گروه محیط‌زیست - اسدالله افلاکی: یک هفته پس از آنکه رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران در گفت‌وگو با همشهری نسبت به حذف طرح خروج دام از جنگل هشدار داد و تداوم اجرای این طرح را برای حفاظت از جنگل‌های در حال احتضار کشور ضرورتی اجتناب‌ناپذیر عنوان کرد، دکتر حسین آخانی، گیاه‌شناس در گفت‌وگو با همشهری از چرای دام و به هم خوردن توازن منابع آبی به‌عنوان 2عامل اصلی تهدید‌کننده تنوع گیاهی کشور نام برد و افزود: 20درصد از کل گونه‌های گیاهی کشور به‌دلیل چرای بی‌رویه دام در رویشگاه‌ها و مدیریت غلط منابع آبی با خطر انقراض مواجه هستند.


این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه تاکنون 7300گونه گیاهی در کشور شناسایی شده‌اند، تصریح کرد: هر چند آمار دقیقی از تعداد گونه‌های در معرض انقراض کشور در دست نیست اما آنچه مسلم است در حال حاضر به‌دلیل چرای دام، خشک‌شدن تالاب‌ها، جنگل‌تراشی و مدیریت غلط آب فشارهای شدیدی به اکوسیستم‌های کشور وارد می‌شود، این فشارها علاوه بر تخریب سرزمین، 20درصد از گونه‌های گیاهی کشور را با خطر انقراض مواجه کرده است.

آخانی در ادامه افزود: هرگونه گیاهی برای رشد به 2آیتم اصلی آب و دی‌اکسیدکربن نیازدارد که عمل فتوسنتز را فراهم می‌سازد. وقتی یکی از این دو آیتم حذف شود رشد گیاه اعم از آبزی وغیر آبزی با مشکل مواجه می‌شود و در نهایت به تولید گیاهی در اکوسیستم، آسیب جدی وارد می‌کند. این مسئله در اکوسیستم‌هایی که در مناطق حساس واقع شده‌اند بسیار جدی است زیرا گیاهان موجود در این مناطق با آب قابل دسترس سازگار هستند؛ بدیهی است در چنین اکوسیستم‌هایی کوچک‌ترین دخالتی در توازن آبی، تأثیرات نامطلوبی بر چرخه رشد گیاه بر جای می‌گذارد و در نهایت باعث نابودی گیاه می‌شود. به گفته وی، گیاهی که آب مورد نیاز خود را در زمستان یا بهار از آب‌های زیرزمینی تأمین می‌کند کوچک‌ترین تغییری در میزان آب یا در سطح آب زیرزمینی سبب محدودیت این گیاه برای دسترسی به آب می‌شود که پیامد آن مرگ گیاه است. این اتفاقی است که در تمام اکوسیستم‌های کشور در حال وقوع است؛ حتی اکوسیستم‌هایی که وضعیت آبی مناسبی دارند به‌خاطر دخالت‌های غیرمسئولانه در منابع آبی با مشکل مواجهند.

نابودی گیاهان بومی تالاب ها

آنطور که این عضو هیأت علمی می‌گوید: در حال حاضر، بسیاری از شریان‌های رودخانه‌ای که عمل آبرسانی به اکوسیستم‌های کشور را انجام می‌دهند به‌خاطر سدسازی و دخالت غیرمسئولانه در طبیعت قطع شده‌اند به همین دلیل آبی به تالاب‌ها و دریاچه‌ها نمی‌رسد، برای نمونه، تالاب میقان در اراک، دریاچه بختگان، مهارلو، ارومیه، هامون، جازموریان و بسیاری از آبگیرهای داخلی کشور به‌دلیل آنکه جلوگیری از ورود آب به دریاچه‌ها و تالاب‌ها خشک شده‌اند و یکی از پیامدهای خشک شدن این زیست‌بوم‌ها، نابودی گیاهان است. وی در ادامه به خشک شدن رود شور در مردآباد کرج اشاره کرد و گفت: این رود به‌دلیل برداشت بی‌رویه آب و توسعه ناپایدار کشاورزی خشک شد ضمن آنکه سطح آب زیرزمینی در این منطقه به‌شدت افت کرد و در نتیجه یکی از گونه‌های گیاهی(biemertia) که تا 10سال پیش در این منطقه به وفور وجود داشت طی چند سال اخیر نابود شد به‌طوری که اکنون اثری از این گیاه در منطقه وجود ندارد؛ همچنان‌که به‌دلیل خشک‌شدن دریاچه طشک و بختگان، گونه‌های گیاهی «سالی کرنیا» موجود دراین منطقه خشک شده‌اند. این استاد دانشگاه از شناسایی 5گونه گیاهی از جنس سالی کرنیا، در تالاب‌های مرکزی ایران خبر داد و افزود: این گیاهان بومی این تالاب‌ها هستند اما به‌دلیل سدسازی و به هم خوردن توازن آبی درحال نابودی هستند. احداث سد سیوند یکی از عوامل نابودی گونه گیاهی مذکور است.

تهدید جنگل‌ها با تخریب رودخانه‌ها

آخانی با هشدار نسبت به دخالت در منابع آبی در رویشگاه‌های زاگرسی گفت: وقتی جریان رودخانه‌ای در رویشگاه‌های زاگرس قطع می‌شود و رودخانه‌ها از چرخه حیات خارج می‌شوند باعث می‌شود رودخانه‌ای که عملکرد آن انتقال آب به نقاط مختلف رویشگاه‌های زاگرسی است نقش معکوس پیدا کند. در واقع این رودخانه و رودخانه‌های دیگر که حیات بخش بودند با قطع جریان آب، باعث مرگ درختان می‌شوند زیرا وقتی رودخانه خشک می‌شود به‌دلیل نیروی جاذبه، رودخانه نقش زهکش پیدا می‌کند و در نتیجه اندک آبی هم که در شیب‌های مجاور رودخانه وجود دارد به طرف پایین کشیده می‌شود و از دسترس ریشه‌های درختان و گونه‌های گیاهی خارج می‌شود و زمینه خشک شدن درختان و گیاهان را فراهم می‌کند، این بلایی است که دامنگیر بسیاری از رویشگاه‌های زاگرسی شده و تأثیرات نامطلوب آن در آینده نزدیک آشکار می‌شود.این گیاه‌شناس با تأکید بر اینکه تجدید جنگل‌های زاگرسی غیرممکن است، تصریح کرد: از آنجایی که رودخانه‌ها در میکرو‌اقلیم‌ها نقشی اثر‌گذار دارند وقتی خشک می‌شوند زمینه بیابانزایی را فراهم می‌کنند. زیرا تا زمانی که شریان آب در رودخانه جاری است در اطراف آن چنار، بید و صنوبر رشد می‌کند اما وقتی آب قطع شد درخت گز جانشین این درختان می‌شود و از آنجایی که این درخت از توانمندی بالایی برای جذب آب و نمک برخوردار است نمک‌های پایین را به سمت بالا کشانده و به ریشه درخت نزدیک می‌کند. بدیهی است تجمع نمک در زیردرختان گز باعث شورشدن آب اندک و خشک‌شدن بقیه گیاهان و درختان به‌دلیل شوری بیش از حد می‌شود.

آخانی ضمن انتقاد از بی‌توجهی به معیارهای زیست‌محیطی در طرح‌های اجرایی مرتبط با منابع آبی کشور گفت: مهندسان آب می‌گویند برای مهارکردن سیلاب‌های زمستانی سد می‌زنیم درحالی‌که جریان سیل در زمستان باعث پالایش رودخانه می‌شود اما از این نکته غافلند که وقتی مانع پالایش بشویم در نهایت توازن اکولوژی رودخانه به هم می‌خورد و این زیست‌بوم‌ها به سمت بیابان‌شدن پیش خواهند رفت. کما اینکه در دشت خوزستان ما به بهانه مهار سیلاب، رودخانه‌ها را بسته‌ایم غافل از اینکه آب‌های تحت‌الارضی در دشت خوزستان به‌طور معمول بالاست. این در حالی است که در این مناطق و به‌طور کلی در مناطق گرمسیری شدت تبخیر بسیار زیاد است و این فرایند سبب می‌شود هرقدر از میزان آب این مناطق کاسته شود شدت تبخیر افزایش پیدا کند و شوری بالا برود. این مسئله‌ای است که در خوزستان اتفاق افتاده و باعث نابودی کشاورزی و گیاهان شده است؛ اتفاقی که نمی‌توان نقش آن را در بروز ریزگردها هم نادیده گرفت.