سال ۶۲ به دنیای بازیگری پا گذاشته و تا امروز در بیش از ۱۰۰ فیلم سینمایی و مجموعه‌ تلویزیونی نقش‌آفرینی کرده است. مختار سائقی که جزو بازیگران مجموعه‌های پرمخاطبی چون پاورچین و شب‌های برره بوده، معتقد است بازیگری برایش محبوبیت آورده اما پول نه!

همشهری- پریسا نوری: این سینماگر که به‌خاطر بازی‌های پرتعدادش در نقش معتاد، مدتی به نماد اعتیاد در سینما و تلویزیون کشورمان تبدیل شده، می‌گوید پس از ۴ دهه بازیگری و طراحی صحنه هنوز مستأجر است و ماشین شخصی ندارد. پخش سریال «رعد و برق» از شبکه یک سیما بهانه‌ای شد، با این بازیگر پیشکسوت که در این مجموعه با بازی در نقش «آرازخان» حضور پررنگی دارد، گفت‌وگو کنیم. او با تواضع و ادب درباره زندگی شخصی و حرفه‌ای، روزمرگی‌ها و مشغله‌هایش برای ما می‌گوید.


برای آن دسته از مخاطبانی که سریال رعد و برق را ندیده‌اند، این مجموعه را چطور معرفی می‌کنید؟

رعد و برق سریالی با کارگردانی آقای بهروز افخمی است که براساس روایتی واقعی درباره سیل نوروز ۹۸ در استان گلستان ساخته شده و گوشه‌ای از زحمات و تلاش‌های مردم و امدادگران و سیل‌زدگان را نشان می‌دهد. قصه پرکشش و جذاب است و فیلمبرداری کار حدود ۲ سال و نیم طول کشید.

این سریال قرار بود سال ۱۴۰۰ پخش شود، چرا با ۲ سال وقفه به آنتن رسید؟

براساس توافقات و صحبت‌های اولیه قرار بود سریال از شبکه ۵ پخش شود اما کارگردان مجموعه می‌خواست سریال از شبکه یک پخش شود. این اختلاف نظر باعث شد سریال ۲ سال خاک بخورد، اما در نهایت خواست کارگردان محقق و سریال از شبکه یک پخش شد.
زمانی که سریال متوقف شده بود، گفته بودید اگر سریال پخش شود با نقش پررنگی که دارید حسابی دیده می‌شوید؛ هفته پیش آخرین قسمت سریال هم روی آنتن رفت، آیا انتظارتان برای دیده شدن در نقش آرازخان برآورده شد؟
نه! متأسفانه. به‌نظرم سریال آنطور که باید دیده نشد. غیرممکن بود کاری ازمن پخش شود و خانواده و فامیل نبینند و درباره‌اش صحبت نکنند، اما سر این سریال متوجه شدم که حتی بچه‌هایم هم سریال را نمی‌بینند.
خودشان گفتند کار را ندیده‌اند یا خودتان متوجه این موضوع شدید؟
خودم متوجه شدم. یک‌بار موقع پخش سریال خانمم به دخترم شهرزاد زنگ زده و پرسیده بود که سریال را می‌بیند یا نه؟ که دخترم جواب داده بود فرصت ندارد و مشغول رسیدگی به نوه‌مان است. چند روز پیش پسرم هم که در یک شرکت بزرگ کار می‌کند، گفت «بابا قبلا هر وقت تو کاری را بازی می‌کردی، همکارانم دورم جمع می‌شدند و درباره آن حرف می‌زدند ولی حالا از این خبرها نیست، انگار سریال را ندیده‌اند و...»

به‌نظر شما چرا از این سریال آنطور که باید استقبال نشد؟

یک دلیلش رقابت شبکه نمایش خانگی با سریال‌های تلویزیونی است، دلیل دیگر این است که تبلیغ مناسبی قبل از پخش نداشت، ولی دلیلی که از بقیه دلایل مهم‌تر است این است که مدت‌هاست سریال خوب با کارگردانی قوی در تلویزیون ساخته نشده و مردم برای سرگرمی سراغ پلتفرم‌ها و شبکه‌های دیگر رفته‌اند، برای همین حتی وقتی یک کار خوب پخش می‌شود، دیده نمی‌شود. یادم می‌آید زمانی که سریال‌هایی مثل «شب‌های برره»، «نقطه‌چین»، «پاورچین» و «ترش و شیرین» پخش می‌شد خیابان‌ها خلوت می‌شد ولی سریال‌هایی که امروز ساخته می‌شوند اصلا قابل قیاس با آنها نیست. پس به اعتقاد من ضعف تلویزیون مهم‌ترین دلیل دیده نشدن این کار بود.

