همشهری در روز پزشک، رنج‌ها، تجربه‌ ها و تلاش‌های کادر درمان در یک سال و نیم شیوع کرونا را روایت کرد.

همشهری- مریم سرخوش: نبرد، از آخرین روز بهمن ۹۸ شروع شد، حالا ۵۲۲ روز، از وقتی که اولین موارد فوت ناشی از کرونا  در کشور شناسایی شد می‌گذرد و دراین مدت،  میلیون‌ها نفر مبتلا شدند وبیش از ۱۰۰ هزار نفر هم بر اساس آنچه وزارت بهداشت اعلام کرده، جانشان را از دست دادند. در یک هفته گذشته، هر روز رکورد جدیدی از مرگ‌های کرونا ثبت شد، دیروز، شمار جان‌باختگان به بالاترین تعداد در ۱۸ ماه گذشته رسید؛ ۶۸۴ مورد در یک شبانه‌روز. در این وضعیت به گفته فعالان نظام سلامت، باید منتظر شرایط وخیم‌تری هم بود. خبرهای خوبی از بیمارستان‌ها به گوش نمی‌رسد، تخت‌ها پر است و داروها به سختی پیدا می‌شود. پزشکان و پرستاران، حالا بیشتر از هر پیک دیگری، درگیر ویروس‌اند. این دومین سالی است که پزشکان به عنوان یکی از گروه‌های کادر درمان، روز پزشک را در بحران کرونا، می‌گذرانند و حالا آنها در کنار پرستاران از مشقت‌هایشان در ۱۸ ماه گذشته می گویند؛ از دوری‌ها، دلتنگی‌ها، مرگ بیماران و دست های بسته‌شان برای نجات جان آنها که به خط پایان رسیده‌اند. شیفت‌های طولانی، اضافه کاری‌های اجباری و استرس و اضطراب‌، آنها را از پا انداخته و رمقی برایشان نمانده است؛ کادر درمانی که بر اساس آمارهای رسمی تاکنون بیش از  ۳۰۰ جان باخته داشته‌اند و بر اساس اعلام بنیاد شهید، پرونده شهدای سلامت ۱۷۰ نفرشان مورد تایید قرار گرفته است.
 

رنج خانواده کادر درمان را نمی‌بینند

یکی از پزشکان در یزد می‌گوید که شیفت‌های طولانی منجر به شکاف عاطفی میان خانواده‌ها شده است؛« باید اعتراف کنم که در چندماه گذشته با افزایش فشار کاری، آنقدر تحمل زندگی برایم سخت شده که دیگر حوصله همسر و فرزندانم را هم ندارم. در یک‌ماه اخیر از ترس انتقال ویروس دلتا و ابتلای خانواده‌ام، حتی به خانه نرفته‌ام و پدر و مادرم را ندیده‌ام. دلم برایشان تنگ است.» این درد را علی فاطمی، پزشک عمومی بیمارستان شهید رجایی هم تجربه کرده است؛ «یک‌سال است ازدواج کرده‌ام اما به‌دلیل شیفت‌های سنگین در بخش کرونا ۲۰۰ شب در خانه نبودم. شیف شب برای پزشکان و پرستاران زن، مشکلات زیادی ایجاد می‌کند و حتی برخی ناچارند برای نجات زندگی‌شان، استعفا کنند.» او می‌گوید:حتی اگر مسائل روحی و عاطفی را نادیده بگیریم، موضوع معوقات و مطالبات کادر درمان، به میزان استرس‌ها اضافه کرده است؛«این مسئله سبب شده تا تحمل این میزان فشار کار، کمتر شود. از سوی دیگر، معضلات کرونا برای کادر درمان، به خانواده‌های آنها هم سرایت کرده است. همه به ‌خود نیروها توجه می‌کنند و از خانواده آنها غافل مانده‌اند.»

