تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۷:۳۶

ترجمه - کیکاووس زیاری: تولید نسخه سینمایی جدیدی از ماجراجویی‌های شرلوک هلمز، صنعت سینما و دوستداران سینما را به یاد خالق مجموعه قصه‌های این کارآگاه نکته‌سنج و تیزبین یعنی سر‌آرتور کانن‌دویل انداخته است.

 در هفته‌ای که گذشت دوستداران سینما و دنیای ادبیات، صدوپنجاهمین سال تولد این نویسنده را جشن گرفتند. صنعت سینما سخت مشتاق بود که نسخه جدید سینمایی «شرلوک هلمز» را برای نمایش در چنین روزهایی آماده کند اما این اقدام عملی نشد و به‌جای آن، در کشورهای مختلف- و به‌‌ویژه در انگلستان که محل تولد این نویسنده است- مراسم هنری زیادی برپا شد و نسخه‌های سینمایی و تلویزیونی قصه‌های شرلوک هلمز، در هفته‌های فیلم مختلف به نمایش درآمد.

شرلوک هلمز جدید سینما را گای‌ریچی، فیلمساز غیرمتعارف انگلیسی کارگردانی کرده است و رابرت داونی جونیور در آن در نقش هلمز ظاهر شده است. این بازیگر اسکارگرفته سینما پس از موفقیت کلان فیلم ابرقهرمانانه و کمیک‌استریپی «مردآهنی» اولین قرارداد سینمایی‌ای که امضا کرد، بازی در همین نقش هلمز بود. تهیه‌کنندگان فیلم برای انتخاب یک بازیگر مناسب تلاش و تحقیق زیادی کردند و بالاخره به این نتیجه رسیدند که داونی جونیور بهترین گزینه برای ایفای این نقش است.

این بازیگر هم به جز علاقه‌ای که به قصه‌های شرلوک هلمز و این شخصیت دارد با این امیدبازی در فیلم را قبول کرد که موفقیت نسخه جدید، راه را برای تولید قسمت‌های بعدی آن هموار کند. به این ترتیب، داونی جونیور در کنار «مردآهنی» فیلم دیگری نیز دارد که به صورت یک مجموعه فیلم دنباله‌دار ساخته خواهد شد.

اندرو لیکوت که اخیرا کتاب شرح حال آرتور کانن‌دویل را نوشته، می‌گوید: ترکیب دو‌نفره کاراکترهای پلیسی برای قصه‌های فیلم پلیسی و جنایی در حکم یک الماس درخشان است.

این نوع ترکیب از دیرباز در دنیای ادبیات و سینما متداول بوده و همیشه با استقبال تماشاگران روبه‌رو شده است. به گفته او «به قصه‌های قدیمی بازرس مورس و دوست او لوئیس نگاه کنید! این قصه‌ها هم از همان الگوی قصه‌های هلمز و دیگران پیروی می‌کنند. ارتباط بین شرلوک هلمز و دوست همیشگی‌اش واتسن در قصه‌های دویل، برای سینما و تلویزیون حکم موهبتی را داشت که نمی‌شد از آن چشم‌پوشی کرد. اول از همه دنیای تئاتر از این ترکیب هوشمندانه استفاده کرد و پس از آن نوبت به سینما و تلویزیون رسید».

این «موهبت» حقیقتا برای صنعت سینما ارزشمند بود. هنوز هم منتقدین سینمایی و ادبی این سؤال (تقریبا بدون جواب) را مطرح می‌کنند که در قصه‌های شرلوک هلمز چه رمز و رازی وجود دارد که پس از گذشت 122سال از خلق آن، مردم آن را دوست دارند و دو رسانه سینما و تلویزیون (دنیای تئاتر را به حساب نیاورده‌ایم!) هرچندوقت یک‌بار به سراغ آن رفته و برای تولید محصولات جدید خود، از آنها الهام می‌گیرند؟ در سال1886 که اولین نسخه‌ قصه‌های شرلوک هلمز چاپ شد و او حیات خویش را روی خطوط سیاه‌رنگ کتاب‌های قدیمی آغاز کرد، هیچ‌کس فکر نمی‌کرد روزی این کاراکتر تبدیل به یکی از معروف‌ترین و سرشناس‌ترین آدم‌های تمام دوران شود.