خودتان به این سریال چه امتیازی می‌دهید؟

امتیاز بالایی می‌دهم چون به‌نظرم این سریال به‌خاطر قصه جذاب و کارگردانی قوی ارزش دیدن داشت، حین ضبط همه عوامل فنی و بچه‌های پشت صحنه در سرما و بارندگی، سنگ تمام گذاشتند اما گاهی عواملی دست به‌دست هم می‌دهد که همه ‌چیز مطابق انتظار پیش نرود و کار دیده نشود. حتی در فضای مجازی هم بازتاب چندانی نداشت و کمتر درباره آن می‌پرسیدند.


صحبت از فضای مجازی شد، چقدر در شبکه‌های مجازی فعال هستید؟

قبلا خیلی فعال بودم. در صفحه شخصی‌ام ۱۳۷ هزار دوست و همراه داشتم، اما ۶‌ماه پیش اینستاگرام ناگهان صفحه‌ام را مسدود کرد که دلیلش را نمی‌دانم. در حال حاضر صفحه جدید باز کرده‌ام و فعلا ۱۷ هزار دوست و همراه دارم.

منظورتان از دوست همراه، همان فالوور و دنبال‌کننده است؟

بله، ولی دوست ندارم اینطور خطاب کنم. ترجیح می‌دهم بگویم دوستان همراه.


با دوستان همراه چه چیزهایی به اشتراک می‌گذارید؟

درباره کتاب‌هایی که می‌خوانم صحبت می‌کنم و گاهی بخشی از کتاب را به اشتراک می‌گذارم. اخبار فیلم‌ها و تئاترهایم را می‌نویسم، گاهی از معضلات اجتماعی حرف می‌زنیم و خلاصه دور هم سرمان گرم است.

پس خیلی اهل مطالعه هستید.

بله. سال‌هاست هر شب کتاب می‌خوانم و اگر شبی حداقل ۱۰ صفحه نخوانم خوابم نمی‌برد.

این شب‌ها چه کتابی می‌خوانید؟

کتاب «چهار اثر فلورانس» را برای دومین بار می‌خوانم و انرژی مثبت و آرامشی را که از خواندن کتاب‌های خوب می‌گیرم، با دوستان همراهم به اشتراک می‌گذارم.

از این به اشتراک‌گذاری‌های کتاب استقبال می‌شود؟

هم بله و هم خیر. گاهی برخی به مطالبم در فضای مجازی ایراد می‌گیرند و ‌می‌گویند از روی شکم سیری است، ولی واقعیت این است که من در ۶۷ سالگی هنوز مستأجرم و حتی یک پراید هم ندارم پس حرف‌هایم نمی‌تواند از روی شکم‌سیری باشد.

مگر درباره چه مطالبی صحبت می‌کنید؟

در کل حرفم این است اگر دنبال آرامش هستیم سعی کنیم به زندگی و اطراف‌مان نگاه مثبت داشته باشیم، زندگی خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم و از داشته‌های‌مان لذت ببریم.

خودتان به این حرف‌ها عمل می‌کنید؟

بله. همیشه خدا را شکر می‌کنم که خانواده خوب و زندگی پرنشاطی دارم. البته دلم می‌خواست می‌توانستم خدمات بهتری به خانواده‌ام بدهم ولی به همین هم دلخوشم. به قول دکتر «باب» نویسنده معروف کتاب‌های موفقیت «با اینکه در زندگی هیچ‌چیزی طبق میلم نیست ولی حالم خوب است.» نه اینکه دست از تلاش بردارم ولی جنگ و قیاسی با دیگران ندارم. با داشته‌هایم زندگی می‌کنم و راحت هم هستم.