کیانا کبیر، پزشک اورژانس بیمارستان چابهار هم چندماهی است که دوری از خانواده را تجربه می‌کند؛«پیک دلتا از شهرهای جنوبی شروع شد و کشیک‌های ما برای مراقبت از بیماران را طولانی‌تر کرد. ساعت‌های کاری با فشردگی تعیین می‌شود و حتی فرصت یک استراحت کافی را نداریم، چه رسد دیدار با خانواده. مردم تصور می‌کنند کرونا تمام‌شده و همه مشغول تزریق واکسن‌ هستند اما دلتا قوی‌تر از گذشته، به جان مردم افتاده است.» این پزشک عمومی به تجربه‌ فعالیت در دوران کرونا اشاره می‌کند و می‌گوید که در پاندمی کرونا، کادر درمان تجربه‌های زیادی به‌دست آورد؛ مهم‌ترین آنها نحوه ارتباط با بیمارانی بود که استرس و مقاومت بالایی برای بستری داشتند یا از مرگ می‌ترسیدند.

بهروز دهقان، رئیس بیمارستان امام علی (ع) سیستان‌ و بلوچستان است. او هم به تجربه فعالیت‌اش در این دوره اشاره می‌کند و ماجرای کمبود نیروی درمان را به میان می‌کشد:«حتی قبل از کرونا، اضافه‌کاری‌ها زیاد بود و هر پرستار به جای ۲ تا ۳ پرستار کار می‌کرد، در پاندمی کرونا، این معضل ۳ برابر شده است.» به‌گفته این پزشک، تقدیر از کادر بهداشت و درمان در تقویت روحیه آنها بسیار مؤثر است، نه‌تنها وزارت بهداشت که سایر ارگان‌ها و سازمان‌ها هم می‌توانند به بهانه روز پزشک از کادر درمان تقدیر کنند.
 

مرگ بیماران و افسردگی کادر درمان

رنج بیماران مبتلا به کرونا که توانایی پرداخت هزینه‌های درمانشان را ندارند، غلام‌عباس مومنی، پزشک متخصص عمومی در بندرعباس را به‌شدت آزار داده است. او می‌گوید: در حاشیه شهر و روستاهای اطراف بندرعباس، افراد نیازمندی زندگی می‌کنند که نان شب ندارند و با ابتلا به کرونا، از پس هزینه‌های درمان برنمی‌آیند؛«هر بیمار کرونایی حداقل ۵۰۰ هزار تومان هزینه دارویی دارد. یکی از بهترین داروهای درمان کرونا اکتمراست اما دسترسی به این دارو در استان کم است و تنها در بازار سیاه پیدامی‌شود. خیلی‌ها توانایی خرید این دارو را ندارند.» به‌گفته مومنی، سرانه تخت‌های بستری در هرمزگان بسیار کم است و بیماران ناچارند ساعت‌ها در صف انتظار خالی شدن تخت منتظر بمانند. او می‌گوید: «برخی از بیماران با میزان اکسیژن بسیار پایین به ما تحویل داده می‌شوند و دیگر امکان نجاتشان نیست. تمام اینها، به‌شدت روح و روانمان را آزار می‌دهد و کاری هم از دستمان برنمی‌آید. من در بیمارستانی کار می‌کنم که با کمبود شدید نیروی انسانی در بخش پرستاری مواجه است و پرسنل فشار روانی زیادی را تحمل می‌کند و با مرگ بیماران، به‌شدت روحیه آنها آسیب می‌بیند.»
 

