دانشجویان تئاتری یا از تالار مولوی و مجموعه سالنهای دانشگاهی بهره میبردند یا به سالنهای چندمنظوره فرهنگسراها میرفتند تا بتوانند پا در دنیای حرفهای تئاتر بگذارند. البته سالنهای فرهنگسراها تنها متعلق به دانشجویان علاقهمند به کسب تجربه نبود وگاهی ردپای هنرمندان حرفهای را هم میشد در سالنهای فرهنگسراها دید که عموما با استقبال خوب مخاطب هم مواجه میشد.
اما برای هنرمندان اجرای تئاتر در مجموعه حرفهای تئاتر شهر اهمیت دیگری داشت و دارد. گویی اجرا در این مجموعه 40ساله تئاتری ارزشی دارد که قابل مقایسه با هیچ سالن تئاتری نیست. البته در این میان نباید از اهمیت تالار وحدت گذشت. این تالار هم برای تئاترهای خاص هنوز از جایگاه خاصی برخوردار است.
سال1388مجموعه ایرانشهر به مجموعه تئاتری کشور اضافه شد. اعتماد هنرمندان به این سالنها نشان داد که چقدر هنر تئاتر ایران نیازمند به سالنهای تازهنفس و تازهتاسیس است؛ هرچند که تا زمان ساختهشدن مجموعه ایرانشهر هنرمندان تئاتری بهدلیل کمبود سالن بیکار ننشسته بودند. اجرای تئاتر در مجموعههای متفاوت نشان داد که کمبود سالن هرگز مانعی برای به صحنه بردن تئاتر نیست. اجرای حمید پورآذری در پارکینگ دانشگاه نشان داد که از هر جایی میتوان برای اجرای تئاتر بهره برد و اگر تئاتر اصولی هم باشد، مخاطب هم بهدنبال خود خواهد داشت. تئاتر محیطی هم درپی کمبود سالن تئاتری در مجموعه تئاترشهر بهوجود آمد و اجراهای این نمایشها در محلی غیر از سالنهای تئاتری نشان داده است که همه جا میتوان تئاتر اجرا کرد. این روزها خبرهایی از افتتاح سالنهای تئاتری در نقاط مختلف به گوش میرسد؛ از افتتاح دو مرکز تئاتر حرفهای شهر تهران و مرکز نمایشهای آیینی در خردادماه به همت شهرداری تهران گرفته تا تاسیس سالنهای تئاتر خصوصی با همت و هزینه شخصی. افتتاح سالنهای ذکرشده که با استقبال مردم محلی و غیرمحلی همراه بود، نشان داد که پراکندگی تئاتر در مناطق مختلف تهران طرحی است که باید از سوی مسئولان جدی گرفته شود.
تاسیس سالنهای تئاتری بهخصوص آنهایی که با هزینه شخصی تاسیس میشوند، اگر با مطالعه و بررسی صورت بگیرد، قطعا میتواند تئاتر را به میان مردم ببرد، در غیر این صورت به سرنوشت خانه نمایش2 دچار میشود که در نیمه راه بهدلیل مشکلات متوقف شد؛ طرحی که باعث دلزدگی هنرمندان تئاتر و هدررفتن هزینههای بسیار شد.