نخستین تلهفیلمهای ایرانی در اواخر دهه 70 ساخته شدند، با چشمداشتی به نمونههای خارجی آن، که سالها بود از شبکههای مختلف صدا و سیما با عنوان فیلم سینمایی روی آنتن رفته بودند. کیفیت کار البته تفاوتی با سریالهای تلویزیونی نداشت، به جز داستان آنها که در مدت زمانی نزدیک به 70 دقیقه روایت میشد، ساختن ضعیف و ریتمی کشدار که مشخصه اصلی سریالهای تلویزیونی محسوب میشد، صفت بارز این آثار نیز بود.
با این حال سلایق و عادتهای مخاطبان تلویزیون باعث شد که خیلی زود تلهفیلمها به واسطه استقبال نسبی از این آثار رو به افزایش گذاشته و در سالهای ابتدای دهه 80 رفته رفته حجم قابل توجهی از تولیدات شبکههای تلویزینی به خصوص سیمافیلم را به خود اختصاص دهند.
فارغ از این مسئله عوامل مؤثر دیگری نیز وجود داشت که باعث شد سیاستگذاران تلویزیون شرایط را برای افزایش تولید تلهفیلمها فراهم سازند.
مهمترین عامل در این میان افزایش شبکههای تلویزیونی در آن سالها و رویکرد این شبکهها به پخش آثار سرگرمکننده بود که سعی داشت شبکههای تلویزیونی داخلی را به سدی در برابر امواج ماهوارهای بدل کند که به شکل گستردهای به داخل خانهها راه یافته بود و بهترین راه مقابله با آن فراهمساختن جذابیتهایی بود که تماشای شبکههای داخلی را به انتخاب خانوادهها بدل سازد. در این اوضاع و احوال، طبیعی بود که شبکههای تلویزیونی برای پرکردن ساعات خود نیاز به مراتب بیشتری به برنامههای سرگرمکننده احساس میکردند؛ برنامههایی که بنا به ضرورت سیاستگذاریهای سیما بیشتر از آن نمیتوانست با فیلمها و سریالهای خارجی پر شود.
این دوره همزمان بود با تغییراتی که در سیاستگذاریهای حوزه سینما و بازشدن فضا و حساسیتهایی که به لحاظ مضمونی وجود داشت و از آنجا که وزارت ارشاد (به عنوان متولی سینما) و صدا و سیما از سیاستهای دوگانهای برخوردار هستند که در این زمان به اوج خود رسیده بود، بسیاری از تولیدات سینمای ایران که میتوانست حجم قابل توجهی از نیاز تلویزیون را برآورده سازد یا امکان پخش از تلویزیون نداشتند و یا اینکه نیازمند جرح و تعدیلهایی بودند که باعث میشد از نمایش تلویزیونی آنها صرف نظر شود.
از همین رو خلأیی در این میان احساس میشد که میتوانست به وسیله ساخت تلهفیلمها پر شود؛ تلهفیلمهایی که تلویزیون به عنوان سرمایهگذار در تهیه و تولید آنها میتوانست اعمال نظری مستقیم و یا غیرمستقیم داشته باشد بهگونهای که نه تنها از سیاستگذاریهای تلویزیون پیروی کند، بلکه اهداف مورد نظر صداوسیما را برآورده کنند، تلهفیلمهای مناسبتی شاخصترین نمونهها در این زمینه محسوب میشوند، چرا که نه تنها ساعت پخش را پر میکنند بلکه مهمتر از آن طبق سفارش صداوسیما همانگونه که مدیران تلویزیون خواهان آن هستند این ساعتها پر میشود.
به این ترتیب چرخه تولید و پخش تلهفیلمها معلول یک سیستم خاص از عرضه و تقاضاست، هر چند که این تقاضا به طور مستقیم از سوی مخاطب صورت نمیگیرد، بلکه این تلویزیون است که برای تامین نیاز خود به عنوان سفارشدهنده عمل میکند.
شاید این فرض به میان کشیده شود که با وجود محدودیت سرمایهای که تلویزیون برای ساخت تلهفیلمها در اختیار سازندگان آن قرار میدهد، باز هم در مقایسه با قیمت خرید و نمایش یک فیلم پرهزینهتر محسوب شود، اما باید گفت که سیاستگذاران تلویزیون ترجیح میدهند که با هزینهای بیشتر آن خوراک دلخواه خود را به مخاطب تلویزیون ارائه کنند، به ویژه اینکه قیمت پخش تیزرهای تلویزیونی به میزانی هست که بتواند به راحتی هزینههای نهچندان بالای تولید یک تلهفیلم را برگرداند.
درست است که در طول دهههای گذشته هر از چندی شاهد به نمایشدرآمدن تلهفیلمهایی در دیگر کشورها بودهایم که نه تنها به لحاظ کیفی چیزی از تولیدات سینمایی نداشتهاند، بلکه به لحاظ هنری نیز در سطحی بالاتر قرار گرفتهاند، اما باید پذیرفت که سطح کیفی کلیه این آثار کم و بیش در حد آثار رده «ب» قرار میگیرد که روزگاری در سالنهای خاصی به نمایش درمیآمد و در این سالها برای شبکه ویدئویی تولید میشوند و به صورت کپیهای دیویدی به فروش میرسند. این مسئله در کشور ما نیز کم و بیش صادق است و در سطحی دیگر تلهفیلمها در قیاس با آثار سینمایی حکم فیلمهای رده «ب» را پیدا میکنند.
جالب اینکه اگر نگاهی به تعدادی از فیلمهایی که برای پخش در شبکه ویدئویی کشور ما ساخته شدهاند، بیندازیم، شباهتهای زیادی میان این دست فیلمها و تلهفیلمها مشاهده میکنیم؛ شباهتهایی که هم در سطح پرداخت سینمایی این فیلمها و حتی در ترکیب عوامل تولید، بازیگران و حتی حد و حدود سرمایهای که برای ساخت آنها در نظر گرفته میشود، مشاهده میکنیم.
همانگونه که تلهفیلمهای خارجی با وجود هزینههای بالای تولیدشان که توسط اسپانسرهای گوناگون تامین میشود، در سطح پائینتری از تولیدات سینمایی قرار میگیرند،تلهفیلمهای ایرانی نیز در مقایسه با آثار سینمای ایرانی از شرایط کم و بیش مشابهی برخوردارند.
حتی پارهای از فیلمسازان حرفهای که در سالهای اخیر تجربههایی در زمینه ساخت تلهفیلم داشتهاند، خواسته یا ناخواسته فیلمهایی را ارائه کردهاند که نسبت به ساختههای سینماییشان کیفیت پایینتری داشتهاند. به نظر از همین روست که در مناسبات حرفهای سینما ساخت تلهفیلم شأنی همپایه ساخت فیلم بلند سینمایی ندارد، حتی اگر آن اثر سینمایی به جریان نازل بدنه سینما منتسب باشد. در شرایط فعلی به نظر میرسد که اغلب تلهفیلمهای ایرانی صرفا به این دلیل تولید میشوند که آنتن را پر کنند.