همشهری آنلاین - مریم قاسمی: نسل دیروز به خوبی به خاطر دارد زمانهایی را که چراغ علاءالدین، فانوس، بخاری نفتی و... پای ثابت خانههای مردم بود. از آن دوران فقط خاطرههایش به جامانده و نسل امروز دیگر دردسرهای کرسی و سماور زغالی را به جان نمیخرد و مجبور نیست برای تهیه چند لیتر نفت راهی کوچه و خیابان شود. زمانی در گوشه هر اتاقی چراغ نفتی برای پخت غذا بود و فانوسی برای روشن شدن اتاق در تاریکی شب. آن وقتها مصرف نفت با زندگی مردم پیوند خورده بود. در حیاط هر خانه بشکهای نفت وجود داشت که البته هیچ بچهای دور و بر آن پیدایش نمیشد. وقتی مقدار نفت داخل بشکه به پایان میرسید، نگرانی اهل خانه شروع میشد. آن زمان بود که صدای عمو نفتی محله بیش از هر چیز دیگری، خوشحالکننده و خوشایند به نظر میرسید.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
هنوز در محلههای منطقه ما عمونفتیهایی هستند که با چرخدستیهای کهنه و زهوار دررفته به این محله و آن محله میروند ونفت میفروشند، اما مشتریهای امروزشان با دیروز بسیار تفاوت پیدا کردهاند. شاید تعدادشان به انگشتان دستمان نرسد اما هنوز ارتباط و تعامل خوبی با شهروندان منطقه برقرار کردهاند. در گزارش این هفته فعالیت عمو نفتیهای منطقه در گذشته و حال را بررسی کردیم.
صدای عمو نفتی برای شهروندان آشنا بود
به محله استاد معین رفتیم. اهالی میگویند که در سال ۱۳۴۵ پشت ساختمان ناحیه یک، سر کوچه بهنام و خیابان غیاثوند شعبه نفتی وجود داشت. در این محل فردی به نام علی قریشی نفت خانه مردم را تأمین میکرد که پس از چندی این شعبه را به فردی به نام حسن نفتی فروخت. اهالی بهویژه افراد قدیمی محله خاطرات زیادی از آن سالها و حسن نفتی دارند. یکی ازشهروندان که نامش حاج ناصر است از گفتن خاطرات لذت میبرد و چنان با آب و تاب درباره شعبه نفتی محلهاش توضیح میدهد که انگار هنوز در آن زمان قرار دارد، وی گوید: «مردم در صف میایستادند، گالنهای نفت را با طناب به هم میبستند و ساعتها در کنارآنها میایستادند تا نوبتشان برسد.» شهروند قدیمی منطقه از زمانی میگوید که عمو نفتیها به کوچه و خیابانهای منطقه میرفتند و نفت را به دست مردم میرساندند. اهالی صدای عمو نفتی محلهشان را میشنیدند و او را میشناختند. با پیتهای فلزی ۲۰ لیتری که در دستان خود میگرفتند به دنبال عمونفتی میدویدند. سید علی عزیزی شهروند دیگر این محله در ادامه میگوید که یادم میآید که هر ۲۰ لیتر نفت را با ۵ تومان میخریدیم و در چند ماه اجاق خانهمان را میسوزاندیم. وی یکی از کاسبان محله است و میگوید در فصل سرما عمو نفتیها به محل ما میآیند و نفت میفروشند، چند وقت قبل که یکی از آنها را دیدم، متوجه شدم که همان ۲۰ لیتر نفتی که ما آن را ۵۰ ریال میخریدیم امروزبا ۳۵ هزار تومان به دست متقاضیان میرسد.
شغلی که رو به زوال نیست
در ابتدای خیابان دامپزشکی شعبه نفتی حسین آقا وجود داشت. او با تلمبه و مخازن خرطومی شکل میتوانست نفت را در ظروف مردم خالی کند. رضا فدایی از شهروندان محله دکتر هوشیار خاطرات به یاد ماندنی از آن زمان دارد. از صفهای طولانی که از خیابان ۲۱ متری جی شروع میشد و به خیابان دامپزشکی میرسید. او صبحهای زود آن وقتها را فراموش نمیکند. مواقعی که صبح زود از خواب بیدار میشد تا خود را به صف نفت برساند تا نوبت بگیرد. اوخاطرات در صف ایستادن برای نفت را طوری نقل میکند که فکر کردن به آن هم کار مشکلی است. شهروند منطقه بارها با پیتهای خالی به خانه برگشته و این تجربه تلخ بارها در زندگیاش تکراروتکرار شده است. فدایی، عمو نفتیها را هنوز در محله خود میبیند و میگوید: «شغل عمو نفتیها رو به زوال نیست و هنوز این شغل با اهالی محله ارتباط مستقیمی دارد.» وی اشارهای به مغازههای اطراف محله دکتر هوشیار میکند و میگوید که هنوز لولهکشی گاز شهری در این نقاط صورت نگرفته است. وی کاسبان کفاشی و لوازم آرایشی و بهداشتی خیابان دامپزشکی را از مشتریان پرو پا قرص نفتفروشان محله عنوان میکندکه هنوز هم برای گرم کردن فضای کار از بخاری نفتی استفاده میکنند.
استفاده برخی از بخاری نفتی
یادش به خیر عمو نفتی که با تانکر و گالن نفت به کوچهها و خیابانها میآمد همه به بارهایش نگاه میکردند. اگر دست پر بود، او را آقا رضا صدا میزدند و هر زمان که با تانکرخالی او مواجه میشدند، ناراحتی میکردند و گاهی توب و تشر میزدند. سعیدرضایی ازشهروندان محله مهرآباد جنوبی است. او درباره اینکه مردم محلهاش هنوز هم متقاضی نفت و طالب این سوخت کممصرف در زمان کنونی هستند، میگوید: «کاسبهایی را میشناسم که مغازههایشان مجوز لولهکشی گاز ندارد، به همین دلیل مجبورند از نفت بهعنوان سوخت وسایل گرمایشی خود استفاده کنند چرا که هزینه مصرف بخاری برقی به مراتب گرانتر از نفت برای آنها تمام میشود.»
نفت عصای دست شهروندان
در یکی از محلههای منطقه، بانویی به نام عمه زینب همراه پسرش یک شعبه نفتی را در محدوده محله شمشیری اداره میکردند. او قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به شهروندان خیابان طحانی و ملکی نفت میرساند. یکی از کسبه محله با نقل این خاطرات میگوید: «عمه زینب، زمانهای زیادی به بانوان و اهل محل نفت، آن هم به مقدار کم میفروخت. هیچوقت فراموش نمیکنم که یکی از همسایهها ظرف کوچکی که بیش از یک لیتر نفت در آن جا نمیگرفت را پیش عمه زینب برد و نفت خرید، او دست رد به سینه کسی نمیزد.» عمه زینب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شغل خود را عوض کرد و در یک مغازه خرازی در این محله ادامه کار داد و پس از مدت کوتاهی فوت کرد. راستی چرا هنوز عمو نفتیها در منطقه ما رفت و آمد دارند؟ بدنیست اهالی و ساکنان بدانند بعضی شغلهای منطقه ما مرتبط با نفت هستند. مثلاً در تعمیرگاههای خودرو برای شستوشوی لوازم و وسایل جانبی از نفت استفاده میشود. باید گفت که ارتباط بعضی از کاسبان با عمو نفتیهای دیروز و امروز منطقه ارتباط تنگاتنگی است.
توزیع نفت در جایگاه پمپ بنزین پل کن
محله صنعتی فتح جزو نقاطی از منطقه است که مردم و مسئولان کارگاهها و کارخانجات آن از گذشته تاکنون با عمو نفتی کمتر سرو کار داشتهاند. در گذشته اهالی این محله برای سوخت و مصارف خود از گازوئیل استفاده میکردند و امروزه از انرژی گاز بهرهمند میشوند، اما موضوع قابل تأمل وخواندنی این است که جایگاه پمپ بنزین پل کن، محل توزیع نفت بود. مردم از نقاط مختلف منطقه به این محل میآمدند و تقاضای نفت میکردند. ارسلان صفایی یکی از شهروندان محله با اشاره به این مطالب عنوان میکند: «قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، اهالی با کمبود نفت مواجه بودند. به همین دلیل مجبور بودند که از نقاط دیگر منطقه نفت راخریداری کنند. یکی از همین نقاط پل کن بود. در یکی از آن روزها همراه برادرم با موتور به شعبه پل کن رفتیم. پیتها ی پلاستیکی را پراز نفت کردیم. چرخی را به پشت موتور وصل کرده بودیم تا پیتها را بر روی آن بگذاریم. هنگام بردن آن به خانه نیروهای گارد، پیتها را سوراخ کردند. تمام نفتها و زحماتمان به باد رفت. این هم از گرفتاریهای سر راه ما برای گرفتن نفت بود.
صفهای طولانی پای مأموران را به محله باز کرد
نمیتوان بعضی از خاطرهها را از ذهن پاک کرد. آن زمانهایی که مردم برای خرید نفت صفهای طولانی تشکیل میدادند. بارها سر صف کف دستان خودرا به یکدیگر میمالیدند تا گرم شوند. بهطور مستمر میایستادند و مینشستند تا خود را در سرمای زمستان گرم نگه دارند تا به هرترتیبی دست پر به خانه برگردند، اما شکلگیری صفهای طولانی نفت، بدون مشکل و بیدردسر هم نبود. اهالی برای گرفتن نوبت، سنگ، دبه، پیت نفت، بشکه و هر چیز دیگری رامی گذاشتند. آن را به فردی میسپردند تا به کارهای دیگر خود رسیدگی کنند و دوباره برگردند. درمواقع این چنینی بین اهالی چه میگذشت؟ مطمئناً آن روزها را نمیتوان از یاد برد. علی معروف خانی از اهالی محله امامزاده عبدالله(ع) است. وی با توضیح خاطرات گذشته، میگوید: «در ۱۰ متری شهید رعنایی شعبه نفتی وجود داشت که در بیشتر مواقع شلوغ بود. همین مسئله بین اهالی درگیری به وجود میآورد. به همین خاطر در آن زمان از مسئولان انتظامی منطقه تقاضا کردیم که در این محل مأمور نیروی انتظامی مستقر شود تا بر کار مردم و شعبه نفتی و اهالی نظارت داشته باشندو از نزاع و درگیری آنها در موارد مختلف جلوگیری کنند.»
نفت چگونه به دست شعبه نفتیهای منطقه ما میرسید؟
پمپ بنزین امامزاده معصوم(ع) و پل کن در محلههای همجوار منطقه ما وجود داشتند که علاوه بر توزیع سوخت در این محل، ذخایر نفتی مسئولان شعبههای نفت را بر طرف میکردند. مسئولان شعبهها مخازن تانکر ۲۸ هزار لیتری تا ۳۲ هزار لیتری را در این محل پر از نفت میکردند و به شعبههای نفت در محلهها انتقال میدادند تا جوابگوی متقاضیان باشند.
استفاده بجا از نفت
بافت فرسوده محله شهیدآیتالله دستغیب و محله امامزاده عبدالله(ع) باعث شده که شهروندان منطقه در خانههایشان از وجود حشراتی چون سوسک و مورچه در عذاب باشند. بعضی شهروندان که توانایی تعمیر و نوسازی خانههای خود را ندارند، برای از بین بردن حشرات از نفت استفاده میکنند که این کار منطقی و به صرفه نیست چرا که «نفت» کالای باارزشی است و برای تولید آن هزینههای زیادی صرف شده است.
چه کسانی مخاطبان امروزی عمونفتیها هستند؟
مکانیکها برای شستوشوی موتور خودروها از متقاضیان همیشگی نفت هستند. این صنف در محله شهید آیتالله دستغیب، امامزاده عبدالله(ع)، دامپزشکی و ۲۱ متری جی به چشم میآید. خراطها و نجارها برای تمیز کردن الماسهای به کار رفته در کار این صنف در نقاط مختلف منطقه مشاهده میشوند. نقاشها برای شستوشوی زمین و قلم از نفت استفاده میکنند. این گروه از مشاغل در محله صنعتی فتح، امامزاده عبدالله(ع)، استادمعین و دکتر هوشیار مشاهده میشوند.
_________________________________________________________
منتشر شده در همشهری محله منطقه ۹ به تاریخ ۱۳۹۳/۰۹/۱۵*