارايه شده در اين تعميرگاه ها از، ۶۹ در صد در سال گذشته به ۷۱/۷۰ در شش ماه نخست سال ۸۴ افزايش يافته است.
مركز نظرسنجي مستقر در مديريت ارتباطات شركت سايپا يدك از طريق ارتباط با مشتريان مراجعه كننده به تعميرگاه هاي مركزي، چگونگي ارايه خدمات در اين تعميرگاه ها و ميزان رضايت مشتريان از آن را مورد سنجش قرار داده و در پايان هر ماه نتايج حاصله را در قالب گزارشي با عنوان، عملكرد تعميرگاه هاي مركزي ارايه مي نمايد.
سازمان خدمات پس از فروش سايپا همچنين با توجه به فرارسيدن فصل سرما و لزوم تجهيز خودرو به سيستم گرمايي و به منظور ارايه خدمات شايسته و مطلوب به دارندگان خودروهاي توليدي سايپا طرح ويژه رايگان بازديد سيستم بخاري و تعميرات مرتبط با آن را در دو مرحله اجرا مي كند.
۲۵درصد آب و برق در شبكه هاي شهرهاي بزرگ به هدر مي رود
وزير نيرو گفت: به طور متوسط حدود ۲۵ درصد آب و برق در شبكه شهرهاي بزرگ از جمله تهران به دليل نقص سيستم و عدم اعمال مديريت صحيح به هدر مي رود.
پرويز فتاح افزود: يكي از وظايف دولت در حفظ و حراست از سرمايه هاي ملي با نگرش اصول مهندسي ارزش، جلوگيري از هدررفتن منابع و ثروت هاي ملي است.به عنوان نمونه مي توان به انرژي باد با هدررفت ۱۰ هزار مگاوات نيروي برق، انرژي خورشيد با هدررفت ۲۰ هزار مگاوات نيروي برق و همچنين انرژي نهفته در فاضلاب هاي شهري و صنعتي اشاره كرد كه مي توان در صورت اعمال مديريت كاربردي صحيح به شبكه توزيع برق كشور اضافه كرد. وي افزود: به دليل عدم مديريت صحيح بر فاضلاب هاي شهري، منابع آب هاي زيرزميني نيز به شدت آلوده شده اند و امروزه آب چاه منبع سالم و مناسبي جهت استفاده به شمار نمي آيد و هم اكنون ما در دولت يك نهضت احياي فاضلاب را شروع كرده ايم تا بتوانيم از اين منبع انرژي استفاده كنيم چرا كه حداقل ۷۰ درصد پساب فاضلاب را مي توان پس از تسويه به عنوان بهترين آب براي كشاورزي مورد استفاده قرار داد و از مزاياي ديگر مديريت فاضلاب، جلوگيري از آلودگي محيط زيست، استفاده از لجن فاضلاب به عنوان كود و راه اندازي نيروگاه است.

اقتصاد
اجتماعي
انديشه
رسانه
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  رسانه  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |