تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۵:۱۳

سید مرتضی‌زارعی: وجود مبارک حضرت فاطمه (س) تنها یک تفکر یا تصور یک حقیقت حیات‌بخش نیست، بلکه تجسمی عینی و زنده از برکت خداوند بر انسان است.

اگر تا قبل از حضور ایشان در عالم خاکی، انسان معناگرا مجبور بود گوشه‌هایی از نعمت یک زن مقدس را در اسطوره‌ها، الهه‌ها و افسانه‌ها جستجو کند یا متوسل به پاکدامنی حضرت مریم(س) یا خردمندی آسیه و وفاداری سارا بشود، بعد از تجسم خاکی و عینی ایشان برای انسان کمال‌گرا یک الگوی زنده و جاوید پدید آمد و آن شخصیتی والا به نام «فاطمه» دختر رسول اکرم بود.

از این رو است که فاطمه (س) را ناموس و علت هستی می‌دانند. اگر فاطمه‌(س) پا به جهان فانی نگذاشته بود و خاک هبوط را به قدوم خود مبارک نمی‌کرد، دیگر برای پیروانش هدفی وجود نداشت تا برای آن به شهادت برسند و جهاد کنند. جهانیان با توسل به اوست که توکل به احد را می‌آموزند و از نور هدایت ایشان است که برکت زندگی دنیایی درک می‌شود. بنابراین بی‌دلیل نیست که بعد از درگذشت ملکوتی ایشان، بشریت، سرگشته به دنبال مرهمی است تا زخم نبود روح‌بخش ایشان در عالم فانی التیام یابد. از این روست که هر چه انسان برای درک حضرت فاطمه‌(س) تلاش می‌کند، برکت آن بر خودش می‌تابد و این اصل وجودی نعمت فاطمه‌(س) در دنیا است. امروز هم شاهد تلاش انسان‌های پاکی هستیم که به دنبال معنویت فاطمه‌(س) در رفتار روزمره خود هستند و با تذکره و یادمان‌هایی سعی دارند آوای خوش چشمه کوثر را در یادشان زنده نگهدارند تا در بهشت، حاضر در خدمت ایشان باشند.

رسول اکرم(ص) روایت کرده‌اند که خدای متعال فرمود: ای احمد! اگر تو نبودی آسمان و زمین را نمی‌آفریدم و اگر علی نبود تو را نمی‌آفریدم و اگر فاطمه نبود، شما را نمی‌آفریدم. (یعنی شمایان رمز خلقتید)(1) از امام محمدباقر‌(ع) روایت شده است که ولادت حضرت زهرا (س) پنج سال بعد از بعثت رسول خدا و سن شریف آن بانو در هنگام وفات هجده سال و هفتاد و پنج روز بود.(2)

راز دل‌ غمین‌ فاطمه (س)
برای‌ تمام‌ کسانی‌ که‌ می‌خواهند الهی‌ زندگی‌ کنند، فاطمه‌(س) دفاع‌ از حریم‌ ولایت‌ را، زیباتر از هر کس‌ به‌ معرض‌ نمایش‌ گذارد. خطبه‌ غَرایش‌ در مسجد مدینه، گواه‌ فصاحت‌ و بلاغت‌ بی‌نظیر آن‌ حضرت‌ است. مضامین‌ عالی‌ خطبه، اسلام‌ راستین‌ را معرفی‌ می‌کند و اهمیت‌ ولایت‌ و امامت‌ را روشن‌ می‌سازد.

... به‌ کجا می‌روید؟ چه‌ می‌کنید؟ هنوز پیکر پیامبر تازه‌ است؛ آیا می‌گویید که‌ محمد مُرد و همه‌ چیز تمام‌ شد؟ هرگز! ... هان‌ می‌بینم‌ که‌ اینک‌ باز زمین‌گیر شده‌اید و دل‌ به‌ تن‌‌آسایی‌ و راحت‌‌طلبی‌ و دنیا‌خواهی‌ داده‌اید و قصد همیشه ‌ماندن‌ در دنیا کرده‌اید و کسی‌ را که‌ به‌ قبض‌ و بسط‌ کار حکومت‌ سزاوارتر است، دور رانده‌اید و با راحتی‌ و عیاشی، خلوت‌ کرده‌اید. ... بدانید اگر همه‌ شما هم‌ کافر شوید و به‌ حق‌ پشت‌ کنید، خداوند همچنان‌ ستوده‌ است‌ و احتیاجی‌ به‌ شمایان‌ ندارد. و بدانید آنچه‌ را که‌ اینک‌ گفتم؛ گفتم، در حالی‌ که‌ می‌دانستم‌ هرگز یاوری‌ نخواهید کرد. ولی‌ آنچه‌ گفتم‌ راز دل‌ غمگین‌ من‌ بود که‌ در سینه‌ جمع‌ شده‌ و دود حزن‌ و اندوه‌ من‌ بود که‌ در دل‌ خسته‌ام‌ متراکم‌ شده‌ و آه‌ آتش‌‌افروزی‌ که‌ از سینه‌ دردمند من‌ شعله‌ کشیده؛ تنها خواستم‌ با شما حجت‌ را تمام‌ کرده‌ باشم.(3)
پی‌نوشت‌ها:

1 - مستدرک سفینه البحار؛ 3/334 .
2 - الکافی؛ 1/457.
3 - از سخنرانی‌ تاریخی‌ حضرت‌ فاطمه‌ زهرا‌(س) در مسجدالنبی، 10 روز پس‌ از رحلت‌ پدر. برگرفته‌ از کتاب‌ زندگانی‌ حضرت‌ فاطمه(س)‌ نوشته دکتر اسماعیل‌ حسینی.