مطالعات انجام‌شده درباره کودکان کار نشان می‌دهد که تمرکز بر حمایت از این گروه، درباره کودکانی است که در خیابان‌ها حضور دارند و آنهایی که در کارگاه‌های رسمی و غیررسمی یا مشاغل خانگی فعال هستند، مغفول مانده‌اند.

به گزارش همشهری آنلاین، مبحث کودکان کار به‌عنوان یکی از جدی‌ترین آسیب‌های اجتماعی مطرح است، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که نگاه اصلی به حل مشکل این کودکان با تمرکز بیشتر بر کودکانی است که در خیابان‌ها حضور دارند. نکته مغفول اما کودکانی هستند که در بخش‌های مختلف اقتصادی، کارگاه‌های رسمی و غیررسمی، مشاغل سخت و حتی مشاغل خانگی مشغول به‌کار هستند اما از نگاه سیاستگذاران دور مانده‌اند. آمار دقیقی هم از کودکان کار در کشور در دست نیست.

سرپرست دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور چند روز پیش گفته بود که حدود ۱۴هزار کودک کار در کشور داریم که نیمی از آنها شناسایی شده‌اند، اما برخی فعالان اجتماعی کودکان کار را تا ۷میلیون نفر هم اعلام می‌کنند. براساس آخرین گزارش مرکز آمار که به نام بررسی وضعیت کودکان در سال‌۹۹ منتشر شده هم ۱۱۴کشور مورد مطالعه یونیسف قرار گرفته‌اند که طبق آن، ایران با نرخ ۷.۸۵درصد، در رتبه ۴۴ قرار دارد.  

۷ آسیبی که کودکان کار را تهدید می‌کند

مطالعات متعددی که در رابطه با کودکان کار انجام شده نشان می‌دهد که آنها به واسطه زمانی که ناگزیر در کار صرف می‌کنند و گاه نیز به واسطه شرایط کاری‌شان، با مشکلات متعددی مواجه می‌شوند. یکی از این مطالعات در کتاب «وضعیت اجتماعی کودکان در ایران» منتشر شده و تأثیرات کار کودکان بر زندگی آنها را در ۷حوزه بررسی کرده: «از بین رفتن کودکی، نارسایی‌های آموزشی، مشکلات و نارسایی در سلامت (در اثر بهداشت کار، سختی کار و نامناسب‌بودن محیط کار)، خشونت در محیط کار، تبعیض‌های جنسیتی، استثمار اقتصادی و نبود دسترسی مناسب به خدمات و حمایت‌های تامین اجتماعی».

ایرنا هم بخشی از این مطالعه را منتشر کرده و نوشته: «زمانی که در سال۷۷، گزارشی از موقعیت کودکان خیابانی در ایران منتشر شد، برای نخستین‌بار کودکانی که عمدتا برای کمک به تامین معاش خانواده ناگزیر به‌ کارکردن در خارج از خانه بودند، مورد توجه قرار گرفتند. از آن زمان تاکنون بیش از ۲دهه می‌گذرد و طی این سال‌ها تصویر روشن‌تری از ابعاد متفاوت کار کودکان به‌ویژه در بخش غیررسمی اقتصاد ایران به‌دست آمده است.»

این مقاله به دستمزد پایین‌تر دخترها نسبت به پسران در مقابل کار یکسان هم اشاره کرده و اینکه برخی از دختربچه‌ها حتی از میزان دستمزد خود مطلع نیستند و دستمزد آنها از سوی سرپرستان‌ دریافت می‌شود، درحالی‌که پسربچه‌ها عمدتا به تمام یا بخشی از درآمد خود دسترسی داشتند. یافته‌های مطالعه دیگری که تجربه زیسته تعدادی از دختران کار مهاجر افغان از خشونت را مورد بررسی قرار داده نشان می‌دهد این دختران از کودکی توسط پدر به‌ کار گمارده شده‌اند و درآمدی که از کار اقتصادی آنان حاصل شده، مستقیما به ‌خودشان تعلق نگرفته است.

این دختران همچنین عهده‌دار کارهای خانگی نیز بوده و متحمل فشار مضاعف هم شده‌اند. همچنین کسانی که در کارگاه‌های خارج از خانه اشتغال داشتند، به آزار جنسی و نگاه شهوت‌آلود از جانب کارفرمایان هم اشاره کرده‌اند. پیامد چنین تجربه زیسته‌ای برای دختران فرمانبرداری محض، خستگی مفرط، ناامیدی شدید، تضییع اعتمادبه‌نفس و نفرت از جنس مخالف بوده است. در میان کودکان کاری که در خیابان کار می‌کنند نیز تفاوت‌هایی میان دختربچه‌ها و پسربچه‌ها وجود دارد.

براساس یافته‌های مطالعه‌ای در سال۱۳۹۲، از بین کودکان مورد مطالعه، دخترها بیش از پسرها در خیابان مریض شده‌اند (۳۲.۴درصد در مقابل ۲۱.۵درصد)، بیشتر تصادف کرده‌اند (۴۹.۳درصد در مقابل ۲۹.۲درصد) و تجربه آزار جنسی (۱۲.۷درصد در مقابل ۲.۷۵درصد)، کتک خوردن و اهانت از طرف مردم (۲۶.۸درصد در مقابل ۱۱.۸درصد) بیشتری هم داشته‌اند.

