جبار آذین: مضامین مجموعه طنزگونه «لیسانسه‌ها» از سطح مسائل زندگی می‌گذرند و بخشی از مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی، مانند اختلاف‌های خانوادگی به‌دلیل اعتیاد مرد خانواده، بیکاری دانش‌آموخته‌ها، بی‌پولی و موانع ازدواج و... را با ترکیبی از تخیل و واقعیت به‌صورت سطحی در تصاویر غیرجذاب و پراکنده و غیرهدفمند روایت می‌کنند.

در واقع تمام موضوع‌ها و مضامين هزاران‌بار گفته و تصويرشده آن بهانه‌اي است تا نويسندگان و كارگردان ليسانسه‌ها صرفا مخاطب را سرگرم كنند و با تكيه بر شوخي‌هاي عمدتا كلامي و اغلب بي‌معنا تماشاگر را بخندانند. با آنكه ليسانسه‌ها يك سر و گردن از مجموعه‌هاي شبه‌طنز و ضعيف «همسايه‌ها» و «شهرك جيم» بالاتر است اما از برخي آثار طنز پيشين سروش صحت ازجمله «ساختمان پزشكان» چند پله پايين‌تر مي‌ايستد.

موضوع‌هاي ناپخته و نگاه بدون مايه و اصيل به رخدادهاي زندگي شخصيت‌هايي كه ميان واقعيت و كاريكاتور سرگردانند، كليشه‌اي ديگر از سريال‌هاي طنزگونه تلويزيوني به نام ليسانسه‌ها را شكل داده است. در اين مجموعه هم از فضاسازي‌هاي خنده‌ساز، موقعيت‌هاي كمدي، پرداخت منسجم و هدفدار سوژه‌ها و نوآوري خبري نيست. ليسانسه‌ها مانند ديگر سريال‌هاي اخير تلويزيون فاقد معنا و محتواي قابل تامل انساني و نگاه منتقدانه و طنازانه به رويدادهاي زندگي است.

در واقع سريال تازه صحت حتي در طرح درست مسائل و مشكلات ليسانسه‌هاي بيكار هم موفق نيست. هنوز هم طنازهاي ديپلمه و ليسانسه تلويزيون و سينما توليد طنزهاي استاندارد، فاخر و نقادانه با موضوع‌هاي فراگير انساني را نياموخته‌اند و براي رسيدن به دستمزد، بيكارنماندن و پركردن آنتن و فروش بيشتر حتي در سينما از دم‌دستي‌ترين و نازل‌ترين سازوكارهاي توليد سريال‌ها و فيلم‌هاي طنز بهره مي‌برند.

ليسانسه‌ها يك سريال طنزگونه متوسط وقت‌پركن است و از آنجا كه پروژه‌هاي شاخص با تلويزيون خداحافظي كرده و مجموعه‌هاي ديگر ضعيف‌تر از ليسانسه‌ها هستند، اين سريال مخاطب يافته است اما علت جذب مخاطب، امتيازها و جذابيت‌هاي آن نيست؛ دليل اصلي نبودن آثار قوي و استاندارد است. از همين رو، گرچه حكايت لنگه‌كفش در بيابان درباره ليسانسه‌ها مصداق مي‌يابد ولي اين به معني مقبوليت فرهنگي و هنري اين مجموعه و ديگر سريال‌هاي سطحي تلويزيون نيست.