آرمان که به اتهام قتل دختر دانشجویی به نام غزاله در 17 سالگی به قصاص محکوم شده بود، پس از نقض رأی در دیوان عالی کشور، بار دیگر در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایران، آرمان که در اسفند سال ۹۲  دانش‌آموز سال آخر دبیرستان بود، به اتهام قتل دختری دانشجو به نام غزاله ۱۹ ساله دستگیر شد.

وی در مراحل اولیه دستگیری  به قتل دختر مورد علاقه‌اش اعتراف کرد. با آنکه جسد غزاله با گذشت ۷ سال هنوز  پیدا نشده، آرمان محاکمه و به قصاص محکوم شد اما در حالی که حدود یک سال قبل برای اجرای حکم پای چوبه دار رفته بود، پدر و مادر غزاله به او مهلت دادند تا به آنها بگوید با جسد دخترشان چه کرده است.

اما بعد از این مرحله بود که دیوان عالی کشور حکم قصاص را نقض کرد چرا که دو نفر از قضات رأی دهنده حکم قصاص اعلام کرده بودند با توجه به مدارکی که وکیل آرمان ارائه داده، ممکن است غزاله زنده باشد بنابراین بهتر است درباره مدارک تحقیقات بیشتری شود. سپس درخواست اعاده دادرسی پذیرفته شده و آرمان یک بار دیگر در شعبه پنجم دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت.

در جلسه‌ای که صبح دیروز به ریاست قاضی بابایی و با حضور رضایی قاضی مستشار برگزار شد، ابتدا اختیاری، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و ضمن شرح کاملی از پرونده گفت: آرمان متهم به مباشرت در قتل غزاله با کوبیدن سر وی به تخت و با میله بارفیکس است.  او به قتل اعتراف کرده و به یکی از دوستانش هم گفته است که مرتکب قتل شده اما از آنجایی که جسدی از غزاله پیدا نشده است، در پرونده شبهه ایجاد شد. البته پرونده‌های قتل زیادی داشته‌ایم که با وجود پیدا نشدن جسد با توجه به متقن بودن دلایل، قتل عمد محرز و فرد محکوم نیز شده است.
وی در توضیح پس گرفتن رأی دو نفر از قضات هم گفت: آنها رأی خود را پس نگرفتند بلکه به دلیل اینکه وکیل سابق متهم مدعی شده بود مدارک جدیدی در پرونده پیدا شده خواستار بررسی بیشتر پرونده شدند. دو موضوع به عنوان مدرک جدید مطرح شد؛ یکی تمدید دفترچه بیمه غزاله بود و دیگری تمدید مرخصی دانشگاه او. هر دو مورد به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هیچ کدام دلیلی بر زنده بودن غزاله نبوده است. همچنان با توجه به مدارک موجود در پرونده بر مجرم بودن متهم اصرار و برایش درخواست قصاص دارم.

سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر غزاله در توضیح تمدید دفترچه بیمه دخترش گفت: همسر من بیمه خویش‌فرماست، غزاله را هم خودش بیمه کرده بود. بعد از قتل غزاله وقتی همسرم برای واریز حق بیمه و تمدید دفترچه رفته بود به صورت خودکار دفترچه غزاله هم تمدید شده بود.

مادر غزاله هم در توضیح مرخصی دانشگاه دخترش گفت: غزاله از دانشگاه مرخصی گرفته بود چرا که می‌خواست در خارج از کشور درس بخواند و برای این ‌کار آماده می‌شد، وقتی این حادثه رخ داد، چون من هنوز باور نداشتم دخترم مرده باشد، وقتی از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند که مرخصی تحصیلی غزاله تمام شده من موضوع را تعریف کردم و گفتم باور ندارم دخترم مرده باشد، آنها هم دل‌شان سوخت و یک ترم دیگر مرخصی غزاله را تمدید کردند، در واقع به خاطر همدردی با من این کار را کردند.  بعد از حادثه من روزهای سختی را گذراندم تا وقتی آرمان به قتل غزاله اعتراف کند من شب و روز در خیابان‌ها دنبال دخترم می‌گشتم به هر دختری که شبیه غزاله بود می‌رسیدم جلویش را می‌گرفتم و فکر می‌کردم بچه  خودم است.

در ادامه، زمانی علویجه وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت و گفت: ما براساس مدارک پرونده درخواست صدور حکم قانونی داریم.

در ادامه آرمان در جایگاه قرار گرفت و گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و غزاله مشکل خاصی با هم نداشتیم. او به خانه ما آمد و با هم صحبت کردیم و بعد رفت. من صدایی شنیدم، وقتی در را باز کردم غزاله را دیدم که در راه‌پله افتاده است. خیلی ترسیدم او را به داخل خانه کشیدم و بعد سعی کردم کمکش کنم. آنقدر ترسیده بودم که نمی دانستم چه می‌کنم. من خیلی بچه بودم. غزاله را داخل کیسه گذاشتم، متوجه شدم نفس می‌کشد اما ترسیده بودم و فقط می‌خواستم او را از خانه دور کنم بعد کیسه را به نزدیکی سطل زباله در میدان مینا بردم .

قاضی گفت: چرا با اورژانس تماس نگرفتی؟

متهم گفت: به فکرم نرسید با اورژانس تماس بگیرم. من اصلاً متوجه کارهایم نبودم.

قاضی: لکه‌های خون غزاله روی در و دیوار خانه شما پیدا شده است.

متهم گفت: من دقیقاً نمی‌دانم از چه صحبت می‌کنید در جریان نیستم.

قاضی پرسید: تو به دوستت گفته‌ای که غزاله را کشته‌ای و از او درخواست کمک کردی؟

متهم: من اول گفتم غزاله زمین خورده اما او حرفم را باور نکرد، بعد گفتم او را کشتم که حرفم را باور کند و به کمک بیاید.

قاضی: از غزاله نامه‌ای به جا مانده که در آن به تو اشاره کرده و گفته از دست آزارهای تو خسته شده است.

متهم: از نامه خبر ندارم. من و غزاله هیچ مشکلی با هم نداشتیم.

قاضی: اگر قتل کار تو نبود، چرا اعتراف کردی؟

متهم: بعد از بازداشت به من خیلی سخت گذشت، به من می‌گفتند پدر و مادرت را بازداشت کرده‌ایم و در حال بازجویی هستند. من بچه بودم، ترسیدم، اذیت می‌ شدم، به همین خاطر اعتراف دروغ کردم.

سپس وکلای متهم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار برائت موکل‌شان از قتل عمدی با توجه به پیدا نشدن جسد و سایر مدارک موجود در پرونده شدند.

وکیل خانواده غزاله با بیان اینکه بعد از این جلسه هیچ شبهه‌ای در پرونده باقی نمانده است، گفت: در این جلسه آخرین دفاعیات متهم گرفته و دو مورد شبهه‌ای که وکیل متهم در پرونده مطرح کرده بود نیز برطرف شد. البته قبلاً با نامه‌ای که معاون دادستان در دو صفحه نوشته و به دادگاه داده بود رفع شبهه شده بود. با این حال پرونده دیگر در مرحله شور قضات برای صدور رأی قرار گرفته است.

وی در مورد اینکه آیا خانواده غزاله نمی‌خواهند فرصت دیگری به آرمان بدهند، گفت: فکر نمی‌کنم آنها موافق چنین مهلتی باشند و درخواست قصاص دارند.

برچسب‌ها