آنها هرقدر هم مراقب باشند، باز خطر گزیدگی تهدیدشان میکند. اما میان خانمهایی که با دیدن حشرات و حیوانات موذی جیغ بنفش میکشند، تیمورزاده یک شیرزن است.
به گزارش همشهری آنلاین،مارهای کوچک و بزرگ سمی را آن قدر راحت در دستش میگیرد که حیوان بعد از پیچ و تابی که میخورد تا بتواند خودش را به دست تیمورزاده برساند و نیشش بزند، دستآخر تسلیم او میشود و اجازه میدهد تا سمش را بگیرند. مراحل کار تیمورزاده را در بخش حیوانات سمی انستیتو رازی در این تصاویر پر از مار و عقرب میبینید.
اینجا آکواریوم مارهاست. آنها هر روز وارد این محفظه میشوند و لاشهها و فضولات مارها را جمعآوری میکنند. لاشهها را در فریزر میگذارند تا بعد از اطمینان پیداکردن از مرگ مارها، آنها را بسوزانند
او سر چوب بلند (L)مانندی را روی گردن مار میگذارد تا بتواند مار را مهارکند. کوچکترین اشتباه باعث میشود مار برگردد و نیش بزند
اول باید با۲ انگشت سبابه و شست دست چپ، گردن حیوان را گرفت و روی یک لیوان کوچک که بالای یک چوب یکمتری ثابت شده، گذاشت. دستیار دم مار را میگیرد تا نتواند حرکت کند و تیمورزاده دندانهای نیش مار را فشار میدهد تا سم زردرنگ از کیسه زیر دندانش بیرون بریزد. سمگیری از مارها مثل عقربها هر۲ ماه یکبار انجام میشود
تیمورزاده میخواهد از عقرب تازهواردی سم بگیرد. در این قسمت باید ماسک بزنند چون سم عقربها ایجاد حساسیت میکند. یکی از همکارانش دم و دیگری وسط شکم عقرب را با پنس میگیرد، بعد تیمورزاده با دستگاه الکتروشوک، از طریق دم عقرب به آن شوک وارد میکند و عقرب، زهرش را بیرون میریزد
چند وقت پیش، مار کبرا انگشت یکی از دستیاران تیمورزاده را گزید. جای دندانهای مار را روی انگشت او میبینید. انگشتش بعد از ۲ هفته هنوز هم درد میکند
بعد از مرحله سمگیری، سم را داخل ظرف میریزند و آن را داخل فریزر میگذارند تا خوب یخ بزند. این کار برای شروع مرحله آزمایش و تهیه سرم ضروری است
اینهم دستگاهی است که زهر مارها و عقربها را در آن آزمایش میکنند تا برای ساختن واکسن آماده شود. در این جا از همان محلول یخ زده زهر استفاده میکنند
اینجا طبقه دوم بخش جانوران سمی و تهیه پادزهر است. دورتادور این طبقه ویترینهایی گذاشتهاند که داخلشان انواع مارهای سمی و غیرسمی، عنکبوت، مارمولک، ایگوانا، پیتون و مارهای آبی در الکل وجود دارد. البته عنکبوتهای زنده سیاه و زرد هم در یک ویترین نگهداری میشوند
منبع: ویژهنامه شگفتیها و حوادث-سرنخ- همشهری جوان- نیمه دوم بهمن ۱۳۸۷.