تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۸۷ - ۱۸:۳۸

سپیده سمائی: 1. قبض تلفن همراهم را برایم پیامک کرده‌اند.

خدا را شکر. مجبور نیستم برای قبضی که پست 2 دوره درمیان به در خانه می‌رساند حرص بخورم. یعنی این امکان وجود دارد که موبایلم یکطرفه نشود و برای پرداخت قبض و رساندن فیش مربوطه به دست مسئولان دو سه بار بین بانک و دفتر خدماتی بالا و پایین نشوم. این بار حتی پیامک شرکت ارتباط سیار به موقع آمده؛ مثل دفعه قبل نیست که بعد از اینکه موبایلم بدون هیچ اخطار قبلی یکطرفه شد، بعد از آنکه قبض را پرداختم و درست 2 ساعت بعد از اینکه به من اجازه داده شده بود از تلفن همراهم مثل یک مشترک عادی استفاده کنم تازه پیامکی رسید که مشترک گرامی اگر نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام نکنی...
این بار همه چیز عادی است جز خدمات الکترونیکی بانکی که من عابر‌کارتش را دارم و پرداخت الکترونیکی در آن جایی ندارد!

2. کنسرت استاد بزرگ موسیقی ایران برگزار می‌شود.
خرید بلیت اینترنتی است. خدا را شکر. مجبور نیستم برای تهیه بلیت بین فلان شهر‌کتاب این سوی شهر و بهمان مرکز موسیقی آن سوی شهر سرگردان شوم. می‌توانم امیدوار باشم که اگر در ساعت مقرر پایگاه اینترنتی مربوطه هنگ نکند، برقمان قطع نشود، سرعت اینترنت مناسب باشد، حال شبکه شتاب خوب باشد و... می‌توانم مثل یک شهروند متمدن پشت رایانه‌ام بنشینم و بلیتم را بخرم.

به‌نظر می‌رسد همه چیز عادی است جز احوال بانک من که نامش در میان فهرست بانک‌هایی که ملت با استفاده از کارتشان می‌توانند خرید اینترنتی بلیت داشته باشند، جایی ندارد. البته شکر خدا کارت هدیه وجود دارد و من و امثال من می‌توانیم از این خدمات نوین بانکی استفاده کنیم؛ به شرطی که مبلغ کارت خریداری شده‌مان از مبلغ بلیت بیشتر باشد؛ چون در شیوه خرید اینترنتی موجود، ما نمی‌توانیم بخشی از پرداختمان را با یک کارت انجام دهیم و بخشی را با کارت دیگر.

بعضی از کارت‌های هدیه و خرید را هم نمی‌توانیم به‌صورت کامل مصرف کنیم چون باید مقداری پول به‌عنوان کارمزد یا امکان شارژ مجدد ته کارت بماند. پس باید کلی دقت کنیم، مبلغ مجموع بلیت‌هایی را که می‌خواهیم ، حساب کنیم و کارتی بخریم که با احتساب مبلغ کارمزد مشکلی برایمان پیش نیاید ولی بعضی از این کارت‌ها مدت اعتبار دارند و اگر تا زمان اعتبارشان دیگر خرید اینترنتی نداشته باشیم بقیه پولمان دود می‌شود چون به جز یک بانک، بقیه حتی این امکان را به ما نمی‌دهند که بقیه پولمان را از طریق دستگاه‌های خود‌پرداز بگیریم!

3. باید مقداری پول در یک شماره حساب از بانکی بریزم.
موجودی عابر بانکم کافی نیست و لازم است مقداری پول از حسابی در بانکی دیگر به این حساب منتقل کنم. همه چیز می‌توانست عادی باشد اگر خدمات الکترونیکی بانک من عادی بود و امکان انتقال وجه داشت، اما چون این امکان وجود ندارد من دو بار در صف 2 بانک مختلف می‌‌ایستم. از بانک اول پولم را می‌گیرم و به سراغ بانک دوم می‌روم تا موجودی حسابم را بگیرم و کارم را انجام دهم. متصدی باجه با لبخندی می‌گوید سامانه قطع است و نمی‌توانم موجودی کارتم را بردارم!

4 - به رئیس شعبه مراجعه می‌کنم.
خیلی خونسرد می‌گوید که بیش از یک هفته است که چنین مشکلی وجود دارد. خیلی خونسرد‌تر می‌گوید که اصلا نمی‌داند چه زمانی مشکل رفع می‌شود. خیلی عادی می‌گوید که روز گذشته به‌دلیل قطعی سامانه، چک بعضی از مشتریانشان که موجودی کافی در حسابشان داشته‌اند برگشت خورده است!

5 - با مرکز خدمات انفورماتیک بانک مربوطه تماس می‌گیرم و همان جواب‌ها را می‌شنوم.
می‌خواهم از در بانک بیرون بیایم که مجذوب صداقت موجود در شعار بانک می‌شوم: بانک... بانک فردا. راست می‌گویند؛ خدمات این بانک به درد امروز من که نخورد؛ شاید فردا به کار مشتری دیگری آمد!

Samaei@hamshahri.org