دو دهه است كه سازمانهاي مختلف ازجمله شهرداري تهران درصدد تصاحب پرديسان بودهاند. 4سال پيش هم در شروع كار خانم ابتكار تفاهمنامهاي آماده شد اما اعتراض فعالان محيطزيست مانع از امضاي آن شد. پارك پرديسان ميراثي است كه از اسكندر فيروز بنيانگذار محيطزيست براي شهر تهران باقي مانده است.
در طرحي كه شركت ماندالا در سال 1354تهيه كرده بود بنا بود در پرديسان بزرگترين پارك طبيعي ساخته شود كه در آن 5قاره جهان طراحي شوند. اين طرح بعد از انقلاب، با وجود دو بار بازنويسي در سال 73و 79توسط شركتهاي نقش جهان پارس و رويان هرگز امكان اجرايي شدن پيدا نكرد. اما شهرداري شروع به تصاحب مناطق حاشيهاي پارك ازجمله دره فرحزاد و رفيوژهاي اتوبان كرد و با تغيير كامل پوشش گياهي آسيبهاي زيادي به پارك زد.
براي نمونه بيش از 100گونه گياهي خودرو و جنگل طبيعي حاشيه رودخانه و ازجمله يكي از گل درشتترين اركيدههاي خاورميانه در پارك به نامEpipactis veratrifolia در دره فرحزاد منقرض شدند. با اين حال بخش عمده پارك در مركز كم و بيش دست نخورده باقي مانده است. در استپهاي مركز پارك هنوز بسياري از گونههاي گياهي در حال انقراض بومي مانند Haplophyllum rubro-tinctum رشد ميكند كه بهدليل شهرسازي رويشگاههاي آنها در تهران از بين رفته است.
پارك پرديسان برخلاف پاركهاي تحت نظر شهرداري كه با هزينه سنگين، مصرف بالاي آب و انرژي حفظ ميشوند، بدون كمترين هزينهاي كاركرد بالاي اكولوژيكي و تفرجي دارد بهخصوص مردمي كه نميخواهند سختي سفرهاي دور را تحمل كنند ميتوانند با قدم زدن در اين پارك حس بودن در محيط طبيعي را تجربه كنند. من كه اتفاقا بين 2پارك گفتگو و پرديسان زندگي ميكنم، هميشه از بكر بودن پارك پرديسان و قدم زدن و دوچرخهسواري در آن لذت بردهام. درصورتي كه هر وقت با پسرم به پارك گفتگو ميرويم با ماموراني مواجه ميشويم كه برخوردهاي آنها جز ناراحتي خاطره خوشي براي من نداشته است. به همين دليل كاركرد پرديسان و مخاطبان آن كاملا از پاركهاي كلاسيك متفاوت است.
تهران شهري است كه با مشكلات زيستمحيطي زيادي دست و پنجه نرم ميكند. نگاه غيربومي و پيمانكاري در فضاي سبز شهري، ضمن آنكه باعث مصرف آب زياد ميشود، باعث مشكلاتي مانند هجوم سفيد بالكها شده است كه عمدتا از درختان وارداتي بهعنوان زيستگاه استفاده ميكنند. به همين دليل حفظ محيط طبيعي پرديسان و جلوگيري از تغيير شرايط اكولوژيكي آن، مهمترين نكتهاي است كه اميدوارم هم سازمان محيطزيست و هم شهرداري به آن توجه كنند.
پارادايم مديريت شهري در قرن 21حفظ هر چه بيشتر محيطهاي طبيعي در شهرهاست تا ضمن حفظ تنوع زيستي بومي، پايداري آنها را در مقابل مخاطرات زيستي حفظ كند. من اميدوارم مديريت شهر تهران كه برآمده از رأي اكثر شهروندان است بدون تحميل كوچكترين رد پاي اكولوژيكي پرديسان را همچنان و بهتر از گذشته حفظ كند تا اين باقيمانده تاريخ طبيعي تهران براي آيندگان باقي بماند.