شاخص پایین تحصیل کودکان کار در ۳ استان

این مطالعه همچنین تأکید دارد که ۷سطح آسیب‌ به این کودکان به‌سادگی از یکدیگر قابل تفکیک نیستند و همپوشانی بسیاری با یکدیگر دارند. در این‌باره گزارش شده که بیشترین فراوانی نقض حقوق کودک بر اثر کار، ایجاد مشکلات و نارسایی در سلامت کودک ۴۰.۲درصد به‌ویژه در اثر نامناسب بودن محیط کار ۱۵.۵درصد است. این در حالی است که نارسایی‌های آموزشی هم یکی دیگر از مشکلاتی است که کودکان کار با آن مواجهند. در توضیح بیشتر این مقاله در این‌باره آمده است: «با آنکه آمار دقیقی از وضعیت تحصیلی کودکانی که در بخش غیررسمی اقتصاد فعالیت می‌کنند یا کودکان کاری که مهاجر یا پناهنده هستند در دسترس نیست، اما یافته‌های برخی از مطالعات رسمی کشوری نشان می‌دهد بخشی از کودکان کار خارج از چرخه تحصیل هستند.

مطالعه سلامت و جمعیت کشور در سال۸۹ نشان می‌دهد، با آنکه در مجموع ۹۰.۳۷درصد کودکان کار به مدرسه می‌روند اما این شاخص در برخی استان‌ها نظیر کردستان ۶۲.۷۴درصد، سیستان و بلوچستان ۶۸.۱۱درصد و قم ۷۳.۰۸درصد پایین‌تر از این رقم است.» براساس دیگر اطلاعات موجود در این مطالعه، در میان دانش‌آموزان ۱۱.۱۲درصد کار می‌کنند که این نسبت در مناطق شهری ۹.۳۵درصد و در مناطق روستایی ۱۴.۷۷درصد است. این عدد در تفکیک جنسیتی بین پسران ۱۲.۳۵درصد و در دختران ۹.۷۹درصد است. بیشترین کار کودکان محصل هم به‌ترتیب در استان‌های گلستان ۲۳.۶درصد، چهارمحال و بختیاری ۱۹.۹۹درصد و قزوین ۱۹.۱۹درصد گزارش شده است.

۳ خشونت علیه کودکان کار

خشونت در محیط کار و تبعیض‌های جنسیتی از سطوح دیگر تأثیرات منفی کار کودکان بر زندگی و حقوق آنان محسوب می‌شود. این مطالعه همچنین شرایط کار کودکان در کارگاه‌های رسمی و غیررسمی را هم مورد بررسی قرار داده که براساس آن خشونت لفظی و کلامی در محیط کار بیشتر گزارش شده است اما تنبیه بدنی هم وجود دارد. علاوه بر این تحقیرهایی هم به واسطه جنسیت یا جثه کودکان وجود دارد.

همچنین به‌نظر می‌رسد تبعیض‌های جنسیتی در میان کودکان کار دختر و پسر باعث شده که دختران در موقعیت متفاوتی نسبت به پسران قرار بگیرند و این در حالی است که عموم کودکان کار از خانواده‌های فقیر بوده و برای کمک به امرار معاش خانواده ناگزیر به‌ کارکردن هستند. گزارش مستندسازی ۲سازمان غیردولتی که در زمینه مسئولیت‌پذیری اجتماعی شرکت‌ها فعالیت‌هایی داشته‌اند نشان می‌دهد شرایط کاری کودکانی که در برخی کارگاه‌ها کار می‌کنند بسیار نامناسب بوده و سلامت آنها را به مخاطره انداخته است.

براساس یافته‌های این گزارش بسیاری از کودکان در کارگاه‌هایی کار می‌کنند که برای دورماندن از چشم بازرسان یک یا چند طبقه زیرزمین فعالیت می‌کنند. محیط این کارگاه‌ها فاقد نور بوده و تهویه‌ای نیز در آنها وجود ندارد. همچنین برخی از کودکان در کارگاه‌هایی نظیر سراجی‌ها مشغول به‌ کار هستند که بخش قابل‌توجهی از کار آنها با چسب است و در اثر استنشاق بوی چسب در محیط بسته دچار مشکلاتی می‌شوند. یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد کار کودکان در بازیافت زباله بیش از سایر مشاغل، آنان را با مخاطرات سلامت مواجه می‌سازد.

کودکان مشاغل خانگی مغفول مانده‌اند

این مطالعه همچنین تأکید کرده برای اجرای سیاست‌ها و برنامه‌های حمایتی از این کودکان باید رویکرد پیشگیرانه هم وجود داشته باشد و در این‌باره لازم است تا مداخلاتی در زمینه کاهش فقر خانواده‌های این کودکان در سطح کشور انجام شود. این سیاست‌ها می‌تواند هم مانع از ورود کودکان به چرخه کار شود و هم تعداد کودکانی را که هم‌اکنون مشغول به‌کار هستند کاهش دهد.

در رابطه با قوانین مرتبط با کار کودکان هم به‌نظر می‌رسد که چالش اصلی در رابطه با کارگاه‌های زیر ۱۰نفر (که از شمول وزارت کار خارج هستند) است، چراکه مطالعات نشان می‌دهد بخش زیادی از کودکان در این کارگاه‌ها به‌کار گرفته شده‌ که نظارت کارآمدی نیز بر این محیط‌های کاری وجود ندارد. همین امر منجر به آسیب مضاعف کودکان شده است.

همچنین در قوانین، وضعیت حقوقی فرزندان اتباع خارجی و کودکانی که شناسنامه ندارند و کودکانی که به کارهای خانگی اشتغال دارند نیز نامشخص بوده و لازم است تا تدابیری برای این گروه‌ها نیز اندیشیده شود تا دست‌کم وضعیت‌شان اندکی بهبود پیدا کند.
 

منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها