تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۸۵ - ۱۴:۱۰

هادی اعلمی فریمان: قریب به 50 سال پیش نظریۀ همگرایی نوعی رؤیا تلقی می­شد، زیرا بنیادهای ملی‌گرایانة دولت – ملت ها به حدی قدرتمند بود که کسی تصور نمی­کرد در پایان قرن بیستم، بسیاری از ساختارهای گذشته فرو ریزند و بنیادهای جدید فکری در زمینة همگرایی به مرحلة عمل درآید.

امروزه تئوری همگرایی منطقه‌ای و وابستگی متقابل به اشکال گوناگون در حال اجراست.
تجربۀ تاریخی اتحادیه اروپا که همگرایی – با تعاریف ساده یا پیچیده – را از حوزۀ اقتصادی تا سایر حوزه‌ها تعمیم داد، الگوی مناسبی برای سایر کشورها از جمله آسیای جنوب شرقی، آفریقا یا آمریکای لاتین شد، هر چند نمونه‌های اخیر به کندی این مسیر را می‌پیمایند.

امروزه اتحادیه‌های جدید از قالب صرف اقتصاد خارج شده‌اند،-گرچه اقتصاد کماکان بالاترین هدف است – و به تئوری همگرایی منطقه‌ای و وابستگی متقابل در زمینة سیاستگذاری رسیده‌اند که به همگرایی سیاستگذارانه(1) تعبیر می‌شود.

وابستگی متقابل سیاستگذارانه، میزان تأثیرگذاری (خواسته یا ناخواسته) تصمیمات بازیگران بخشی از یک نظام روی تصمیمات بازیگران دیگرِ نظام مذکور را نشان می‌دهد.

همگرایی سیاستگذارانه را می‌توان کوششی برای کاهش آثار نامطلوب وابستگی متقابل سیاستگذارانه به وسیلۀ هماهنگی آگاهانۀ سیاست­ها و در نتیجه تغییر ماهیت وابستگی متقابل سیاستگذارانه بدون کاهش حتمی سطح آن به حساب آورد، گرچه این به معنای عدم وجود منازعه نیست. این وابستگی، ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم باشد. (2)

لذا با این تئوری (همگرایی منطقه‌ای) می‌توان مرکوسور(3) یا بازار مشترک جنوب در آمریکای لاتین را مورد بررسی قرار داد. حتی شاید بتوان ترتیبات حاکم بر سازمان بین‌المللی با تفسیر مضیق را بر آن اطلاق کرد.

واژۀ سازمان بین‌المللی اغلب به عنوان اشاره به فرایند سیاست‌های بین‌المللی به کار می‌رود که به صورت انواع و اقسام ارگان‌های همیارانه شکل می‌گیرد.

سازمان بین‌المللی نیز معمولاً بر پایۀ پیمانی بین‌المللی قرار دارد که کشورهای عضو را رسماً متعهد می کند تا منشور سازمان را پاس دارند و همکاری اقتصادی – سیاسی، امنیتی، یا فرهنگی را به عنوان هدف خود قرار دهند.

حال با این تعریف، مرکوسور در قالب تئوری همگرایی سیاستگذارانه و بر پایۀ نوعی همیاری در قالب سازمان بین‌المللی بررسی می‌شود.(4)

سابقه، سازمان و فعالیت‌های مرکوسور

مرکوسور در مارس 1991 با امضای پیمان اسونسیون (Ausuncion) در پایتخت پاراگوئه از سوی رهبران کشورهای آرژانتین، برزیل، پاراگوئه و اروگوئه پایه‌گذاری شد.

هدف اولیه از اجرای مفاد این پیمان، حصول یکپارچگی اقتصادی بین کشورهای امضا کنندۀ پیمان از طریق ایجاد جریان آزاد کالاها و خدمات، تعیین یک تعرفۀ مشترک خارجی، قبول سیاست مشترک بازرگانی و هماهنگی سیاست‌های اقتصاد کلان و منطقه‌ای است.

پروتکل اوروپترو (Ouro Petro) که در دسامبر 1994 به امضا رسید، درخصوص وضعیت مرکوسور که یک موجودیت قانونی بین‌المللی است و اجازۀ امضای توافقنامه‌هایی با کشورهای ثالث، گروه کشورها و سازمان‌های بین‌المللی را دارد، به بحث و بررسی پرداخته است. آرژانتین، برزیل، پاراگوئه و اروگوئه از اعضای مرکوسور اولیه هستند.

در سال 1996 شیلی در مورد عقد یک فقره توافقنامۀ تجارت آزاد با مرکوسور وارد مذاکره شد. این توافقنامه در اول اکتبر همان سال به اجرا درآمد. در 11 اکتبر همان سال، بولیوی مبادرت به امضای یک توافقنامۀ تجارت آزاد با مرکوسور نمود.

در ضمن، توافقنامۀ مربوط به عضویت پیوستۀ بولیوی در مرکوسور در ماه دسامبر 1996 مورد تأیید قرار گرفت. ونزوئلا نیز در 2005 به عنوان عضو پنج پذیرفته شد و این عضویت را به عنوان بزرگ‌ترین پیروزی خود تلقی کرد.

نهادهای مرکوسور شامل شورای بازار مشترک، گروه بازار مشترک، کمیسیون تجاری، کمیسیون مشترک پارلمانی، نهاد مشورتی اقتصادی و اجتماعی و دبیرخانه است.
شورای بازار مشترک، بالاترین رکن مرکوسور و مسؤول پیشبرد روند یکپارچگی و اتخاذ تصمیم‌هایی به منظور حصول به اهداف پیمان اسونسیون (Ausuncion) است.

گروه بازار مشترک، نهاد اجرایی مرکوسور است و مسؤول اجرای اقدام‌های واقعی برای سرعت بخشیدن به روند یکپارچگی است.

کمیسیون تجاری، صلاحیت اجرای سیاست مشترک بازرگانی را دارد و به طور اخص، مسؤول نظارت بر عملیات تعرفه‌های خارجی است و برای رفع منازعات تجاری بین کشورهای عضو، به پروتکل برازیلیا رجوع می‌کند.

کمیسیون مشترک پارلمانی از نمایندگان پارلمان کشورهای عضو مرکوسور تشکیل شده است و برای اجرای تصمیم‌های اتخاذ شده از سوی مرکوسور که شامل هماهنگی قانونگذاری کشور است، مسؤول سرعت بخشیدن به شیوه‌های ملی داخلی است.

نهاد مشورتی اقتصادی و اجتماعی از نمایندگان جامع بازرگانی و نیز اتحادیه‌های کارگری در کشورهای عضو تشکیل شده است و در ارتباط با مرکوسور نقش مشورتی دارد.

دبیرخانه اداری زیر نظر دبیر کل مرکوسور اداره می‌شود و به طور مستقیم با گروه بازار مشترک فعالیت دارد. (5)

فعالیت‌ها

ایجاد منطقه تجارت آزاد مرکوسور در اول ژانویه 1995 با لغو تعرفه‌های مربوط به 85 درصد تجارت بین منطقه‌ای، تحقق یافت. رژیم لغو تدریجی عوارض مربوط به فهرستی از محصولات خاص، مورد توافق اعضا قرار گرفت و به آرژانتین و برزیل چهار سال مهلت داده شد این روند را در پیش بگیرند.

این در حالی بود که به پاراگوئه و اروگوئه یک مهلت پنج ساله داده شد. در ضمن مقرر شد، رژیم‌هایی که بر تجارت بخش‌های خودروسازی و شکر در چهارچوب منطقه‌ای  اعمال می‌شوند، همچنان باید مورد مذاکره قرار گیرند.

اتحادیه گمرکی مرکوسور در آغاز سال 1995 رسمیت یافت و کار خود را آغاز کرد. این اتحادیه، مرکب از تعرفۀ خارجی مشترک به میزان صفر تا 20 درصد بود. در ضمن، فهرستی از استثناهای تعرفۀ خارجی مشترک نیز مورد توافق قرار گرفت.

این کالاها وضعیت خاص خود را از دست می‌دادند و در مورد کالاهای خارجی، منوط به تعرفه‌بندی عمومی تا سال 2006 می‌شدند.

براساس برآورد انجام شده، ارزش مبادلات تجاری در کشورهای عضو مرکوسور در خلال دورۀ زمانی 1991 تا 1995 سه برابر شد و گفته شده است که در سال 1997 به 20 میلیارد و 340 میلیون دلار آمریکا بالغ شده که روند مذکور تاکنون (2006) مراحل رشد را می‌گذراند.

وزیران مسؤول محیط زیست در کشورهای عضو مرکوسور در ژوئن 1995 در جلسه‌ای توافق کردند که قانون محیط زیست خود را هماهنگ کنند و یک گروه فرعی دایمی مرکوسور تشکیل دهند.

مرکوسور و اتحادیه اروپا در ماه دسامبر، چهارچوب توافقنامه‌ای را برای همکاری‌های بازرگانی و اقتصادی امضا کردند که این همکاری‌ها سپس گسترش یافت و در حال حاضر، مرکوسور به یکی از طرف‌های اصلی تجاری اتحادیه اروپا تبدیل شده است.

براساس مفاد این توافقنامه، کشورهای امضا کننده ملزم هستند که در زمینه‌های اقتصادی، تجاری، صنعتی، علمی، مؤسسه­ای و فرهنگی همکاری کنند و مذاکرات سیاسی گسترده‌تری را در مورد مسائل مورد علاقۀ فیمابین انجام دهند.

رؤسای جمهوری کشورهای عضو مرکوسور در جلسۀ سران در دسامبر 1995 بر یکی شدن تجارت آزاد به عنوان «فوری ترین هدف دائمی» مرکوسور تأکید کردند. در این راستا، آن‌ها توافق کردند هنجارهای درخواست برای تعیین قانون گمرکات مرکوسور را مشخص کنند، تنظیم شیوه‌نامه‌ها را سرعت بخشند و ارتباطات بین سیستم‌های ملی رایانه‌ای را افزایش دهند.

همچنین توافق شد که همکاری در زمینه‌های کشاورزی، صنایع، معدن‌کاوی، انرژی، ارتباطات، حمل و نقل و گردشگری و امور­مالی را افزایش دهند.

در این نشست، آرژانتین و برزیل با هدف فائق آمدن بر منازعۀ فیمابین درخصوص تجارت خودرو به توافق رسیدند. آن‌ها توافق کردند دست کم 60 درصد قطعات خودرو، ساخت داخل باشد و آرژانتین اجازه یافت تراز صادرات خودرو خود با برزیل را تکمیل کند. پیش از آن، سهمیۀ یکجانبه بر روی واردات خودرو آرژانتین اعمال می‌شد.

در دسامبر 1998 یک چهارچوب توافقنامه حاکی از اجرای سیاست ساخت مشترک برای تجارت آزاد خودروهای موتوری به امضا رسید. قرار بود مفاد این توافقنامه ظرف مدت چهار سال یعنی از اول ژانویه 2000 به اجرا درآید. در ضمن، دولت آرژانتین در دسامبر 1998 توافق کرد که تعرفه‌های واردات شکر برزیل را کاهش دهد.

در ماه مه 1996 نمایندگان مرکوسور با هدف هماهنگ کردن قانون اعطای امتیاز در کشورهای عضو، تشکیل جلسه دادند. در ماه دسامبر همان سال، سران کشورهای عضو مرکوسور در فورتالزا (برزیل) گرد هم آمدند و توافقنامه‌هایی درخصوص هماهنگ کردن روش­های رقابت (تا سال 2001)، یکپارچگی فرصت­های تعلیم و تربیت برای افراد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد، و آموزش منابع انسانی، استاندارد کردن مقررات حمایتی تجاری علیه محصولات کشور ثالث اعمال شده (تا سال 2001) و همچنین گسترش مبادلات فرهنگی بین منطقه­ای، به تصویب رساندند.

در این جلسه که سران کشورهای بولیوی و شیلی نیز حضور داشتند، اعضا مبادرت به امضای پیمانی در مورد خدمات هوایی منطقه‌ای نمودند. هدف از این پیمان، آزادسازی حمل و نقل غیرنظامی در سراسر منطقه بود.

علاوه بر آن، سران کشورهای مذکور، بر متونی در مورد حقوق مصرف کنندگان که باید در قانون دفاع از مصرف کنندگان مرکوسور بگنجد، صحه گذاشتند و توافق کردند که بررسی­های لازم درخصوص ایجاد یک بانک برای تأمین مالی یکپارچه سازی و عمران منطقه را به عمل آورند.

کمیسیون مشترک پارلمانی در ژوئن 1996 توافق کرد که مرکوسور باید یک تبصره پیرامون «ضمانت مردم سالاری» به تصویب برساند که به موجب آن، مشارکت در مرکوسور برای کشوری که فاقد مردم سالاری و نهادهای مسؤول و پاسخگو است، ممنوع باشد.

این تبصره در اجلاس سران کشورهای عضو مرکوسور که در اواخر همان ماه در سن لویی مندوزا در آرژانتین برگزار شد، مورد قبول واقع شد. رؤسای جمهوری کشورهای عضو مرکوسور، ورود بولیوی و شیلی به مرکوسور را به عنوان اعضای پیوسته، تصویب کردند.

در دسامبر 1995 یک فقره پیمان تکمیلی اقتصادی با بولیوی امضا شد که به موجب آن، بولیوی در منطقۀ تجارت آزاد مرکوسور می­گنجید، ولی در اتحادیه گمرکی حضور نداشت. قرار شد این پیمان تکمیلی در اول ژانویه 1997 به اجرا درآید.

در دسامبر 1996 این پیمان تا 30 آوریل 1997 تمدید شد، یعنی زمانی که منطقه تجارت آزاد بین بولیوی و مرکوسور قرار بود مورد بهره برداری قرار گیرد. برنامه‌های توافقنامه تجارت آزاد که در اکتبر 1996 به امضا رسید، قرار بود در یک دورۀ انتقالی که از 28 ژانویه 1997 آغاز می شد، اجرا شود. پیمان تکمیلی اقتصادی تجارت آزاد، در اکتبر 1996 به اجرا درآمد و به موجب آن قرار شد عوارض اکثر محصولات در یک دورۀ زمانی 10 ساله لغو شود. (محصولات حساس صادراتی شیلی، شامل حذف کامل تعرفه برای مدت 18 سال بود.)

قرار بود شیلی همچنان عضو اتحادیه گمرکی نباشد، ولی در سایر طرح های یکپارچگی به ویژه طرح­های زیربنایی طراحی شده برای دسترسی داشتن کشورهای عضو مرکوسور به بازارهای منطقه اقیانوس­های اطلس و آرام، فعال باشد. (ساحل اقیانوس آرام در بخش شیلی به منزله خط الحاقی بالقوه به ناحیه اقتصادی کشورهای خاور دور است.)

در ژوئن 1997 اولین اجلاس کارگزاران مالیاتی و مقام‌های گمرکی کشورهای عضو مرکوسور با هدف افزایش مبادلات اطلاعاتی و بازرسی‌های مشترک گمرکی، برگزار شد. سران کشورهای عضو مرکوسور در اواخر ماه ژوئن در اسونسیون پاراگوئه گرد هم آمدند.

در این اجلاس، بار دیگر بر قصد گروه در پیگیری مذاکرات تجاری با اتحادیه اروپا، مکزیک و جامعه کشورهای «حوزه آند» و همچنین انجام مذاکره به عنوان یک بلوک واحد اقتصادی در مباحثات با توجه به ایجاد یک منطقه آزاد تجاری آمریکا (FTAA) تأکید شد. قرار بود شیلی و بولیوی در این گونه مذاکرات با هم متحد شوند.

تلاش‌های مرکوسور در خلال سال 1997 که در جهت یکپارچگی اقتصادی منطقه‌ای صورت می­گرفت، به دلیل وضعیت وخیم­تر از تجاری برزیل و برنامه­های دولت این کشور برای مقابله با کسری بودجه که شامل اِعمال عوارض وارداتی بر برخی کالاها بود، مورد تهدید قرار گرفت.

دولت برزیل در ماه نوامبر همان سال اعلام کرد که در نظر دارد در اقدامی فراتر برای بهبود تراز تجارت خارجی خود، مبادرت به افزایش تعرفه‌های وارداتی تا 30 درصد کند. این اقدام از سوی آرژانتین به منزله ابزاری برای حفظ ثبات مالی منطقه‌ای مورد تصویب قرار گرفت.

تعرفۀ جدید تجارت خارجی که قرار بود تا 31 دسامبر 2000 به اجرا درآید، به طور رسمی از سوی سران کشورهای عضو مرکوسور در جلسه­ای که دسامبر 1997 در مونته ویدئو (اروگوئه) برگزار گردید، مورد قبول واقع شد.

بحران اقتصادی برزیل در ژانویه 1999 و همچنین تصمیم دولت مبنی بر «شناور کردن» ارزش پول ملی، موجب وارد آمدن فشارهای بیشتر بر روابط درون مرکوسور شد.

در اجلاس سران در دسامبر 1997، پروتکل جداگانه‌ای درخصوص آزادسازی تجارت در بخش خدمات و خریدهای دولتی برای یک دوره زمانی 10 ساله امضا شد.(7)

سران کشورهای عضو مرکوسور  به منظور تقویت یکپارچگی اقتصادی در سراسر منطقه توافق کردند که شیلی با توجه به این که هنوز عضو کامل سازمان نیست، در ساختار سیاسی مرکوسور ضمن برخورداری از حقوق رأی‌دهی مساوی با سایر اعضا، یکپارچه شود.

گرچه کشورهای آرژانتین، پاراگوئه و اروگوئه موافقت کردند که ترجیحات تجاری دو­جانبۀ موجود را با مکزیک که پایان همان سال منقضی می‌شد تمدید کنند، ولی این نشست، موفق به تنظیم یک سیاست تجارب واحد با مکزیک نشد.

برزیل و مکزیک در ژانویه 1998 توافق کردند مذاکرات عادی خود در مورد مسائل تجاری دو­جانبه و منطقه­ای را دنبال کنند. مذاکرات مربوط به عقد یک پیمان تجارت آزاد با جامعه کشورهای «حوزه آند» در خلال سال 1997 به دلیل اختلافات مربوط به برنامه‌های حذف تعرفه و اصرار مرکوسور درخصوص برخورداری محصولات از 60 درصد قطعات ساخت داخل برای بالا بردن کیفیت قوانین ترجیحات بنیادی، به تأخیر افتاد.

با وجود این، دو گروه‌بندی مذکور، در آوریل 1998 مبادرت به امضای پیمانی کردند که به موجب آن، ملزم به ایجاد یک منطقه آزاد تجاری تا ژانویه 2000 می‌شدند.

توافق شد که مذاکرات در مورد حذف تعرفه‌ها و سایر محدودیت‌های تجاری، اجرای برنامه‌هایی برای افزایش و متنوع‌سازی فعالیت بازرگانی بین کشورهای دو گروه و همچنین در مورد تنظیم یک چهارچوب قانونی و نهادی در جهت همکاری و یکپارچگی اقتصادی و فیزیکی در اواخر سال 1998، آغاز شود.

در اکتبر 1998 اعلام شد که مرکوسور در نظر دارد توافقنامه‌های تجاری دو جانبۀ موجود با کشورهای عضو جامعه آند را تا 31 مارس 1999 تمدید کند. وزیران تجارت 34 کشور آمریکای شمالی و جنوبی در مارس 1998 با چهارچوب جزء به جزء مذاکرات در جهت ایجاد منطقه تجارت آزاد آمریکا تا سال 2005 موافقت کردند.

مرکوسور خواستار حمایت از درخواست خود مبنی بر تشکیل گروه جداگانه مذاکره کننده برای بررسی مسائل مربوط به کشاورزی به عنوان یکی از 9 بخش کلیدی مورد بحث شد.

نخستین گام برای به جریان انداختن روند مذاکره درخصوص ایجاد منطقه تجارت آزاد آمریکا، به طور رسمی یک ماه بعد از آن در اجلاس رهبران 34 کشور در سانتیاگو (شیلی) برداشته شد.

مرکوسور و کانادا در ماه ژوئن مبادرت به امضای یک پیمان تجاری و همکاری سرمایه‌گذاری کردند. هدف از اجرای این پیمان، رفع موانع برای انجام مبادلات تجاری و گسترش همکاری فیمابین بود.

کمیسیون اروپا در ماه جولای پیشنهاد کرد که این اختیار را داشته باشد که باب مذاکره با مرکوسور و شیلی را در جهت عقد یک توافقنامه تجارت آزاد باز کند. اشاره به توافقنامه‌ای است که به موجب مفاد آن، قرار شد حذف تعرفه‌ها برای یک دورۀ زمانی 10 ساله مورد توجه قرار گیرد. با این حال، مرکوسور درخواست کرد که اتحادیه اروپا یارانه‌های کشاورزی را به منزلۀ بخشی از هر پیمان، حذف کند.

وزیران کشور اعضای مرکوسور در ماه مارس 1998 به همراه نمایندگان دولت‌های شیلی و بولیوی توافق کردند یک پیمان مشترک امنیتی برای منطقۀ مرزی که آرژانتین، پاراگوئه و برزیل را به هم مرتبط می‌سازد، به اجرا درآید.

هدف از اجرای این ابتکار عمل، به طور اخص مقابله با قاچاق مواد مخدر، جریان پول و سایر فعالیت‌های غیرقانونی در منطقه بود. (8)

در سی‌امین نشست سران عضو در کوردوبای آرژانتین در 2006 میلادی اولین توافق تجاری پس از 45 سال تحریم، با کوبا منعقد شد. در اجلاس سی­ام کاسترو به ستاره اجلاس تبدیل شد و به مدت 45 دقیقه سخنرانی کرد.

محورهای مهم اجلاس سی­ام تقویت و توسعۀ مرکوسور در آمریکای لاتین، پیشبرد همگرایی از طریق ایجاد سازمان انرژی منطقه­ای، انعقاد توافق اقتصادی با پاکستان، حمایت از حضور ونزوئلا به عنوان عضو غیر دائم شورای امنیت و درخواست آتش­بس فوری در خاورمیانه بود.(9)

اجلاس 2006 به یکی از مهم‌ترین اجلاس‌های مرکوسور تبدیل شد، زیرا ونزوئلا نیز به عنوان یک عضو، نقش‌آفرینی مهم خود را آغاز کرده است.

موانع پیش روی مرکوسور

تا اجلاس چهارم مرکوسور در سال 1382 شمسی وضعیت پیش رو امیدوار کننده نبود. علی‌رغم آن‌که رهبران کشورهای عضو، در اجلاس چهارم از یکپارچگی سخن گفتند، اما پیشرفت مهمی حاصل نشد.

بررسی گزارش­های رسانه‌های خبری در اجلاس چهارم نشان داد که همگی مقامات در سخنان خود خواستار تحقق «یکپارچگی سیاسی و اقتصادیِ» اعضای اتحادیه و سپس تعمیم آن به دیگر کشورهای منطقه شدند، اما پیشرفت چندانی نداشتند.

دو کشور آرژانتین و برزیل، تلاش زیادی در جهت تقویت مرکوسور داشته‌اند. حتی مسائلی مانند تعیین پول واحد و ارائۀ طرح اتحاد گمرکی مطرح شد.(10)

در سال 1385 ونزوئلا با تلاش‌های فراوان هوگوچاوز به عنوان پنجمین عضو بلوک مرکوسور به عضویت آن درآمد که عضویت این کشور با انتقاد و خشم آمریکا مواجه شد.

عضویت ونزوئلا در مرکوسور، افق نوینی را در آیندۀ این نهاد ایجاد خواهد کرد، زیرا ونزوئلا هشتمین تولید کنندۀ بزرگ نفت دنیاست و اعضای مرکوسور نتوانستند از این کشور که تولید ناخالص داخلی­اش 120 میلیارد دلار است، چشم‌پوشی کنند.

با این عضویت، بازار کشورهای آرژانتین و برزیل تا سال 2010 به روی ونزوئلا کاملاً باز می‌شود و تولیدات آن بدون پرداخت هیچ‌گونه عوارضی راهی دو کشور پرجمعیت خواهد شد.

با عضویت ونزوئلا، جمعیت کشورهای عضو مرکوسور به 250 میلیون نفر و تولید ناخالص داخلی آن فراتر از هزار میلیارد دلار می‌شود.(11)

اما مهم‌ترین موانع پیش روی مرکوسور، قدرت اقتصادی ایالات متحده آمریکاست. اقتصاد آمریکا 10 برابر بزرگ‌تر از اقتصاد برزیل است، در حالی که برزیل دومین اقتصاد بزرگ نیمکره غربی است. حتی اقتصاد آمریکا 100 برابر بزرگ‌تر از اقتصاد کل کشورهای آمریکای مرکزی و حوزه دریای کارائیب است.

با این اوصاف، اقدامات ایالات متحده در این منطقه می‌تواند مهم‌ترین مانع باشد. ایالات متحده در دیدگاهی کلان و در رقابت با اتحادیه اروپا، منطقه تجارت آزاد آمریکا (FATT)  را پیگیری می‌کند و چنانچه این رؤیای آمریکا به تحقق بپیوندد، می‌تواند بزرگ‌ترین منطقه تجارت آزاد در دنیا باشد کما این‌که در این زمینه مقامات آمریکایی مصمم هستند.

قبلاً زوئلیک یکی از مقامات ویژه تجاری آمریکا گفته بود: «ما مرعوب کسانی که به خیابان ها ریختند و از جهانی شدن و آمریکا انتقاد کردند، نخواهیم شد.» ایالات متحده گرچه در سال‌های اخیر نتوانست به پیشرفت ملموسی در این زمینه برسد، اما کماکان بالاترین تلاش­ها را انجام می­دهد، زیرا آمریکایی­ها معتقدند آزادسازی تجاری باعث شکوفایی و افزایش رشد اقتصادی است.

شکست نسبی در بحث منطقه تجارت آزاد در جهت مقابله با مرکوسور، و استقلال خواهی اقتصادی نسبی کشورهای آمریکای لاتین موجب شد ایالات متحده ایدۀ تشکیل بازار تجارت قاره آمریکا موسوم به آلکا را طرح کند.

آلکا نظام رقیب و آلترناتیوی برای مقابله با مرکوسور محسوب می­شود که ایالات متحده شدیداً آن را دنبال می­نماید. ایالات متحده از این موازی‌سازی، دو هدف کلان را تعقیب می‌کند:

1- استمرار تسلط اقتصادی و نفوذ سیاسی بر آمریکای لاتین، 2- مقابله با تنش جدید اتحادیه اروپا در منطقه آمریکای لاتین.

ایالات متحده طی سال­های طولانی، هژمون بلامنازع در آمریکای لاتین بوده است. این هژمونی در حال حاضر رو به زوال است. ظهور جنبش‌های چپ‌گرایانه یا حافظ منافع طبقات محروم و متوسط، شکست الگوهای نئولیبرال و ظهور اراده‌های ملی­گرایانه که خواهان تعیین سرنوشت خود هستند، همگی خطرات مهمی برای منافع یکجانبۀ ایالات متحده محسوب می­شوند.

ایالات متحده به عنوان قدرت بزرگ دنیا نمی­تواند شاهد زوال تدریجی قدرت خود باشد و تحقیر شکست سیاسی را بپذیرد و کماکان سیاست مداخله را به اشکال مختلف پیگیری کند.

در آخرین مواضع پس از تفویض قدرت از سوی فیدل کاسترو به رائول کاسترو، مقامات ایالات متحده از ضرورت آماده‌سازی مقدمات برای انجام برنامه‌های اصلاحات خود در کوبا سخن گفتند.

مرکوسور نیز در این ابعاد، قابل ارزیابی است. منتقدان مرکوسور اعلام می‌کنند که مرکوسور به شکل روز افزون، اهداف اقتصادی خود را وا می­نهد و به علایق و منافع سیاسی گرایش می‌یابد و ایالات متحده نیز با موازی‌سازی گسترده خواهان ممانعت از شکل‌گیری چنین جریانی است که شاید بتواند سراسر قاره آمریکای لاتین را در برگیرد.

مسألۀ دوم، نفوذ اروپا در آمریکای لاتین است. ایالات متحده صاحب مزیت­های اقتصادی فراوان نظیر بازار صادرات 30 درصدی، سرمایه‌گذاری کلان واردات مناسب از این منطقه است.

اما در حال حاضر، اروپایی­ها توجه خاصی به این منطقه نشان داده‌اند و مزیت­های اقتصادی جذابی برایشان ایجاد شده است. در کمتر از دو دهه اروپا به بزرگ­ترین شریک اقتصادی بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین تبدیل شده است.

تنها اسپانیا در نیمه سال 2005 قریب به 200 میلیارد دلار در کشورهای آمریکای لاتین سرمایه‌گذاری کرده و اروپایی‌ها به بالاترین سطوح ارتباط با این کشورها به طور دو­جانبه دست زده‌اند. (12)

این روند با تشکیل مرکوسور نیز به اوج رسیده است. اروپایی‌ها به سیستم اقتصادی مرکوسور فراتر از آلکا به دلایل متعدد علاقه‌مند هستند.

ارزیابی درونی اعضا

آرژانتین و برزیل، محرک اصلی اتحادیه مرکوسور بوده‌اند و کماکان اهداف اتحادیه را با قدرت دنبال می کنند. با ورود ونزوئلا، شرایط سیاسی افراطی­تری بر اتحادیه حاکم شد. هوگوچاوز استراتژی سیاست خارجی خود را بر مبنای مبارزه با الگوی نئولیبرال و تک قطبی بنا کرده و در این مسیر، فعالیت­های همگرایانۀ منطقه‌ای، به شکل جدی مطلوب و هدف ونزوئلا است.

این کشور پس از 8 سال و با امضای 5 پروتکل و یک دهه تقاضا و فعالیت، به عنوان عضو مرکوسور پذیرفته شد و بدیهی است این مسأله را مهم­ترین پیروزی دیپلماتیک خود تلقی کند.

ورود ونزوئلا به مرکوسور، تزریق انرژی سیاسی فراوان این کشور برای پیگیری اهداف مبارزه با ایالات متحده نیز هست و همین موضوع، موجب انتقاد فراوان برخی کشورهای منطقه برای ورود مرکوسور به مسائل حاد سیاسی شده است.

یکی از اهداف مشترک اعضا که تقریباً مورد اتفاق نظر رسمی یا تلویحی است، کاهش وابستگی به ایالات متحده در تمام عرصه­هاست. این کاهش وابستگی در عرصۀ اقتصاد با قدرت فراوان­تری پیگیری می­شود.

کشورهای آمریکای لاتین به این نتیجه رسیده اند که تا زمانی که وابستگی زیادی به ایالات متحده در عرصه‌های اقتصادی داشته باشند، اتحادیه مرکوسور به سرانجام نخواهد رسید، لذا از هم‌اکنون فعالیت‌های گسترده‌ای برای ارتباط با تمام کشورهای جهان برقرار کرده‌اند. الگوی انتخاب اروپا در این بحث قابل بررسی است.

برزیل در قالب همکاری‌های گسترده اکنون با چین ارتباط گسترده‌ای برقرار کرده است و چین به عنوان سومین شریک تجاری این کشور در تمام حوزه‌ها به‌ویژه اقتصاد و فناوری مطرح است. ملاقات لولا رئیس جمهور برزیل با همکاری چین موجینتائو در می 2005 و امضای پیمان اقتصادی در این قالب قابل بررسی است.(13)

ارزیابی میزان همبستگی و تعامل درونی اعضای مرکوسور از نشست مهم دهم اجلاس سران در کوروبای آرژانتین قابل استخراج است. در این اجلاس فیدل کاسترو که پس از 45 سال تحریم، به انعقاد پیمان با مرکوسور مبادرت کرد، ضمن ستایش از تقویت روحیۀ همگرایی و گسترش مرکوسور گفت: « مرکوسور دشمنان سرسختی دارد که از شنیدن خبرهای این نشست، چندان خوشحال نخواهند شد.» وی از همۀ اعضا خواست که کشورهای ثروتمند به کشورهای فقیرتر کمک کنند تا اجرای ایدۀ همبستگی به عنوان راهنمای همگرایی ملت‌های منطقه تقویت شود.

نستور کرچز رئیس جمهور آرژانتین نیز از تقویت مرکوسور و همگرایی در آمریکای لاتین با هدف همبستگی زیر یک پرچم دفاع کرد و افزود: « نمی‌توان کتمان کرد که این پیمان منطقه‌ای در طول 15 سال فعالیت خود با مشکلات دائمی روبرو بوده است.

اما هیچ کس نمی‌تواند بگوید که چون بین دو یا سه کشور آن ممکن است اختلافات جزئی و مقطعی وجود داشته باشد، مرکوسور شکست خورده است.» کرچزاز یک مرکوسور اجتماعی دفاع کرد و از بولیوی، مکزیک و دیگر کشورهای آمریکای لاتین خواست به این جمع بپیوندند.

