به گزارش همشهری آنلاین، اما باید بدانید که همه آدمها باید با شأن و رتبه خودشان مورد خطاب قرار بگیرند؛ ماموران پلیس هم از این قاعده مستثنا نیستند. در ضمن خیلی وقتها مودبانه صحبت کردن و طرف صحبت را درست مورد خطاب قرار دادن کمک بزرگی به حل مشکلمان خواهد کرد. حالا ما میخواهیم به شما بگوییم این لقبها از کجا آمدهاند و اسم و علامت هرکدامشان چیست؟
«پلیس» به شکل امروزیاش تقریبا از ۱۰۰ سال پیش در ایران به وجود آمد. ناصرالدینشاه قاجار در یکی از سفرهایش به اروپا مثل خیلی چیزهای دیگر از روش کار پلیسهای اروپایی خوشش آمد و به این ترتیب باز هم طبق معمول با استخدام یک مستشار از او خواست نیروی پلیس را در ایران پایهگذاری کند و به این ترتیب مستشار بلژیکیای به نام کنت دو بینو، اولین سیستم پلیس مدرن را در ایران تشکیل داد.
با این تفاسیر معلوم میشود که از ۱۰۰سال پیش پلیس به شکل و شمایل جدید در کشورمان وجود داشته و مردم هم آن را میشناختند و البته میشناسند اما با گذشت این ۱۰۰سال هنوز هم بعضیها القاب و نشانههای آنها را درست یاد نگرفتهاند.
یک بام و سه هوا
نیروهای پلیس در کشور ما مدتها به دو دسته شهری و روستایی تقسیم میشدند. نیروهای شهربانی مسؤولیت برقراری نظم و امنیت را در شهرها بر عهده داشتند و این وظیفه در روستاها و مناطق مرزی به عهده ژاندارمری بود.
بعد از انقلاب، نیروهای کمیته انقلاب اسلامی هم به عنوان یکی دیگر از نیروهای حافظ امنیت در ایران به این مجموعه اضافه شد. سالها بعد به دلیل چندگانگی در نیروهای پلیس، مجلس شورای اسلامی تصمیم به ادغام این نیروها با همدیگر گرفت؛ به همین دلیل در سال ۱۳۷۰ این سه نیرو در هم ادغام شدند و سیستم پلیس واحد به وجود آمد.
همه ریشسفیدان تاریخ
در دوره آریاییها پلیس معنی چندانی در ایران نداشت. وظیفه پلیس را شهریار ریشسفیدان و پیران بر عهده داشت و با ریشسفیدی نظم را برقرار میکرد. در دوره هخامنشیان، ایران صاحب یک نیروی نظامی شد که سازماندهی شده و دارای درجات نظامی بود. در این دوره، نیروهای پلیس به ترتیب اهمیت خشترپاون، شهربان، نگهبان، کاراون، ارک پات، ارکبند، بازرسان شاهی و خبررسان نامیده میشدند.
ساسانیان هم تقریبا از یک سازمان برقرارکننده امنیت استفاده میکردند اما نه به وسعت و سازماندهی هخامنشیان. در دوره ساسانیان شهریک، دیهیک، کوئپان، دیوان حراس و نیزهداران وظیفه ایجاد امنیت را بر عهده داشتند.
بعد از دوره هخامنشیان در زمان اسلام، ایران صاحب یک سازمان برقراری نظم و امنیت با اسامی عربی شد. محتسب، شرطه، شحنه، معاون، متوالی الشرطه، صاحبالجسر، امرالجسر(امرالجسرین)، درابون، عامله الشرطه، والی الحرب، عسس، عسشباشی، حاکم، حافظ، صاحبالمدینه، صاحباللیل، طوافاللیل و سربازان، صاحب منصبان دوره اسلامی در ایران بودند.
با روی کار آمدن صفویه در ایران و استفاده آنها از قزلباشها به عنوان نیروی نظامی، اسامی آذری در نیروی نظامی ایران وارد شد. صفویها نیروهای حافظ امنیت را به ترتیب درجه و اهمیت به این اسامی صدا میزدند؛ دیوان بیگی داروغه، میرشب گزمه، شبگرد، پاکار، کشیکچیان دربندها، محتسبالممالک و کلانتر.
با استخدام مستشاران اروپایی نیروی پلیس ایران سر و سامان پیدا کرد و درجه اهمیت این نیروها هرچند با کلمات ایرانی اما به ترتیب اروپایی منظم شده بودند. نسقچی، فراشباشی، دهباشی(رئیس ده سرباز)، پنجاهباشی(رئیس ۵ ده باشی یا ۵۰ سرباز)، یوزباشی، میرغضب (ماموراعدام)، گزمه، میرشب (شبگرد)، داروغه و کلانتر اولین سازمان پلیس در ایران را تشکیل دادند. در تمام این دورهها هر کدام از این درجهها با لباس یا رنگ خاصی شناسایی میشدند. حالا هم ماموران نیروی انتظامی با علائم روی شانههایشان یا سردوشی شناخته میشوند. هر کدام از این سر دوشیها علامت و نشانه درجه خاصی است که اگر با آنها آشنا نیستید بهتر است همین جا آنها را یاد بگیرید.
درجات نظامی در تمام دنیا یکسان بوده و بین کشورها معادلهای مساوی دارد
از صفر تا ارتشبد
از وقتی که نیروهای پلیس و نظامی در دنیا کاملا تخصصی شدند، تقسیمبندیهای مشخصی هم برای آنها به وجود آمد؛ مثلا در همه ارتشهای دنیا دسته 40 نفر سرباز دارد یا تعریف یگان در نیروهای پلیس همه جای دنیا یکسان است.
به همین دلیل، تقسیمات نظامی که پلیس هم جزو آن محسوب میشود همه جا تقریبا یکی است. البته نیروی دریایی با بقیه جاها فرق میکند؛ این نیرو اسامی خاص خودش را دارد. اولین درجه یا پایینترین درجه نظامی در همه دنیا «سرباز صفر» است. معادل انگلیسی آن Private (پرایوت) است. شاید با شنیدن این جمله یاد فیلم نجات سرباز صفر، رایان افتاده باشید. به هر حال این درجه که با این فیلم در تمام دنیا مشهور شد پایینترین درجه در تمام نیروهای نظامی دنیاست. بعد از سربازصفر، سرباز یکم و دوم درجههای بعدی هستند. برای کسانی که بدون وارد شدن به دانشکده افسری وارد سیستم نظامی میشوند در حالت طبیعی حداکثر پیشرفت تا درجه استوار یا حداکثر ستوان سوم امکانپذیر است.