یک سال پس از آن دانشگاهها تصمیم گرفتند مجددا بهصورت مجزا کنکور ورودی برگزار کنند. سال 1347وزارتخانهای متولی امور آموزش عالی کشور شد و با تشکیل مرکز آزمون شناسی، آزمون یا کنکور ورودی دانشگاهها مجددا متمرکز شد.
سال ۱۳۵۴ سازمان سنجش آموزش کشور تشکیل شد و کنکور نیز بهصورت سازمانیافتهتر به حیات خود ادامه داد. تا سالها افزون بر نتایج کنکور، معدل امتحانات نهایی سالآخر متوسطه و ضوابط اختصاصی دانشگاهها نیز در قبولی و ورود داوطلبان به دانشگاه مؤثر بود. در سال ۱۳۵۷ قبولی فقط به نتایج کنکور محدود شد. پس از انقلاب اسلامی نخستین کنکور سراسری در سال۱۳۵۸ برگزار و سال۱۳۶۱ دوباره کنکور وارد چرخه آموزش عالی کشور شد. در مقاطعی بیش از یک میلیون و 500هزار داوطلب برای تصاحب حدود 300هزار صندلی دانشگاهی با هم رقابت فشردهای داشتند. بهتدریج دانشگاه آزاد اسلامی، پیامنور، مراکز تربیتمعلم و پس از آن غیردولتی- غیرانتفاعی تاسیس شدند و ظرفیت پذیرش افزایش یافت. چند سال پیش موضوع بومیگزینی مطرح و پس از آن هم به دخیل بودن معدل دیپلم پرداخته شد.
کنکور حواشی بسیاری دارد و مجلس برای از بین بردن این حواشی تصمیم گرفت ضمن بررسی موضوع، راهکار مناسبی برای حل این معضل پیدا کند. پس از مدتها بحث و بررسیهای کارشناسی نهایتا در سال 1386قانونی در مجلس شورای اسلامی تصویب شد که براساس آن باید تا سال1390بهتدریج کنکور به شیوه کنونی حذف و سوابق تحصیلی داوطلبان جایگزین آن میشد، اما به دلایل متعدد این قانون تاکنون اجرایی نشده است. بهمن ماه امسال نیز یک فوریت طرح جامع سنجش و پذیرش دانشجو در صحن علنی تصویب شد. براساس قانون حذف کنکور، سوابق تحصیلی داوطلبان ملاک ورود به دانشگاهها میشود و البته در اینباره نیز نظرات متفاوتی وجود دارد؛ سابقه تحصیلی سالسوم متوسطه یا دوره سه ساله متوسطه؟
به هر روی نحوه سنجش داوطلبان برای ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور دغدغه چنددهه دانشآموزان و خانوادههای آنان است. اکنون با گسترش بیرویه آموزش عالی، نهتنها سد کنکور شکسته شده بلکه حدود 500هزار صندلی در مجموعه آموزش عالی کشور خالی مانده است. امروز معضل ورود به آموزش عالی نیست، بحث رشته و دانشگاه محل تحصیل مطرح است.
برخی از ابتدا با حذف کنکور مخالفت میکردند و با وجود گذشت چند سال از تصویب قانون حذف کنکور، به طرق مختلف سعی کردند آن را اجرا نکنند. وزرای آموزش و پرورش و علوم دولت نهم با وجود حضور در بحثهای کارشناسی در مجلس به صراحت اعلام کردند این قانون قابلیت اجرایی ندارد و هیچگاه عزم جدی برای اجرای این قانون وجود نداشت. یک بار این قانون در مجلس تمدید و مقرر شد کنکور به جای اینکه از سال 90حذف شود بهعلت آماده نبودن زیرساختها و ناهماهنگی بین وزارتخانههای آموزش و پرورش و علوم تا سال 93به تعویق افتاد.
اکنون بسیاری که تا دیروز سکوت کرده بودند به قانون مصوب سال 86ایرادات متعددی میگیرند و اصرار دارند که این قانون قابلیت اجرایی ندارد و باید قانون جدیدی تصویب شود، البته ضمانتی نیست چند سال دیگر که مسئولان کنونی در مسند نیستند، مسئولان جدید نگویند قانونی که امروز تصویب میشود قابلیت اجرایی ندارد و هزار و یک ایراد به آن وارد نکنند. در این باره گفتوگویی با دکتر علی عباسپورتهرانیفرد، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف و رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات دورههای هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی انجام دادهایم که میخوانید.