قصه «A study in scarlet» یک قصه معمولی بود که سرآغاز خلق قصه‌های دیگری شد که یک جریان ادبی را به دنبال خودش به راه انداخت. این قصه هم کاراکتر شرلوک هلمز را پایه‌گذاری کرد و هم آینده خالق آن را رقم زد. در آن زمان هنوز چیزی به نام سینمای ناطق وجود نداشت که بخواهد از این قصه‌ها بهره ببرد.

با این قصه، مردم عادی با کاراکتر شرلوک هلمز آشنا شدند؛ بازپرسی دقیق و نکته‌سنج که معماهای جرم و جنایت را به شکلی هوشمندانه و دقیق خلق می‌کرد. شیوه کار او خیلی ساده بود و وی در کمال خونسردی با همکاری دستیار خود واتسن، مجرمین را با حقه‌های خردمندانه خویش به دام‌ می‌انداخت. در آن دوران، چنین کاراکتری حکم یک موجود پیشگام را داشت و حتی تا امروز تازگی و ظرافت خود را حفظ کرده است. حتی در شرایط فعلی هم کاراکتر هلمز تمام خواسته‌های ما از یک کارآگاه خیالی بزرگ را جواب می‌دهد.

هدف اولیه هر یک از تماشاگران سینما این است که پس از دیدن جرمی که روی پرده اتفاق افتاده، شخصیت اصلی ماجرا به وظیفه خویش عمل کرده و کارش را خوب و درست انجام دهد. در حقیقت، شرلوک هلمز روی پرده سینما آن‌چنان کار خود را خوب و درست انجام می‌دهد که باعث شگفتی بیننده می‌شود. صنعت سینما خیلی خوب می‌داند که چگونه از چنین شخصیتی نهایت استفاده را بکند.

اما ویلیام کی‌هاوارد، کارگردان یکی از فیلم‌های شرلوک هلمزی (محصول سال 1932) می‌گوید که آرتور کانن‌دویل 28ساله اولین نویسنده‌ای نبود که از ظرفیت بالای یک بازرس پردردسر و مشکل‌دار پلیس، برای تعریف یک‌سری قصه جذاب پلیسی استفاده کرد. این فیلمساز با این عقیده منتقدین ادبی که کانن‌دویل را تحت تاثیر ادگار آلن‌پو و قصه «آگوست دوپین و لیکوپ» می‌دانند، کاملا موافق است. نکته جالب اینکه صنعت سینما در طول سال‌های مختلف‌ فعالیت خود ادگار آلن‌پو را هم به حال خودش رها نکرده و قصه‌های او را نیز تبدیل به فیلم سینمایی کرده است.

با این حال، دوستداران سینما و ادبیات این واقعیت را قبول دارند که تقریبا تمام کاراکترهای خیالی قصه‌های پلیسی و کارآگاهانه، در سایه شرلوک هلمز قرار دارند؛  از کرت والاندر گرفته تا کاراکتر فیلیپ مارلوی قصه‌های ریموند چندلر، تمام این شخصیت‌ها به نوعی تحت تاثیر کاراکتر هلمز هستند. در دنیای سینما هم هر کاراکتر پلیس یا کارآگاهی در اوج موفقیت خویش با هلمز مقایسه شده است. حتی یک‌بار چندلر چنین اظهارنظر کرد: «شرلوک هلمز با آن نوع رفتار و پوشش و لحن صحبتی که دارد، حکم یک پدیده را پیدا کرد. او خیلی زیاد صحبت نمی‌کرد، ولی دیالوگ‌هایی که به زبان می‌آورد، فراموش‌نشدنی هستند.»

منتقدین سینمایی عقیده دارند صنعت سینما این کاراکتر را به بهترین شکل روی پرده سینما به تصویر کشیده است. نکته اصلی قصه‌های هلمز این است که در دنیای جرائم و جنایات، می‌توان این جرائم را با بهره‌گیری از نیروی منطق و دید باز حل کرد. تمام مجموعه‌ها و فیلم‌هایی هم که براساس قصه‌های هولمز ساخته شده‌اند، این نکته را به‌خوبی رعایت کرده‌اند. اولین شرلوک هلمز هالیوودی، سروکله‌اش در سال1916 پیدا شد.

