تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۷:۱۳

محمدعلی توحید: از قطر عقب هستیم یا نیستیم بحث مهمی نیست.

 مقایسه غیرسازنده جز تبدیل بحث مثبت به بحث تخریبی حاصلی ندارد.اگر این مقایسه برای ارزیابی خویش و رفع مشکلات و تسهیل رسیدن به اهداف و استراتژی‌ها باشد مشکلی نیست. در واقع بررسی تجربه دیگران می‌تواند راه‌گشا باشد و اگر چنین نکنیم خطا کرده‌ایم  ولی اگر هیچ برنامه و راهبرد نداشته باشیم نیز این مقایسه حاصلی ندارد. باید برنامه و راهبرد داشته باشیم که آن را با راهبرد و برنامه دیگری مقایسه کنیم. در کشور‌ ما هیچ برنامه و راهبرد مشخصی برای توسعه گاز وجود ندارد و همین مسئله برنامه‌ریزی را غیرممکن کرده است.

در‌واقع شاید همه ناکامی‌ها ناشی از بی‌برنامگی باشد اما برخی با این سخن که هیچ وقت  راهبرد و برنامه مشخصی نبوده دوره‌های قبل را با امروز مقایسه می‌کنند و برخی تفاوت‌ها چشمگیر است.بحث تولید گاز درمیدان عظیم پارس جنوبی که قرار بوده و هست در برهوت آن، تمدن جدیدی ساخته شود این روزها بالا گرفته است.

مسئولان فعلی وزارت نفت که حدود 4سال است در این وزارت اداره‌ امور را بر عهده دارند می‌گویند همه طرح‌ها طبق برنامه پیش رفته و مشکلی در منطقه پارس جنوبی نیست‌.
 ولی همین افراد از برخی مشکلات نیز گله دارند. آنها از تحریم به‌عنوان یک عاملی که حداقل به کند شدن روند اجرای طرح‌ها منجر شده است نام می‌برند‌ ولی تاکید می‌کنند که این تحریم‌ها را دور می‌زنند و تجهیزات و وسایلی که لازم است را خریداری‌ می‌کنند.

اما اذعان دارند که این دور زدن جز ایجاد تاخیر در اجرای طرح ، هزینه اجرای طرح‌ را نیز افزایش می‌دهد.در واقع تحریم‌های 4سال اخیر موجب شده که هیچ طرح مهم و بزرگی در صنعت نفت ایران اجرایی نشود و یا حداقل به نتیجه مطلوب نرسد.
البته با همه این فشار‌ها متخصصان داخلی متوقف نشده‌اند و به هر نحو آنچه بر‌‌‌عهده ‌‌آنان بوده است انجام داده‌اند.

اما این شرایط برای کشور جدید نیست و فشارهای خارجی همواره بخشی از طرح‌های بزرگ کشور بوده است.البته نحوه برخورد با این شرایط و سیاست‌ها و رویکرد‌‌هایی که در این زمینه اعمال شده ‌ متغیر بوده ‌ و نتایج متفاوتی نیز داشته است.

به اعتقاد بسیاری در سال‌های اخیر امکان طی مسیر‌های دیگری نیز ممکن بوده است؛مسیرهایی که موجب نشود کشور‌ما با بیش از 70 میلیون نفر جمعیت با وزن مخصوص بالای نیروی انسانی از کشور کوچکی که اتباع‌ آن از کل جمعیت دانشجویان رشته مهندسی یا کارکنان صنعت نفت ایران کمتر است در برداشت از میدانی مشترک عقب باشد.

قطر امروز بزرگ‌ترین تولید‌کننده ال ان جی است و به حد اکثر توان تولید از این میدان رسیده است. با این وجود دو معاون وزیر نفت در مصاحبه‌های جداگانه در پاسخ به معاون دیگر ‌این وزارتخانه اعلام کردند تولید ایران از میدان مشترک گاز پارس جنوبی از قطر عقب‌تر نیست.
اکبر ترکان معاون وزیرنفت که وزارت دفاع و وزارت راه ‌و ترابری را نیز در کارنامه فعالیت دولتی خود دارد به‌عنوان معاون برنامه‌ریزی وزارت نفت در گفت‌وگو با مهر اعلام کرد ایران در تولید گاز از میدان مشترک گازی با قطر عقب است و این جدای از تاخیر 11 ساله برداشت از این میدان است.

اما سیف‌اله‌جشن‌ساز، مدیرعامل شرکت ملی نفت در گفت‌وگو با واحد مرکزی خبر اعلام کرد در حال حاضر میزان برداشت ایران و قطر از میدان مشترک، برابر است اما تاکید کرد اگر تامین مالی مراحل باقیمانده این میدان به موقع صورت نگیرد، عقب خواهیم ماند.

اما حسین نقره‌کار شیرازی معاون بین‌الملل وزارت نفت نیز روایت دیگری از این مسئله داشت. وی درحالی که تایید می‌کرد برخی قرارداد‌های توسعه‌ای با طرف‌های خارجی در وزارت نفت به‌دلیل تاثیر بحران اقتصادی کند شده است‌ برداشت ایران را معادل سهمی که در این میدان دارد دانست. وی گفت: در این رابطه هر چند ما اعلام می‌کنیم که برداشت گاز قطر از این میدان مشترک بیش از ایران است، اما باید توجه کرد که از نظر تقسیم‌بندی حدود دو سوم این میدان در دریا و خشکی در محدوده خاک قطر قراردارد و یک سوم در آب‌های ساحلی ما.

وی با این استدلال نتیجه گرفت که ایران از قطر عقب نیست.

براساس برنامه‌های کوتاه و درازمدت وزارت نفت برداشت از میدان‌های نفتی و گازی مشترک در اولویت است و باید تامین مالی این طرح‌ها با سرعت، بدون وقفه و تاخیر انجام شود. حال این سؤال مطرح است که آیا تاخیر در اجرای طرح‌های میدان گازی پارس جنوبی که موجب شده‌ برداشت ایران از قطر عقب بیفتد نشانه  ضعف مدیریت در صنعت نفت است؟
اینکه چرا ما به اهدافی که در این زمینه داشته‌ایم و به آن نرسیده‌ایم سؤالی است که با نرسی قربان کارشناس مسائل انرژی و گاز مطرح کردیم.

به اعتقاد وی مسئله اصلی این است که اقتصاد توسعه حوزه گازی پارس جنوبی یا گنبد‌شمالی از دیدگاه ایران و قطر متفاوت است. برای قطر اقتصاد این منطقه، اقتصاد گاز مایع است‌ چرا که ارزش مایعات همراه گاز، از خود گاز برای این کشور بیشتر است. یک میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی، در مقابل، 40 هزار بشکه میعانات گازی به دست می‌دهد. ارزش این محصول بیشتر از گازی است که قطر از این میدان برداشت می‌کند. به همین دلیل این کشور دنبال طرح‌هایی است که بیشتر میعانات گازی تولید کند نه گاز. کشور قطر در مجموع معادل841 هزار نفر جمعیت دارد. این میزان جمعیت که سه‌چهارم آن مهاجرهستند مصرف گاز بالایی ندارند.

 سیاست این کشور برای تبدیل شدن به یک صادر‌کننده گاز تنها راهی است که پیش روی این کشور است. به همین دلیل هم تلاش خود را انجام داده است که گاز را صادر کند. منطقی که این کشور از آن پیروی می‌کند این است و کار دیگری نمی‌تواند انجام دهد. این کشور امروز به هر شکل که ممکن باشد گاز طبیعی صادرکرده و میعانات تولید می‌کند و این میعانات را به قیمت خوب می‌فروشد. قرارداد‌هایی که این کشور بسته است به‌دلیل موقعیت جغرافیایی بیشتر صادرات ال‌ان‌جی است که با شرکت‌های بزرگ و خیلی مهم نفتی دنیا منعقد شده است و در منافع ال‌ان‌جی نیز مشارکت می‌کند.

این سیاست ممکن است از دید برخی غلط باشد. حتی برخی می‌گویند که این کشور گاز را ارزان فروخته است. اما امروز گاز قیمت بالاتری دارد و قرارداد‌‌های بهتری بسته و قراردادهای بالایی که بسته، این کشور را به بزرگترین تولید کننده ال‌ان‌جی درحال حاضر تبدیل کرده است و برای تبدیل شدن به بزرگترین تولید‌کننده جی‌تی‌ال نیز برنامه‌ریزی کرده است. در عین حال مسئله دیگر این است که قراردادهای گازی را براساس مشارکت در تولید منعقد کرده است‌که در ایران اعمال نمی‌شود. ما در ایران برای مصرف گاز مشکلی نداریم. مصرف داخلی ما و جمعیتی که گاز مصرف می‌کنند و صنایع مصرف‌کننده گاز فراوانند و قابل توسعه. ما مصرف بزرگ دیگری نیز داریم که برای ما ضروری است.

ما میدان‌های نفتی مهم و بزرگی داریم که باید گاز به آنها تزریق شود.‌ در ایران اما چند مسئله مخلوط شده است. توسعه و تولید بیشتر میدان‌های گازی، ارتباطی به صادرات ندارد. ما برخلاف قطر نیاز به بازار صادراتی نداریم و اگر هر میزان گاز تولید کنیم در داخل قابل مصرف خواهد بود و در عین حال امکان تزریق به میدان‌های نفتی وجود خواهد داشت تا تولید نفت افزایش یابد. بنابراین هیچ توجیهی برای کندی کار نیست.

وی در این زمینه که چرا نتوانستیم تولید گاز را افزایش دهیم، می‌گوید: این مسئله  به عوامل مختلفی بستگی دارد که شامل عرضه و پیشنهاد قراردادهای بد است. البته تحریم خارجی نیز تاثیر داشته است. ناتوانی در ایجاد شرایطی برای تامین مالی و یا فاینانس هم عامل سوم است.‌ مسئله دیگر در تامین مالی این است که اجازه نداده ایم و نمی‌دهیم که ایرانی‌ها در تامین مالی یا فاینانسینگ و تولید گاز دخالت داشته باشند.

اینکه شرایطی فراهم نشده و مانع سرمایه‌گذاری و دخالت صاحبان سرمایه برای سود بردن از سرمایه‌گذاری در یک مرحله از میدان پارس جنوبی فراهم نشده سؤال اساسی است که باید پاسخ داده شود. یک مرحله پارس جنوبی هزینه مشخصی دارد و این هزینه ظرف یک تا 2سال باز می‌گردد اما اجازه نمی‌دهند که منفعت آن به سرمایه‌گذار داخلی برسد.

در واقع همه مکانیسم‌های مفید برای جذب پول و سرمایه‌گذار ایجاد نشده است تا تولید را افزایش دهیم.مشکل دیگری که در این میان قابل طرح و بررسی است وجود یک بورکراسی قوی و ناکارآمد است که روند هر تصمیم‌گیری در اجرایی شدن طرح‌ها را به تاخیر می‌اندازد و موجب می‌شود که برای نهایی شدن و به مرحله اجرا رسیدن یک قرارداد نیاز به تایید و تصویب تعداد بی‌شماری افراد و مقام‌های متعدد داشته باشد که برنامه ریزی را غیرممکن می‌کند.درحال حاضر 5 مرحله این میدان گاز در بخش ایرانی به بهره برداری رسیده است.

این طرح‌ها در دوره‌ای به اجرا درآمده است که تحریم‌ها علیه ایران اعمال می‌شد  ولی مشارکت شرکت‌های اروپایی و حتی آمریکایی در این طرح‌ها شاید به شکل نامحسوس وجود داشت.

در این مدت 5 مرحله دیگر نیز بخش مهمی از راه را طی کرده‌اند. مراحل 6تا8 و 9تا 10 از سوی پیمانکاران داخلی و خارجی در حال اجرا بود.

به اعتقاد برخی فقدان تصمیم‌گیری صحیح در این دوره و دوره قبل برای خاتمه این طرح‌ها موجب تاخیر در بهره برداری از این میدان‌ها شد. این 5 مرحله امروز به شکلی پیچیده به بهره برداری رسیده که حتی مجریان طرح از توضیح دقیق آن عاجزند. یعنی تولید از برخی‌چاه‌های دریایی مراحل 6 و7 آغاز شده و چون بخش خشکی آنها آماده نیست گاز تولیدی این میدان‌ها در بخش خشکی میدان‌های 9‌و10 ، پالایش و مورد استفاده قرار می‌گیرد.

چند مرحله از این میدان نیز که بسیاری  از قراردادهای آن منعقد شده یا درحال انعقاد است هنوز در مراحل نخست اجرا هستند و با استناد و تفسیر سخنان معاونین و وزیر نفت اجرای سریع و بهره‌برداری نزدیک این میدان‌ها عملی به‌نظر نمی‌رسد.امروز براساس اعلام رسمی مقامات وزارت نفت برداشت ایران از این میدان بیش از 200‌میلیون مترمکعب در روز و قطر بیش از 300‌میلیون متر مکعب در روز است.

همه این بحث‌ها و سخن‌ها اما در شرایطی صورت می‌گیرد که براساس آخرین گزارش‌ها با وجود کاهش تقاضای جهانی برای انواع انرژِی، بهره برداری از منابع گازی قطر شدت گرفته است.

آسوشیتدپرس گزارش داد با وجود رکود اقتصادی و کاهش تقاضای جهانی برای انواع مختلف انرژی از جمله گازطبیعی و ال‌ان‌جی، قطر برای افزایش بهره‌برداری از منابع گازی خود میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری جذب کرده است.

این درحالی است که طرح موسوم به« قطر‌گاز2»با افزایش 15.6 میلیون تنی تولید ال‌ان‌جی قطر به‌تازگی افتتاح شده است و این کشور درصدد است تا نیاز کشور‌های انگلیس و آمریکا را براساس قراردادهای درازمدت به گاز طبیعی برآورده کند.