برگردیم به زندگی حرفه‌ای‌تان، جایی گلایه کرده بودید که چرا کارگردان‌ها اغلب نقش معتاد را به شما می‌دهند، درست است؟

گلایه که نه، فقط درددل بود. قبلا هم گفته‌ام پنجم فروردین امسال وارد ۱۸ سالگی ترک نیکوتین شدم، ولی همچنان نقش معتاد به من پیشنهاد می‌شود. البته من حتی نقش دزد و معتاد را جوری شیرین بازی می‌کنم که مردم دوستم دارند؛ ولی خب چه می‌شود کرد برخی بازیگران در نقش‌ها کلیشه می‌شوند. مثلا یادم هست مرحوم «نعمت‌الله گرجی» که همیشه نقش پیشخدمت را بازی می‌کرد، می‌گفت یک نفر پیدا نشد که این سینی چای را از من بگیرد و نقش دیگری پیشنهاد کند و...»

بیش از ۱۰۰ فیلم و سریال بازی کرده‌اید. کدام را بیشتر دوست داشتید؟

شب‌های برره، ساعت خوش، مرد هزار چهره، نقطه‌چین، پاورچین و... و. کلا همه کارهایی را که با مهران مدیری بازی کردم بیشتر از بقیه دوست دارم. بعد از آن کارها بیشتر دیده شدم و این موضوع را مدیون آقای مدیری هستم. به جرأت بگویم هیچ بازیگری به اندازه من با مهران مدیری کارنکرده. من در کنار بازیگری مدیر صحنه هم بودم. یک موقع شایعاتی درست کردند که مختار سائقی گفته من با مهران مدیری بازی نمی‌کنم. من ویدئو ضبط کردم و در پیجم گذاشتم با این محتوا که «آقای مدیری شما در قلب من هستی و بازی در کارهای شما افتخار من بوده و...»

در میان بازی‌های‌تان از کدام نقش‌های‌تان در بین مردم بازخورد بیشتری گرفتید؟

خدا را شکر! اگر بازیگری برایم پول نداشت، محبوبیت آورد و این خیلی ارزشمند است. خیلی‌ها اسمم را نمی‌دانند ولی می‌گویند من از بچگی با شما خاطره دارم... م. خیلی دوستت دارم اجازه هست بغلت کنم و... من اینجور وقت‌ها گریه‌ام می‌گیرد می‌گویم خدایا شکرت طرف پول می‌دهد که شناخته شود، ولی همه جا ما را می‌شناسند.
شنیده‌ایم درماه رمضان پیش رو شما را در کار جدید آقای ده‌نمکی که از تلویزیون پخش می‌شود، می‌بینیم. درست است؟
بله. یک‌سریال ماورایی به نام «رستگاری» است ولی بیشتر نمی‌توانم درباره قصه بگویم. فقط همین قدر بدانید در این قصه باعث می‌شوم یک نفر برود آن دنیا و برگردد.

این روزها مشغول بازی در کدام فیلم و سریال هستید؟

قرار است درباره بازی در نمایش «مهمانسرای دو دنیا» صحبت کنم که دی‌ماه در تالار رودکی به روی صحنه می‌رود. تمرین نمایش «اتللو» هم از شب عید شروع می‌شود و آخر فروردین به روی صحنه می‌رود.

اگر زمان به عقب برگردد، باز هم بازیگری را انتخاب می‌کنید؟

بله. من عاشق کارم هستم، فقط از این ناراحتم که چرا نتوانستم زندگی بهتری برای همسر و فرزندانم فراهم کنم.
به قول شاعر «از آن شادم که در هنگامه درد / غمی شیرین دلم را می‌نوازد».»

یک آرزو کنید.

آرزویی ندارم جز اینکه روزی برسد که مردم لب‌های‌شان پرخنده و جیب‌های‌شان پرپول باشد.
 