استعفا و شیفت‌های طولانی

نرگس، پرستاری است که هفتمین‌ماه از طرح پرستاری‌اش را در یکی از بیمارستان‌های دولتی می‌گذراند. او در این مدت، در بخش کرونای چندین بیمارستان فعالیت کرده و از شرایط روحی همکارانش می‌گوید:«شیفت‌های طولانی، اضافه‌کاری‌های اجباری و کمبود خواب و تغذیه نامناسب، کادر درمان را به‌شدت فرسوده کرده است. آنها دیگر توانی برای ادامه کار ندارند و این مسئله سبب شده تا در برخی مواقع میان پرستاران و پزشکان تنش ایجاد شود.» او می‌گوید فشار کار باعث شده برخی پرستاران استعفا دهد. به‌گفته این پرستار، نظام سلامت ناچار شده تا از نیروهای ستادی برای بخش درمان استفاده کند و این مسئله هم برای خود نیروها و هم بیماران مشکل‌ساز است:«‌اخیرا به تعدادی از افرادی که در بخش آموزش فعالیت می‌کنند، گفته‌اند که باید به بخش درمان برگردند، همین مسئله منجر به نارضایتی زیادی شده و برخی به فکر ترک کارند. نیروهای استخدام رسمی اما به‌دلیل محدودیت‌هایی که دارند، تهدید به پرداخت نکردن سنوات و... می‌شوند و به همین دلیل ناچارند در بخش‌های دیگر فعالیت کنند.» او می‌گوید آنقدر شیفت‌ها آزاردهنده است که در پایان آن، دیگر حتی توانی برای راه رفتن ندارند؛ «از نظر روحی به‌شدت ضعیف شده‌ام، این حال خیلی از پرستاران طرحی است. اگر دوره طرح‌مان نبود، یک روز هم در بیمارستان نمی‌ماندیم. شرایط بسیار سخت و طاقت‌فرساست.  این پرستار از این که خانواده‌هایشان همراه با آنها واکسینه نشده‌اند گلایه می‌کند: «در بسیاری از کشورها، خانواده کادر درمان هم واکسینه شدند، این اتفاق برای گروهی از پزشکان در ایران افتاد اما برای پرستاران اینطور نشد.»
 

استرس و احساس شکست در میان کادر درمان

فشار کاری و روحی کادر درمان، یکی از نگرانی‌های رضا زمانی، عضو هیأت مدیره انجمن جراحان عمومی ایران هم است. به‌گفته او، دوری کادر درمان از خانواده، برای فرزندان آنها قابل هضم نیست. این جدایی‌ها، تأثیرات مخربی بر کودکانشان دارد، درحالی‌که هیچ اقدامی هم نمی‌توان کرد؛« این مسئله برای مادر شاغل در حوزه بهداشت و درمان تحمل‌ناپذیرتر است، چرا که دوری از فرزند برای دو طرف آسیب‌زاست.»

این متخصص جراحی عمومی در مشهد در ادامه سخنانش می‌افزاید:«کادر درمان اگر نتواند چنین وضعیتی را مدیریت کند با استرس، اضطراب و فشارهای فکری و ذهنی مواجه می‌شود. از سوی دیگر در این مدت وضعیت تلخ دیگری هم رقم خورده است. پزشکان و پرستاران ما هر روز شاهد مرگ ۱۰ تا ۲۰ انسان بی‌گناه در مرکز درمانی‌شان هستند که حتی با عملیات احیای قلبی و ریوی هم قادر به بازگرداندن آنها به زندگی نیستند. بعد از هر اقدام ناموفق برای احیای بیمار استرس و احساس شکست زیادی در آنها ایجاد می‌شود.»

به‌گفته زمانی این وضعیت در ماه‌های اخیر دائم در حال تکرار است و کادر درمان شیفت‌های متوالی و فشار کاری سختی را تجربه می‌کند. در پیک پنجم، کرونای دلتا سختی‌ها را چندبرابر کرده و مجموعه این عوامل به‌صورت تصاعدی روی یکدیگر اثر می‌گذارند و تمایل به‌خودکشی را در میان نیروهای درمان افزایش می‌دهد. او تأکید می‌کند: «فشارهای روحی ممکن است تا جایی قابل‌تحمل باشد اما در نهایت منجر به واکنش‌های دفاعی بسیار بدی می‌شود. فکر خودکشی در بین گروهی از پزشکان و خانواده‌های آنها هشدار خطرناکی است که باید موردتوجه قراربگیرد. شاید در ماه‌های ابتدایی پاندمی این وضعیت قابل‌قبول بود اما با گذشت نزدیک به ۱۸‌ ماه باید برنامه‌ای برای این بخش درنظر گرفته شود. کاملا واضح است که کادر سلامت، تحت فشار روحی و روانی است و همین حالا باید سلامتی روحی و روانی آنها مدنظر قرار بگیرد.»

به‌گفته زمانی، علاوه بر این باید تزریق دوز سوم یا بوستر برای کادر درمان هم در اولویت قرار گیرد تا سیستم ایمنی آنها تقویت شود. باید واکسن‌هایی با کیفیت بالاتر برای این گروه درنظر گرفته شود.

پدرام طالبیان، متخصص جراحی عمومی به نکته دیگری اشاره می‌کند. او می‌گوید:«آسیب‌های کرونا را نباید تنها در کادر درمانی پرتلاش بخش‌های کرونا دید، دیگر متخصصان پزشکی هم با آسیب و مشکلات جدی مواجه شده‌اند. مراجعه به مطب‌ها و بیمارستان‌ها کم شده و این مسئله را حتی در جراحی‌های ارتوپدی که اورژانسی و نیمه‌ اورژانسی است، می‌توان مشاهد کرد. آن هم درحالی‌که هیچ حمایتی از این افراد نشده و حتی تخفیف مالیاتی برایشان درنظر گرفته نشده است.»
 

کادر درمان؛ دروازه‌بان سلامت

آخرین آمار از جان‌باختن نیروهای سلامت مربوط به اسفند سال گذشته است. براساس اعلام بنیاد شهید، از ۲۷۷پرونده‌ای که از شهدای مدافع سلامت که برای آنها فرستاده شده بود، ۱۴۴ مورد تأیید شد. معاون حقوقی و امور مجلس بنیاد شهید و امور ایثارگران خردادماه امسال هم گفته بود که تاکنون ۱۷۰ شهید مدافع سلامت زیر پوشش بنیاد شهید قرار گرفتند و بررسی پرونده سایر شهدا هم در دست اقدام است.

عباس آقازاده، رئیس مجمع‌عمومی سازمان نظام پزشکی که خود مبتلا به کروناست، تأسف‌بارترین اتفاق کرونا را مرگ و ابتلای کادر درمان می‌داند؛« ما پیش از واکسیناسیون، پزشکان و پرستاران زیادی را از دست دادیم و در دیگر بخش‌های درمانی و بهداشتی هم دوستان زیادی ما را ترک کردند. امروز آمار مرگ روزانه نزدیک به ۷۰۰ نفر رسیده است و تمام این اتفاقات رنج جامعه پزشکی از مشکلات مدیریتی با پاندمی کرونا را چند برابر کرده است.» به‌گفته او، طرح‌های نظام سلامت هیچ وقت به سرانجام نرسیده و در اپیدمی کرونا ما تنها شاهد اقدامات روزمره‌ای بودیم که با آزمون و خطا همراه شد و جان افراد زیادی را گرفت. آقازاده به عملکرد کادر درمان در دوران کرونا نمره قبولی می‌دهد و می‌گوید:«کادر درمان ما در خط مقدم مقابله با کرونا مثل بازیکنانی بودند که به‌دلیل تصمیمات اشتباه در پست غیرتخصصی جا گرفتند اما ۹۰ دقیقه از دروازه سلامتی دفاع کردند و در پایان به جای عرق از بدنشان خون چکید. کادر درمان با وجود فشاری که در این ماه‌ها متحمل شد، حداقل جلوی مردم سربلند است که از جان و سلامت خود و خانواده‌هایشان مایه گذاشت تا جان هموطنان‌مان را نجات دهد.»
 

اضطراب مضاعف کادر درمان با مرگ بیماران

خسرو صادق‌نیت، رئیس بیمارستان امام خمینی‌ (ره) هم معتقد است که کرونا متفاوت از سایر بیماری‌هایی است که تاکنون در جهان شایع شده؛ چرا که به‌دلیل ماهیت بیماری، جان کادر درمان به خطر افتاده است؛ «کمتر بیماری‌ای داریم که پزشک به‌دلیل فعالیت‌های درمانی احتمال ابتلا و مرگ داشته باشد و در این مدت عملا کادر درمان ازجمله پزشکان از جان خودشان برای حفظ سلامت مردم گذشتند. تاکنون بخش قابل‌توجهی از کادر درمان مبتلا شده‌اند و برخی بدحال و تعداد قابل‌توجهی هم جانشان را از دست داده‌اند. این مسئله هنوز هم ادامه دارد و پزشکان و کادر درمان همچنان در معرض خطر ابتلا و مرگ قرار دارند.»

به‌گفته صادق‌نیت، مسئله دیگری که موجب شد شرایط روحی و روانی کادر درمان شکننده‌تر شود، جدایی از خانواده و عزیزانشان به‌دلیل فعالیت در محیط‌های بیمارستانی بود؛« ما شاهد بودیم بسیاری از این افراد بیشتر از نگرانی برای خودشان نگران خانواده‌هایشان بودند و برخی از آنها با مرگ پدر، مادر یا همسرشان هم مواجه شدند. درد این فقدان‌ها همیشه با آنها خواهد بود و این فشار روحی همچنان وجود دارد. علاوه بر این رنجی که کادر درمان از مرگ بیماران تحمل می‌کند، سختی‌ها را مضاعف کرده است؛ بیمارانی که شاید در یک روز وضعیت عمومی خوبی داشته باشند اما در کوتاه‌مدت وضعیت جسمی‌شان وخیم می‌شود و از دست می‌روند. بشخصه شاهد ساعت‌ها گریه و ناراحتی آنها از چنین وضعیتی بودم و علاوه بر آن ضجه‌های نزدیکان بیمار که دائم در حیاط بیمارستان بی‌تابی می‌کنند هم تأثیرگذار است.» صادق‌نیت معتقد است که کادر پزشکی کشور، یکی از بهترین‌ها در دنیاست؛«بسیاری از پزشکان ما به‌دلیل نامهربانی‌هایی که با آنها شده، کشور را ترک کردند و با استقبال کشورهای دیگر مواجه شدند. تنها در همین پاندمی کرونا خیلی از توانایی‌های تیم پزشکی ما برای مسئولان و مردم شناخته‌شده‌تر شد و بسیاری از دانش ‌یافته‌های علمی پزشکان ما در کل دنیا مورداستفاده قرارگرفت. در این مدت بهترین اتفاق برای مسئولان ما رخ داد و نسبت به توانایی‌ کادر درمان ما آگاه‌تر شدند.»
 

پاندمی کرونا در سایه کنترل نمی‌شود

در هجدهمین‌ماه از شیوع رسمی کرونا در ایران، حالا انگشت اتهام به سمت عملکرد ضعیف نظام سلامت و سوء‌مدیریت در کنترل اپیدمی، نشانه گرفته شده است. حمید سوری که رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید-۱۹ است هم به این موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید: شیوع این ویروس نشان داد که نظام سلامت برای روزهای سخت مهیا نشده و در کار تیمی ضعیف است؛ «ما به مسئله مهم پیشگیری مقدم بر درمان توجه نکردیم و وزارت بهداشت هم به تنهایی قادر به کنترل شرایط نبود. علم اپیدمی یک اولویت تعریف‌شده برای کشور نیست و به همین دلیل سازمان‌ها کار خودشان را کردند و مجموعه بهداشت با وجود تلاش در خط مقدم مبارزه با این بیماری به هدف مطلوب نرسید.» سوری معتقد است که از ابتدای شیوع پاندمی کرونا در کشور کادر بهداشت و درمان عملا برادری خود را با آمار شهدای سلامت، حضور متراکم در بخش درمانی، تلاش بی‌وقفه و بدون استراحت و البته پرداخت نشدن مطالباتش ثابت کرد؛«کادر درمان ما از نظر عاطفی و اجتماعی در خطر قرار دارند و این وضعیت سخت زمانی برایشان چالش‌زا می‌شود که عزیزان و وابستگان‌شان را درگیر با کرونا می‌بینند یا از دست می‌دهند اما قادر نیستند کنارشان باشند.»

سوری به حضور خود در سیستان‌ و بلوچستان در بحران کرونایی اخیر این استان اشاره می‌کند و می‌گوید: «همان زمان همسرم به کرونا مبتلا شد اما من در تهران نبودم و حتی نتوانستم از او مراقبت کنم. بسیاری از همکاران من تجربه چنین وضعیتی را دارند. ما نمی‌توانیم در خانه بنشینیم و پاندمی کرونا را در سایه کنترل کنیم.» به‌گفته او در کنار کادر درمان باید بخش بهداشت هم موردتوجه قرار بگیرد که در ماه‌های شیوع پاندمی کرونا از قاب دوربین‌ها جا ماند و چندان موردتقدیر جامعه و رسانه‌ها قرارنگرفت؛ ازجمله مراکز بهداشت، مراکز واکسیناسیون و حتی اورژانس‌ها.