به گزارش همشهریآنلاین، یعنی فدراسیون بعد از این همه سروصدا و ابهام در پروسه انتخاب سرمربی تیم ملی امید، دوباره به نقطه اول برگشته است. بهتر نبود قبل از همه اختلافنظرها و ماجراها بین فدراسیون و کمیته ملی المپیک، حداقل رضایت گزینههای احتمالی از همان ابتدا سنجیده میشد؟ چرا فدراسیون فوتبال اطمینان داشت که حسینی این پیشنهاد را میپذیرد؟ از همه مهمتر اینکه آیا ممکن است این انصراف هم نمایشی باشد؟ وقتی امیر قلعهنویی مدت کوتاهی بعد از انصراف از هدایت تیم ملی، روی نیمکت این تیم نشست، احتمال دارد که حسینی هم راه قلعهنویی را درپیش گرفته باشد.
بهنظر میرسد کارکردن در تیم امید برای مربیان لیگ برتری جذاب نیست. مگر نباید این تیم بهعنوان دومین تیم مهم فوتبال ایران، یک موقعیت کاری ایدهآل برای مربیان باشد؟ پس چرا آنها بهسادگی این پیشنهاد را پس میزنند؟ حدسزدن دلیل این تصمیم خیلی سخت نیست. مربیان فوتبال ایران در تیم امید مورد حمایت قرار نمیگیرند؛ این اتفاقی است که برای مربیان قبلی این تیم رخ داده. از این گذشته دیگر فرصت تعریفکردن یک پروژه جدید وجود ندارد و تیم زیر ۲۳سال باید به سرعت برای بازیهای آسیایی و پس از آن قهرمانی آسیا یا همان مقدماتی المپیک آماده شود. در چنین شرایطی، طبیعی است که هیچکس دوست نداشته باشد مقصر احتمالی یک شکست در رده امیدها باشد.
کلاف تیم ملی امید و نیمکتش، همچنان سردرگم مانده و فدراسیون هم زمان زیادی را از دست داده و دیگر مجالی برای صبرکردن ندارد. این تیم بعد از مدتها بلاتکلیفی، حالا در بلاتکلیفی تازهتری فرو رفته است.