- چرا قانون حذف کنکور در مهلت مقرر(سال 90) اجرایی نشد؟
سه عامل مهم مانع از اجرای قانون حذف کنکور شد؛ یکی ابلاغ دیرهنگام آن از سوی دولت بود. این قانون ششماه ابلاغ پس از مجلس به دولت، برای اجرا ابلاغ شد که مشکلاتی به وجود آورد. عامل دیگر تلاطم مدیریتی در وزارت آموزش و پرورش است. از زمان تصویب این قانون تاکنون این وزارتخانه با سه وزیر و دو سرپرست اداره شده و متأسفانه این تلاطم مدیریتی اجرای قانون حذف کنکور را با چالش جدی روبهرو کرد. این وزارتخانه در دولت نهم چندماه توسط سرپرست اداره شد تا اینکه محمود فرشیدی و علیرضا علیاحمدی هرکدام کمتر از دو سال و از نیمه دوم سال 88تاکنون هم حمیدرضا حاجیبابایی بر مسند وزارت بودهاند. عامل سوم هم روبهرو شدن با وزیری بود که کار کارشناسی زیرمجموعهای که به بررسی قانون حذف کنکور پرداخته بودند را زیر سؤال برد.
قانون حذف کنکور با کار کارشناسی به تصویب رسید و مورد پذیرش وزارتخانههای ذیربط هم قرار گرفت ولی پس از تغییراتی در مدیریت وزارت آموزش و پرورش، فردی بر مسند وزارت نشست که فقط حرف خودش را میزد و هیچکس را قبول نداشت. به همین دلیل در مقطعی آموزش و پرورش اعلام کرد اعتبار لازم برای ارتقای سیستمهای خود در زمینه اجرای قانون حذف کنکور را ندارد که بودجهای 20میلیارد تومانی به امر اختصاص داده شد ولی چون وزارتخانهها و سازمانهای ذیربط عزم جدی برای اجرای این قانون را نداشتند این قانون روی زمین ماند. تأکید میکنم اکنون ما با کنکوری تستی روبهرو هستیم که بهنظر من مطلقا نمیتواند ارزیابی صحیحی باشد. از طرفی دانشآموزان دوره دبیرستان کتابهای درسی را کنار میگذارند و میروند به سمت اینکه خودشان را برای تستزنی در کنکور آماده کنند.
- ایده حذف کنکور از کجا شکل گرفت و اصلا مبنای این ایده چه بود ؟
اکنون کنکور بهصورت تستی برگزار میشود که یقینا نمیتواند ملاک ارزیابی درستی باشد ضمن اینکه کنکور موجب شده تا گسست شدیدی بین مدرسه و دانشآموزان ایجاد شود. دانشآموزان احساس میکنند باید به روش دیگری درس بخوانند تا در کنکور ورودی دانشگاهها پذیرفته شوند و وابستگی به مدرسه احساس نمیکنند. درصورتی که مدرسه فقط درس خواندن نیست بلکه تربیت دانشآموزان نیز مطرح است، ولی دانشآموزان در اختیار معلمان نیستند و بهدنبال یادگیری روشهای تستزنی هستند. برای جلوگیری از گسست شدید بین مدرسه و دانشآموز تصمیم گرفته شد که به مدارس توجه بیشتری شود و سوابق تحصیلی ملاک پذیرش دانشجو قرار گیرد.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته ملاک اصلی برای ورود به آموزش عالی سوابق تحصیلی دانشآموزان است. تست زدن روش مناسبی برای سنجش بنیه علمی داوطلبان ورود به آموزش عالی نیست. دانشآموزی که در دوره دبیرستان و پیشدانشگاهی جزو دانشآموز خلاق و درسخوان است و نمرات دوره دبیرستان این موضوع را تأیید میکنند ولی نظام گزینش دانشجو صرفا همه این تلاشها را فقط در یک آزمون چند صد تستی طی 2-3میسنجد. به هر روی امکان دارد این دانشآموز بهدلیل استرس نتواند از پس این آزمون موفق بیرون آید ولی نظام گزینش دانشجو با نادیده گرفتن فعالیتهای دوره دبیرستان، او را بهعلت ضعف در تستزنی از ادامه تحصیل در رشته و دانشگاه مورد علاقه بازمیدارد.
- در زمان بررسی طرح حذف کنکور در مجلس برخی نمایندگان اعلام کردند که مافیای کنکور اجاره نخواهد داد تا کنکور ورودی دانشگاهها حذف شود. در اینباره توضیح دهید.
خانوادهها هزینههای سنگینی را برای به دانشگاه رفتن فرزندانشان متحمل میشوند و حاضر هستند از ضروریات زندگی خود چشمپوشی کنند اما فرزندانشان در دانشگاه مناسب و مورد علاقه ادامه تحصیل بدهند. در زمینه کلاسهای کنکور مافیایی تشکیل شده که توسط چند مؤسسه بزرگ اداره میشوند و همه این بازار میلیاردی که خانواده هزینه میکنند را جذب میکنند. به گفته یکی از دستاندرکاران کلاسهای کنکور بازاری 700میلیارد تومانی برای برگزاری کنکور وجود دارد که افراد زیادی از این بازار نفع میبرند.
بازار کنکور کتابهای بیمحتوای کنکور است که مؤسسات فعال در این زمینه سؤالات چند سال گذشته کنکور را بهصورتهای مختلف طبقه بندی میکنند و بر حسب سختی سؤالات با پاسخ یا بدون پاسخ با قیمتهای سرسامآور به داوطلبان کنکور میفروشند. جالب اینکه این کتابها پر از غلط است و معمولا نتیجهای هم از اینها حاصل نمیشود و فقط بهخاطر حساسیت خانوادهها این پول کلان اخذ میشود. با توجه به هزینه سنگینی که این امر به جامعه تحمیل میکند هیچ بازدهی علمی ندارد و حتی داوطلبان را اشتباه هدایت میکنند. از طرف دیگر کلاسهای کنکور بیمحتوا توسط برخی افراد که شرایط لازم را ندارند تشکیل میشود؛ بهعبارتی تعلل وزارتخانهها و دستگاههای ذیربط برای اجرای قانون حذف کنکور موجب شده تا بازار مافیای کلاسهای کنکور، کتابهای آموزش تست زنی، کتابهای کنکور و... همچنان به حیات خود ادامه دهند. این کلاسها مدارس را از دانشآموزان دور میکنند تا برگزارکنندگانشان با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی جیبهای خود را پر کنند.
- شما گفته بودید که زیرساخت لازم برای حذف کنکور هنوز آماده نشده. فکر میکنید الان این زیرساختها آماده است؟
از زمان تصویب قانون حذف کنکور در سال 86تا پایان دولت نهم عزم جدی برای اجرای این قانون در وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش دیده نشد. در دوره وزارت حاجیبابایی در آموزش و پرورش و کامران دانشجو در وزارت علوم توجه مطلوبی صورت گرفته که متأسفانه بدون کار کاشناسی و اجرای قانون، طرح جدیدی در کمیسیون مطرح شد که یک فوریت آن هم در مجلس تصویب شد. نکته مهم اینکه چه تضمینی وجود دارد که دو سال آینده همین مسائلی که اکنون درباره قانون حذف کنکور مصوب سال 86مطرح میشود درباره طرح جامع پذیرش دانشجو مطرح نشود؟ چه ضمانت اجراییای وجود دارد؟ بهنظر من باید قانون حذف کنکور اجرا و نواقص احتمالی حین اجرا بر طرف میشد.
به هر حال یکی از محاسن این قانون ارتقای سیستم کامپیوتری وزارت آموزش و پرورش است، در زمانی که مقرر شد وزارت آموزش و پرورش سوابق تحصیلی را تهیه کند و به سازمان سنجش بدهد مشخص شد که سیستم جمعآوری اطلاعات و بایگانی این وزارتخانه تحت نرمافزار داس و مربوط به دهه 60است و تا حدی زیرساختها آماده شد و نیاز به هماهنگی بیشتر دستگاههای مجری دارد.
اگر قانون حذف کامل کنکور بخواهد اجرایی شود بیش از 80درصد از بار آن به دوش وزارت آموزش و پرورش است. چون سوابق تحصیلی در پذیرش دانشجویان دخالت میکند. به این ترتیب امتحانهای نهایی و سراسری در پایههای سوم و پیش دانشگاهی جایگزین کنکور سراسری باشد یعنی هم از نظر کیفیت سؤالها و هم از نظر ایمنی برگزاری امتحانات استاندارد قابلقبولی باید رعایت شود.
- برخی اشکالاتی به قانون حذف کنکور وارد میکنند؛ برای مثال میگویند با اجرای قانون حذف کنکور بهعلت اختلاف سطح علمی نوعی بیعدالتی رخ میدهد. چه پاسخی دارید؟
نه اینطور نیست. اینکه عنوان میکنند بین مدارس اختلاف سطح علمی وجود دارد نوعی فرافکنی است. مگر الان که کنکور برگزار میشود بین دانشآموزان مدارس مناطق محروم و دانشآموزان مناطق برخوردار کنکور فرق میکند، سهمیه بندی مناطق یک، دو و سه برای جبران همین اختلاف سطح علمی است. در قانون حذف کنکور هم منطقهبندی حذف نشده است. دانشآموزان تنها به جای کنکور در امتحانات نهایی سراسری شرکت میکنند و براساس سهمیه بندی پذیرش میشوند.
این اظهارات نشان میدهد که آنها قانون حذف کنکور را به درستی نخواندهاند و سهمیه بندی مناطق وجود دارد و معترض سهمیهبندیها نیست. برای جبران سوابق تحصیلی هم راهکاری اندیشیده شده است. برای تصحیح اوراق امتحانی نیز راهکاری وجود دارد. سال 86 رئیس وقت سازمان سنجش اعلام کرد میتوان به جای پرسشهای تستی آنها را هوشمند ارائه کرد. یعنی به جای چهار گزینه داوطلب باید در جای خالی نام یا واژه مورد نظر را بنویسد و دستگاه قادر است پاسخ را بخواند. این کار را میتوان در آموزش و پرورش انجام داد دخالت انسان و مصحح به صفر برسد.
متأسفانه این قانون به اجرا درنیامد و فقط به آن اشکال میگیرند اگر اشکالاتی هم وجود دارد در اجرا از بین میرود. الان کنکور تستی چهار جوابی پذیرفتنی نیست، بهویژه اینکه ظرفیت دانشگاهها افرایش پیدا کرده است. برای اجرای این قانون چند شرط لازم است؛ آموزش و پرورش باید از تجارب سازمانسنجش و دانشگاهیان استفاده کند تا امتحانات استاندارد برگزار شود. توزیع امتحان در حد قابلقبول باشد و نگویند هفت هزار نفر معدل 20دارند. ایمنی امتحانات نهایی و سراسری در حد کنکور باشد، پرسشهای امتحانات نهایی و سراسری با کمک دانشگاهیان و متخصصان طراحی شود و با هماهنگی سایر دستگاهها با ایمنی و امنیت بالا مانند کنکور برگزار شود. استاندارد طرح شدن پرسشها یک تحول در آموزش و پرورش ایجاد میکند.
- برخی میگویند منظور از سابقه تحصیلی، سال سوم دوره دبیرستان است ولی برخی دیگر میگویند دوره دبیرستان. نظر شما چیست؟
اینکه سوابق یک یا سه سال دوره دبیرستان ملاک باشد بستگی بهنظر کمیته ماده چهار قانون حذف کنکور دارد. این قانون طوری نوشته شده تا دست مجریان (وزارتخانههای علوم، آموزش و پرورش و بهداشت) در اجرای قانون باز باشد. خیلی از تصمیمگیریها مانند اینکه سوابق چه سالی ملاک عمل باشد به کمیته ماده چهار قانون حذف کنکور واگذار شده است. این کمیته شامل وزرای علوم، آموزش و پرورش، بهداشت، رئیس دانشگاه آزاد و رئیس سازمان سنجش است.
یکی از مزایای قانون حذف کنکور این است که قانونگذار سعی کرده چهارچوبها را تعیین کند و دست مجریان که همان کمیته ماده چهار است باز باشد، لذا این کمیته میتواند تصمیم بگیرد که سابق یک یا چند سال تحصیلی، در چه دروسی و با چه ضرایبی برای پذیرش دانشجو ملاک عمل قرار بگیرد. قطعا دخالت حتی سوابق یک سال تحصیلی که شامل 10درس میشود بسیار ارزشمندتر از کنکور به شیوه کنونی است؛ زیرا دانشآموزان دستکم برای هر درس حدود دو ساعت با فراغت امتحان میدهند که در مجموع میشود 20ساعت که در برابر کنکوری که طی دو- سه ساعت امتحان میدهند بهمراتب بهتر است.
نکتهای که اکنون برخی مطرح میکنند اینکه براساس سوابق تحصیلی و امتحانات سراسری حدود هفت هزار نفر داوطلب داریم که معدلشان 20 است و چگونه این افراد میتوانند به رشته پزشکی یا برق صنعتی شریف بروند. این مشکل ناشی از استاندارد نبودن امتحاناتی است که آموزش و پرورش برگزار میکرده است. براساس علم آمار و احتمالات نمرات هر جامعه آماری توزیع گوسی دارد و اینطور نیست که هفت هزار نفر بتوانند معدل 20بگیرند. چرا در کنکور این اتفاق نمیافتد که پنج هزار نفر صدردصد سؤالات را پاسخ دهند؟ به این دلیل که کنکور سؤالات را استاندارد برگزار میکند؛ از سوالات بسیار سخت شروع میشود و یک توزیع منطقی وجود دارد و بدینترتیب اگر این موضوع در همه امتحانات رعایت شود دیگر چنین مشکلی پیش نمیآید.
اگر سؤالات امتحانات نهایی استاندارد طرح شود شاهد این مسائل نخواهیم بود و این مشکل قابل رفع است. دانشآموزان در امتحانات نهایی دوره متوسطه با آرامش بیشتری نسبت به کنکور سراسری حاضر میشوند، اینکه گفته میشود با ملاک قرار گرفتن امتحانات نهایی دوره متوسطه استرس کنکور به دبیرستانها منتقل و دانشآموزان چند سال به استرس روبهور میشوند باید گفت که دانشآموزان طی دوران تحصیل با امتحانات مدارس خو گرفتهاند و بهمراتب بهتر از کنکور است. البته اگر به فردی گفته شود امتحان داری یقینا قدری استرس بهدنبال خواهد داشت.
- از سخنان شما اینطور استنباط میشود که همچنان بر حذف کنکور اصرار دارید؟
بهنظر من بهعنوان یک استاد دانشگاه راهکار مؤثر حذف کنکور است و لزومی ندارد دانشآموزان برای شرکت در کنکور تحت فشار قرار بگیرند، زیرا طی 3-4 نمیتوان ارزیابی واقعی داشت. آموزش و پرورش میتواند با استفاده از ظرفیتی که در بدنه کارشناسی خود دارد و نظرات دانشگاهیان و کارشناسان همچنین تجربه موفق چند ساله سازمان سنجش در برگزاری آزمونها به شرایط آزمون با رعایت عدالت و بدون تقلب نزدیک شود.
گزارشهایی که از میزان تقلب در کنکور میرسد در حد صفر است ولی زمانی که در کمیسیون آموزش بودم شخصا گزارشهایی واصل میشد که در برخی از حوزههای امتحانات نهایی تقلبهای پراکنده دانشآموزان دیده شده و مراقبان هم آن را نادیده گرفتهاند. برخی از کارشناسان بر این باور هستند که حذف کنکور بدون بررسیهای کارشناسی و آمادگی همهجانبه آموزش و پرورش برای برگزاری امتحانات هماهنگ کاری نشدنی است.قانون حذف تدریجی کنکور، قانونی کاملا مطالعه شده است اما متأسفانه اقدامات مؤثری برای اجرای آن در موعد مقرر انجام نشد.