پدربزرگ مهربان

مختار سائقی یک پدربزرگ مهربان است. این را وقتی متوجه شدیم که در مدت گفت‌وگو هرجا صحبت از بچه‌ها و نوه‌هایش می‌شد، چشمانش برق می‌زد و با ذوق از آنها تعریف می‌کرد. او که ۳ فرزند و ۴ نوه دارد می‌گوید: «پسر بزرگم یک دختر ۱۴ ساله به اسم «عسل» دارد که بسیار درسخوان است و دلش می‌خواهد در آینده در دانشگاه‌های معتبر دنیا ادامه تحصیل دهد، خواهر کوچک‌تر عسل، ۳ سال دارد که اسمش «نفس» و واقعا نفس بابابزرگ است. پسر وسطی یک دختر ۷ ساله به نام «شاران» دارد که از علم و ادبش هر چه بگویم کم گفته‌ام. تعریف نباشد بسیاری از بخش‌های شاهنامه را حفظ است و مثل پرده‌خوان‌ها و نقال‌های باتجربه پرده‌خوانی می‌کند. دخترم «شهرزاد» که همه زندگی‌ام است و در مهر و محبت همتا ندارد هر وقت درگیر کار هستم، هوای مادرش را دارد و او را تنها نمی‌گذارد. راست گفته‌اند خدا هر مردی را دوست دارد به او دختر می‌دهد. شهرزاد هم یک پسر شیرین به نام «آرسس» دارد.»


 

پیرمرد عصبانی!

این هنرمند با کارنامه ۴۰ ساله بازیگری، خاطرات بسیاری از بازخورد نقش‌هایش بین مردم دارد که یکی از جذاب‌ترین‌ها را برای‌مان تعریف می‌کند: «زمانی که سریال «ستایش» در حال پخش بود، در حال شست‌وشوی ماشینم در خیابان بودم (آن موقع یک ماشین داشتم) که دیدم پیرمردی از اهالی محله نزدیک شد و با لهجه آذری گفت: «شما خجالت نمی‌کشی!؟» فکر کردم منظورش این است که چرا با آب شیلنگ ماشین می‌شویی. گفتم: «ببخشید، الان آب رامی‌بندم.» گفت: «آب چیه؟ می‌گم خجالت نمی‌کشی توی ماشین جوون مردم جنس جاساز می‌کنی؟» فوری متوجه شدم که من را با یکی از بازیگران ستایش اشتباه گرفته. گفتم «من آن بازیگر نیستم. نقش من در سریال «شعبانی» بود که در صحنه‌ای با ستایش دعوا می‌کند.» بیشتر عصبانی شد و گفت: «چه بدتر، مگه آدم با یه خانوم که بچه یتیم داره، دعوا می‌کند!؟» آخر سر همسرم برای پادرمیانی آمد و گفت «پدرجان! این مرد آن بازیگر نیست.» که پیرمرد دوباره با عصبانیت گفت: «من پدر شما نیستم، برو شوهرت را آدم کن!...»

 

واسه نونه... واسه نونه

سائقی جزو بازیگران پرکار سینما و تلویزیون است. او درباره حضورش در سینما و تلویزیون اینطور می‌گوید: «به‌دلیل شرایط اقتصادی، وقتی با پیشنهادی مواجه می‌شوم خیلی به حق انتخاب خودم توجه نمی‌کنم! چون مسئله اصلی، امروز امرار معاش است. متأسفانه هیچ‌وقت به این مرحله نرسیدم که بتوانم حق انتخابی داشته باشم و نقشی را رد کنم!» این بازیگر با تأکید بر اینکه فقط با درآمد بازیگری امرار معاش می‌کند، ادامه می‌دهد: «یک خانه استیجاری در نواب دارم که حقوقی را که بابت بازنشستگی خانه سینما می‌گیرم بابت اجاره آن به صاحبخانه می‌دهم و از درآمد بازیگری، زندگی‌ام را می‌چرخانم پس باید منتظر بنشینم تا کسی پیشنهاد کار بدهد و گاهی تا ۶‌ماه شده که بیکار مانده‌ام!» این بازیگر که دستی هم در طراحی صحنه و لباس دارد و عضو انجمن طراحان صحنه و لباس است درباره فعالیتش می‌گوید: «کمی جوان‌تر بودم در این حوزه هم کارهای بیشتری می‌کردم و در حدود ۲۰ فیلم مسئولیت طراحی و لباس را داشته‌ام.»
 

منبع: روزنامه همشهری