مورالس رئیس جمهور بولیوی که برای اولین بار در نشست سران شرکت کرده بود، پیشنهاد کرد که کشورهای عضو، این سازمان را به جایگزینی برای مدل‌های اقتصادی تحمیل شده از بالا که در پی غارت منابع طبیعی بومی این کشورها است، تبدیل سازند.

هوگو چاوز نیز خواستار شد تا مرکوسور از 4 گناه کبیره توبه کند: وابستگی بازار مالی، نقص همگرایی اجتماعی داخلی، عدم توازن استراتژی‌های ملی و اختلاف نظر در مشارکت بین­المللی.

رئیس جمهور ونزوئلا کشورهای عضو را به سرمایه گذاری برای تبدیل مرکوسور به یک دولت بزرگ از طریق داشتن یک قانون اساسی و پول واحد تشویق کرد. رئیس جمهور شیلی باشلت نیز از همگرایی صادقانۀ مرکوسور دفاع کرد.

با نگاهی به اجلاس دهم مشخص می­گردد که سران تمام کشورها بر واژۀ همگرایی از مسائل اجتماعی تا سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تأکید می‌کنند. لذا مدل همگرایی آینده را در صورت تقویت می‌توان شبیه اتحادیه اروپا تصور کرد.

به هرحال مرکوسور بومی و ملی آمریکای لاتین در مقابله با آلکا به عنوان آلترناتیو ایالات متحده، افق روشنی پیش روی خود دارد، زیرا رهبران نسل جدید قاره آمریکای لاتین، با اعتماد به نفس و باورهای جدید و با اتکا به قدرت مردمی، تمایل شدیدی به استقلال در همۀ جهات دارند.

لذا این حرکت را با کاهش وابستگی به ایالات متحده در عرصۀ اقتصاد دنبال می‌کنند و در این حرکت به دنبال ایجاد تعادل و تبدیل ایالات متحده به یک شریک برابر و نه هژمون معتقدند.

حرکت مذکور، نوعی فرهنگ و ادبیات سیاسی متفاوت در آمریکای لاتین ایجاد کرده است، طوری که به نظر می‌رسد در آینده حتی رهبران راست‌گرا نیز تحت فشار افکار عمومی ملت خود مجبور به پذیرش برخی الگوهای آن شوند. این روند در شیلی و پرو و مکزیک قابل توجه است.

مکزیک، امروزه شاهد بروز افکار عمومی قدرتمندی است که از الگوهای ملی­گرایانه به سبک ونزوئلا و بولیوی حمایت می­کند و این امر در بررسی انتخابات اخیر قابل توجه است. حتی در کلمبیا به عنوان رژیمی راست‌گرا و تابع ایالات متحده، اوریبه در نطق پیروزی، لااقل از منظر صوری، خود را موظف به انجام اصلاحات لازم در جهت تأمین اجتماعی و رفاه عمومی می‌داند.

لذا آیندۀ پیمان مرکوسور را می‌توان مثبت تلقی کرد و آن را در جهت منافع کل آمریکای لاتین دانست که بتواند الگوی یکجانبه­گرایی ایالات متحده را به چالش بگیرد و در مسیر حرکت خود، کشورهای بیشتری را به عنوان عضو بپذیرد و الگویی مطلوب از تئوری همگرایی منطقه‌ای و وابستگی متقابل کشورهای دارای ادبیات سیاسی همسو را ایجاد نماید.

نهایت آن‌که بهترین گفتار را لوتیس ایناسیولولاداسیلوا رئیس جمهور برزیل بیان کرد : « مرکوسور باید برای شکست کسانی که می­گویند کشورهای ما فقط باید با آمریکا رابطه داشته باشند، تقویت شود.»

منابع

1 - Policy integration
2 - کارل دویچ، رابرت کیومین، جوزف نای: نظریه‌های روابط بین‌الملل، جلد دوم، ترجمه و تدوین وحید بزرگی، چاپ اول: 1375، مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهی
3 - Mercosure southern common Markef
4 -دایره المعارف ناسیونالیسم، زیر نظر الکساندر میل، جلد دوم، کتابخانه تخصصی وزارت امور خارجه، زمستان 1383.
5 - WWW. Irtp. Com/farsi/News/mahname.
6 -  ماهنامه بررسی بازرگانی به آدرس 5.
7 - ماهنامه بررسی بازرگانی به آدرس 5.
8 - روزنامه همشهری، 30/3/1382،  اجلاس چهارم مرکوسور.
9 -روزنامه شرق، 15/4/1385.
10 - همشهری دیپلماتیک، شماره سوم، خرداد 85، توازن استراتژیک.
11 - چاوز و راهبرد امنیت ملی ونزوئلا، نامه دفاع، مرکز تحقیقات استراتژیک دفاعی، 1384، شماره اول.
12 - www. BERKELEY REVIEW OF Latin American studies. Uni. California FALL 2005Lula in the Ring
13 - www. Red mercosur. Org. uy.htm.