این اتفاق در حالی می‌افتاد که فرانسوی‌ها و آلمانی‌ها، قبل از آن اقتباس‌های سینمایی خود از این قصه انگلیسی را ارائه داده بودند. منتقدین سینمایی می‌گویند کانن‌دویل یک شخصیت قوی را در دل یک فضاسازی ماهرانه معرفی کرده بود و این مسئله به صنعت سینما توانایی و فرصت خلق فیلم‌هایی هیجان‌انگیز را می‌داد.این در حالی است که صنعت سینما هر بار با توجه به وضعیت جاری بین‌المللی، دخل‌و‌تصرف‌هایی در قصه شرلوک هلمز کرده است. برای مثال در دهه40 میلادی آنها باسیل رابتون را در نقش هلمز به مبارزه با نیروهای آلمان نازی فرستادند. این فیلم که سال1939 با نام «ماجراجویی‌های شرلوک هلمز» ساخته شد، نام آلفرد ال‌ورکر را به عنوان فیلمساز، بر خود دارد.

سال قبل صنعت سینما ناگهان اعلام کرد قصد تولید 2فیلم متفاوت براساس قصه‌های شرلوک هلمز را دارد. یکی از این دو طرح هیچ‌وقت عملی نشد و طرح گای‌ریچی، فیلمساز مستقل سینمای انگلستان هم‌اکنون آماده نمایش است. منابع داخل صنعت سینما می‌گویند با شروع فیلمبرداری فیلم ریچی، طرف مقابل از تولید فیلمی با مضمون مشابه منصرف شد. ریچی نقش هلمز را به رابرت داونی‌جونیور سپرد و جودلا را به عنوان دستیار وی (دکتر واتسن) انتخاب کرد.

قبل از انتخاب جودلا برای این نقش، قرار بود کالین فارل، دکتر واتسن فیلم باشد. ریچی چندین‌بار با وی دیدار و گفت‌وگو کرد ولی فارل بازی در این نقش را به این دلیل رد کرد که یک نقش مکمل است. کارگردان فیلم در همان زمان به وی گفت یک اشتباه حرفه‌ای مرتکب شده است. هالیوودنشینان روی «شرلوک هلمز» جدید شرط‌بندی کرده‌اند و می‌گویند تقریبا یک قرن پس از آنکه این کاراکتر روی پرده سینما دیده شد، هلمز هنوز هم ظرفیت تجاری بالایی در گیشه نمایش دارد.

آنها قول داده‌اند که تماشاگران از این فیلم استقبال خیلی خوبی داشته باشند و نسخه جدید فیلم، یکی از کارهای موفق و پرفروش سال آینده میلادی خواهد بود. نسخه جدید شرلوک هلمز در شرایطی در آمریکا اکران عمومی می‌شود که از نمایش عمومی آخرین فیلم شرلوک هلمز در سینماهای این کشور بیش از 20سال می‌گذرد. سال‌1988 فیلم «بدون هیچ نشانه‌ای» روی پرده سینماها رفت که حال‌وهوایی کمدی داشت و مایکل کین انگلیسی‌تبار در آن نقش این بازرس نکته‌سنج را بازی کرد.

رابرت داونی‌‌جونیور برای ایفای نقش شرلوک هلمز گریم ویژه‌ای شد. او برای اینکه بتواند نقش خود را بهتر بازی کند (و در حقیقت به شناخت و درک بهتری از کاراکتر هلمز برسد) تمام قصه‌های کانن‌بویل را دوباره خواند و به تماشای فیلم‌هایی نشست که قبل از این، روی این قصه‌ها ساخته شده بودند. در عین حال، او هنگام فیلمبرداری صحنه‌های اکشن فیلم، 2بار مجروح شد.

نکته جالب در مورد حضور جودلا در نسخه جدید این است که وی قبل از این در یکی از فیلم‌های شرلوک هلمزی نقش کوتاهی داشته است. این فیلم که محصول سال1991 است «پرونده شرلوک هلمز» نام دارد و در آن جرمی ‌برت نقش تلویزیونی معروف خود را تکرار کرده بود. دوستداران قصه‌ها و فیلم‌های شرلوک هلمزی، این فیلم را یکی از بهترین کارهای ژانر سینمای شرلوک هلمز می‌دانند و علاقه خاصی به آن دارند.

آسوشیتدپرس